24-07-2014، 20:09
فانتزیم اینه یه نیرویی داشتم اونایی که تو خیابون آشغال میندازن رو زمین یا تو کلاس آدامس میچسبونن زیر دسته صندلی و یا حتی چیزای دیگه رو! کاری کنم این آشغالا بره بچسبه به پشت لباسشون که خودشونم نتونن ببینن تصور کننین....دیگه مضحکه مردم شن.
تازه هیچ جوره هم کنده نشه که دیگه مجبور شن لباسو بندازن دور.تا درس عبرتی شه واسشون.
همچین آدم دوستدار محیط زیستیم من :-))
[color][size][font]
یکی از فانتزی های بنده اینه که ....
یه پیکان تمیز بخرم شیشه هاشم دودی کنم برم مرکز شهر جاهای شلوغ اهنگای جوادی هم با صدای بلند بزارم دستمم از شیشه بیارم بیرون بعد دخترا رو ازیت کنم جلو پاشون ترمز کنم ....خخخخخخخ
یعنی از صد تا فحش بدتره براشون ..
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
فانتزی من اینه که بدونم اون دختره که میومد چت روم همش درخواست شارژ میکرد چقد گیرش اومد)
فضولم خودتی فانتزیمه دیگه چی میشه کرد کلا خواستم اطلاعات عمومیم بره بالا
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
یکی از فانتزیام اینه ک...
شبا کمتر با مخاطب خاصم حرف بزنم ک صبح ک میره سرکار قیافش عین انسان های از گوربرخاسته(دورازجونش!!!)نشه از بی خابی (
ولی لامصب نمیشه نمیتونم )
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
تا سه چهار سال پیش تو فانتزیام با لمبورگینی این ور اون ور میرفتم الان دیگه هر كاری میكنم از بوق پراید فراتر نخواهم رفت . حالا نمیدونم من یه چیزیم شده مردم یه چیزیشون شده پراید یه چیزیش شده بوق یه چیزیش شده .... اصلا یكی بیاد برام روشن كنه كدوم چیز یه چیز خوبه
چیز تو چیزه ملت دارن ؟
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
یکی از فانتزیام رویاییم اینه که
چندتا دختر خوشگل سر من دعوا كنن و همدیگرو بزنن.
بعدش من یهو با گریه داد بزنم و بگم "بسسسس كنید دیگه..."
بعد یهو همه آروم شن و به من نگاه كنن.
اونوخت همشون بیان منو نوازش كنن تا حالم بهتر شه.
بعدش من كه دیگه متعلق به همشون شدم با صلح و دوستی كنارشون میمونم.
اونا هم همدیگرو دوس دارن!!!!! خــــیلی!!
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
یکی از فانتزی های که دیگه ندارم اینه که:
یه گلدون خوشگل دارم میخواستم یه گل خیلی خوشگل مثل خودش توش بکارم. تاصبح که بیدار میشم
نگاش کنم
بو کنمش
سلام کنم
ولی هیچ وقت گلدون توش گل نیومد خالی خالی موند
گلدونه تو افق محو شده لطفا واسم بیاریدش
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
یکی از فانتزی هام اینه که با کت و شلوار سوار یه ماشین شم بگم آقا اون ماشین جلوییه رو تعقیب کن... بعد راننده برگرده بهم بگه: برو پایین ما دنبال شر نمیگردیم...
هیچی!!! منم پیاده شم
دوستان ازم پرسیدن که حالا چرا با کت و شلوار؟
باید بگم هیچی کلا حال میکنم کت و شلوار تنم باشه شما مشکلی داری؟
ها؟
مشکل داری؟
ببین من اصلا اعصاب ندارما!
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
یکی از فانتزیام اینه که یه روز یه عنکبوت نیشم بزنه و مرد عنکبوتی بشم...
یه چند باری ام وادارشون کردم که نیشم بزنن اما هیچ تغییری روم حاصل نشده...
چرا؟!
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
از بزرگ ترین فانتزی های بنده اینه که
.
.
.
.
شما برای یه بار فک کنی این پایین هیچ چیز با ارزشی نیست!!!
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
میخواستم به اون دوستی که گفته بود فانتزیم اینه که عنکبوت نیشم بزنه بشم مرد عنکبوتی بگم دوسته عزیز فانتزیت هیچوقت برآورده نمیشه منم عنکبوت نیش زد مثه مرده عنکبوتی نشدم فقط کارم به بیمارستان کشید برو دنباله یه فانتزیه دیگه
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
یکی از فانتزیام اینه که وقتی با مخاطب خاصم حرف میزنم مامانم نیاد بگه باز با اون عفریته داری حرف میزنی گیر سه پیچ داده میگه باید با دختر عموت ازدواج کنی وقتیم عموم اینا میان خونمون عروس گلم عروس گلم راه میندازه یکی نیست بهش بگه عفریته همین دختر عمومه
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
دیدید اگه با ماشین "سمند" بیشتر ار صد و هفتاد-هشتاد كیلو متر در ساعت سرعت بری صدای یه خانم میاد كه میگه: "این است خودروی ایرانی..." ؟؟
یكی از فانتزی هام اینه كه وقتی دارم با "سیم كارت رایتلم" با سرعت بیشتر از صد و هفتاد-هشتاد كیلوبایت در ثانیه تو اینترنت میچرخم؛ یهو یه تماس تصویری برقرار بشه و یه خانم بیاد پشت خط و بگه: "این است سیم كارت ایرانی..."
منم بهش بگم: "سیم كارت میم كارتو ولش كن؛ شماره خودت چنده عشقم!"
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
فانتزی بنده اینه که یه روز صبح از خواب پاشم هرچی مامان بابامو صداکنم نباشن.بعد با رکابی و شلوارک برم تو خیابون ببینم هیچ ادمی بجز من وجود نداره....!!خخخخخ...!
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
یکی از فانتزیام اینه که بشینم پشت فرمون پیکان جوانان بعد توی ضبط کاستش یه نوار بذارم از خواننده های قدیمی با کیفیت پایین.یه پیچ گوشتی هم زده باشم بغل شیشه ماشین که شیشه رو نگه داره و تا وسطاش شیشه پایین باشه!یه لنگم بندازم گردنم.هی هم استارت بزنم ماشین روشن نشه داد بزنم اصغر بیا استارت بزن من برم به موتورش یه نیگا بندازم!!!!
یعنی فانتزی از این غراضه تر(قراضه-غرازه-قرازه) و درب و داغون تر تاحالا نزده بودم!
عایا شما هم همچین فانتزی ای دیده بودید!؟
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
فانتزی جوانمردی من
توخیابون دارم قدم میزنم که چشم میفته به یه مازراتی خوشکل که اونور خیابون پارکیده.لامصب بد جور منو میکشونه سمت خودش(ندید بدیدم خودتی)
بعده یه کم نیگا نیگا صاحبش ازونور بیاد منو با اون قیافه مظلوم و چشای پرازحسرت ببینه جیگرش آتیش بگیره..
بعد بیاد پیشم بم بگه بیا پسرم بگیرش(سویچ ماشین)اصلا مال خودت ماازینا زیاد داریم..
منم بایه لبخند ازون معنی داراش(که نمیدونم چه شکلیه)توچشاش زل بزنم بگم:
برو داداش برو..ماگدا نیستیم..تازه خودمون پراید داریم..
هیچی دیگه اون بیچاره هم بخابشه بره پی کارش..
و اینست قصه جوانمردی(بیاو خوبی کن)
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
یکی از فانتزیام اینه که زاینده رود مثل چند سال پیش تمام طول سال پرِ ًآب باشه...
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
بزرگ ترین فانتزی من اینه كه مرگ مغزی بشم تا بتونم اعضا بدنمو اهدا كنم حداقل یكی كه واسه جامعه مفیده بتونه به زندگیِ خودش ادامه بده.تلاش های من كه بی فایده بود......
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
دوس دارم تو این افتضاح بودن بازیای تیم ملی
یه روز که با بچه ها فوتبال بازی میکنیم
کارلوس کیروشم از اونجا دیدن کنه
بگه این عجوبه کجا بوده این به درد تیم ملی میخوره
بعد منم کلاس بزارم بگم نمیام کیروش بیفته به پام التماس کنه
منم به خاطر (ارق .عرق )ملی قبول کنم
برم واس تیم ملی یه تنه ایرانو ببرم جام جهانی
بعد فینال بازی ایران اسپانیا باشه
منم شروع کنم تکنیکمو به رخ ژاویو اینیستا بکشم واز 50 متری (خب باشه 40 متری )به کاسیاس گل بزنم ایران قهرمان جام جهانی بشه
بعد در حالی که جام دستمه تبخیر شم برم افق
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
امروز تولدمه فانتزیم اینه یه دختر خیلی خوشگل و ناز و مامانی بیاد با یه کادو و یه دسته گل بهم بگه حامد جان تولدت مبارک ایشالله صد سال زنده باشی منم با دمپایی ابری خیس بزنم تو دهنش و بگم آخه صد سال زنده بمونم چه غلطی بکنم والا با این گرونی و بدبختی
[/font][/size][/color]
تازه هیچ جوره هم کنده نشه که دیگه مجبور شن لباسو بندازن دور.تا درس عبرتی شه واسشون.
همچین آدم دوستدار محیط زیستیم من :-))
[color][size][font]
یکی از فانتزی های بنده اینه که ....
یه پیکان تمیز بخرم شیشه هاشم دودی کنم برم مرکز شهر جاهای شلوغ اهنگای جوادی هم با صدای بلند بزارم دستمم از شیشه بیارم بیرون بعد دخترا رو ازیت کنم جلو پاشون ترمز کنم ....خخخخخخخ
یعنی از صد تا فحش بدتره براشون ..
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
فانتزی من اینه که بدونم اون دختره که میومد چت روم همش درخواست شارژ میکرد چقد گیرش اومد)
فضولم خودتی فانتزیمه دیگه چی میشه کرد کلا خواستم اطلاعات عمومیم بره بالا
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
یکی از فانتزیام اینه ک...
شبا کمتر با مخاطب خاصم حرف بزنم ک صبح ک میره سرکار قیافش عین انسان های از گوربرخاسته(دورازجونش!!!)نشه از بی خابی (
ولی لامصب نمیشه نمیتونم )
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
تا سه چهار سال پیش تو فانتزیام با لمبورگینی این ور اون ور میرفتم الان دیگه هر كاری میكنم از بوق پراید فراتر نخواهم رفت . حالا نمیدونم من یه چیزیم شده مردم یه چیزیشون شده پراید یه چیزیش شده بوق یه چیزیش شده .... اصلا یكی بیاد برام روشن كنه كدوم چیز یه چیز خوبه
چیز تو چیزه ملت دارن ؟
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
یکی از فانتزیام رویاییم اینه که
چندتا دختر خوشگل سر من دعوا كنن و همدیگرو بزنن.
بعدش من یهو با گریه داد بزنم و بگم "بسسسس كنید دیگه..."
بعد یهو همه آروم شن و به من نگاه كنن.
اونوخت همشون بیان منو نوازش كنن تا حالم بهتر شه.
بعدش من كه دیگه متعلق به همشون شدم با صلح و دوستی كنارشون میمونم.
اونا هم همدیگرو دوس دارن!!!!! خــــیلی!!
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
یکی از فانتزی های که دیگه ندارم اینه که:
یه گلدون خوشگل دارم میخواستم یه گل خیلی خوشگل مثل خودش توش بکارم. تاصبح که بیدار میشم
نگاش کنم
بو کنمش
سلام کنم
ولی هیچ وقت گلدون توش گل نیومد خالی خالی موند
گلدونه تو افق محو شده لطفا واسم بیاریدش
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
یکی از فانتزی هام اینه که با کت و شلوار سوار یه ماشین شم بگم آقا اون ماشین جلوییه رو تعقیب کن... بعد راننده برگرده بهم بگه: برو پایین ما دنبال شر نمیگردیم...
هیچی!!! منم پیاده شم
دوستان ازم پرسیدن که حالا چرا با کت و شلوار؟
باید بگم هیچی کلا حال میکنم کت و شلوار تنم باشه شما مشکلی داری؟
ها؟
مشکل داری؟
ببین من اصلا اعصاب ندارما!
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
یکی از فانتزیام اینه که یه روز یه عنکبوت نیشم بزنه و مرد عنکبوتی بشم...
یه چند باری ام وادارشون کردم که نیشم بزنن اما هیچ تغییری روم حاصل نشده...
چرا؟!
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
از بزرگ ترین فانتزی های بنده اینه که
.
.
.
.
شما برای یه بار فک کنی این پایین هیچ چیز با ارزشی نیست!!!
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
میخواستم به اون دوستی که گفته بود فانتزیم اینه که عنکبوت نیشم بزنه بشم مرد عنکبوتی بگم دوسته عزیز فانتزیت هیچوقت برآورده نمیشه منم عنکبوت نیش زد مثه مرده عنکبوتی نشدم فقط کارم به بیمارستان کشید برو دنباله یه فانتزیه دیگه
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
یکی از فانتزیام اینه که وقتی با مخاطب خاصم حرف میزنم مامانم نیاد بگه باز با اون عفریته داری حرف میزنی گیر سه پیچ داده میگه باید با دختر عموت ازدواج کنی وقتیم عموم اینا میان خونمون عروس گلم عروس گلم راه میندازه یکی نیست بهش بگه عفریته همین دختر عمومه
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
دیدید اگه با ماشین "سمند" بیشتر ار صد و هفتاد-هشتاد كیلو متر در ساعت سرعت بری صدای یه خانم میاد كه میگه: "این است خودروی ایرانی..." ؟؟
یكی از فانتزی هام اینه كه وقتی دارم با "سیم كارت رایتلم" با سرعت بیشتر از صد و هفتاد-هشتاد كیلوبایت در ثانیه تو اینترنت میچرخم؛ یهو یه تماس تصویری برقرار بشه و یه خانم بیاد پشت خط و بگه: "این است سیم كارت ایرانی..."
منم بهش بگم: "سیم كارت میم كارتو ولش كن؛ شماره خودت چنده عشقم!"
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
فانتزی بنده اینه که یه روز صبح از خواب پاشم هرچی مامان بابامو صداکنم نباشن.بعد با رکابی و شلوارک برم تو خیابون ببینم هیچ ادمی بجز من وجود نداره....!!خخخخخ...!
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
یکی از فانتزیام اینه که بشینم پشت فرمون پیکان جوانان بعد توی ضبط کاستش یه نوار بذارم از خواننده های قدیمی با کیفیت پایین.یه پیچ گوشتی هم زده باشم بغل شیشه ماشین که شیشه رو نگه داره و تا وسطاش شیشه پایین باشه!یه لنگم بندازم گردنم.هی هم استارت بزنم ماشین روشن نشه داد بزنم اصغر بیا استارت بزن من برم به موتورش یه نیگا بندازم!!!!
یعنی فانتزی از این غراضه تر(قراضه-غرازه-قرازه) و درب و داغون تر تاحالا نزده بودم!
عایا شما هم همچین فانتزی ای دیده بودید!؟
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
فانتزی جوانمردی من
توخیابون دارم قدم میزنم که چشم میفته به یه مازراتی خوشکل که اونور خیابون پارکیده.لامصب بد جور منو میکشونه سمت خودش(ندید بدیدم خودتی)
بعده یه کم نیگا نیگا صاحبش ازونور بیاد منو با اون قیافه مظلوم و چشای پرازحسرت ببینه جیگرش آتیش بگیره..
بعد بیاد پیشم بم بگه بیا پسرم بگیرش(سویچ ماشین)اصلا مال خودت ماازینا زیاد داریم..
منم بایه لبخند ازون معنی داراش(که نمیدونم چه شکلیه)توچشاش زل بزنم بگم:
برو داداش برو..ماگدا نیستیم..تازه خودمون پراید داریم..
هیچی دیگه اون بیچاره هم بخابشه بره پی کارش..
و اینست قصه جوانمردی(بیاو خوبی کن)
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
یکی از فانتزیام اینه که زاینده رود مثل چند سال پیش تمام طول سال پرِ ًآب باشه...
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
بزرگ ترین فانتزی من اینه كه مرگ مغزی بشم تا بتونم اعضا بدنمو اهدا كنم حداقل یكی كه واسه جامعه مفیده بتونه به زندگیِ خودش ادامه بده.تلاش های من كه بی فایده بود......
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
دوس دارم تو این افتضاح بودن بازیای تیم ملی
یه روز که با بچه ها فوتبال بازی میکنیم
کارلوس کیروشم از اونجا دیدن کنه
بگه این عجوبه کجا بوده این به درد تیم ملی میخوره
بعد منم کلاس بزارم بگم نمیام کیروش بیفته به پام التماس کنه
منم به خاطر (ارق .عرق )ملی قبول کنم
برم واس تیم ملی یه تنه ایرانو ببرم جام جهانی
بعد فینال بازی ایران اسپانیا باشه
منم شروع کنم تکنیکمو به رخ ژاویو اینیستا بکشم واز 50 متری (خب باشه 40 متری )به کاسیاس گل بزنم ایران قهرمان جام جهانی بشه
بعد در حالی که جام دستمه تبخیر شم برم افق
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
امروز تولدمه فانتزیم اینه یه دختر خیلی خوشگل و ناز و مامانی بیاد با یه کادو و یه دسته گل بهم بگه حامد جان تولدت مبارک ایشالله صد سال زنده باشی منم با دمپایی ابری خیس بزنم تو دهنش و بگم آخه صد سال زنده بمونم چه غلطی بکنم والا با این گرونی و بدبختی
[/font][/size][/color]