23-07-2014، 13:42
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
گزارشی از میراث تاریخی تلخ در روابط ایران و آمریکا؛
آمریکا از زمان پیروزی انقلاب اسلامی نه تنها احترامی به ملت ایران ننهاده، بلکه جنایات بسیاری در قبال آن مرتکب شده است، زیرا راهی که جمهوری اسلامی در پیش گرفته بیانگر آن است که ورای نفی حاکمیت قدرتهای بزرگ و نظم بینالملل، نیازمند ایجاد نظمی نوین در جهان هستیم. نظمی مبتنی بر عدالت و احترام به همهی ملل.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
گروه تاریخ برهان/محمد پورمحمد؛ ایالات متحدهی آمریکا برای جمهوری اسلامی یادآور میراث تاریخی تلخی است. کهن انبان حافظهی تاریخی این ملت، حتی اگر به ضعف حافظهی تاریخی هم دچار باشند، از سیاستهای سیاه این کشور و گزندهایش آکنده است. از دلدادگی پهلوی دوم به این کشور و حمایتهای آمریکا از متحد سرسپردهاش در دوران پیش از پیروزی انقلاب تا به امروز، فهرست بلندبالایی از گزندهای سیاستهای آمریکا میتوان تهیه کرد. وقوع انقلاب اسلامی ایران و ایجاد قدرتی مذهبی در ایران، چارچوب این سیاستها را تغییر داد، چرا که پیروزی انقلاب یکی از پایههای امنیتی آمریکا در منطقه را شکست. افزون بر آن، رقیبی سرسخت یا حتی دشمنی استوار جانشین دوست و متحد قدیم شد. بدین ترتیب بازی نوینی در این منطقه شکل گرفت که قاعده و رسمش سوای گذشته بود. در این راستا، آمریکا در تقابل با انقلاب اسلامی ایران به سیاستها و راهکارهای گوناگونی متوسل شد. نوشتار ذیل مروری است بر فهرستی از سیاستهای سیاه آمریکا پس از انقلاب.
آغاز دسیسهچینی آمریکا علیه یک انقلاب
هنوز چندی از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود و داغ مبارزه با پهلوی بر تن ملت ایران باقی بود که ایالات متحدهی آمریکا با اطلاع از احساسِ عمومی مردم ایران نسبت به محمدرضاشاه پهلوی، با حضور وی در آمریکا در تاریخ 28 مهرماه 1358، موافقت کرد. افزون بر این، ملاقات نخستوزیر و وزیر امور خارجهی دولت موقت با برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر، سوءظن انقلابیون ایرانی را به این کشور تشدید کرد. اگرچه شاه، با 2 شرط عدم ادعا نسبت به تاج و تخت و فعالیت سیاسی، در آمریکا پذیرفته شد؛ اما گویی این امر خاطرهی کودتای 28 مرداد 1332 را بار دیگر در اذهان ملت ایران زنده کرد. بدین ترتیب، زمینهی اشغال سفارت آمریکا فراهم گردید. در واقع میراث تاریخی انباشته از خیانتهای میهنی و دسایس بیگانه موجب شد تا گزینهی رفتن شاه به آمریکا و ملاقات برخی سران دولت موقت با سیاستمداران آمریکایی، گمانهی تکرار خیانت و دسیسهی آمریکا برای مقابله با انقلاب نوپای اسلامی را تقویت کند.
پس از اشغال سفارت آمریکا، در تاریخ 23 آبان 1358، رئیسجمهور وقت آمریکا، کارتر، طی دستور اجرایی 12170، تمام اموال، منابع و منافع دولت ایران و کلیهی نهادها و سازمانهای تابعه و تحت پوشش ایران و بانک مرکزی را، که در قلمرو صلاحیت این کشور قرار داشت، مسدود اعلام کرد. همچنین به وزیر خزانهداری خود اختیار اجرای این دستور را با کلیهی اقدامات لازم صادر کرد.دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[1] علاوه بر این، با توسل به فصل هفتم منشور سازمان ملل، از شورای امنیت درخواست کرد تا تحریمهایی بینالمللی علیه ایران تصویب کند. این شورا نیز برای تصویب مجازات علیه ایران تشکیل جلسه داد، ولی شوروی به دلیل رقابت با آمریکا قطعنامهی پیشنهادی آمریکا مبتنی بر تحریم اقتصادی ایران را وتو کرد. این امر موجب شد تا آمریکا تحریمهای یکجانبهی خود را در مقابل ایران آغاز کند. این تحریم شامل موارد زیر بود:
قطع همهی واردات آمریکا از ایران، قطع کلیهی نقل و انتقالات ارزی جز در مورد خبرنگاران و خانوادهی گروگانها، فروختن کلیهی محمولههای نظامی که پیشتر توسط ایران از آمریکا خریداری شده و پیشتر از این توقیف بودند به مشتری جدید یا واگذار کردن آنها به ارتش آمریکا، قطع رابطهی ارتباطی با ایران و درخواست از کنگرهی این کشور برای دادن اجازهی برداشت از حسابهای مسدود ایران.دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[2]
سران آمریکا گمان میکردند حربهی تحریم یا حتی قطع رابطه با ایران، جمهوری اسلامی را به پذیرفتن تصمیم آمریکا و رهایی گروگانها بر اساس شرایط این کشور، وادار مینماید. در این صورت، از سویی حقانیت و اعتبار انقلاب اسلامی ایران در سپهر جهانی و امواج افکار عمومی تخریب میشد و از سویی نیز آمریکا با هزینهی کمی به هدف خود میرسید. اما گذر زمان شکست سیاست تحریم و فشار اقتصادی آمریکا را ثابت کرد.
پس از این، آمریکا که در صدد مقابله با ایماژ شکست شیطان بزرگ در سطح افکار جهانی قرار داشت، به راهبرد نظامی روی آورد. بر این اساس، این کشور در تاریخ 4 اردیبهشت 1359 اقدام به حملهی نظامی برای آزادی گروگانها کرد. اما حملهی نظامی آمریکا، در اثر برخورد هلیکوپتر و هواپیمای ترابری در صحرای طبس با کشته شدن 8 نظامی و زخمی شدن 5 نفر دیگر، نافرجام ماند.دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[3] اینچنین بود که بار دیگر ایالات متحدهی آمریکا در برابر انقلابی نوپا خود را وامانده و سرگردان دید.
جنگ تحمیلی تشدید جنایات آمریکا
با پیروزی انقلاب اسلامی و به خصوص بحران گروگانگیری، وجهه و اعتبار ایالات متحدهی آمریکا به چالش کشیده شد و این کشور تحقیر گردید؛ چرا که از سویی، با پیروزی انقلاب ایران، در جلوگیری از سقوط متحد استراتژیک خود در خلیج فارس ناتوان جلوه کرد و اعتماد سایر همپیمانان خود را از دست داد و از سویی دیگر، عجز و ناتوانی آمریکا در آزادسازی گروگانهایش در ایران، قدرتمندی و قابلیتهای یک ابرقدرت را به پرسش کشید.
شاید به همین دلیل، برخی معتقدند آمریکا برای بازسازی اعتبار و بازیابی شهرت و قدرتش در منطقه در ترغیب و تهییج عراق در راستای حمله به ایران اثرگذار بود. شواهدی نیز این ادعا را تأیید میکند. کمی پیشتر از حملهی عراق به ایران، برژینسکی از مجموعهی عملیات نظامی علیه ایران سخن رانده بود که با احتساب حملهی نظامی طبس و شکست آن، تجاوز عراق میتواند یکی دیگر از این مجموعه عملیات نظامی باشد. همچنین روزنامهی نیویورک تایمز در اردیبهشت 1359، ضمن تحلیل طرحهای آمریکا پیرامون ایران، گمانهی حملهی عراق به ایران را مطرح کرده بود. افزون بر این، در حالی که روابط دیپلماتیک عراق و آمریکا قطع بود، برژینسکی چندین بار قبل از حملهی عراق به ایران، به طور محرمانه، به بغداد سفر کرده و با صدام حسین دیدار کرده بود.دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[4]
این شواهد در مقابل موضع رسمی آمریکا، که خود را در جنگ ایران و عراق بیطرف میخواند، قرار داشت. با این حال، این موضع رسمی به تدریج و با سیر پیروزیهای ایران در عملیات فتحالمبین و بیتالمقدس، به گونهای علنی تغییر یافت. در واقع پیروزیهای ایران در نبرد با عراق بر نگرانی آمریکا افزود. بدین ترتیب، آمریکا از این پس در صحنهی عملی جنگ، نقش بیشتر و شاید روتری را بر عهده گرفت و به اقداماتی از جمله برقراری و عادیسازی رابطه و حتی حمایت تسلیحاتی از عراق روی آورد؛ به گونهای که در سالهای 1365 تا 1367 سیاست تهاجمی و برخورد مستقیم و غیرمستقیم با ایران از سوی این کشور مشخص و روشن بود.
گزارشی از میراث تاریخی تلخ در روابط ایران و آمریکا؛
آمریکا از زمان پیروزی انقلاب اسلامی نه تنها احترامی به ملت ایران ننهاده، بلکه جنایات بسیاری در قبال آن مرتکب شده است، زیرا راهی که جمهوری اسلامی در پیش گرفته بیانگر آن است که ورای نفی حاکمیت قدرتهای بزرگ و نظم بینالملل، نیازمند ایجاد نظمی نوین در جهان هستیم. نظمی مبتنی بر عدالت و احترام به همهی ملل.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
گروه تاریخ برهان/محمد پورمحمد؛ ایالات متحدهی آمریکا برای جمهوری اسلامی یادآور میراث تاریخی تلخی است. کهن انبان حافظهی تاریخی این ملت، حتی اگر به ضعف حافظهی تاریخی هم دچار باشند، از سیاستهای سیاه این کشور و گزندهایش آکنده است. از دلدادگی پهلوی دوم به این کشور و حمایتهای آمریکا از متحد سرسپردهاش در دوران پیش از پیروزی انقلاب تا به امروز، فهرست بلندبالایی از گزندهای سیاستهای آمریکا میتوان تهیه کرد. وقوع انقلاب اسلامی ایران و ایجاد قدرتی مذهبی در ایران، چارچوب این سیاستها را تغییر داد، چرا که پیروزی انقلاب یکی از پایههای امنیتی آمریکا در منطقه را شکست. افزون بر آن، رقیبی سرسخت یا حتی دشمنی استوار جانشین دوست و متحد قدیم شد. بدین ترتیب بازی نوینی در این منطقه شکل گرفت که قاعده و رسمش سوای گذشته بود. در این راستا، آمریکا در تقابل با انقلاب اسلامی ایران به سیاستها و راهکارهای گوناگونی متوسل شد. نوشتار ذیل مروری است بر فهرستی از سیاستهای سیاه آمریکا پس از انقلاب.
آغاز دسیسهچینی آمریکا علیه یک انقلاب
هنوز چندی از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود و داغ مبارزه با پهلوی بر تن ملت ایران باقی بود که ایالات متحدهی آمریکا با اطلاع از احساسِ عمومی مردم ایران نسبت به محمدرضاشاه پهلوی، با حضور وی در آمریکا در تاریخ 28 مهرماه 1358، موافقت کرد. افزون بر این، ملاقات نخستوزیر و وزیر امور خارجهی دولت موقت با برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر، سوءظن انقلابیون ایرانی را به این کشور تشدید کرد. اگرچه شاه، با 2 شرط عدم ادعا نسبت به تاج و تخت و فعالیت سیاسی، در آمریکا پذیرفته شد؛ اما گویی این امر خاطرهی کودتای 28 مرداد 1332 را بار دیگر در اذهان ملت ایران زنده کرد. بدین ترتیب، زمینهی اشغال سفارت آمریکا فراهم گردید. در واقع میراث تاریخی انباشته از خیانتهای میهنی و دسایس بیگانه موجب شد تا گزینهی رفتن شاه به آمریکا و ملاقات برخی سران دولت موقت با سیاستمداران آمریکایی، گمانهی تکرار خیانت و دسیسهی آمریکا برای مقابله با انقلاب نوپای اسلامی را تقویت کند.
پس از اشغال سفارت آمریکا، در تاریخ 23 آبان 1358، رئیسجمهور وقت آمریکا، کارتر، طی دستور اجرایی 12170، تمام اموال، منابع و منافع دولت ایران و کلیهی نهادها و سازمانهای تابعه و تحت پوشش ایران و بانک مرکزی را، که در قلمرو صلاحیت این کشور قرار داشت، مسدود اعلام کرد. همچنین به وزیر خزانهداری خود اختیار اجرای این دستور را با کلیهی اقدامات لازم صادر کرد.دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[1] علاوه بر این، با توسل به فصل هفتم منشور سازمان ملل، از شورای امنیت درخواست کرد تا تحریمهایی بینالمللی علیه ایران تصویب کند. این شورا نیز برای تصویب مجازات علیه ایران تشکیل جلسه داد، ولی شوروی به دلیل رقابت با آمریکا قطعنامهی پیشنهادی آمریکا مبتنی بر تحریم اقتصادی ایران را وتو کرد. این امر موجب شد تا آمریکا تحریمهای یکجانبهی خود را در مقابل ایران آغاز کند. این تحریم شامل موارد زیر بود:
قطع همهی واردات آمریکا از ایران، قطع کلیهی نقل و انتقالات ارزی جز در مورد خبرنگاران و خانوادهی گروگانها، فروختن کلیهی محمولههای نظامی که پیشتر توسط ایران از آمریکا خریداری شده و پیشتر از این توقیف بودند به مشتری جدید یا واگذار کردن آنها به ارتش آمریکا، قطع رابطهی ارتباطی با ایران و درخواست از کنگرهی این کشور برای دادن اجازهی برداشت از حسابهای مسدود ایران.دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[2]
سران آمریکا گمان میکردند حربهی تحریم یا حتی قطع رابطه با ایران، جمهوری اسلامی را به پذیرفتن تصمیم آمریکا و رهایی گروگانها بر اساس شرایط این کشور، وادار مینماید. در این صورت، از سویی حقانیت و اعتبار انقلاب اسلامی ایران در سپهر جهانی و امواج افکار عمومی تخریب میشد و از سویی نیز آمریکا با هزینهی کمی به هدف خود میرسید. اما گذر زمان شکست سیاست تحریم و فشار اقتصادی آمریکا را ثابت کرد.
پس از این، آمریکا که در صدد مقابله با ایماژ شکست شیطان بزرگ در سطح افکار جهانی قرار داشت، به راهبرد نظامی روی آورد. بر این اساس، این کشور در تاریخ 4 اردیبهشت 1359 اقدام به حملهی نظامی برای آزادی گروگانها کرد. اما حملهی نظامی آمریکا، در اثر برخورد هلیکوپتر و هواپیمای ترابری در صحرای طبس با کشته شدن 8 نظامی و زخمی شدن 5 نفر دیگر، نافرجام ماند.دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[3] اینچنین بود که بار دیگر ایالات متحدهی آمریکا در برابر انقلابی نوپا خود را وامانده و سرگردان دید.
جنگ تحمیلی تشدید جنایات آمریکا
با پیروزی انقلاب اسلامی و به خصوص بحران گروگانگیری، وجهه و اعتبار ایالات متحدهی آمریکا به چالش کشیده شد و این کشور تحقیر گردید؛ چرا که از سویی، با پیروزی انقلاب ایران، در جلوگیری از سقوط متحد استراتژیک خود در خلیج فارس ناتوان جلوه کرد و اعتماد سایر همپیمانان خود را از دست داد و از سویی دیگر، عجز و ناتوانی آمریکا در آزادسازی گروگانهایش در ایران، قدرتمندی و قابلیتهای یک ابرقدرت را به پرسش کشید.
شاید به همین دلیل، برخی معتقدند آمریکا برای بازسازی اعتبار و بازیابی شهرت و قدرتش در منطقه در ترغیب و تهییج عراق در راستای حمله به ایران اثرگذار بود. شواهدی نیز این ادعا را تأیید میکند. کمی پیشتر از حملهی عراق به ایران، برژینسکی از مجموعهی عملیات نظامی علیه ایران سخن رانده بود که با احتساب حملهی نظامی طبس و شکست آن، تجاوز عراق میتواند یکی دیگر از این مجموعه عملیات نظامی باشد. همچنین روزنامهی نیویورک تایمز در اردیبهشت 1359، ضمن تحلیل طرحهای آمریکا پیرامون ایران، گمانهی حملهی عراق به ایران را مطرح کرده بود. افزون بر این، در حالی که روابط دیپلماتیک عراق و آمریکا قطع بود، برژینسکی چندین بار قبل از حملهی عراق به ایران، به طور محرمانه، به بغداد سفر کرده و با صدام حسین دیدار کرده بود.دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[4]
این شواهد در مقابل موضع رسمی آمریکا، که خود را در جنگ ایران و عراق بیطرف میخواند، قرار داشت. با این حال، این موضع رسمی به تدریج و با سیر پیروزیهای ایران در عملیات فتحالمبین و بیتالمقدس، به گونهای علنی تغییر یافت. در واقع پیروزیهای ایران در نبرد با عراق بر نگرانی آمریکا افزود. بدین ترتیب، آمریکا از این پس در صحنهی عملی جنگ، نقش بیشتر و شاید روتری را بر عهده گرفت و به اقداماتی از جمله برقراری و عادیسازی رابطه و حتی حمایت تسلیحاتی از عراق روی آورد؛ به گونهای که در سالهای 1365 تا 1367 سیاست تهاجمی و برخورد مستقیم و غیرمستقیم با ایران از سوی این کشور مشخص و روشن بود.