06-12-2013، 16:56
بوی گند خیانت تمام شهر را گرفته !
مردهای چشم چران
زن های خائن
دخترهای شــ ــهـ ـو تــ ــی
و پسرهای شــ ـهــ ـو تـــ ـی تر!
… پس چه شد … ؟
چیدن یک سیـبـــــــ ـ و اینهمه تقـــاص ؟
بیچاره آدمــــــــــ . . . بیچاره آدمیتــــــــ . . .
اگه یه نفر بهمون خیانت کنه ازش متنفر میشیم اما اگه یه نفر به خاطر ما به یه نفر دیگه خیانت کنه عاشقش میشیم … خیلی جالبه !!
خــدایا ؟
کــمــی بــیـا جــلــوتــــر . .
مــی خــواهـــم در گوشــت چــیــزی بــگــویم . . . !
ایـن یـک اعــتـراف اســت . . .
مــن ..
بــی او ..
دوام نــمی آورم
چه جالــــــــــب:
تو لحظه های داغونی فقط
یک نفر می تونه آرومت کنه
اونم کسیه که داغونت کرده…
تنها چیزی که یادداشت شده برتیره روزیهای من،
"تنهایی" ست
که هر روز چشم در چشم هم
یاد باد می گوییم!
حکم ، حکم اعدام بود ؛ اعدامی لحظه ای مکث کرد
و بوسه ای بر طناب دار زد !
دادستان گفت صبر کنید ، آهای زندانی این چه کاریست ...؟
زندانی خنده ای کرد و گفت :
بیچاره طناب دار نمی گذارد زمین بیفتم
اما آدمها بدجور زمینم زدند ...!!!
زیـــر آوار آخـــریـــن حــرفـــت جــــا مـــانــــده ام لــعــنــتــی!!!
نــمــیــدانـــی
خــداحــافــظــت
چــنــد ریــشـــتـــر بــــود
وقتی کسی به اندازه ات نیست دست به اندازه های خودت نزن
بازم دلم براش تنگ شد
همیشه دلم براش تنگ می شه...حتی وقتی یاد رفتارهای سردش می افتم که با وجود یکی دیگه گرم می شد...
حتی وقتی لبخندهای زوری وتلخش بادیدن اون شیرین وزیبا می شد...
حتی وقتی دستای یخ زدش با گرفتن دستای اون کوره ی آتیش می شد...
حتی وقتی که نگاه ترسناک ووحشیش با دیدن اون مهربون وآروم می شد...
اگه باهام خوب نبود...مهربون نبود...دوستم نداشت...رفتاراش سرد بود...ولی دوستش داشتم....
می زارم بره که رفتارش گرم...لبخندش شیرین وزیبا...دستاش کوره ی آتیش...نگاهش مهربون و آروم باشه برای همیشه...
سلامتی اعدامی که جرم رفیقش رو گردن گرفت ، بالای چوبه ی دار ازش پرسیدن : حرف آخر ؟؟؟
گفت به رفیقم بگین از این بیشتر از دستم بر نیومد !!
سرد است …
نیمکتی تنها در پارک نشسته است ، من تنها بر نیمکت و تو تنها در من …
میبینی ؟ چه در همیم و تنها ؟
دنیاے بدون تو
شباهَت عَجیبــے با این غروب هاے لعنتـے دارد
دلـگیـر و دل گیــر و دل گیـر
اگه خوشتون اومد سپاس و نظر یادتون نره
مردهای چشم چران
زن های خائن
دخترهای شــ ــهـ ـو تــ ــی
و پسرهای شــ ـهــ ـو تـــ ـی تر!
… پس چه شد … ؟
چیدن یک سیـبـــــــ ـ و اینهمه تقـــاص ؟
بیچاره آدمــــــــــ . . . بیچاره آدمیتــــــــ . . .
اگه یه نفر بهمون خیانت کنه ازش متنفر میشیم اما اگه یه نفر به خاطر ما به یه نفر دیگه خیانت کنه عاشقش میشیم … خیلی جالبه !!
خــدایا ؟
کــمــی بــیـا جــلــوتــــر . .
مــی خــواهـــم در گوشــت چــیــزی بــگــویم . . . !
ایـن یـک اعــتـراف اســت . . .
مــن ..
بــی او ..
دوام نــمی آورم
چه جالــــــــــب:
تو لحظه های داغونی فقط
یک نفر می تونه آرومت کنه
اونم کسیه که داغونت کرده…
تنها چیزی که یادداشت شده برتیره روزیهای من،
"تنهایی" ست
که هر روز چشم در چشم هم
یاد باد می گوییم!
حکم ، حکم اعدام بود ؛ اعدامی لحظه ای مکث کرد
و بوسه ای بر طناب دار زد !
دادستان گفت صبر کنید ، آهای زندانی این چه کاریست ...؟
زندانی خنده ای کرد و گفت :
بیچاره طناب دار نمی گذارد زمین بیفتم
اما آدمها بدجور زمینم زدند ...!!!
زیـــر آوار آخـــریـــن حــرفـــت جــــا مـــانــــده ام لــعــنــتــی!!!
نــمــیــدانـــی
خــداحــافــظــت
چــنــد ریــشـــتـــر بــــود
وقتی کسی به اندازه ات نیست دست به اندازه های خودت نزن
بازم دلم براش تنگ شد
همیشه دلم براش تنگ می شه...حتی وقتی یاد رفتارهای سردش می افتم که با وجود یکی دیگه گرم می شد...
حتی وقتی لبخندهای زوری وتلخش بادیدن اون شیرین وزیبا می شد...
حتی وقتی دستای یخ زدش با گرفتن دستای اون کوره ی آتیش می شد...
حتی وقتی که نگاه ترسناک ووحشیش با دیدن اون مهربون وآروم می شد...
اگه باهام خوب نبود...مهربون نبود...دوستم نداشت...رفتاراش سرد بود...ولی دوستش داشتم....
می زارم بره که رفتارش گرم...لبخندش شیرین وزیبا...دستاش کوره ی آتیش...نگاهش مهربون و آروم باشه برای همیشه...
سلامتی اعدامی که جرم رفیقش رو گردن گرفت ، بالای چوبه ی دار ازش پرسیدن : حرف آخر ؟؟؟
گفت به رفیقم بگین از این بیشتر از دستم بر نیومد !!
سرد است …
نیمکتی تنها در پارک نشسته است ، من تنها بر نیمکت و تو تنها در من …
میبینی ؟ چه در همیم و تنها ؟
دنیاے بدون تو
شباهَت عَجیبــے با این غروب هاے لعنتـے دارد
دلـگیـر و دل گیــر و دل گیـر
اگه خوشتون اومد سپاس و نظر یادتون نره