22-09-2014، 15:49
به گزارش جهان به نقل از نسیم؛ به طور کلی موضوع تشکیل ائتلاف بینالمللی علیه داعش از زمانی آغاز شد که در پی حملات هوایی آمریکا علیه مواضع این گروه تروریستی در عراق، ادعا شد که دو خبرنگار آمریکایی توسط داعش سربریده شدند. با وجود اینکه منابع موثق امنیتی هنوز صحت این تصاویر را به طور کامل تایید نکردهاند اما پس از این رخداد مواضع واشنگتن علیه داعش روند جدیتری پیدا کرد.
در اینجا ذکر این نکته لازم است، که آمریکا همواره طی دهههای اخیر بهانههای خوبی برای دخالت در مناطق راهبردی جهان به ویژه خاورمیانه داشته است. هیچ کس بهانههای واشنگتن برای حمله به افغانستان و عراق را طی سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ فراموش نکرده است، تاکنون هم هیچ منبع موثق اطلاعاتی غیر آمریکایی سناریوی آمریکا درباره عاملان این حملات و پشتپرده آن را تایید نکرده است.
در اینجاست که باید یک بار دیگر به موضوع سربریدن دو خبرنگار آمریکایی توسط داعش دقیقتر نگاه کنیم و با توجه به تحرکات آمریکا پس از این واقعه، علت اصلی مسئله را جستجو کرده و لایههای پنهان آن را مورد بررسی قرار دهیم. در واقع باید برای تحلیل پشتپرده سربریدن دو خبرنگار آمریکایی با توجه به اقداماتی که دولت "باراک اوباما" پس از آن اتخاذ کرده، نتیجهگیری کرد.
دولت آمریکا در هجدهم آگوست گذشته (۲۷ مردادماه) حملات هوایی علیه داعش را آغاز کرد. داعش نیز آغاز این حملات را علت اصلی کشتن دو تبعه آمریکایی عنوان کرد. پس از آن بود که آمریکاییها تلاش کردند ائتلافی گسترده را علیه این گروه تشکیل دهند.
از ابتدا هم روشن بود که همپیمانان اصلی واشنگتن به ویژه در اروپا و جهان عرب در این ائتلاف حضور جدی خواهند داشت. نخستین زمزمههای شکل گیری آن نیز در نشست نیمه شهریور اعضای ناتو در بروکسل مطرح شد. چند روز بعد نیز کشورهای عربی در نشستی در جده همچون همیشه در پیروی از آمریکا با پیوستن به این ائتلاف موافقت کردند. در نهایت با برگزاری کنفرانس پاریس در اواخر شهریورماه تشکیل ائتلاف علیه داعش شکل نهایی را به خود گرفت و در آخرین اظهارنظر مقامات آمریکایی که در جلسه استماع کنگره مطرح شد، شمار کشورهای عضو این ائتلاف ۵۰ کشور اعلام شد.
تردیدها درباره کشورهای عضو ائتلاف
نکته مهم درباره ائتلاف ضد داعش این مسئله است که برخی از اصلیترین کشوررهای عضو ائتلاف از حامیان اصلی تروریسم در خاورمیانه طی سالها و دهههای اخیر بودهاند. در اینجا قصد نداریم به ریشه شکل گیری القاعده در منطقه با حمایت میلیاردرهای خاندان بن لادن که روابط نزدیکی با "ملک فهد" شاه سابق عربستان داشتند، اشاره کنیم. همچنین قصد موشکافی درباره حضور چندین ساله "ابوبکر البغدادی" سرکرده داعش در زندان بوکا در بصره عراق نداریم، جایی که وی کاملا تحت نظارت سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا قرار داشت و بنابر اعلام منابع موثق عراقی برخلاف تمام زندانیان در اتاقی کاملا تجهیزشده زندگی میکرد.
حضور کشورهای عربی به ویژه عربستان و قطر که موافقت خود را با پیوستن به ائتلاف علیه داعش در نشست جده اعلام کردند، بیشتر شبیه نمایشی خندهدار است که باور آن برای افکار عمومی پیگیر مسائل خاورمیانه غیر ممکن مینماید.
انتقال گسترده تسلیحات به سوریه توسط کشورهای عربی با حمایت آمریکا، اصلیترین عامل شکلگیری گروههایی چون داعش و جبههالنصره بوده است. اگر چه دولت آمریکا همیشه مدعی بوده که برای نیروهای به اصطلاح میانه رو سلاح و امکانات ارسال میکند اما هیچ تضمینی حتی به همین گفته نیز در صحنه عملیاتی بحرانی سوریه وجود ندارد به خصوص اینکه در طول این مدت نیروهای بسیاری از ارتش آزاد جدا و به نیروهای داعش پیوستهاند.
همچنین درباره کشورهای اروپایی که تلاش دارند نقش فعالی در این ائتلاف ایفا کنند، تردیدهای جدی وجود دارد. سفیر اتحادیه اروپا در عراق اخیرا در نشست کمیته سیاست خارجی پارلمان این اتحادیه افشا کرد که برخی کشورهای اروپایی از گروه تروریستی داعش نفت خریداری میکنند. پیش از این نیز گزارش هایی درباره اقدام دولت ترکیه در خرید نفت از گروه تروریستی داعش و گروه وابسته به القاعده جبهه النصره منتشر شده بود. بر اساس گزارش دستگاههای اطلاعاتی آمریکا، گروه داعش از راه فروش نفت، قاچاق انسان و دریافت رشوه، روزانه ۳ میلیون دلار درآمد دارد.
سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا ائتلاف مبارزه با داعش بهتر نیست که علاوه بر حملات هوایی، منابع مالی این گروه تروریستی را که از آن در راستای افزایش قوا و نیروهای خود استفاده می کند، هدف قرار داده و آنها را کور کند.
مرددها
مصر و ترکیه از ابتدای شکل گیری این ائتلاف در جایگاه مرددها قرار گرفتند. درباره تردید ترکیه مسائل متعددی مطرح شده است. برخی معتقدند دولت ترکیه با توجه به روابط مناسبی که با داعش دارد و امیدی که به سرنگونی نظام سوریه و عراق بسته، نگرانی خاصی از جانب این گروه تروریستی احساس نمیکند بلکه آن را به منزله اهرم فشاری جهت رسیدن به آرزوی برقراری مجدد امپراتوری عثمانی خود در منطقه میداند.
در این مسئله؛ عبور و مرور آزادانه تروریستها از کشورهای خارجی به ترکیه و سپس روانه شدن آنها به اراضی سوریه و عراق، درمان مجروحان داعش در بیمارستانهای پیشرفته ترکیه، فروش اقلام تبلیغاتی این گروه تروریستی در بازارهای معروف استانبول و آنکارا و افشاگریهای گاه و بیگاه مخالفان "رجب طیب اردوغان" درباره روابط پشت پرده با داعش و دیگر گروههای تروریستی را نمیتوان نادیده گرفت.
اما مصر چه در زمان "حسنی مبارک" و چه در دوران فعلی به ریاست جمهوری "عبدالفتاح السیسی" همواره تلاش داشته، خود را به عنوان "مهد جهان عرب" معرفی کند. مخالفت اولیه قاهره با پیوستن به ائتلاف علیه داعش را نیز می توان فقط در همین چارچوب توصیف کرد که به نظر میرسد تصمیمی نمایشی و فقط رسانهای باشد. مقامات مصری در جنگ اخیر علیه غزه میزان تبعیت خود را از آمریکا با بسته نگاه داشتن گذرگاه رفح که پس از بسته شدن دیگر گذرگاههای غزه توسط رژیم صهیونیستی به تنها مجرای تنفسی مردم این باریکه تبدیل شده بود، به خوبی نشان دادند.
البته برخی معتقدند که علت اصلی مخالفت مصر با پیوستن به ائتلاف علیه داعش، گنجانده شدن نام "اخوان المسلمین" در فهرست تروریستها است که نگارنده صحت و سقم این مسئله را در معرض تردید جدی میداند.
جای خالی ایران و سوریه
جای ایران به عنوان تنها کشور با ثبات منطقه در ائتلاف علیه داعش خالی است. روشن است که ابهامات درباره نامشخص بودن هدف نهایی تشکیل این ائتلاف باعث شده است تهران وارد بازی آغاز شده به نام مبارزه با افراطی گری نشود. بسیاری از رسانه های غربی طی روزهای اخیر تاکید کرده اند که تهران، مهم ترین کشوری است که می تواند داعش را در منطقه ریشه کن کند، اما دخیل شدن منافع برخی کشورها در فرآیند جنگ با تروریسم باعث شده محور مبارزه با ترور تحت الشعاع قرار گرفته و به همین دلیل ایران به اتهام «حمایت از اسد» در ائتلاف قرار نگیرد. اتهامی که این نگرانی را بیشتر می کند که مبادا هدف از ائتلاف شکل گرفته، نه مبارزه با داعش، بلکه کمک به این گروه برای سرنگون کردن دولت بشار اسد باشد.
هرچند تهران تاکنون بارها از کمک به عراق و سوریه برای مبارزه با تروریسم سخن گفته و در عمل نیز حمایت های خود را نشان داده است، ولی از آنجا که ایران الگوی میانه روی اسلامی و مقابله با رادیکالیسم است، بعضی کشورهای منطقه ای و قدرت های فرامنطقه ای حاضر به پذیرش نقش تهران در معادلات خاورمیانه نبوده و راهی دیگر را در این مسیر می پیمایند.
دومین نقص بزرگ این ائتلاف، مشارکت نداشتن یکی از مهم ترین دولتها در نبرد با داعش است. هرچند این یک واقعیت انکارناپذیر است که دولت "بشار اسد" در خط مقدم مبارزه با داعش قرار گرفته، ولی خرده حساب های قدیمی کشورهای غربی و برخی متحدان عرب آمریکا باعث شده تاکنون سهمی برای دولت سوریه در جنگ علیه داعش در نظر گرفته نشود؛ امری که بی شک می تواند راهبرد نبرد با تروریست ها را عقیم کند.
براساس قوانین بین المللی، کشورهای بیگانه بدون مجوز شورای امنیت نمی توانند بدون هماهنگی با یک دولت در کشوری با مرزهای سیاسی مشخص عملیات زمینی یا هوایی انجام دهند. لذا این ابهام جدی وجود دارد که آمریکا و متحدانش بدون جلب نظر بشار اسد و در نبود مجوز شورای امنیت، چگونه می خواهند داعش را در خاک سوریه هدف قرار دهند؟ روشن نیست آیا این به معنای محدود بودن عملیات داعش در خاک عراق است یا ائتلاف، اهداف پنهانی دارد که هنوز علنی نشده است؟
هدف ائتلاف آمریکایی تضعیف داعش یا ...
ناظران سیاسی معتقدند حملات ائتلاف ضد داعش نه تنها به تضعیف این گروه تروریستی منجر نخواهد شد، بلکه شمار حامیان و هواداران تروریستها و گروههای مسلح افراطی را افزایش خواهد داد. علاوه بر انتقاداتی که بر شیوه حملات هوایی به اصطلاح "بزن در رویی" آمریکا و همپیمانانش علیه داعش مطرح است، تحلیگران مسائل منطقه معتقدند برخورد با گروههای تروریستی که طی سالهای اخیر در خاورمیانه ریشه دواندهاند اقدامات اساسی و زیربنایی را میطلبد.
در همین حال منابع موثق سوری اخیرا اعلام کردند: در پی اعلام تشکیل ائتلاف بینالمللی علیه داعش، شمار اعضای این گروه تروریستی در سوریه روند افزایشی به خود گرفته است.
باید به این مسئله اشاره کرد که ائتلاف علیه داعش در صورتی که واقعا در پی مبارزه با این گروه تروریستی است، ابتدا باید شریانهای حیاتی آن شامل پشتیبانیهای مالی و تسلیحانی و لجستیکی را از بین ببرد و سپس وارد فاز عملیاتی مبارزه علیه آن شود. این در حالی است که طی سالهای اخیر اردن به عنوان مرکز آموزش نیروها و عربستان به عنوان تامین کننده هزینهها و رژیم صهیونیستی و آمریکا به عنوان بازیگران پشت پرده شریان حیاتی داعش را برقرار کردهاند.
در مجموع باید به این مسئله اشاره کرد که ائتلاف جدیدی که آمریکا میکوشد آن را تحت رهبری خود و به بهانه مبارزه با داعش سامان دهد، در حقیقت همان ائتلاف موسوم به دوستان سوریه است که حدود ۳ سال پیش علیه دولت سوریه شکل گرفت. همین ائتلاف از گروههای مسلح و تروریستهای سوریه حمایت کرد و میکند و باعث شد که گروههایی نظیر جبهه النصره و داعش ظهور کنند. لذا به نظر می رسد این کشورها برای تحقق اهدافی که نتوانستند آنها را در سوریه به انجام برسانند یعنی تضعیف یا سرنگونی حاکمیت سوریه و اشغال مجدد عراق با شرایط جدید و تحت نام درخواست دولت عراق، وارد عمل شدهاند.
روز گذشته نیز پنتاگون اخبار منتشر شده طی روزهای اخیر درباره ایجاد پایگاهی برای آموزش گروههای مسلح در عربستان در راستای جنگیدن علیه ارتش سوریه را تایید کرد تا تردیدها درباره اهدف پشت پرده تشکیل ائتلاف جدید علیه داعش را بیشتر کند.
در اینجا ذکر این نکته لازم است، که آمریکا همواره طی دهههای اخیر بهانههای خوبی برای دخالت در مناطق راهبردی جهان به ویژه خاورمیانه داشته است. هیچ کس بهانههای واشنگتن برای حمله به افغانستان و عراق را طی سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ فراموش نکرده است، تاکنون هم هیچ منبع موثق اطلاعاتی غیر آمریکایی سناریوی آمریکا درباره عاملان این حملات و پشتپرده آن را تایید نکرده است.
در اینجاست که باید یک بار دیگر به موضوع سربریدن دو خبرنگار آمریکایی توسط داعش دقیقتر نگاه کنیم و با توجه به تحرکات آمریکا پس از این واقعه، علت اصلی مسئله را جستجو کرده و لایههای پنهان آن را مورد بررسی قرار دهیم. در واقع باید برای تحلیل پشتپرده سربریدن دو خبرنگار آمریکایی با توجه به اقداماتی که دولت "باراک اوباما" پس از آن اتخاذ کرده، نتیجهگیری کرد.
دولت آمریکا در هجدهم آگوست گذشته (۲۷ مردادماه) حملات هوایی علیه داعش را آغاز کرد. داعش نیز آغاز این حملات را علت اصلی کشتن دو تبعه آمریکایی عنوان کرد. پس از آن بود که آمریکاییها تلاش کردند ائتلافی گسترده را علیه این گروه تشکیل دهند.
از ابتدا هم روشن بود که همپیمانان اصلی واشنگتن به ویژه در اروپا و جهان عرب در این ائتلاف حضور جدی خواهند داشت. نخستین زمزمههای شکل گیری آن نیز در نشست نیمه شهریور اعضای ناتو در بروکسل مطرح شد. چند روز بعد نیز کشورهای عربی در نشستی در جده همچون همیشه در پیروی از آمریکا با پیوستن به این ائتلاف موافقت کردند. در نهایت با برگزاری کنفرانس پاریس در اواخر شهریورماه تشکیل ائتلاف علیه داعش شکل نهایی را به خود گرفت و در آخرین اظهارنظر مقامات آمریکایی که در جلسه استماع کنگره مطرح شد، شمار کشورهای عضو این ائتلاف ۵۰ کشور اعلام شد.
تردیدها درباره کشورهای عضو ائتلاف
نکته مهم درباره ائتلاف ضد داعش این مسئله است که برخی از اصلیترین کشوررهای عضو ائتلاف از حامیان اصلی تروریسم در خاورمیانه طی سالها و دهههای اخیر بودهاند. در اینجا قصد نداریم به ریشه شکل گیری القاعده در منطقه با حمایت میلیاردرهای خاندان بن لادن که روابط نزدیکی با "ملک فهد" شاه سابق عربستان داشتند، اشاره کنیم. همچنین قصد موشکافی درباره حضور چندین ساله "ابوبکر البغدادی" سرکرده داعش در زندان بوکا در بصره عراق نداریم، جایی که وی کاملا تحت نظارت سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا قرار داشت و بنابر اعلام منابع موثق عراقی برخلاف تمام زندانیان در اتاقی کاملا تجهیزشده زندگی میکرد.
حضور کشورهای عربی به ویژه عربستان و قطر که موافقت خود را با پیوستن به ائتلاف علیه داعش در نشست جده اعلام کردند، بیشتر شبیه نمایشی خندهدار است که باور آن برای افکار عمومی پیگیر مسائل خاورمیانه غیر ممکن مینماید.
انتقال گسترده تسلیحات به سوریه توسط کشورهای عربی با حمایت آمریکا، اصلیترین عامل شکلگیری گروههایی چون داعش و جبههالنصره بوده است. اگر چه دولت آمریکا همیشه مدعی بوده که برای نیروهای به اصطلاح میانه رو سلاح و امکانات ارسال میکند اما هیچ تضمینی حتی به همین گفته نیز در صحنه عملیاتی بحرانی سوریه وجود ندارد به خصوص اینکه در طول این مدت نیروهای بسیاری از ارتش آزاد جدا و به نیروهای داعش پیوستهاند.
همچنین درباره کشورهای اروپایی که تلاش دارند نقش فعالی در این ائتلاف ایفا کنند، تردیدهای جدی وجود دارد. سفیر اتحادیه اروپا در عراق اخیرا در نشست کمیته سیاست خارجی پارلمان این اتحادیه افشا کرد که برخی کشورهای اروپایی از گروه تروریستی داعش نفت خریداری میکنند. پیش از این نیز گزارش هایی درباره اقدام دولت ترکیه در خرید نفت از گروه تروریستی داعش و گروه وابسته به القاعده جبهه النصره منتشر شده بود. بر اساس گزارش دستگاههای اطلاعاتی آمریکا، گروه داعش از راه فروش نفت، قاچاق انسان و دریافت رشوه، روزانه ۳ میلیون دلار درآمد دارد.
سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا ائتلاف مبارزه با داعش بهتر نیست که علاوه بر حملات هوایی، منابع مالی این گروه تروریستی را که از آن در راستای افزایش قوا و نیروهای خود استفاده می کند، هدف قرار داده و آنها را کور کند.
مرددها
مصر و ترکیه از ابتدای شکل گیری این ائتلاف در جایگاه مرددها قرار گرفتند. درباره تردید ترکیه مسائل متعددی مطرح شده است. برخی معتقدند دولت ترکیه با توجه به روابط مناسبی که با داعش دارد و امیدی که به سرنگونی نظام سوریه و عراق بسته، نگرانی خاصی از جانب این گروه تروریستی احساس نمیکند بلکه آن را به منزله اهرم فشاری جهت رسیدن به آرزوی برقراری مجدد امپراتوری عثمانی خود در منطقه میداند.
در این مسئله؛ عبور و مرور آزادانه تروریستها از کشورهای خارجی به ترکیه و سپس روانه شدن آنها به اراضی سوریه و عراق، درمان مجروحان داعش در بیمارستانهای پیشرفته ترکیه، فروش اقلام تبلیغاتی این گروه تروریستی در بازارهای معروف استانبول و آنکارا و افشاگریهای گاه و بیگاه مخالفان "رجب طیب اردوغان" درباره روابط پشت پرده با داعش و دیگر گروههای تروریستی را نمیتوان نادیده گرفت.
اما مصر چه در زمان "حسنی مبارک" و چه در دوران فعلی به ریاست جمهوری "عبدالفتاح السیسی" همواره تلاش داشته، خود را به عنوان "مهد جهان عرب" معرفی کند. مخالفت اولیه قاهره با پیوستن به ائتلاف علیه داعش را نیز می توان فقط در همین چارچوب توصیف کرد که به نظر میرسد تصمیمی نمایشی و فقط رسانهای باشد. مقامات مصری در جنگ اخیر علیه غزه میزان تبعیت خود را از آمریکا با بسته نگاه داشتن گذرگاه رفح که پس از بسته شدن دیگر گذرگاههای غزه توسط رژیم صهیونیستی به تنها مجرای تنفسی مردم این باریکه تبدیل شده بود، به خوبی نشان دادند.
البته برخی معتقدند که علت اصلی مخالفت مصر با پیوستن به ائتلاف علیه داعش، گنجانده شدن نام "اخوان المسلمین" در فهرست تروریستها است که نگارنده صحت و سقم این مسئله را در معرض تردید جدی میداند.
جای خالی ایران و سوریه
جای ایران به عنوان تنها کشور با ثبات منطقه در ائتلاف علیه داعش خالی است. روشن است که ابهامات درباره نامشخص بودن هدف نهایی تشکیل این ائتلاف باعث شده است تهران وارد بازی آغاز شده به نام مبارزه با افراطی گری نشود. بسیاری از رسانه های غربی طی روزهای اخیر تاکید کرده اند که تهران، مهم ترین کشوری است که می تواند داعش را در منطقه ریشه کن کند، اما دخیل شدن منافع برخی کشورها در فرآیند جنگ با تروریسم باعث شده محور مبارزه با ترور تحت الشعاع قرار گرفته و به همین دلیل ایران به اتهام «حمایت از اسد» در ائتلاف قرار نگیرد. اتهامی که این نگرانی را بیشتر می کند که مبادا هدف از ائتلاف شکل گرفته، نه مبارزه با داعش، بلکه کمک به این گروه برای سرنگون کردن دولت بشار اسد باشد.
هرچند تهران تاکنون بارها از کمک به عراق و سوریه برای مبارزه با تروریسم سخن گفته و در عمل نیز حمایت های خود را نشان داده است، ولی از آنجا که ایران الگوی میانه روی اسلامی و مقابله با رادیکالیسم است، بعضی کشورهای منطقه ای و قدرت های فرامنطقه ای حاضر به پذیرش نقش تهران در معادلات خاورمیانه نبوده و راهی دیگر را در این مسیر می پیمایند.
دومین نقص بزرگ این ائتلاف، مشارکت نداشتن یکی از مهم ترین دولتها در نبرد با داعش است. هرچند این یک واقعیت انکارناپذیر است که دولت "بشار اسد" در خط مقدم مبارزه با داعش قرار گرفته، ولی خرده حساب های قدیمی کشورهای غربی و برخی متحدان عرب آمریکا باعث شده تاکنون سهمی برای دولت سوریه در جنگ علیه داعش در نظر گرفته نشود؛ امری که بی شک می تواند راهبرد نبرد با تروریست ها را عقیم کند.
براساس قوانین بین المللی، کشورهای بیگانه بدون مجوز شورای امنیت نمی توانند بدون هماهنگی با یک دولت در کشوری با مرزهای سیاسی مشخص عملیات زمینی یا هوایی انجام دهند. لذا این ابهام جدی وجود دارد که آمریکا و متحدانش بدون جلب نظر بشار اسد و در نبود مجوز شورای امنیت، چگونه می خواهند داعش را در خاک سوریه هدف قرار دهند؟ روشن نیست آیا این به معنای محدود بودن عملیات داعش در خاک عراق است یا ائتلاف، اهداف پنهانی دارد که هنوز علنی نشده است؟
هدف ائتلاف آمریکایی تضعیف داعش یا ...
ناظران سیاسی معتقدند حملات ائتلاف ضد داعش نه تنها به تضعیف این گروه تروریستی منجر نخواهد شد، بلکه شمار حامیان و هواداران تروریستها و گروههای مسلح افراطی را افزایش خواهد داد. علاوه بر انتقاداتی که بر شیوه حملات هوایی به اصطلاح "بزن در رویی" آمریکا و همپیمانانش علیه داعش مطرح است، تحلیگران مسائل منطقه معتقدند برخورد با گروههای تروریستی که طی سالهای اخیر در خاورمیانه ریشه دواندهاند اقدامات اساسی و زیربنایی را میطلبد.
در همین حال منابع موثق سوری اخیرا اعلام کردند: در پی اعلام تشکیل ائتلاف بینالمللی علیه داعش، شمار اعضای این گروه تروریستی در سوریه روند افزایشی به خود گرفته است.
باید به این مسئله اشاره کرد که ائتلاف علیه داعش در صورتی که واقعا در پی مبارزه با این گروه تروریستی است، ابتدا باید شریانهای حیاتی آن شامل پشتیبانیهای مالی و تسلیحانی و لجستیکی را از بین ببرد و سپس وارد فاز عملیاتی مبارزه علیه آن شود. این در حالی است که طی سالهای اخیر اردن به عنوان مرکز آموزش نیروها و عربستان به عنوان تامین کننده هزینهها و رژیم صهیونیستی و آمریکا به عنوان بازیگران پشت پرده شریان حیاتی داعش را برقرار کردهاند.
در مجموع باید به این مسئله اشاره کرد که ائتلاف جدیدی که آمریکا میکوشد آن را تحت رهبری خود و به بهانه مبارزه با داعش سامان دهد، در حقیقت همان ائتلاف موسوم به دوستان سوریه است که حدود ۳ سال پیش علیه دولت سوریه شکل گرفت. همین ائتلاف از گروههای مسلح و تروریستهای سوریه حمایت کرد و میکند و باعث شد که گروههایی نظیر جبهه النصره و داعش ظهور کنند. لذا به نظر می رسد این کشورها برای تحقق اهدافی که نتوانستند آنها را در سوریه به انجام برسانند یعنی تضعیف یا سرنگونی حاکمیت سوریه و اشغال مجدد عراق با شرایط جدید و تحت نام درخواست دولت عراق، وارد عمل شدهاند.
روز گذشته نیز پنتاگون اخبار منتشر شده طی روزهای اخیر درباره ایجاد پایگاهی برای آموزش گروههای مسلح در عربستان در راستای جنگیدن علیه ارتش سوریه را تایید کرد تا تردیدها درباره اهدف پشت پرده تشکیل ائتلاف جدید علیه داعش را بیشتر کند.