دعوت هالیوود از علیرضا حقیقی همراه با سه تا موضوع دیگه

[خیس خاطره]

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
مدل مو ی علیرضا حقیقی دروازه‌بان تیم ملی ایران در دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بازی ‌‌های جام جهانی موجب شد وی برای دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بازی در یک دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
فیلم سینمایی از سوی هالیوود پیشنهاد همکاری دریافت کند.دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
علیرضا حقیقی دروازه‌بان خوش‌چهره تیم ملی فوتبال ایران در مصاحبه با یک مجله خارجی گفت: “از سوی هالیوود پیشنهاداتی برای دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بازی در دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
فیلم سینمایی دریافت کرده است و البته تاکنون چند شرکت ایتالیایی هم وی را برای مدل شدن دعوت به همکاری کرده‌اند.”علیرضا حقیقی که از سوی باشگاه ساسوئولو ایتالیا پیشنهاد همکاری دریافت کرده به این کشور سفر کرده است و در مورد احتمال دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بازی گر شدنش گفت: “در حال حاضر هدف اصلی من پرداختن به فوتبال و رسیدن به افتخارات بیشتر است. با وجود اینکه پیشنهاد مدلینگ شدن و یا دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بازی در هالیوود برایم وسوسه‌کننده است اما ترجیح می‌دهم این کار را به بعد از دوران دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بازی حرفه‌ای موکول کنم.
.
.
.
.
.
غیرت پسر بچه ی 4 ساله ایرانی
.
.
پسر بچه ای 4 ساله که روزی کار خیلی بدی کرده بود.....
مامانش دنبالش دوید تا بیرون حیاط.
پسرک همون جا جلوی در ایستاد و جلوتر نرفت و مامانش هم کتکش زد....
بعد وقتی برگشت تو خونه با چشمای پر از اشکش به مادرش گفت:
فکر نکن نمیتونستم فرار کنما....!!!!
*** تو چادر سرت نبود ***
.
.
.
.
.
(بسیار زیبا)
پسر ده ساله ای وارد مغازه شد و پشت میزی نشست . خدمتکار برای سفارش گرفتن به سراغش رفت .پسر پرسید : بستنی شکلاتی چند است ؟
خدمتکار گفت : 50 سنت .
پسر کوچک دستش را در جیبش کرد و پول خردهایش را شمرد . بعد پرسید: بستنی معمولی چند است ؟
خدمتکار با توجه به این که تمام میز ها پر شده بود و عده ای نیز بیرون قهوه خانه منتظر بودند ، با بی حوصلگی گفت : 35 سنت .
پسر دوباره سکه هایش را شمرد و گفت : برای من یک بستنی معمولی بیاورید .
خدمتکار یک بستنی آورد و روی میز گذاشت و صورت حساب را هم به پسرک داد و رفت .پسر بستنی را تمام کرد ، صورتحساب را برداشت و پولش را به صندوقدار پرداخت کرد و رفت .
هنگامی که خدمتکار برای تمیز کردن میز رفت ، گریه اش گرفت . پسر بچه روی میز در کنار بشقاب خالی ، 15 سنت برای او انعام گذاشته بود . او با پول هایش می توانست بستنی شکلاتی بخرد اما چون پولی برای انعام دادن برایش باقی نمی ماند ، این کار را نکرده بود و بستنی خالی خورده بود.
شکسپیر زیبا می گوید:
بعضی بزرگ زاده می­شوند، برخی بزرگی را به دست می­ آورند و بعضی بزرگی را به دامانشان می­اندازند.
.

.

.

.

.

.

.

مسافری سوار تاکسی میشه ؛
به راننده میگه : این رادیو را خاموش کن ، چون در مذهب ما شنیدن موسیقی حرام است...
بعد اضافه میکنه که :
درزمان پیغمبر رادیو و موسیقی نبود، مخصوصا موسیقی فرنگی که مال کفار است.

...


راننده رادیو را خاموش میکنه، تاکسی را متوقف میکنه و درب تاکسی را باز میکنه ...!
مسافر میپرسه : چرا ایستادی؟؟
راننده میگه : در زمان پیغمبر تاکسی نبود!!! شما بفرمایید پایین منـتظر شتر بشید

[Avril.]

واااای اخری خیلی خفن بود
ممنون

["تنها"]

یا آخری حال کردم

[2356890]

آخریه خعلی خوب بود

[اریتان]

مرسی خیلی جالب بودن