23-12-2013، 19:11
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دوریس لسینگ شاعر، رماننویس و نمایشنامهنویس سرشناس انگلیسی متولد 22 اکتبر 1919 است که در سال 2007 موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات شد.
«دوریس لسینگ»، نویسنده انگلیسی 94 سالگیاش را جشن میگیرد تا همچنان پیرترین برنده در قید حیات نوبل ادبیات باشد.
وی یازدهمین زن نویسندهای بود که موفق به دریافت این جایزهی معتبر ادبی میشد و اکنون عنوان مسنترین برندهی نوبل ادبیات را در اختیار دارد.
مادر لسینگ یک پرستار و پدرش نیز که در جنگ جهانی اول معلول شده بود، کارمند بانک سلطنتی ایران بود. او در دوران خردسالی به همراه خانوادهاش به این امید که بتوانند در مستعمره بریتانیا در جنوب «رودسیا» (زیمبابوه فعلی) از طریق زراعت بلال به ثروت برسند، در سال 1925 ایران را ترک کردند؛ اما هرگز نتوانستند موفق شوند.
وی پس از ترک ایران در 6 سالگی چندین سال را در کشورهای آفریقایی سپری کرد، اما در سال 1949 به اروپا رفت و هماکنون در لندن زندگی میکند.
اولین رمان لسینگ به نام «چمن آواز میخواند» در سال 1949 در لندن منتشر شد. وی پس از آن به اروپا رفت و در آنجا ماندگار شد. در سال 2001 جایزه «پرنس آستریاس» اسپانیا را به دست آورد.
لسینگ همچنین موفق شد جایزهی یادمان «جیمز تیت بلک» را برای رمان «زیر پوست من» به دست آورد. علاوهبر آن، دوریس لسینگ جایزه ادبی «دیوید کوهن» انگلیس را نیز در کارنامه افتخارات خود دارد.
آثار داستانی او را عمدتا به سه دوره تقسیم میکنند؛ نخست «جنبه کمونیستی» که از سال 1944 تا 1956 را شامل میشوند که او آزادانه دربارهی موضوعات اجتماعی مینوشت. دوم «جنبه روانشناسی» است که از سال 1956 تا 1969 بود و سوم «جنبه صوفیانه» بود که در آثار داستانی علمی او از جمله مجموعه «Canopus in Agros» به چشم میخورد.
دوریس لسینگ در سال 1992 پیشنهاد دولت انگلیس برای دریافت لقب «بانو» را رد کرد. وی پذیرفتن این نشان را ریاکارانه توصیف کرد و در نامهای تحقیرآمیز نوشت: از اینکه این نشان را به من پیشنهاد دادید، بسیار متشکر و سپاسگزارم. اما سوال من این است که امپراتوری بریتانیا کجاست؟ و این تنها من نیستم که این را میگویم. دریافت لقب بانو چه لذتی دارد؟ بانوی چه؟ بانوی بریتانیا؟ بانوی جزایر بریتانیا؟ اصلا اهمیتی ندارد.
لسینگ که در سال 1977 لقب «نشان امپراتوری بریتانیا» را نیز رد کرده بود، سرانجام در سال 2000 لقب «همراه افتخاری» را برای تقدیر از یک عمر دستاورد ادبی دریافت کرد. او در اینباره گفت: من این عنوان را دوست دارم، چون نه به شما لقبی میدهد و نه توقعی برای شما به همراه میآورد.
به نظر میرسد دوریس لسینگ همانطور که سفیر سوئد او را توصیف کرد، زنی پیر و سرکش است. چرا که وی با اظهار نظرات سیاسی خود طی سالهای گذشته جنجالهای فراوانی به پا کرده است. برندهی نوبل ادبیات 2007 تونی بلر را یک «شومن کوچک» نامید که برای انگلیس یک مصیبت بوده و جورج بوش را یک «فاجعه جهانی» توصیف کرد.
دوریس لسینگ که به گفته خودش چندین دهه در پی کسب نوبل ادبیات بود، سرانجام در سن 88 سالگی از سوی آکادمی نوبل شایسته دریافت این افتخار شناخته شد. اما این نویسنده مطرح انگلیسی به علت کمردرد موفق نشد به استکهلم سفر کند و جایزه 775 هزار پوندی خود را در لندن دریافت کرد.
در ابتدا لسینگ کسب نوبل ادبیات را کمال یک فوران باشکوه توصیف کرد، اما پس از گذشت یک سال آن را یک «مصیبت» خواند. چراکه به گفته خودش از زمان کسب نوبل تا ماهها پس از آن تنها باید مصاحبه انجام میداد و عکس میگرفت و این موجب آشفته شدن زندگیاش شده بود.
لسینگ هنگام معرفی برنده نوبل ادبیات 2007 به قصد خرید از خانه بیرون رفته بود، اما پس از بازگشت با جمعی از خبرنگاران و تصویربرداران مواجه شد. نویسنده «دفترچه طلایی» با بیان اینکه فکر کرده در نزدیکی خانهاش فیلمی در حال ساخت است گفت: من تمامی جوایز ادبی اروپا را بردهام و از کسب آنها خوشحالم. این موفقیت باشکوهی است. نمیتوانم بگویم از کسب نوبل ادبیات غرق در شگفتی شدم؛ از آنجایی که آنها (آکادمی نوبل) نمیتوانند را به کسی که مرده است بدهند پس با خود فکر کردند بهتر است قبل از آن که من غزل خداحافظی را بخوانم این جایزه را به من بدهند.
وی یازدهمین زن نویسندهای بود که موفق به دریافت این جایزهی معتبر ادبی میشد و اکنون عنوان مسنترین برندهی نوبل ادبیات را در اختیار دارد.
مادر لسینگ یک پرستار و پدرش نیز که در جنگ جهانی اول معلول شده بود، کارمند بانک سلطنتی ایران بود. او در دوران خردسالی به همراه خانوادهاش به این امید که بتوانند در مستعمره بریتانیا در جنوب «رودسیا» (زیمبابوه فعلی) از طریق زراعت بلال به ثروت برسند، در سال 1925 ایران را ترک کردند؛ اما هرگز نتوانستند موفق شوند.
وی پس از ترک ایران در 6 سالگی چندین سال را در کشورهای آفریقایی سپری کرد، اما در سال 1949 به اروپا رفت و هماکنون در لندن زندگی میکند.
اولین رمان لسینگ به نام «چمن آواز میخواند» در سال 1949 در لندن منتشر شد. وی پس از آن به اروپا رفت و در آنجا ماندگار شد. در سال 2001 جایزه «پرنس آستریاس» اسپانیا را به دست آورد.
لسینگ همچنین موفق شد جایزهی یادمان «جیمز تیت بلک» را برای رمان «زیر پوست من» به دست آورد. علاوهبر آن، دوریس لسینگ جایزه ادبی «دیوید کوهن» انگلیس را نیز در کارنامه افتخارات خود دارد.
آثار داستانی او را عمدتا به سه دوره تقسیم میکنند؛ نخست «جنبه کمونیستی» که از سال 1944 تا 1956 را شامل میشوند که او آزادانه دربارهی موضوعات اجتماعی مینوشت. دوم «جنبه روانشناسی» است که از سال 1956 تا 1969 بود و سوم «جنبه صوفیانه» بود که در آثار داستانی علمی او از جمله مجموعه «Canopus in Agros» به چشم میخورد.
دوریس لسینگ در سال 1992 پیشنهاد دولت انگلیس برای دریافت لقب «بانو» را رد کرد. وی پذیرفتن این نشان را ریاکارانه توصیف کرد و در نامهای تحقیرآمیز نوشت: از اینکه این نشان را به من پیشنهاد دادید، بسیار متشکر و سپاسگزارم. اما سوال من این است که امپراتوری بریتانیا کجاست؟ و این تنها من نیستم که این را میگویم. دریافت لقب بانو چه لذتی دارد؟ بانوی چه؟ بانوی بریتانیا؟ بانوی جزایر بریتانیا؟ اصلا اهمیتی ندارد.
لسینگ که در سال 1977 لقب «نشان امپراتوری بریتانیا» را نیز رد کرده بود، سرانجام در سال 2000 لقب «همراه افتخاری» را برای تقدیر از یک عمر دستاورد ادبی دریافت کرد. او در اینباره گفت: من این عنوان را دوست دارم، چون نه به شما لقبی میدهد و نه توقعی برای شما به همراه میآورد.
به نظر میرسد دوریس لسینگ همانطور که سفیر سوئد او را توصیف کرد، زنی پیر و سرکش است. چرا که وی با اظهار نظرات سیاسی خود طی سالهای گذشته جنجالهای فراوانی به پا کرده است. برندهی نوبل ادبیات 2007 تونی بلر را یک «شومن کوچک» نامید که برای انگلیس یک مصیبت بوده و جورج بوش را یک «فاجعه جهانی» توصیف کرد.
دوریس لسینگ که به گفته خودش چندین دهه در پی کسب نوبل ادبیات بود، سرانجام در سن 88 سالگی از سوی آکادمی نوبل شایسته دریافت این افتخار شناخته شد. اما این نویسنده مطرح انگلیسی به علت کمردرد موفق نشد به استکهلم سفر کند و جایزه 775 هزار پوندی خود را در لندن دریافت کرد.
در ابتدا لسینگ کسب نوبل ادبیات را کمال یک فوران باشکوه توصیف کرد، اما پس از گذشت یک سال آن را یک «مصیبت» خواند. چراکه به گفته خودش از زمان کسب نوبل تا ماهها پس از آن تنها باید مصاحبه انجام میداد و عکس میگرفت و این موجب آشفته شدن زندگیاش شده بود.
لسینگ هنگام معرفی برنده نوبل ادبیات 2007 به قصد خرید از خانه بیرون رفته بود، اما پس از بازگشت با جمعی از خبرنگاران و تصویربرداران مواجه شد. نویسنده «دفترچه طلایی» با بیان اینکه فکر کرده در نزدیکی خانهاش فیلمی در حال ساخت است گفت: من تمامی جوایز ادبی اروپا را بردهام و از کسب آنها خوشحالم. این موفقیت باشکوهی است. نمیتوانم بگویم از کسب نوبل ادبیات غرق در شگفتی شدم؛ از آنجایی که آنها (آکادمی نوبل) نمیتوانند را به کسی که مرده است بدهند پس با خود فکر کردند بهتر است قبل از آن که من غزل خداحافظی را بخوانم این جایزه را به من بدهند.