10-01-2012، 23:21
(آخرین ویرایش در این ارسال: 10-01-2012، 23:25، توسط FARID.SHOMPET.)
تشکیلات انقلابیای بود که بهرهبری فیدل کاسترو در سال ۱۹۵۹ حکومت ژنرال باتیستا در کوبا را برانداخت. نام این تشکیلات در اصل از حملهٔ ناموفق به یک سربازخانه در سانتیاگو د کوبا که در ۲۶ ژوئیه، ۱۹۵۳ اتفاق افتاد گرفته شد. این جنبش در سال ۱۹۵۵ در مکزیک توسط ۸۱ نفر از انقلابیون ِ در تبعید از جمله فیدل و برادرش رائول کاسترو و چه گوارای آرژانتینی، مجداداً تشکیل یافت. هدف آنها تشکیل دادن قدرتی تعلیمیافته برای سرنگونی باتیستا بود. بعضی از اعضای این جنبش که در کوبا اقامت داشتند با ایجاد کردن آشوبهای مختلف سعی در ابراز نارضایتی خود به وضعیت سیاسی کوبا نمودند.
در ۲ دسامبر، ۱۹۵۶، این گروه پس از سفری طولانی با قایقی کوچک به نام گرانما، به قصد برپائی و رهبری انقلاب برای سرنگونی رژیم باتیستا، پا به خاک کوبا گذاشتند. ورود آنها به کوبا در روز روشن صورت گرفته بود و به همین دلیل توسط نیروی هوایی کوبا شناسایی شدند. علاوه بر این، افراد گروه به دو قسمت تقسیم شده و دو روز در سرگردانی و گمشدگی بهسر بردند. این باعث شد که بیشتر آذوقه و تدارکاتشان در همانجایی که وارد خاک کوبا شده بودند باقی بماند.
پس از دو روز آنها دوباره بههم پیوستند و بهسوی کوههای سیهرا مائسترا بهراه افتادند. در آنجا با ارتش کوبا درگیر شدند و این سرآغاز جنگ انقلاب کوبا بود. این جنگ دو سال بعد، پس از این که باتیستا در روز سال نو کوبا را ترک کرد، در ژانویهی ۱۹۵۹ پایان یافت. پس از پایان انقلاب، از ۸۱ نفری که در دوم دسامبر ۱۹۵۶ وارد کوبا شده بودند فقط ۱۲ نفر باقی مانده بودند که در سیهرا مائسترا دوباره بههم بپیوندند.
پس از پیروزی انقلاب کوبا، افراد دیگری به جنبش ۲۶ ژوئیه پیوستند و حزب متحد انقلاب سوسیالیستی کوبا را تشکیل دادند که نهایتاً در سال ۱۹۶۵ تبدیل به حزب کمونیست کوبا شد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
فیدِل کاسترو روث (به اسپانیایی: Fidel Castro Ruz)، (زادهٔ ۲۱ مرداد ۱۳۰۵ خورشیدی برابر با ۱۳ اوت ۱۹۲۶ میلادی) در شهر بیران واقع در استان سابق اورینته متولد شد. خانوادهٔ وی از زمینداران مرفه بودند. او بعد از گذراندن دورهٔ ابتدائی در روستا به مدرسهای خصوصی واقع در شهر سانتیاگو د کوبا و سپس هاوانا رفت و پس از آن از دانشکدهٔ حقوق دانشگاه هاوانا فارغالتحصیل شد.
کاسترو زمانی که دانشجو بود به یک گروه دانشجویی پیوست که علیه فساد سیاسی مبارزه میکردند.[نیازمند منبع] او در سال ۱۹۴۷ میلادی عضو حزب مردم کوبا شد که به حزب ارتدوکس هم شهرت داشت. وی سپس رهبر جناح چپ حزب شد و همان سال داوطلب عضویت در یک گروه مسلح برای مبارزه علیه نظام رافائل تروخیو در جمهوری دومینیکن شد. این گروه نتوانست از کوبا خارج شود. بارها فیدل کاسترو در طرحریزی و اجرای اینگونه نقشههای ضد امپریالیستی نقش داشت.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
رائول کاسترو (به اسپانیایی: Raúl Catsro) (زادهٔ ۳ ژوئن ۱۹۳۱) سیاست مدار و انقلابی کوبایی و برادر جوانتر فیدل کاسترو است. در ۲۴ فوریه ۲۰۰۸ مجمع ملی کوبا وی را به عنوان جانشین او و رهبر آتی این کشور تعیین کرد.
رائول کاسترو در ۳ ژوئن سال ۱۹۳۱ (میلادی) در بیران واقع در شرق کوبا به دنیا آمد. او به همراه فیدل در دهه ۱۹۴۰ از مدرسه اخراج شدند.
او از ۱۹۶۵ تا کنون دبیر دوم کمیته مرکزی حزب کمونیست کوبا بودهاست. او همچنین اولین نایب رئیس شورای دولت و وزرا و از ۱۹۵۹ به بعد وزیر نیروهای مسلح انقلابی بودهاست. در ۲۹ فوریه ۵ روز بعد از انتصابش بعنوان رئیس جمهوری کبیر کوبا چندین قرار داد حقوق بشر را امضاء کرد .
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ارنستو رافائل گوارا دلاسرنا (به اسپانیایی: Ernesto Rafael Guevara de la serna) (۱۴ ژوئن ۱۹۲۸، روساریو، استان سانتا فه - ۹ اکتبر ۱۹۶۷) که بیشتر بهنام چهگوارا یا الچه شناخته میشود، پزشک، چریک، سیاستمدار و انقلابی مارکسیست، درِ آرژانتین زاده شد.
گوارا یکی از اعضای جنبش ۲۶ ژوئیه ِ فیدل کاسترو بود. این جنبش در سال ۱۹۵۹ قدرت را در کوبا بهدست آورد. چهگوارا چندین پست مهم در دولت جدید کوبا از جمله سفیر، رییس بانک مرکزی و وزیر صنایع را بر عهده داشت و پس از آن با امید برانگیختن انقلاب در دیگر کشورها کوبا را ترک کرد. وی ابتدا در سال ۱۹۶۶ به جمهوری دموکراتیک کنگو رفت و سپس به بولیوی سفر کرد. در اوایل اکتبر ۱۹۶۷ چهگوارا در بولیوی طی عملیاتی که توسط سازمان سیا طرحریزی شده بود دستگیر شد. برخی باور دارند که سیا ترجیح میداد گوارا را برای بازجویی زنده در دست داشته باشد، اما در هر صورت او بهوسیلهٔ ارتش بولیوی در نزدیکی وایهگرانده در مدرسه روستای لا ایگه را در سانتا کروز دلاسیهرا به دستور بارریه نتوس دیکتاتور نظامی کشته شد.
پس از مرگ چهگوارا، او به عنوان یک تئوریسین، متخصص در فنون جنگی، و جنگآور تبدیل به قهرمان جنبشهای انقلابی سوسیالیستی در سراسر جهان شد.
چهگوارا در روزاریو سومین شهر بزرگ آرژانتین زاده شد و در آغاز ارنستو گوارا نام داشت. پدر او «ارنستو گوارا لینچ» ایرلندی و مادرش «سلیا ده لاسرنا» اسپانیایی بود. این خانواده از طبقه متوسط جامعه با گرایشهای چپ و سوسیالیستی بودند. خانواده گوارا ستایشگر «خوزه مارتی» و هوادار جمهوریخواهان در دوره جنگهای داخلی اسپانیا بودند. ارنستو گوارا ده لاسرنا - نام کامل چه - در ۱۴ مه ۱۹۲۸ در آرژانتین زاده شد.
وی همچنین قبل از اینکه به اقدامات انقلابی دست بزند، در ۱۹۵۲ همراه دوستش آلبرتو گرانادو سراسر آمریکای لاتین را گشت زده بود و همچنین کتابی بسیارشناخته شده- که فیلم آن نیز ساخته شدهاست -به نام «خاطرات موتور سیکلت» در بیان خاطرات این سفر نگاشتهاست.
آلیدا، دختر چهگوارا مدعیست که پدرش خداناباور بود.
در سال ۱۹۶۵ چه گوارا در یک اقدام مخاطره آمیز تصمیم سفر به غرب آفریقا گرفت تا معلومات و تجربیات خویش را به عنوان یک رهبر پارتیزان به شورشی که آن روزها در کنگو وجود داشت عرضه کند. باتوجه به رییس جمهور آلجرینایی کنگو احمد بن بلا چه گوارا فکر میکرد که آفریقا یک حلقه ضعیف نظام امپریالیسمی است و توانایی یک انقلاب بزرگ را در خود دارد. رییس جمهور مصری جمال عبدالناصر که به خاطر ملاقاتش با چه گوارا در سال ۱۹۵۹ رابطهٔ برادرانهای با وی داشت برنامهٔ چه گوارا را در مورد جنگ در کنگو ناعاقلانه دید و به وی در مورد اینکه چهره اش تبدیل به یک چهرهٔ تارزانی شود هشدار داد و وی را محکوم به شکست میدانست. علی رغم هشدارهای وی چه گوارا راهنمای عمل کوبان با پشتیبانی حرکت سیمبا. مارکسیست که همزمان با بحرا کنگو اتفاق افتاده بود شد.
سربازان مزدور آفریقای جنوبی که رهبریشان را مایک هوارا بر عهده داشت که با ارتش کنگو کار میکرد در صدد خنثی کردن برنامههای چه گوارا برآمدند. آنها میتوانستند ارتباطات چه گوارا را ببینند و خطوط ارتباطی وی را تحریم کنند. با وجود اینکه چه گوارا در تلاش برای مخفی نمایاندن حضورش در کنگو بود دولت آمریکا از موقعیت مکانی وی و فعالیتهایش آگاه بود. سازمان امنیت جهانی از تمامی سخن پراکنیهای داخلی و خارجی وی که به وسیلهٔ تجهیزات برون مرزی یو اس ان اس والدز که یک سیستم پستی شنیداری شناور بر روی اقیانوس هند بود جلو گیری میکرد.
هدف چه گوارا صادر کردن انقلاب کوبا بوسیلهٔ تربیت دادن جنگجویان محلی سیمبا در مکتب مارکسیست و نظریه فوکو و استراتژیهای جنگی پارتیزانی بود.
در بامداد ۸ اکتبر ۱۹۶۷ در نزدیکی لاایگه را (دهکده کوچکی در بولیوی و در نزدیکی کوههای آند)، چهگوارا به همراه چندتن دیگر از گروه چریکی به محاصره ارتش بولیوی -که به وسیله ماموران سیا و افسران آمریکایی همراهی میشد- درآمدند و دستگیر شدند. روز بعد چه توسط سربازان بولیویایی تران پس از شکنجه اعدام میگردد. چه به قاتل خود میگوید:
« میدانم تو برای کشتن من آمدهای. مرا بکش. تو یک مرد را میکشی. »
جلاد از شنیدن این جمله خجالت میکشد و شروع به تیر اندازی با یک مسلسل نیمهخودکارمی کند. ابندا ساق پای چه را هدف قرار میدهد و سپس دستان او را. در این هنگام چه بر روی زمین میافتد و دست خود را گاز میگیرد (شاید برای جلوگیری از گریه). در نهایت جلاد تیری به گردن و سینه چه میزند. به جلاد توصیه شده بود که به سر وی شلیک نکند تا چنین به نظر آید که او در درگیری کشته شدهاست بقایای جسد چه گوارا در ۱۹۹۷ (میلادی) پیدا شد و به کوبا انتقال یافت. در سانتا کلارا بنای یادبودی به افتخار او ساخته شدهاست. او پیروزیهای شگرفی در این شهر در جریان جنگهای انقلابی کوبا آفریده بود. فیدل کاسترو میگوید:
« در زندگی از دو خبر خیلی ناراحت شدم. یکی خبر مرگ مادرم و دیگری خبر مرگ چه گوارا. »
چهل سال بعد از اعدام چه گوارا هنوز هم زندگی وی و کارهایش یکی از بحثهای ادامهدار در جهان است. خیلی از صاحبنظران از جمله نلسون ماندلا از وی به عنوان یک قهرمان نام میبرد و او را الهامدهندهٔ آزادی برای تمامی کسانی میداند که آزادی را دوست دارند، همچنین ژان پل سارتر وی را هم روشنفکر میدانست و هم از او به عنوان کاملترین انسان عصر ما یاد میکرد. چه گوارا یک قهرمان ملی دوستداشتنی برای کوبائیان باقی میماند و تصاویر وی روی سکههای فلزی کوبایی را زینت دادهاست و دانش آموزان هر روز را در مدرسه با این حرف آغاز میکنند که: ما نیز مثل چه خواهیم شد. ترانه آستا سیمپره که به یاد او ساخته شده از ترانههای محبوب است و به چند زبان اجرا شدهاست. در سرزمین مادری وی آرژانتین جایی که در دبیرستانها نام وی را به خاطر میسپارند موزههای بیشماری از چه کشور را پر کردهاست و در سال ۲۰۰۸ یک مجسمهٔ برنزی از او در شهر تولدش روزاریو نصب گردید. علاوه بر این چه گوارا برای بعضی از بولیویاییها به حضرت ارنست معروف است و او را فرد مقدسی دانسته و میپرستند.
در ۲ دسامبر، ۱۹۵۶، این گروه پس از سفری طولانی با قایقی کوچک به نام گرانما، به قصد برپائی و رهبری انقلاب برای سرنگونی رژیم باتیستا، پا به خاک کوبا گذاشتند. ورود آنها به کوبا در روز روشن صورت گرفته بود و به همین دلیل توسط نیروی هوایی کوبا شناسایی شدند. علاوه بر این، افراد گروه به دو قسمت تقسیم شده و دو روز در سرگردانی و گمشدگی بهسر بردند. این باعث شد که بیشتر آذوقه و تدارکاتشان در همانجایی که وارد خاک کوبا شده بودند باقی بماند.
پس از دو روز آنها دوباره بههم پیوستند و بهسوی کوههای سیهرا مائسترا بهراه افتادند. در آنجا با ارتش کوبا درگیر شدند و این سرآغاز جنگ انقلاب کوبا بود. این جنگ دو سال بعد، پس از این که باتیستا در روز سال نو کوبا را ترک کرد، در ژانویهی ۱۹۵۹ پایان یافت. پس از پایان انقلاب، از ۸۱ نفری که در دوم دسامبر ۱۹۵۶ وارد کوبا شده بودند فقط ۱۲ نفر باقی مانده بودند که در سیهرا مائسترا دوباره بههم بپیوندند.
پس از پیروزی انقلاب کوبا، افراد دیگری به جنبش ۲۶ ژوئیه پیوستند و حزب متحد انقلاب سوسیالیستی کوبا را تشکیل دادند که نهایتاً در سال ۱۹۶۵ تبدیل به حزب کمونیست کوبا شد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
فیدِل کاسترو روث (به اسپانیایی: Fidel Castro Ruz)، (زادهٔ ۲۱ مرداد ۱۳۰۵ خورشیدی برابر با ۱۳ اوت ۱۹۲۶ میلادی) در شهر بیران واقع در استان سابق اورینته متولد شد. خانوادهٔ وی از زمینداران مرفه بودند. او بعد از گذراندن دورهٔ ابتدائی در روستا به مدرسهای خصوصی واقع در شهر سانتیاگو د کوبا و سپس هاوانا رفت و پس از آن از دانشکدهٔ حقوق دانشگاه هاوانا فارغالتحصیل شد.
کاسترو زمانی که دانشجو بود به یک گروه دانشجویی پیوست که علیه فساد سیاسی مبارزه میکردند.[نیازمند منبع] او در سال ۱۹۴۷ میلادی عضو حزب مردم کوبا شد که به حزب ارتدوکس هم شهرت داشت. وی سپس رهبر جناح چپ حزب شد و همان سال داوطلب عضویت در یک گروه مسلح برای مبارزه علیه نظام رافائل تروخیو در جمهوری دومینیکن شد. این گروه نتوانست از کوبا خارج شود. بارها فیدل کاسترو در طرحریزی و اجرای اینگونه نقشههای ضد امپریالیستی نقش داشت.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
رائول کاسترو (به اسپانیایی: Raúl Catsro) (زادهٔ ۳ ژوئن ۱۹۳۱) سیاست مدار و انقلابی کوبایی و برادر جوانتر فیدل کاسترو است. در ۲۴ فوریه ۲۰۰۸ مجمع ملی کوبا وی را به عنوان جانشین او و رهبر آتی این کشور تعیین کرد.
رائول کاسترو در ۳ ژوئن سال ۱۹۳۱ (میلادی) در بیران واقع در شرق کوبا به دنیا آمد. او به همراه فیدل در دهه ۱۹۴۰ از مدرسه اخراج شدند.
او از ۱۹۶۵ تا کنون دبیر دوم کمیته مرکزی حزب کمونیست کوبا بودهاست. او همچنین اولین نایب رئیس شورای دولت و وزرا و از ۱۹۵۹ به بعد وزیر نیروهای مسلح انقلابی بودهاست. در ۲۹ فوریه ۵ روز بعد از انتصابش بعنوان رئیس جمهوری کبیر کوبا چندین قرار داد حقوق بشر را امضاء کرد .
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ارنستو رافائل گوارا دلاسرنا (به اسپانیایی: Ernesto Rafael Guevara de la serna) (۱۴ ژوئن ۱۹۲۸، روساریو، استان سانتا فه - ۹ اکتبر ۱۹۶۷) که بیشتر بهنام چهگوارا یا الچه شناخته میشود، پزشک، چریک، سیاستمدار و انقلابی مارکسیست، درِ آرژانتین زاده شد.
گوارا یکی از اعضای جنبش ۲۶ ژوئیه ِ فیدل کاسترو بود. این جنبش در سال ۱۹۵۹ قدرت را در کوبا بهدست آورد. چهگوارا چندین پست مهم در دولت جدید کوبا از جمله سفیر، رییس بانک مرکزی و وزیر صنایع را بر عهده داشت و پس از آن با امید برانگیختن انقلاب در دیگر کشورها کوبا را ترک کرد. وی ابتدا در سال ۱۹۶۶ به جمهوری دموکراتیک کنگو رفت و سپس به بولیوی سفر کرد. در اوایل اکتبر ۱۹۶۷ چهگوارا در بولیوی طی عملیاتی که توسط سازمان سیا طرحریزی شده بود دستگیر شد. برخی باور دارند که سیا ترجیح میداد گوارا را برای بازجویی زنده در دست داشته باشد، اما در هر صورت او بهوسیلهٔ ارتش بولیوی در نزدیکی وایهگرانده در مدرسه روستای لا ایگه را در سانتا کروز دلاسیهرا به دستور بارریه نتوس دیکتاتور نظامی کشته شد.
پس از مرگ چهگوارا، او به عنوان یک تئوریسین، متخصص در فنون جنگی، و جنگآور تبدیل به قهرمان جنبشهای انقلابی سوسیالیستی در سراسر جهان شد.
چهگوارا در روزاریو سومین شهر بزرگ آرژانتین زاده شد و در آغاز ارنستو گوارا نام داشت. پدر او «ارنستو گوارا لینچ» ایرلندی و مادرش «سلیا ده لاسرنا» اسپانیایی بود. این خانواده از طبقه متوسط جامعه با گرایشهای چپ و سوسیالیستی بودند. خانواده گوارا ستایشگر «خوزه مارتی» و هوادار جمهوریخواهان در دوره جنگهای داخلی اسپانیا بودند. ارنستو گوارا ده لاسرنا - نام کامل چه - در ۱۴ مه ۱۹۲۸ در آرژانتین زاده شد.
وی همچنین قبل از اینکه به اقدامات انقلابی دست بزند، در ۱۹۵۲ همراه دوستش آلبرتو گرانادو سراسر آمریکای لاتین را گشت زده بود و همچنین کتابی بسیارشناخته شده- که فیلم آن نیز ساخته شدهاست -به نام «خاطرات موتور سیکلت» در بیان خاطرات این سفر نگاشتهاست.
آلیدا، دختر چهگوارا مدعیست که پدرش خداناباور بود.
در سال ۱۹۶۵ چه گوارا در یک اقدام مخاطره آمیز تصمیم سفر به غرب آفریقا گرفت تا معلومات و تجربیات خویش را به عنوان یک رهبر پارتیزان به شورشی که آن روزها در کنگو وجود داشت عرضه کند. باتوجه به رییس جمهور آلجرینایی کنگو احمد بن بلا چه گوارا فکر میکرد که آفریقا یک حلقه ضعیف نظام امپریالیسمی است و توانایی یک انقلاب بزرگ را در خود دارد. رییس جمهور مصری جمال عبدالناصر که به خاطر ملاقاتش با چه گوارا در سال ۱۹۵۹ رابطهٔ برادرانهای با وی داشت برنامهٔ چه گوارا را در مورد جنگ در کنگو ناعاقلانه دید و به وی در مورد اینکه چهره اش تبدیل به یک چهرهٔ تارزانی شود هشدار داد و وی را محکوم به شکست میدانست. علی رغم هشدارهای وی چه گوارا راهنمای عمل کوبان با پشتیبانی حرکت سیمبا. مارکسیست که همزمان با بحرا کنگو اتفاق افتاده بود شد.
سربازان مزدور آفریقای جنوبی که رهبریشان را مایک هوارا بر عهده داشت که با ارتش کنگو کار میکرد در صدد خنثی کردن برنامههای چه گوارا برآمدند. آنها میتوانستند ارتباطات چه گوارا را ببینند و خطوط ارتباطی وی را تحریم کنند. با وجود اینکه چه گوارا در تلاش برای مخفی نمایاندن حضورش در کنگو بود دولت آمریکا از موقعیت مکانی وی و فعالیتهایش آگاه بود. سازمان امنیت جهانی از تمامی سخن پراکنیهای داخلی و خارجی وی که به وسیلهٔ تجهیزات برون مرزی یو اس ان اس والدز که یک سیستم پستی شنیداری شناور بر روی اقیانوس هند بود جلو گیری میکرد.
هدف چه گوارا صادر کردن انقلاب کوبا بوسیلهٔ تربیت دادن جنگجویان محلی سیمبا در مکتب مارکسیست و نظریه فوکو و استراتژیهای جنگی پارتیزانی بود.
در بامداد ۸ اکتبر ۱۹۶۷ در نزدیکی لاایگه را (دهکده کوچکی در بولیوی و در نزدیکی کوههای آند)، چهگوارا به همراه چندتن دیگر از گروه چریکی به محاصره ارتش بولیوی -که به وسیله ماموران سیا و افسران آمریکایی همراهی میشد- درآمدند و دستگیر شدند. روز بعد چه توسط سربازان بولیویایی تران پس از شکنجه اعدام میگردد. چه به قاتل خود میگوید:
« میدانم تو برای کشتن من آمدهای. مرا بکش. تو یک مرد را میکشی. »
جلاد از شنیدن این جمله خجالت میکشد و شروع به تیر اندازی با یک مسلسل نیمهخودکارمی کند. ابندا ساق پای چه را هدف قرار میدهد و سپس دستان او را. در این هنگام چه بر روی زمین میافتد و دست خود را گاز میگیرد (شاید برای جلوگیری از گریه). در نهایت جلاد تیری به گردن و سینه چه میزند. به جلاد توصیه شده بود که به سر وی شلیک نکند تا چنین به نظر آید که او در درگیری کشته شدهاست بقایای جسد چه گوارا در ۱۹۹۷ (میلادی) پیدا شد و به کوبا انتقال یافت. در سانتا کلارا بنای یادبودی به افتخار او ساخته شدهاست. او پیروزیهای شگرفی در این شهر در جریان جنگهای انقلابی کوبا آفریده بود. فیدل کاسترو میگوید:
« در زندگی از دو خبر خیلی ناراحت شدم. یکی خبر مرگ مادرم و دیگری خبر مرگ چه گوارا. »
چهل سال بعد از اعدام چه گوارا هنوز هم زندگی وی و کارهایش یکی از بحثهای ادامهدار در جهان است. خیلی از صاحبنظران از جمله نلسون ماندلا از وی به عنوان یک قهرمان نام میبرد و او را الهامدهندهٔ آزادی برای تمامی کسانی میداند که آزادی را دوست دارند، همچنین ژان پل سارتر وی را هم روشنفکر میدانست و هم از او به عنوان کاملترین انسان عصر ما یاد میکرد. چه گوارا یک قهرمان ملی دوستداشتنی برای کوبائیان باقی میماند و تصاویر وی روی سکههای فلزی کوبایی را زینت دادهاست و دانش آموزان هر روز را در مدرسه با این حرف آغاز میکنند که: ما نیز مثل چه خواهیم شد. ترانه آستا سیمپره که به یاد او ساخته شده از ترانههای محبوب است و به چند زبان اجرا شدهاست. در سرزمین مادری وی آرژانتین جایی که در دبیرستانها نام وی را به خاطر میسپارند موزههای بیشماری از چه کشور را پر کردهاست و در سال ۲۰۰۸ یک مجسمهٔ برنزی از او در شهر تولدش روزاریو نصب گردید. علاوه بر این چه گوارا برای بعضی از بولیویاییها به حضرت ارنست معروف است و او را فرد مقدسی دانسته و میپرستند.