26-04-2014، 19:00
- دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بچه وروجک - پسرم اینقدر بی تابی کرد تا بالاخره برای 3 روز به جبهه بردمش.وروجک خیلی هم کنجکاو بود و خیلی سوال می کرد:
- بابا چرا این آقا یک پا نداره؟
- بابا این آقا چرا این قدر ریش داره؟
- بابا این تفنگ گندهه اسمش چیه؟
- بابا چرا این تانک ها چرخ ندارند؟
- تا اینکه یک روز برخوردیم به یک بنده خدا که مثل حلال حبشی سیاه بود.
- پسرم پرسید:بابا مگه تو نگفتی همه رزمنده ها نورانی هستی؟
- گفتم چرا پسرم!
- پرسید پس چرا این آقا این قدر سیاهه؟
- منم گفتم:بابا جون اون از بس نورانی بوده صورتش سوخته!