04-11-2014، 13:14
[rtl]سقوط : The Drop[/rtl]
[rtl]کارگردان : Michaël R. Roskam[/rtl]
[rtl]نویسنده : Dennis Lehane[/rtl]
[rtl]بازیگران : [/rtl]
[rtl]Tom Hardy...Bob[/rtl]
[rtl]Noomi Rapace...Nadia[/rtl]
[rtl]James Gandolfini...Cousin Marv[/rtl]
[rtl]Matthias Schoenaerts...Eric Deeds[/rtl]
[rtl] و... [/rtl]
[rtl]ژانر : جنایی [/rtl]
[rtl]رده سنی : R ( مناسب برای افراد بالای 17 سال)[/rtl]
[rtl]زمان : 106 دقیقه [/rtl]
« سقوط » براساس یک داستان کوتاه از دنیس لهین به نام « رهایی حیوان » که در سال 2009 منتشر شد ساخته شده است. لهین از جمله نویسندگان آمریکایی است که هالیوود علاقه خاصی به اقتباس از آثارش داشته و پیش از این اقتباس های ارزشمندی از آثار او مانند « رودخانه مرموز » و « جزیره شاتر » صورت گرفت است اما با این تفاوت که اینبار خودِ او در مقام نویسنده فیلمنامه در « سقوط » شرکت داشته است و داستان کوتاهش را به یک فیلم بلند سینمایی تبدیل کرده است.
[rtl]داستان درباره مرد جوانی باب ( تام هاردی ) است که به همراه فامیلش مارو ( جیمز گاندولفینی ) در یک بار در منطقه بروکلین نیویورک کار می کنند؛ البته فعالیت این بار صرفا ارائه خدمات به مشتریان نیست بلکه مکان مناسبی برای امانت نگه داشتن پول گنگسترهایی می باشد که در بروکلین نفوذ بسیاری دارند. اما مشکل زمانی آغاز می شود که یک دستبرد مسلحانه به این محل زده می شود و پای پلیس به داستان باز می شود. ماموران که برای پرس و جو و حل مشکل ثابت قدم هستند، پیگیری های ویژه ای را در این خصوص انجام می دهند و این در حالی است که گنگسترهای محلی نیز به دنبال پول های مفقود شده خود می باشند. در این میان باب نیز خودش را درگیر دو طرف قضیه می بیند و سعی در حل کردن مناقشات دارد اما در ادامه با یک سگ و زنی به نام نادیا ( نائومی رپیس ) آشنا می شود که ...[/rtl]
[rtl][/rtl]
[rtl]
« سقوط » را میخائیل آر رسکام کارگردانی کرده که در سال 2011 با فیلم « کله خراب » محصول بلژیک نماینده کشورش در مراسم اسکار بود اما موفق به دریافت آن نشد. رسکام اینبار در اولین تجربه فیلمسازی بین المللی اش به سراغ سوژه ای رفته که سینمای مستقل آمریکا علاقه ویژه ای به آن دارد یعنی دنیای تبهکاران و گنگستران زیرزمینی در منطقه بروکلین نیویورک، یعنی جایی که تبهکاران دامنه فعالیت هایشان گسترده تر هست و طبیعتاً سوژه های ساخت فیلم در مورد آنان نیز بیش از دیگر سوژه های این منطقه محسوب می شود.
[/rtl]
[rtl]
مهمترین ویژگی مثبت « سقوط » پرداخت مناسب شخصیت های داستان است که حسابی خودنمایی می کند. مارو به عنوان مدیر بار ، فردی مرموز است که مشخصاً علاقه ای به بررسی گذشته اش ندارد و البته بهتر از هرکس دیگری می داند که خطرات گنگسترهای محلی می تواند دردسرهای زیادی برای او و اطرافیانش به همراه داشته باشد. وی پایبند به اصولی است که برای خودش محترم است و کمتر اجازه می دهد که فردی از آن تخطی کند. جیمز گاندولفینی در آخرین نقش آفرینی اش پیش از مرگ، به خوبی موفق شده شخصیت مارو را به تصویر بکشد و یکی از بهترین نقش آفرینی های دوران بازیگری اش را به نمایش بگذارد.
[/rtl]
[rtl][/rtl]
[rtl]اما تمرکز فیلم بر روی شخصیت باب با بازی تام هاردی می باشد. باب از آن دسته شخصیت های است که پرداخت کلاسیکی دارد و منش و رفتارش متفاوت با آنچه که امروز در سینما شاهد هستیم می باشد. باب نماینده نسلی است که مرام و جوانمردی مهمترین ویژگی شخصیتی اش محسوب می شد، ویژگی که البته این روزها در سینما به شکل کلاسیک به آن پرداخته نمی شود و تا حد زیادی رنگ باخته است. [/rtl]
[rtl]شخصیت باب را می توان تا حدودی برگرفته از نقش تری مالوی در فیلم « در بارانداز » که توسط مارلون براندو ایفا شده بود دانست. باب علی رغم سرسختی هایی که دارد ، قلب بسیار مهربانی دارد و مهربانی اش با سگی که نجاتش داده ، نشان از این دارد که او برخلاف هم محلی هایش فردی است که به خوب بودن و نیکی اهمیت می دهد. این ویژگی در ادامه با باز شدن پای نادیا به داستان وارد مرحله تازه ای می شود. نادیا دختری آسیب دیده است که به واسطه علاقه اش به حیوانات دچار مشکلاتی شده است. رابطه شکل گرفته میان باب و نادیا یکی از جالب ترین بخش های فیلم محسوب می شود چراکه پیچیده است و بی جهت و بی پایه شکل نمی گیرد. رسکام بهانه ای ساده برای پیشرفت رابطه این دو مطرح کرده است و اهمیت دادن این دو به یکدیگر را لایه لایه به جلو هدایت کرده. در واقع می توان اینطور گفت که رابطه شکل گرفته میان باب و نادیا در « سقوط » روند طبیعی هر رابطه ای را طی می کند و به آهستگی شکل می گیرد که به باور پذیر تر بودن این آشنایی کمک شایانی کرده است. [/rtl]
[rtl][/rtl]
[rtl]« سقوط » چند داستان فرعی هم در جریان فیلم مطرح می کند که خوشبختانه نسبتاً به آن پرداخته شده و صرفا وظیفه پر کردن دقایق فیلم را برعهده نداشته است. داستان گنگسترهای چچنی و تعاملشان با باب یکی از جذاب ترین بخش های فیلم است که البته خشونت عریانی را نیز به تصویر می کشد. داستان مارو و جنگیدنش با سرنوشتش و همچنین گنگسترها نیز به خوبی پرداخته شده است و نقطه پایان برای آن در نظر گرفته شده است که اتفاق خوشایندی محسوب می شود.[/rtl]
[rtl]اما « سقوط » مشکلاتی هم دارد که از جمله آن ریتم کند داستان است. البته با توجه به فضای " همسایه ای " داستان که لوکیشن محدودی را تقاضا می کند و تمرکز فیلم هم بر روی دیالوگ هاست، این ایراد تا حد زیادی قابل توجیه است اما با اینحال شاید ریتم کند « سقوط » بسیاری از مخاطبین را دچار مشکل کند.
[/rtl]
[/rtl]
[rtl][/rtl]
[rtl]تام هاردی در نقش باب، ستاره فیلم محسوب می شود. هاردی به خوبی موفق شده شخصیتی گرفتار شده در میان دنیای تبهکاران که می خواهد آزاد باشد و از زیبایی های زندگی لذت ببرد را به تصویر بکشد. بازی هاردی مخصوصا در لحظاتی از فیلم که وی در حال مونولوگ گویی در مورد خود و اینکه چطور آدمی است ، بسیار تماشایی است و به تنهایی ارزش تماشا کردن فیلم را دارد. جیمز گاندولفینی در آخرین نقش آفرینی زندگی اش نیز عالی ظاهر شده و قابل احترام است. نائومی رپیس در نقش نادیا حضور موفقی را در فیلم تجربه کرده است. در این میان باید به ماتیاس شوئینارتس هم اشاره ای داشته باشم که در نقش اریک عالی ظاهر شده. شوئینارتس یکی از بهترین بازیگران سینمای بلژیک می باشد که سالهای سال در بهترین آثار اروپایی ایفای نقش کرده است و احتمالا از این پس می توانیم او را در هالیوود نیز شاهد باشیم.[/rtl]
[rtl]« سقوط » در مجموع اثری ارزشمند است که به لطف پرداخت مناسب شخصیت هایش، می تواند مخاطبش را راضی نگه دارد و به همه اینها باید بازی بسیار خوب تام هاردی را هم اضافه کرد که یکی از بهترین نقش آفرینی های دوران بازیگری اش را تجربه کرده است. هاردی در فیلم « سقوط » شکل و شمایلی ضعیف شده از مارلون براندو در فیلم « در بارانداز » را ترسیم کرده که البته کمتر کله شق ،اما قلب بسیار بزرگی دارد که نیازمند عاشق شدن و اهمیت دادن است و قرار نیست که برخلاف اطرافیانش یک گنگستر باشد.
[/rtl]
[/rtl]
[rtl]
[/rtl]
[/rtl]