امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مادربزرگ عجیب و ترسناک

#1
چند وقت پیش مادر بزرگم خونه ی ما بود و چند روزی رو پیش ما موند یه بار بهش گفتم که تا حالا جن دیدی و گفت موقعی که تو خونه ی خودش تنها هست و بعد از نماز که نشسته میخوابه چند تا خانوم که حجاب دارن و چادری هستن و خیلی هم خوشگل هستن میان پیش مادر بزرگم و بیدارش میکنن و باهاش سلام و احوال پرسی میکنن!مادربزرگ عجیب و ترسناک 1 گفتم اذیتت نمیکنن گفت نه خیلی بی آزارن و نمیدونم میگفت خودش یا اون خانوما برای مامان بزرگم چایی میارن!
خلاصه وقتی اینو گفت بهش گفتم که هر وقت اونا رو دید بهشون بگه بیان پیش من چون کار واجبی باهاشون داشتم. مدتی گذشتو عید شد و رفتیم خونه مامان بزرگم عید دیدنی منتظر فرصت بودم تا مامان بزرگم رو تنها ببینم و ازش در رابطه با اون قضیه سوال کنم وقتی ازش پرسیدم گفت خودش و اون خانومها برای همه دعا کردن و یادش رفته بود بهشون بگه که پیش من بیان خلاصه دوباره بهش تاکید کردم که حتما بگه و یادش نره... بعد از یه مدت مامانم رفت چند روزی پیش مامان بزرگم بمونه و به مامانم هم گفتم که اون قضیه رو دوباره به مادرش تاکید کنه بعده چند روز مامانم زنگ زد به خونه و گفت که مامان بزرگم فقط اونا رو میبینه و نمیتونه باهاشون حرف بزنه! من یه کم ناراحت شدمو گوشیو گذاشتم ...
بعد چند روز مامانم اومد خونه و یه چیز خیلی جالب و عجیب از مامان بزرگم تعریف کرد میگفت در یکی از این شبها که اونجا بود مامان بزرگم یکی از پاهاش (فکر کنم انگشتای پاش) خیلی ورم کرده بود و تا حالا سابقه نداشت این جوری بشه از طرفی هم دستشویش بند اومده بود نمیتونست دستشویی کنه خلاصه حالش خیلی بد بود رفت خوابید و نصف شب از خواب بلند شد و میخواسته بره دستشویی که تو وسط راه دستشویی میکنه و فرشا رو نجس میکنه بعد مامانم علت اینکه تونست دستشویی کنه رو ازش میپرسه که مامان بزرگم میگه خواب بوده که یهو نصف شب احساس میکنه کسی بالا سرش وایستاده و داره شکم مامان بزرگم رو محکم فشار میده و مالش میده و دردش میگیره که یهو با این کار دستشویش میگیره و نمیتونه خودش رو نگه داره و در نتیجه خودش رو کثیف میکنه!!!!!!مادربزرگ عجیب و ترسناک 1مادربزرگ عجیب و ترسناک 1مادربزرگ عجیب و ترسناک 1
جالب بود نه؟؟ اینه زندگی عجیب مادر بزرگ من!! دوستان نامرئی داره که مواقع تنهایی اونا رو میبینه و جویای احوالش میشن از طرفی اگه حالش بد باشه مثل قضیه ی که تعریف کردم میان مداواش میکنن!!!!!!

بچه ها به نظرتون این خانومها که میان پیش مامان بزرگم دقیقا کی هستن؟؟ جن های مسلمون مونث یا پری های مسلمون مونث یا شایدم فرشته های محافظ ؟!؟ من علت همه ی این دیدارها و محبتهایی رو که به مادر بزرگم میکنن فقط در یک چیز میدانم!!

مادر بزرگم مادر دو شهید هست مادربزرگ عجیب و ترسناک 1مادربزرگ عجیب و ترسناک 1

برای شادی روح تمامی شهدا که برای حفظ وطن و ناموس خود جنگیدن صلوات 

الهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
بر تختهی سیاه زندگی چه خوب احتمالات و فرضیات
را بهمن آموختی !!!

گفتی احتمال اینکه عاشقت بمانم کم است ، پس فرض کن رابطه ای در کار نبوده …
پاسخ
 سپاس شده توسط ژوللی ، mr.destiny ، S.MohaMMaD.M ، دریای بی موج ، zahra160
آگهی
#2
حالا چرا مادر بزگتو عجیبو ترس ناک خطاب کردی؟ Huh
هرکی ندونه فکر میکنه جن زده شده. :am4:
پاسخ
 سپاس شده توسط دریای بی موج ، nanali
#3
Jandal khalegh?!
Ajab
پاسخ
#4
منتقل شد !
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان