28-03-2014، 1:08
زامبیها، مردگانی هستند که کنترلی بر روی حرکات خود ندارند و عموما در فیلمهای ترسناک ظاهر میشوند. زامبی ریشه در فرهنگ وودو دارد، اما آیا میدانستید که زامبیها در عالم واقعیت هم وجود دارند؟
مورچههای زامبی
مغز مورچههای برگچین در جنوب شرقی آسیا تحت کنترل یک قارچ قرار دارد که Ophiocordyceps Unilateralis نامیده میشود. این قارچ قبل از اینکه مورچه میزبان خود را بکشد، آن را مجبور میکند تا به بهترین نقطه جنگل برود. سپس با رشد بیش از حد خود باعث منفجر شدن جمجه مورچه و رها شدن هاگهای خود درون جنگل میشود.
محمود حاجزمان: قبل از اینکه زامبیها در فیلمها ظاهر شوند، نقش مهمی را در فرهنگ وودو در آفریقای غربی و هائیتی بازی میکردند. کلمه زامبی به احتمال زیاد از لغت nzambi ریشه گرفته که تقریبا به معنای «روح یک انسان مرده» است. زامبیها انسانهای بدون روح هستند.
به گزارش پاپساینس، در اوایل دهه 1980 میلادی / 1360 شمسی، گیاهشناسی به نام وید دیویس این نظریه را مطرح کرد که زامبیها چیزی بیش از فرهنگ قومی و جادوگری هستند. به اعتقاد وی قدرت زامبی که در آیینهای مذهبی هائیتی از آن استفاده میشود، در واقع نوعی سم قوی است که باعث مسدود شدن کانالهای عصبی میشود.
سوسکهای زامبی
دیویس نظریه خود را تا حدودی از مثالهای موجود در عالم واقع الهام گرفته بود. از جمله میتوان به زنبور جواهرنشان ماده اشاره کرد که سم تترودوتوکسین خود را به درون مغز یک سوسک تزریق میکند و باعث میشود واکنشهای پرواز و دفاع سوسک از کار بیفتد. این زنبور سپس سوسک بیچاره را به درون لانه خود میبرد و درون شکم آن تخم میگذارد. هشت روز بعد لاروهای زنبور سر از تخم بیرون میآورند و با تغذیه از سوسک، به داخل اندامهای وی نقب میزنند. در تمام این مدت سوسک زنده است و تحت کنترل زنبور قرار دارد.
مورچههای زامبی
مغز مورچههای برگچین (کشاورز) در جنوب شرقی آسیا تحت کنترل یک قارچ عفونی قرار دارد که Ophiocordyceps Unilateralis نامیده میشود. این قارچ قبل از اینکه مورچه میزبان خود را بکشد، آن را مجبور میکند تا به بهترین نقطه جنگل برود. سپس با رشد بیش از حد خود باعث منفجر شدن جمجه مورچه و رها شدن هاگهای خود درون جنگل میشود.
گاوهای زامبی
نخستین فیلم زامبی دنیا در سال 1968 / 1347 ساخته شد. در این فیلم ارتشی از اجساد گوشتخوار که در اثر تشعشعات رادیواکتیو زنده شده بودند، به گروهی از روستاییان پنسیلوانیا حمله کردند. در آن زمان فیلمهای زامبی به نوعی ترس از جنگ هستهای را نشان میداد. امروزه زامبیهایی که در سینماها به نمایش در میآیند، عموما در اثر عفونتهای ویروسی ایجاد شدهاند؛ ویروسهای همهگیری که جایگزین ترس از جنگ هستهای شدهاند.
پروتئینی به نام ذره عفونی پروتئیندار یا اصطلاحا پریون میتواند بر روی مغز تاثیر بگذارد. پریونها همان عامل بیماریزایی هستند که باعث بروز بیماری جنون گاوی شدند. اگر یک پریون ناقص وارد سیستم بدن ما شود -مانند اتفاقی که در بیماری جنون گاوی افتاد- سایر پریونهای بدن ما نیز به شکل این پریون ناقص در میآیند، و باعث میشوند مغز انسان نوعی حالت خمیری به خود بگیرد. از آنجاییکه پریونها زنده نیستند، از بین بردن آنها تقریبا غیرممکن است. هیچ نوع درمان شناخته شدهای برای بیماریهای ناشی از پریون وجود ندارد. این پروتئینها قادرند حتی سالها پس از مرگ قربانی خود، باعث آلوده شدن دیگران شوند. به همین دلیل طبق قوانین انگلستان افرادی که در اثر بیماری جنون گاوی از دنیا رفتهاند، باید در قبرهایی دفن شوند که حداقل سه متر زیر زمین هستند.
انسانهای زامبی
ارتباط پریونها به بیماریهای زامبیمانند در اوایل دهه 1950 میلادی / 1330 شمسی کشف شد. در آن زمان فرمانداران استرالیایی که مشغول سیاحت در استانهای کوهستانی شرقی پاپوا گینهنو بودند، متوجه شدند برخی از اعضای قبیله فوور از نوعی رعشه عجیب رنج میبرند. این رعشهها عموما با خندههای ناگهانی و غیر قابل کنترل همراه بود. اعضای قبیله این بیماری را کورو مینامیدند. در اوایل دهه 1960 / 1340، دکتر مایکل آلپرز منشاء این بیماری را پیدا کرد. این بیماری ریشه در مراسم تدفین آدمخوارانه این قبیله داشت که شامل خوردن مغز مردگان بود.
ویروس زامبی مسری
استیون اسچلوزمان در کتاب جدید خود به نام «کالبدشکافی زامبی» نیز منشاء زامبی را در پریون میداند. کتاب وی داستانی تخیلی درباره استنلی بلوم است؛ آخرین دانشمندی که به پناهگاه سازمان ملل فرستاده شده تا بر روی ویروس زامبیساز ANSD مطالعه کند. (ویروسی که به گفته اسچلوزمان مخفف عبارت سندرم نقص فاسدکننده عصبی بیقاعده است.) اسچلوزمان که استادیار روانپزشکی دانشگاه هاروارد است میگوید لوب پیشانی مغز در یک زامبی احتمالا وجود ندارد. همچنین مخچه که هماهنگی حرکت بدن را کنترل میکند، اگرچه سالم است اما به طور کامل کار نمیکند.
اسپری زامبیساز
پریونها توسط هوا منتقل نمیشوند … البته تا این لحظه. گروهی از آسیبشناسان سویسی در یک مطالعه جدید، غلظتهای بالا از پریون را درون یک افشانه قرار داند و موشهای آزمایشگاهی را در معرض اسپری این افشانه قرار دادند. نتیجه آزمایش از کشندگی 100 درصدی حکایت داشت.
مورچههای زامبی
مغز مورچههای برگچین در جنوب شرقی آسیا تحت کنترل یک قارچ قرار دارد که Ophiocordyceps Unilateralis نامیده میشود. این قارچ قبل از اینکه مورچه میزبان خود را بکشد، آن را مجبور میکند تا به بهترین نقطه جنگل برود. سپس با رشد بیش از حد خود باعث منفجر شدن جمجه مورچه و رها شدن هاگهای خود درون جنگل میشود.
محمود حاجزمان: قبل از اینکه زامبیها در فیلمها ظاهر شوند، نقش مهمی را در فرهنگ وودو در آفریقای غربی و هائیتی بازی میکردند. کلمه زامبی به احتمال زیاد از لغت nzambi ریشه گرفته که تقریبا به معنای «روح یک انسان مرده» است. زامبیها انسانهای بدون روح هستند.
به گزارش پاپساینس، در اوایل دهه 1980 میلادی / 1360 شمسی، گیاهشناسی به نام وید دیویس این نظریه را مطرح کرد که زامبیها چیزی بیش از فرهنگ قومی و جادوگری هستند. به اعتقاد وی قدرت زامبی که در آیینهای مذهبی هائیتی از آن استفاده میشود، در واقع نوعی سم قوی است که باعث مسدود شدن کانالهای عصبی میشود.
سوسکهای زامبی
دیویس نظریه خود را تا حدودی از مثالهای موجود در عالم واقع الهام گرفته بود. از جمله میتوان به زنبور جواهرنشان ماده اشاره کرد که سم تترودوتوکسین خود را به درون مغز یک سوسک تزریق میکند و باعث میشود واکنشهای پرواز و دفاع سوسک از کار بیفتد. این زنبور سپس سوسک بیچاره را به درون لانه خود میبرد و درون شکم آن تخم میگذارد. هشت روز بعد لاروهای زنبور سر از تخم بیرون میآورند و با تغذیه از سوسک، به داخل اندامهای وی نقب میزنند. در تمام این مدت سوسک زنده است و تحت کنترل زنبور قرار دارد.
مورچههای زامبی
مغز مورچههای برگچین (کشاورز) در جنوب شرقی آسیا تحت کنترل یک قارچ عفونی قرار دارد که Ophiocordyceps Unilateralis نامیده میشود. این قارچ قبل از اینکه مورچه میزبان خود را بکشد، آن را مجبور میکند تا به بهترین نقطه جنگل برود. سپس با رشد بیش از حد خود باعث منفجر شدن جمجه مورچه و رها شدن هاگهای خود درون جنگل میشود.
گاوهای زامبی
نخستین فیلم زامبی دنیا در سال 1968 / 1347 ساخته شد. در این فیلم ارتشی از اجساد گوشتخوار که در اثر تشعشعات رادیواکتیو زنده شده بودند، به گروهی از روستاییان پنسیلوانیا حمله کردند. در آن زمان فیلمهای زامبی به نوعی ترس از جنگ هستهای را نشان میداد. امروزه زامبیهایی که در سینماها به نمایش در میآیند، عموما در اثر عفونتهای ویروسی ایجاد شدهاند؛ ویروسهای همهگیری که جایگزین ترس از جنگ هستهای شدهاند.
پروتئینی به نام ذره عفونی پروتئیندار یا اصطلاحا پریون میتواند بر روی مغز تاثیر بگذارد. پریونها همان عامل بیماریزایی هستند که باعث بروز بیماری جنون گاوی شدند. اگر یک پریون ناقص وارد سیستم بدن ما شود -مانند اتفاقی که در بیماری جنون گاوی افتاد- سایر پریونهای بدن ما نیز به شکل این پریون ناقص در میآیند، و باعث میشوند مغز انسان نوعی حالت خمیری به خود بگیرد. از آنجاییکه پریونها زنده نیستند، از بین بردن آنها تقریبا غیرممکن است. هیچ نوع درمان شناخته شدهای برای بیماریهای ناشی از پریون وجود ندارد. این پروتئینها قادرند حتی سالها پس از مرگ قربانی خود، باعث آلوده شدن دیگران شوند. به همین دلیل طبق قوانین انگلستان افرادی که در اثر بیماری جنون گاوی از دنیا رفتهاند، باید در قبرهایی دفن شوند که حداقل سه متر زیر زمین هستند.
انسانهای زامبی
ارتباط پریونها به بیماریهای زامبیمانند در اوایل دهه 1950 میلادی / 1330 شمسی کشف شد. در آن زمان فرمانداران استرالیایی که مشغول سیاحت در استانهای کوهستانی شرقی پاپوا گینهنو بودند، متوجه شدند برخی از اعضای قبیله فوور از نوعی رعشه عجیب رنج میبرند. این رعشهها عموما با خندههای ناگهانی و غیر قابل کنترل همراه بود. اعضای قبیله این بیماری را کورو مینامیدند. در اوایل دهه 1960 / 1340، دکتر مایکل آلپرز منشاء این بیماری را پیدا کرد. این بیماری ریشه در مراسم تدفین آدمخوارانه این قبیله داشت که شامل خوردن مغز مردگان بود.
ویروس زامبی مسری
استیون اسچلوزمان در کتاب جدید خود به نام «کالبدشکافی زامبی» نیز منشاء زامبی را در پریون میداند. کتاب وی داستانی تخیلی درباره استنلی بلوم است؛ آخرین دانشمندی که به پناهگاه سازمان ملل فرستاده شده تا بر روی ویروس زامبیساز ANSD مطالعه کند. (ویروسی که به گفته اسچلوزمان مخفف عبارت سندرم نقص فاسدکننده عصبی بیقاعده است.) اسچلوزمان که استادیار روانپزشکی دانشگاه هاروارد است میگوید لوب پیشانی مغز در یک زامبی احتمالا وجود ندارد. همچنین مخچه که هماهنگی حرکت بدن را کنترل میکند، اگرچه سالم است اما به طور کامل کار نمیکند.
اسپری زامبیساز
پریونها توسط هوا منتقل نمیشوند … البته تا این لحظه. گروهی از آسیبشناسان سویسی در یک مطالعه جدید، غلظتهای بالا از پریون را درون یک افشانه قرار داند و موشهای آزمایشگاهی را در معرض اسپری این افشانه قرار دادند. نتیجه آزمایش از کشندگی 100 درصدی حکایت داشت.
نظر و سپاس فراموش نشه♥