01-04-2014، 14:25
رقص چنانچه مطرح شد نقشی بسیار مهم در زندگی انسانهای پیش از تاریخ داشته است. انسان ابتدایی با توجه به اینکه قادر به برقراری ارتباط از طریق زبان نبوده در نتیجه با بهره گیری از تقلید به دنبال الهام از طبیعت برای بیان منظور خود برآمده است. تقلیدی که ارتباطی عمیق میان او و طبیعت برقرار میکرد در ضمن اینکه امکان تسخیر آن توسط نیروهای مافوق طبیعت را برای او حاصل میساخت. رقص از جنبه های جادویی این ارتباط است، در رقص کالبد هنرمند یک اثر هنری است، اثری که وصلی مجدد میان انسان و بدنش و در نتیجه میان انسان و طبیعت ایجاد میکند. علاوه بر این رقص سبب ارتباط با مافوق طبیعت است همان چیزی که از آن به عنوان جادو یاد میشود. بر طبق نظریات فریزر هنر با جادو آغاز شده و جادوی ابتدایی بر اساس تقلید از طبیعت بوده است، تقلیدی که منجر به انجام حرکات موزونی میشد که با نظم یافتن و اضافه شدن موسیقی حال به شکل ابتدایی آن که میتوانست تکراری باشد، بر تأثیر گذاری آن افزوده شد. در واقع میتوان اینگونه عنوان کرد که انسان ابتدایی با بهره گیری از جادو به دنبال راه حلی برای جوابگویی به سؤالات خود بوده است.
رقص ها در ابتدا حالتی جمعی داشته اند این در صورتی است که امروز میبینیم این چنین رقصهای از حالت جمعی خارج شده اند و جای خود را به رقصهای فردی و تفننی داده اند که گرمابخش محولهای شبانه هستند و اگر چه نقش مؤثری را در تخلیه ی هیجانات و آماده سازی فرد برای فعالیتهای روزمره را دارند ولی اثری را در همبستگی اجتماعی نداشته اند، و البته در صورت کلیشه ای شدن خاصیت اول خود را نیز به مرور ازدست خواهد داد مگر اینکه هرزچندگاهی تحولی در نوع حرکات و موسیقی خود ایجاد کرده و به نوعی آن را متناسب با مد روز و شرایط حاکم بر حال و هوای افراد یک جامعه کنند. بدین صورت است که با توجه به حرکت شتابان انواع مدها و تغییرات مداوم ذهنیات، موسیقی که در نا هماهنگی با این حرکت پیشرو است به دلیل ناتوانی در رقابت با آن باالاجبار، به سطحی گرایی روی آورده و آهنگها، ترکیبی ناموزون اند از یک سری ملودیهای انتخابی که به گونه ای ناجور به یکدیگر وصل شده اند و تنها هدفشان تولید انبوه موسیقی در مدت زمان اندک و با صرف کمترین هزینه است. اشعار بسیاری از آوازهای رایج مردم پسند در مورد عشق به جنس مخالف و تمنیات درونی هستند. در این میان رقص از ابعاد مهم مصرف این نوع موسیقی است که عموما در مهمانی ها و دیسکوهای شبانه بروز پیدا می کند.
رقص ها در ابتدا حالتی جمعی داشته اند این در صورتی است که امروز میبینیم این چنین رقصهای از حالت جمعی خارج شده اند و جای خود را به رقصهای فردی و تفننی داده اند که گرمابخش محولهای شبانه هستند و اگر چه نقش مؤثری را در تخلیه ی هیجانات و آماده سازی فرد برای فعالیتهای روزمره را دارند ولی اثری را در همبستگی اجتماعی نداشته اند، و البته در صورت کلیشه ای شدن خاصیت اول خود را نیز به مرور ازدست خواهد داد مگر اینکه هرزچندگاهی تحولی در نوع حرکات و موسیقی خود ایجاد کرده و به نوعی آن را متناسب با مد روز و شرایط حاکم بر حال و هوای افراد یک جامعه کنند. بدین صورت است که با توجه به حرکت شتابان انواع مدها و تغییرات مداوم ذهنیات، موسیقی که در نا هماهنگی با این حرکت پیشرو است به دلیل ناتوانی در رقابت با آن باالاجبار، به سطحی گرایی روی آورده و آهنگها، ترکیبی ناموزون اند از یک سری ملودیهای انتخابی که به گونه ای ناجور به یکدیگر وصل شده اند و تنها هدفشان تولید انبوه موسیقی در مدت زمان اندک و با صرف کمترین هزینه است. اشعار بسیاری از آوازهای رایج مردم پسند در مورد عشق به جنس مخالف و تمنیات درونی هستند. در این میان رقص از ابعاد مهم مصرف این نوع موسیقی است که عموما در مهمانی ها و دیسکوهای شبانه بروز پیدا می کند.