مرگت درست از لحظه ای آغاز می شود که در برابر آن چه مهم است سکوت می کنی ... ( مارتین لوتر کینگ )
خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد ...
بی فکری یعنی لطف دیگران را وظیفه ی آنان پنداشتن ...
همیشه حرفی را بزن که که بتوانی بنویسی چیزی را بنویس که بتوانی امضایش کنی و چیزی را امضا کن که بتونی پایش بایستی.
هر گاه نتوانستی اشتباهی را ببخشی آن از کوچکی قلب توست نه بزرگی اشتباه.
آن قدر به در بسته چشم ندوز تا در هایی که را که باز می شوند نبینی.
از خصوصیات زمان ما این است که متاسفانه فقط افراد پست و پلید صاحب اراده و پشتکار می باشند. ( آلفرد کاپو )
شما آرزو می کنید و خدا هم میشنود و هیچ وقت فراموش نمیکند ولی تو فراموش میکنی که اون چیزی که امروز داری آرزوی دیروزت بوده.
انگشتانت را به من قرض بده برای شمردن لحظه های نبودنت کم آوردم!
من خاطرت را می خواستم نه خاطره ات را!
تاریخ شارژ رفاقت ما تا وقتی که نفس باقیست اعتبار دارد!
همراه آخر
رفاقت بار سنگینی است! کسی بر دوش می گیرد که یک دنیا وفا دارد
من از اعدام نمی ترسم
نه از چوبش نه از دارش.من از پایان بی دیدار میترسم!
گول دنیا را مخور!ماهیان شهر ما از کوسه ها وحشی ترند!بره های این حوالی گرگ ها را میدرند!سایه از سایه هراسان در میان کوچه ها!مرده ها هم آبروی زنده ها را می برند!
با این که در حوالی چشمم ندارمت اما همیشه کنج دلم دوست دارمت.
خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد ...
بی فکری یعنی لطف دیگران را وظیفه ی آنان پنداشتن ...
همیشه حرفی را بزن که که بتوانی بنویسی چیزی را بنویس که بتوانی امضایش کنی و چیزی را امضا کن که بتونی پایش بایستی.
هر گاه نتوانستی اشتباهی را ببخشی آن از کوچکی قلب توست نه بزرگی اشتباه.
آن قدر به در بسته چشم ندوز تا در هایی که را که باز می شوند نبینی.
از خصوصیات زمان ما این است که متاسفانه فقط افراد پست و پلید صاحب اراده و پشتکار می باشند. ( آلفرد کاپو )
شما آرزو می کنید و خدا هم میشنود و هیچ وقت فراموش نمیکند ولی تو فراموش میکنی که اون چیزی که امروز داری آرزوی دیروزت بوده.
انگشتانت را به من قرض بده برای شمردن لحظه های نبودنت کم آوردم!
من خاطرت را می خواستم نه خاطره ات را!
تاریخ شارژ رفاقت ما تا وقتی که نفس باقیست اعتبار دارد!
همراه آخر
رفاقت بار سنگینی است! کسی بر دوش می گیرد که یک دنیا وفا دارد
من از اعدام نمی ترسم
نه از چوبش نه از دارش.من از پایان بی دیدار میترسم!
گول دنیا را مخور!ماهیان شهر ما از کوسه ها وحشی ترند!بره های این حوالی گرگ ها را میدرند!سایه از سایه هراسان در میان کوچه ها!مرده ها هم آبروی زنده ها را می برند!
با این که در حوالی چشمم ندارمت اما همیشه کنج دلم دوست دارمت.