03-11-2014، 15:33
عبادت خالص علاوه بر آن که موجب گشایش کارها می شود وسعت روزی و رفع مشکلات را هم در بردارد،ضمناً موجب ایجاد آرامش روحی و روانی در انسان می گردد.امّا برای اینکه در عبادت و بندگی به اخلاص برسیم چه باید انجام دهیم؟ متأسفانه خصلت آدمی این است که فقط در شداید و مصائب بیشتر از هر زمان دیگری خدا را صدا می زند و وقتی هم به نعمت و خوشی رسید خدا را فراموش کرده و به دیگران که وسیله ای بیش نیستند،توجه می کند.قرآن کریم در چند جا به این موضوع اشاره فرموده است که یکی از آنها سوره عنکبوت آیه ۶۵ می باشد.
خداوند در این آیه می فرماید:«فاذا رکبوا فی الفلک دعو اللّه مخلصین له الدّین ؛پس چون سوار بر کشتی شوند،(هنگام غرق شدن) خدا را از سر اخلاص (بینش و آگاهی کامل) می خوانند و هنگامی که آنها را نجات دادیم (و به سلامت) به خشکی رساندیم، باز هم مشرک می شوند».بعد از خواندن این آیه بهتر است کمی به فکر فرو روید و تصور کنید که هم اکنون در وسط دریایی زیبا و آرام،شاد و سر مست از غرور،مشغول سیر و سفر هستید.احساس می کنید که همه چیز دارید و دنیا زیر پایتان است.به دریا و عظمت آن و اینکه چه کسی آن را آفریده و چه کسی او را به حرکت در آورده،حیات همه موجودات به وسیله او قرار داده شده است و نمی اندیشید.با آرامش دریا،خود را آرام می بینید و جلوه گاه شما دریا و زیبایی اوست و به آفریننده اش توجهی ندارید.این آرامش ناگهان برهم زده می شود و دریا توفانی می شود و ناخدای کشتی سعی بر مهار کشتی دارد اما سعی و تلاش او بیهوده می ماند.به فکر می افتد تا کشتی را سبک کند.
بنابراین از شما می خواهد تا بسیاری از اشیا را که اتفاقاً دلبسته آنها هم هستید،درون دریا بریزید اما وقتی این کار را انجام دادید نتیجه ای نمی گیرید.چون دریا خیال آرام شدن ندارد و توفان نیز کشتی را درهم شکسته است.اکنون که مطمئن شده اید راه نجاتی برای شما نیست،تمام افکار چند لحظه قبل خود را کنار گذاشته و تنها به خدا رو می کنید و با تمام وجود او را می خوانید.در این نقطه که جز خدا چیزی نمی بینید به اخلاص می رسید.پس اخلاص شما را نجات می دهد.اما افسوس که زود همه چیز را فراموش می کنید و اسباب و لوازمی را که تا پیش از نجات توجهی به آنها نداشتید،دخیل در کار می بینید و در واقع مشرک می شوید.
یعنی همان چیزی که خداوند فرموده است.بله،همین که افراد یا اشیا را بی واسطه موجب نجات و گشایش کارتان ببینید،دچار شرک شده اید.شرکی که آن قدر پنهان است که هیچ گاه متوجه آن نمی شوید. به طوری که پیامبر(ص) در مورد آن فرمود:«شرک در میان امت من از خزیدن یک مورچه سیاه،روی سنگ سیاه، در دل سیاه شب هم پنهان تر است».پس باید مواظب بود که دچار شرک نشویم.هر کاری که توسط ما و دیگران انجام می شود،مصدر و سرچشمه اصلی آن را خداوند متعال بدانیم و بدانیم که دیگران اسباب و وسیله برای انجام فرمان الهی هستند و تا خداوند اراده به انجام کاری نکند،کسی بر انجام آن کار قادر نخواهد بود. سخن آخر آن که برای رسیدن به مقام اخلاص سعی کنیم هر کاری را که انجام می دهیم خدا را شاهد و ناظر بر انجام آن عمل بدانیم و تکیه گاه مان را در انجام آن عمل خدا بدانیم.اگر هر کاری با نیت الهی صورت گیرد ضمن اینکه نتیجه بخش است دوام و بقای آن نیز بیشتراست و راه رسیدن به مقصد را آسان تر می نماید.پس از خدا بخواهیم که بر این کار توفیق مان دهد و زندگی و مرگ ما را برای خودش قرار دهد.
خداوند در این آیه می فرماید:«فاذا رکبوا فی الفلک دعو اللّه مخلصین له الدّین ؛پس چون سوار بر کشتی شوند،(هنگام غرق شدن) خدا را از سر اخلاص (بینش و آگاهی کامل) می خوانند و هنگامی که آنها را نجات دادیم (و به سلامت) به خشکی رساندیم، باز هم مشرک می شوند».بعد از خواندن این آیه بهتر است کمی به فکر فرو روید و تصور کنید که هم اکنون در وسط دریایی زیبا و آرام،شاد و سر مست از غرور،مشغول سیر و سفر هستید.احساس می کنید که همه چیز دارید و دنیا زیر پایتان است.به دریا و عظمت آن و اینکه چه کسی آن را آفریده و چه کسی او را به حرکت در آورده،حیات همه موجودات به وسیله او قرار داده شده است و نمی اندیشید.با آرامش دریا،خود را آرام می بینید و جلوه گاه شما دریا و زیبایی اوست و به آفریننده اش توجهی ندارید.این آرامش ناگهان برهم زده می شود و دریا توفانی می شود و ناخدای کشتی سعی بر مهار کشتی دارد اما سعی و تلاش او بیهوده می ماند.به فکر می افتد تا کشتی را سبک کند.
بنابراین از شما می خواهد تا بسیاری از اشیا را که اتفاقاً دلبسته آنها هم هستید،درون دریا بریزید اما وقتی این کار را انجام دادید نتیجه ای نمی گیرید.چون دریا خیال آرام شدن ندارد و توفان نیز کشتی را درهم شکسته است.اکنون که مطمئن شده اید راه نجاتی برای شما نیست،تمام افکار چند لحظه قبل خود را کنار گذاشته و تنها به خدا رو می کنید و با تمام وجود او را می خوانید.در این نقطه که جز خدا چیزی نمی بینید به اخلاص می رسید.پس اخلاص شما را نجات می دهد.اما افسوس که زود همه چیز را فراموش می کنید و اسباب و لوازمی را که تا پیش از نجات توجهی به آنها نداشتید،دخیل در کار می بینید و در واقع مشرک می شوید.
یعنی همان چیزی که خداوند فرموده است.بله،همین که افراد یا اشیا را بی واسطه موجب نجات و گشایش کارتان ببینید،دچار شرک شده اید.شرکی که آن قدر پنهان است که هیچ گاه متوجه آن نمی شوید. به طوری که پیامبر(ص) در مورد آن فرمود:«شرک در میان امت من از خزیدن یک مورچه سیاه،روی سنگ سیاه، در دل سیاه شب هم پنهان تر است».پس باید مواظب بود که دچار شرک نشویم.هر کاری که توسط ما و دیگران انجام می شود،مصدر و سرچشمه اصلی آن را خداوند متعال بدانیم و بدانیم که دیگران اسباب و وسیله برای انجام فرمان الهی هستند و تا خداوند اراده به انجام کاری نکند،کسی بر انجام آن کار قادر نخواهد بود. سخن آخر آن که برای رسیدن به مقام اخلاص سعی کنیم هر کاری را که انجام می دهیم خدا را شاهد و ناظر بر انجام آن عمل بدانیم و تکیه گاه مان را در انجام آن عمل خدا بدانیم.اگر هر کاری با نیت الهی صورت گیرد ضمن اینکه نتیجه بخش است دوام و بقای آن نیز بیشتراست و راه رسیدن به مقصد را آسان تر می نماید.پس از خدا بخواهیم که بر این کار توفیق مان دهد و زندگی و مرگ ما را برای خودش قرار دهد.