24-05-2014، 10:58
اگر روزی عاشق شدی
قصه ات را برای هیچکس بازگو نکن
این روزها چشم حسودان به دود اسپند عادت کرده
********* اس ام اس جدایی و تنهایی ********
کاش به جای این همه باشگاه زیبایی اندام
یه باشگاه زیبایی افکار هم داشتیم
مشکل امروز ما اندام ها نیستن ، افکارها هستن
.
.
.
این روزها عشق را با دست پس می زنند و با پا پیش می کشند
حیف از عشق که زیر دست و پاست
.
.
.
تقصیر برگ ها نیست
آدم ها همینند
نفس می دهـــــــی
له ات می کنند
.
.
.
کاش می اومدی حالم رو بهم بزنی
خوشحالی هام ته نشین شده
.
.
.
اینطور نمیشود
باید یک غریق نجات همیشه همراهم باشد
غرق در فکرت شدن اصلا دست خودم نیست
********* اس ام اس جدایی و تنهایی ********
گاهی تو
گاهی یاد تو
گاهی هم غم تو
آخر این “تو کار مرا تمام می کند
.
.
.
هرچی بیشتر کمتر به عاشقی فکر کنی ، کمتر بیشتر اعصابت میریزه به هم
.
.
.
گاهی نیاز است دکتر به جای یک مشت قرص، برایت فریاد تجویز کند
.
.
.
همه چیز خنده دار بود.
داشتن تو
بودن من ; ماندن ما.
رفتن تو
این همه آه.
گاهی از این همه خنده گریه ام میگیرد.
.
.
.
کاش می شد زندگی را هم عوض کرد٬ مثل «چایی» وقتی که سرد می شود
.
.
.
آدمای دنیای من فعل هایی را صرف میکنند که برایشان صرف داشته باشد
.
.
.
هوایت دستان سنگینی داشت، وقتی به سرم زد فهمیدم
.
.
.
دلم بچگی میخواهد جلوی کدام مغازه پا بکوبم تا برایم آرامش بخرند ؟
.
.
.
گـاهــی نمـی دانــی
از دسـت داده ای
یـــا
از دسـت رفـــتـه ای
.
.
.
ﺑﻪ ﺗﻮ ﻫﺠﻮﻡ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﺁﺩﻡﻫﺎ ، ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ
ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ی ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﭘﺲ ﺫﻫﻦ ِ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ
ﺁﺩﻡﻫﺎ “ﺗﻤﺎﻡ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ
.
.
.
عادت کرده ام
کوتاه بنویسم
کوتاه بخونم
کوتاه حرف بزنم
کوتاه نفس بکشم
تازگی ها
دارم عادت می کنم
کوتاه زندگی می کنم
یا شاید
کوتاه بمیرم
نمی دانم
فقط عادت
********* اس ام اس جدایی و تنهایی ********
اینجا جاییست که
عشقبازی نمی کنند با هم
با هم با عشق بازی میکنند
.
.
.
اجازه خدا ؟ میشه ورقمو بدم ؟
میدونم وقت امتحان تموم نشده ولی خسته شدم
.
.
.
کسی که نگاهت را نمی فهمد
توضیح های طولانی ات را هم نخواهد فهمید.
.
.
.
هم قــــــــــد شدیم
خدا میداند چه چیزهایی را زیر پاهایم گذاشتم
.
.
.
پست ترین آدما کسایی هستن که
به دست گذاشتن رو نقطه ضعف دیگران بگن شوخی
.
.
.
قیافه ام تابلو شده بود
گفتن : چی میکشی ؟
گفتم : زجر
گفتن : نه یعنی چی مصرف میکنی ؟
گفتم : زندگی
.
.
.
چقدر جالب
تو لحظه های داغونی فقط یه نفر میتونه آرومت کنه
اونم کسیه که داغونت کرده
.
.
.
عمریست نشسته ام
پای لرز خربزه هایی
که هیچوقت یادم نمی آید
کی؟
خوردمشان
.
.
.
در فنجان خالی میشوم
شبیه عابران خسته
مرا قورت میدهی و من
راه قلبت را پیش میگیرم
در قهوه ای که
به رگهایت جاری اس
********* اس ام اس جدایی و تنهایی ********
گاهی وسط یک فکر
گاهی وسط یک خیابان
سردت می کنند
داغت می کنند
رگ خوابت را بلدند
زمینت می زنند
.
.
.
باید خودم را ببرم خانه
باید ببرم صورتش را بشویم
ببرم دراز بکشد
دلداریش بدهم ، که فکر نکند
بگویم نگران نباش ، میگذرد
باید خودم را ببرم بخوابد
“من خسته است
.
.
.
امشب ؛
هنگام خوابیدن با خود قدری فکر کنیم
امروز چه کرده ایم
که فردا لایق زنده ماندن باشیم
.
.
.
کاش. شبی، روزی، جایی بر لبان تو تکرار می شد. نامم
.
.
.
چه زیبا نقش بازی می کنیم
و چه آسان در پشت نقابهایمان پنهان می شویم ؛
حتی خدا هم
از آفرینش چنین بازیگرانی در حیرت است
.
.
.
هر جا که می بینم نوشته است :
خواستن توانستن است
آتش می گیرم
یعنی او نخواست که نشد ؟
.
.
.
دلم میخواهد ویرگول باشم تا وقتی به من میرسی ، مکث کنی
.
.
.
حرارت لازم نیست ، گاهی از سردی نگاهت میتوان آتش گرفت
.
.
.
چه رسم جالبی است
محبتت را میگذارند پای احتیاجت
صداقتت را میگذارند پای سادگیت
سکوتت را میگذارند پای نفهمیت
نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت
و وفاداریت را پای بی کسیت
و آنقدر تکرار میکنند که خودت باورت میشود که تنهایی و بیکس و محتاج
********* اس ام اس جدایی و تنهایی ********
آدمها آنقدر زود عوض می شوند
آنقدر زود که تو فرصت نمی کنی به ساعتت نگاهی بیندازی
و ببینی چند دقیقه بین دوستی ها تا دشمنی ها فاصله افتاده است
.
.
.
زیاد خوب نباش
زیاد دم دست هم نباش
زیاد که خوب باشی دل آدم ها را می زنی
آدم ها این روزها عجیب به خوبی ، به شیرینی ، آلرژی پیدا کرده اند
زیاد که باشی ، زیادی می شوی
.
.
.
دوست داشتن کسی که شما رو دوست نداره
مثل بغل کردن کاکتوس می مونه
هرچی محکم تر بغل کنی بیشتر آسیب میبینی
.
.
.
می دانی..؟
آدم های ِ ساده
ساده هم عاشق می شوند
ساده صبوری می کنند
ساده عشق می وَرزَند
ساده می مانند
اما سَخت دِل می کنند
آن وقت که دل ِ می کنند
جان می دَهند
سخت میشکنند
سخت فراموش میکنند
آدم های ِ ساده
.
.
.
خدایا مرا که آفریدی گارانتی هم داشتم ؟ دلم از کار افتاده
.
.
.
چه اشتباه بـزرگیست ، تلخ کردن زندگیمان
برای کسی که در دوری ما
شیرین ترین لحظات زندگیش را سپری میکند
.
.
.
آدم ها ثانیه به ثانیه رنگ عوض میکنند
از آدم های یک ساعت دیگر میترسم
چون درگیر هزاران ثانیه اند
ثانیه هایی که در هرکدام
رنگی دگر به خود میگیرند
.
.
.
ﺑﻪ ﺗﻮ ﻫﺠﻮﻡ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﺁﺩﻡﻫﺎ ، ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ
ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ی ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﭘﺲ ِ ﺫﻫﻦ ِ ﺗﻮ ، ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ
ﺁﺩﻡﻫﺎ “ﺗﻤﺎﻡ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ
.
.
.
انسان ، حرفیست
زده می شود
خوانده می شود
ترانه می شود ، به یاد می ماند
گاهی
ناله ایست
تنها
خاک خوب می فهمدش .
.
.
.
کوچه ها را بلد شدم
رنگهای چراغ راهنما
جدول ضرب
دیگر در راه هیچ مدرسه ای گم نمیشوم
اما گاهی میان آدمها گم میشوم
آدم ها را بلد نیستم.
.
.
.
خیلی سخت بود
با “بغض نوشتم ولی با “خنده خواندی
.
.
.
تازگی ها از خواب که بیدار میشوم ، تازه کابوس هایم آغاز میشود
.
.
.
دیدی آخر من را لمس کردی ؟
ولی حیف که سنگ قبر من احساس ندارد
.
.
.
خوش به حال فرهاد که تلخترین خاطره اش شیرین بود
.
.
.
دیروز دست هایش میان دست هایم بود
امروز عکسش
و فردا سیگار
.
.
.
خنده هایم شکلاتی شده اند ولی زیادی خالص
تلخ تلخ