14-03-2014، 20:32
[rtl]عیارها تا زمان صفویه هم بوده اند و حکایتهای فراوانی از رندی و جوانمردی توامانشان به جا مانده، یکی از بهترین رمانهای ادبیات قدیم ایران، اصلا ً شرح احوال...[/rtl]
[rtl]
لات جوانمرد افشا شد
این ادامه یک تاریخ (دست کم) 1200 ساله است. داش مشدیها و کلاه مخملیهای امروز، همان «لوطی»های قدیم و «عیار» آن قدیمتر هستند. «عیار» که از اواخر قرن دوم در متنها آمده است، از همان ابتدا وجودی دوگانه داشته است. عیاری در لغت، هم به معنای جوانمردی است و هم مکاری و حقه بازی. این عیار که «هر لحظه به رنگی بت عیار درآید» کسی بوده که نظم و قاعده و قانون را نمیپذیرفته، برای دل خوش و با گروهی از دوستانش زندگی میکرده و چون کار و بار مشخصی نداشته، از دست اندازی به مال اغنیا روگردان نبوده و در عین حال، یار فقرا و حامی افراد ضعیف هم بوده (یعقوب لیث معروفترین نمونه از عیاران است). عیارها تا زمان صفویه هم بوده اند و حکایتهای فراوانی از رندی و جوانمردی توامانشان به جا مانده (یکی از بهترین رمانهای ادبیات قدیم ایران، اصلا ً شرح احوال یکی از این جماعت است؛ «سَمَک عیار»). در زمان قاجار و با گسترش شهر نشینی، عیارها کم کم جای خودشان را به لوطیها دادند که ابتدا نوازندههای دوره گرد بودند («لوطی صالح»، مطرب دربار آغامحمدخان بود و در خراسان، لرستان و بوشهر هنوز هم لغت «لوطی» به همین معنا استفاده میشود). لوطیها جانشینان خوبی برای عیاران شدند و ماهیت دوگانه و بیگانه با تمدن آنها را به ارث بردند؛ چنان که هنوز هم لغت لوطی، در توصیف صدق و صفا به کار میرود و هم در عبارت «لوطی خور شدن»، حکایت از به تاراج رفتن مال و سرمایه ای توسط همین لوطیان باصفا دارد. بعد از قاجار و تجدد اجباری رضاخان، لوطیها هم اگر چه مجبور شدند دست از لباس و چهره سنتی خود بردارند اما سنت رفتاری خود را حفظ کردند.
لوطیها که به خاطر تبلیغات حکومت پهلوی «جاهل» هم خوانده میشدند، بیشتر از همیشه مظهر بیگانگی با تمدن شدند ( اینکه برخلاف فردگرایی همیشگی لوطیها، در 2 ماجرای سیاسی مهم 28 مرداد و 15 خرداد، پای این جماعت به میان آمده و در یکی شعبان جعفری «بی مخ» و در دیگری طیب حاج رضایی چهره منفی و مثبت ماجرا شده اند هم، با این نارضایتی از تجدد بی ارتباط نیست).
همین خصوصیت جاهلها، امکانی را به سینماگران ایران داد تا برای تصویر کردن ایرانی گیر افتاده بین سنت و مدرنیته، به سراغ این گروه بروند (اولین حضور جاهلها بر پرده، در 1338 بود). این طوری بود که بالأخره لوطیهای گوشه نشین، بعد از قرنها به صحنه عمومی آمدند و به قول خودشان «افشا شدند»..
[/rtl]
لات جوانمرد افشا شد
این ادامه یک تاریخ (دست کم) 1200 ساله است. داش مشدیها و کلاه مخملیهای امروز، همان «لوطی»های قدیم و «عیار» آن قدیمتر هستند. «عیار» که از اواخر قرن دوم در متنها آمده است، از همان ابتدا وجودی دوگانه داشته است. عیاری در لغت، هم به معنای جوانمردی است و هم مکاری و حقه بازی. این عیار که «هر لحظه به رنگی بت عیار درآید» کسی بوده که نظم و قاعده و قانون را نمیپذیرفته، برای دل خوش و با گروهی از دوستانش زندگی میکرده و چون کار و بار مشخصی نداشته، از دست اندازی به مال اغنیا روگردان نبوده و در عین حال، یار فقرا و حامی افراد ضعیف هم بوده (یعقوب لیث معروفترین نمونه از عیاران است). عیارها تا زمان صفویه هم بوده اند و حکایتهای فراوانی از رندی و جوانمردی توامانشان به جا مانده (یکی از بهترین رمانهای ادبیات قدیم ایران، اصلا ً شرح احوال یکی از این جماعت است؛ «سَمَک عیار»). در زمان قاجار و با گسترش شهر نشینی، عیارها کم کم جای خودشان را به لوطیها دادند که ابتدا نوازندههای دوره گرد بودند («لوطی صالح»، مطرب دربار آغامحمدخان بود و در خراسان، لرستان و بوشهر هنوز هم لغت «لوطی» به همین معنا استفاده میشود). لوطیها جانشینان خوبی برای عیاران شدند و ماهیت دوگانه و بیگانه با تمدن آنها را به ارث بردند؛ چنان که هنوز هم لغت لوطی، در توصیف صدق و صفا به کار میرود و هم در عبارت «لوطی خور شدن»، حکایت از به تاراج رفتن مال و سرمایه ای توسط همین لوطیان باصفا دارد. بعد از قاجار و تجدد اجباری رضاخان، لوطیها هم اگر چه مجبور شدند دست از لباس و چهره سنتی خود بردارند اما سنت رفتاری خود را حفظ کردند.
لوطیها که به خاطر تبلیغات حکومت پهلوی «جاهل» هم خوانده میشدند، بیشتر از همیشه مظهر بیگانگی با تمدن شدند ( اینکه برخلاف فردگرایی همیشگی لوطیها، در 2 ماجرای سیاسی مهم 28 مرداد و 15 خرداد، پای این جماعت به میان آمده و در یکی شعبان جعفری «بی مخ» و در دیگری طیب حاج رضایی چهره منفی و مثبت ماجرا شده اند هم، با این نارضایتی از تجدد بی ارتباط نیست).
همین خصوصیت جاهلها، امکانی را به سینماگران ایران داد تا برای تصویر کردن ایرانی گیر افتاده بین سنت و مدرنیته، به سراغ این گروه بروند (اولین حضور جاهلها بر پرده، در 1338 بود). این طوری بود که بالأخره لوطیهای گوشه نشین، بعد از قرنها به صحنه عمومی آمدند و به قول خودشان «افشا شدند»..
[/rtl]