09-08-2012، 6:10
این مرد متهم است شش سال قبل همسرش را خفه کرده و متواری شده بود. جسد زن جوان که تینا نام دارد وقتی پیدا شد که پسرش از مدرسه به خانه آمد و جنازه را دید که روی زمین افتاده است.
او که به شدت شوکه شده و ترسیده بود در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی، ماموران پلیس کرج را از واقعه باخبر کرد و گفت: مادرش به قتل رسیدهاست. به این ترتیب گروهی از کارآگاهان جنایی به محل جنایت رفتند و تحقیقاتشان را در این خصوص آغاز کردند.
پسر جوان بعد از انتقال جسد مادرش به پزشکی قانونی مدعی شد قاتل، پدرش است. او گفت: پدر و مادرم همیشه با هم دعوا و جروبحث داشتند پدرم مرد بداخلاقی بود و خیلی مادرم را کتک میزد از این بابت خیلی ناراحت بودیم اما کاری از دستمان بر نمیآمد. روز حادثه مثل همیشه به مدرسه رفته بودم، وقتی برگشتم جسد مادرم را وسط هال دیدم و از آنجایی که پدرم هم نبود فکر میکنم او این کار را کرده است و از وی شکایت دارم.
علاوه بر این پسر جوان، خواهران و برادرانش هم شکایات خود را علیه پدر مطرح کردند و خواستار دستگیری او شدند. تلاش پلیس برای بازداشت سعید –متهم فراری- در حالی ادامهداشت که پزشکی قانونی قتل عمد تینا را تایید کرد. در نظریه پزشکی قانونی آمده بود این زن بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردنش، جان خود را از دست دادهاست ضمن اینکه آثار جراحت روی بدن او هم دیده میشود و به نظر میرسد مقتول با عامل قتل، درگیری فیزیکی داشته و از سوی او مورد ضرب و جرح قرار گرفتهاست.
همچنین متخصصان بررسی صحنه قتل هم گزارش کردند در خانه تینا ظروف خرد شدهای پیدا کردهاند که با توجه به آثار برجای مانده، مشخص شده این ظروف در یک درگیری شکسته شدهاند و احتمالا قاتل و مقتول این ظروف را به طرف هم پرت کردهاند. تلاشها برای بازداشت سعید با توجه به شکایاتی که اولیایدم مطرح کرده بودند، ادامه یافت اما پلیس نتوانست او را بازداشت کند.
تا اینکه دو سال بعد تماس غیرمنتظرهای از سوی سعید با خانوادهاش گرفته شد و ماموران با ردیابی این تماس متوجه شدند او در یکی از شهرستانهای غربی کشور مخفی شده است و در آنجا زندگی میکند. وقتی ماموران با اخذ نیابت قضایی از سوی بازپرس ویژه قتل برای بازداشت سعید راهی شهرستان شدند، نمیدانستند با جرایم جدیدی از سوی این مرد روبهرو خواهند شد.
یک روز بعد از تماس سعید، پلیس مخفیگاه او را محاصره و در نهایت این مرد را بازداشت کرد. در تفتیش از خانه سعید، یک مدرک مهندسی جعلی پیدا شد و پیگیریهای کارآگاهان فاش کرد که این مرد بعد از فرار به سمت غرب کشور قصد عبور از مرز را داشته اما نتوانسته و برای اینکه بتواند امرار معاش کند، مدرک جعلی مهندسی از یکی از دانشگاههای معتبر تهران برای خود درست کرده و با آن مدرک در یک شرکت استخدام شده و کار میکرده است.
سعید بعد از بازداشت به قتل همسرش اعتراف کرد و در مراحل بعدی تحقیقات، مدعی شد همسرش با مردی به نام سام رابطه داشته است.
او در بازجوییها گفت: میدانستم همسرم با سام رابطه دارد. سام از اقوام همسرم بود. به تینا گفته بودم دوست ندارم این مرد به خانه ما بیاید اما همسرم توجهی نمیکرد. وقتی مطمئن شدم با او رابطه دارد، سر این موضوع با همسرم درگیر شدم و در یک لحظه کنترل خودم را از دست دادم و او را به قتل رساندم و بعد هم فرار کردم و مدتی مخفیانه زندگی میکردم.
کیفرخواست علیه متهم بعد از بازسازی صحنه قتل و اخد آخرین دفاع از او صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۸۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم تحت محاکمه قرار گرفت و با توجه به اینکه همه اولیای دم درخواست قصاص کرده بودند حکم مرگ متهم صادر شد.
این در حالی بود که وکیل مدافع متهم مدعی شد موکلش دارای بیماری روانی است. او گفت: «موکلم به خاطر اثرات منفی جنگ دچار اختلالات شدید روحی و روانی شده، پزشکی قانونی هم این اختلالات را تایید کرده اما رافع مسوولیت نداشته است با این حال من درخواست دارم یکبار دیگر پرونده پزشکی او به جریان بیفتد و موکلم در کمیسیون پزشکی مورد بررسی قرار گیرد.»
این درخواست از سوی هیات قضات مورد پذیرش قرار نگرفت و متهم به حکم خود اعتراض و سپس دیوان عالی کشور حکم را نقض کرد و پرونده را برای رسیدگی مجدد به شعبه همعرض فرستاد.
پرونده این بار در اختیار قضات شعبه ۷۹ دادگاه کیفریاستان تهران قرار گرفت و سعید صبح امروز بار دیگر پای میز محاکمه میرود تا از خودش دفاع کند.
او که به شدت شوکه شده و ترسیده بود در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی، ماموران پلیس کرج را از واقعه باخبر کرد و گفت: مادرش به قتل رسیدهاست. به این ترتیب گروهی از کارآگاهان جنایی به محل جنایت رفتند و تحقیقاتشان را در این خصوص آغاز کردند.
پسر جوان بعد از انتقال جسد مادرش به پزشکی قانونی مدعی شد قاتل، پدرش است. او گفت: پدر و مادرم همیشه با هم دعوا و جروبحث داشتند پدرم مرد بداخلاقی بود و خیلی مادرم را کتک میزد از این بابت خیلی ناراحت بودیم اما کاری از دستمان بر نمیآمد. روز حادثه مثل همیشه به مدرسه رفته بودم، وقتی برگشتم جسد مادرم را وسط هال دیدم و از آنجایی که پدرم هم نبود فکر میکنم او این کار را کرده است و از وی شکایت دارم.
علاوه بر این پسر جوان، خواهران و برادرانش هم شکایات خود را علیه پدر مطرح کردند و خواستار دستگیری او شدند. تلاش پلیس برای بازداشت سعید –متهم فراری- در حالی ادامهداشت که پزشکی قانونی قتل عمد تینا را تایید کرد. در نظریه پزشکی قانونی آمده بود این زن بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردنش، جان خود را از دست دادهاست ضمن اینکه آثار جراحت روی بدن او هم دیده میشود و به نظر میرسد مقتول با عامل قتل، درگیری فیزیکی داشته و از سوی او مورد ضرب و جرح قرار گرفتهاست.
همچنین متخصصان بررسی صحنه قتل هم گزارش کردند در خانه تینا ظروف خرد شدهای پیدا کردهاند که با توجه به آثار برجای مانده، مشخص شده این ظروف در یک درگیری شکسته شدهاند و احتمالا قاتل و مقتول این ظروف را به طرف هم پرت کردهاند. تلاشها برای بازداشت سعید با توجه به شکایاتی که اولیایدم مطرح کرده بودند، ادامه یافت اما پلیس نتوانست او را بازداشت کند.
تا اینکه دو سال بعد تماس غیرمنتظرهای از سوی سعید با خانوادهاش گرفته شد و ماموران با ردیابی این تماس متوجه شدند او در یکی از شهرستانهای غربی کشور مخفی شده است و در آنجا زندگی میکند. وقتی ماموران با اخذ نیابت قضایی از سوی بازپرس ویژه قتل برای بازداشت سعید راهی شهرستان شدند، نمیدانستند با جرایم جدیدی از سوی این مرد روبهرو خواهند شد.
یک روز بعد از تماس سعید، پلیس مخفیگاه او را محاصره و در نهایت این مرد را بازداشت کرد. در تفتیش از خانه سعید، یک مدرک مهندسی جعلی پیدا شد و پیگیریهای کارآگاهان فاش کرد که این مرد بعد از فرار به سمت غرب کشور قصد عبور از مرز را داشته اما نتوانسته و برای اینکه بتواند امرار معاش کند، مدرک جعلی مهندسی از یکی از دانشگاههای معتبر تهران برای خود درست کرده و با آن مدرک در یک شرکت استخدام شده و کار میکرده است.
سعید بعد از بازداشت به قتل همسرش اعتراف کرد و در مراحل بعدی تحقیقات، مدعی شد همسرش با مردی به نام سام رابطه داشته است.
او در بازجوییها گفت: میدانستم همسرم با سام رابطه دارد. سام از اقوام همسرم بود. به تینا گفته بودم دوست ندارم این مرد به خانه ما بیاید اما همسرم توجهی نمیکرد. وقتی مطمئن شدم با او رابطه دارد، سر این موضوع با همسرم درگیر شدم و در یک لحظه کنترل خودم را از دست دادم و او را به قتل رساندم و بعد هم فرار کردم و مدتی مخفیانه زندگی میکردم.
کیفرخواست علیه متهم بعد از بازسازی صحنه قتل و اخد آخرین دفاع از او صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۸۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم تحت محاکمه قرار گرفت و با توجه به اینکه همه اولیای دم درخواست قصاص کرده بودند حکم مرگ متهم صادر شد.
این در حالی بود که وکیل مدافع متهم مدعی شد موکلش دارای بیماری روانی است. او گفت: «موکلم به خاطر اثرات منفی جنگ دچار اختلالات شدید روحی و روانی شده، پزشکی قانونی هم این اختلالات را تایید کرده اما رافع مسوولیت نداشته است با این حال من درخواست دارم یکبار دیگر پرونده پزشکی او به جریان بیفتد و موکلم در کمیسیون پزشکی مورد بررسی قرار گیرد.»
این درخواست از سوی هیات قضات مورد پذیرش قرار نگرفت و متهم به حکم خود اعتراض و سپس دیوان عالی کشور حکم را نقض کرد و پرونده را برای رسیدگی مجدد به شعبه همعرض فرستاد.
پرونده این بار در اختیار قضات شعبه ۷۹ دادگاه کیفریاستان تهران قرار گرفت و سعید صبح امروز بار دیگر پای میز محاکمه میرود تا از خودش دفاع کند.