20-10-2013، 20:33
خدایا دلم باز امشب گرفته!!!
بیا تا کمی باتوصحبت کنم...
بیا تا دل کوچکم را...
خدایا فقط با تو قسمت کنم...!
خدایا بیا پشت ان پنجره..
که وا می شود روبه سوی دم!!
بیا پرده راکناربزن...
که نورت بتابد به روی دلم!!!
خدایا کمکم کن....
.
.
.
خدایا
این دلتنگی های ما را هیچ بارانی آرام نمیکند
فکری کن
اشک ما طعنه میزند به باران رحمتت . . .
.
.
.
عشق فراموش کردن نیست بخشیدن است
گوش کردن نیست درک کردن است
دیدن نیست احساس کردن است
جازدن وکنارکشیدن نیست صبرکردن وادامه دادن است
حتی تنها..........
...................
.
.
.
.
.
.
این روزها....
انسان هر تنهاییت را پر نمیکنند....
فقط انسانها خلوت را میشکنند......
.
.
.
.
.
.
باید بازیگر شوم.....
ارامش را بازی کنم...
باز باید خنده را به زور بر لب هایم بنشانم....
باز باید مواظب اشک هایم باشم..
باز همان تظاهر همیشگی .....خوبم .....
.
.
.
.
.
.
گاهی سخت میشود ....
دوستش داری و نمیداند
دوستش داری و نمیخواهد
دوستش داری و نمی اید
دوستش داری و سهم تو از بودنش...
فقط تصویری ست رویایی در سرزمین خیالت...
دوستش داری و سهم تو از این همه....
تنهایی ست............
.
.
.
.
.
.
دلتنگی پیچیده نیست...
یک دل........
یک اسمان .........
یک بغض.......
و ارزوهای ترک خورده ...
به همین سادگی !!!!!!...
.
.
.
.
.
.
چقدر بگویم؟؟؟؟
قرص ارامم نمیکند .....
تنها اغوش تو....
تنها ارام بخش من است ................
.
.
.
من بی تو شعر خواهم نوشت...
تو ...
بی من چه خواهی کرد؟...
اصلن ....
یادت هست...
که کیستم؟؟؟؟؟؟؟....
.
.
.
روزگار نبودنت را دیکته میکند..
و نمره ی من باز هم صفر میشود....
هنوز نبودنت را یاد نگرفته ام...........
.
.
.
گذاشتــم به دارم بکشنــد!
بــی گنــاه بـــودم اما….
حوصلـــه اثبـــاتش را نـــداشتم…!
.
.
.
.
.
.
انصاف نیست دنیا آنقدر کوچک باشد که آدم های تکراری را
روزی هزار بار ببینی و آنقدر بزرگ باشد
که نتوانی آن کس را که دلت میخواهد حتی یک بار ببینی . . .
.
.
.
کلاغ جان!
قصه من به سر رسید
سوار شو !
تو را هم به خانه ات می رسانم . . .
.
.
.
بیا تا کمی باتوصحبت کنم...
بیا تا دل کوچکم را...
خدایا فقط با تو قسمت کنم...!
خدایا بیا پشت ان پنجره..
که وا می شود روبه سوی دم!!
بیا پرده راکناربزن...
که نورت بتابد به روی دلم!!!
خدایا کمکم کن....
.
.
.
خدایا
این دلتنگی های ما را هیچ بارانی آرام نمیکند
فکری کن
اشک ما طعنه میزند به باران رحمتت . . .
.
.
.
عشق فراموش کردن نیست بخشیدن است
گوش کردن نیست درک کردن است
دیدن نیست احساس کردن است
جازدن وکنارکشیدن نیست صبرکردن وادامه دادن است
حتی تنها..........
...................
.
.
.
.
.
.
این روزها....
انسان هر تنهاییت را پر نمیکنند....
فقط انسانها خلوت را میشکنند......
.
.
.
.
.
.
باید بازیگر شوم.....
ارامش را بازی کنم...
باز باید خنده را به زور بر لب هایم بنشانم....
باز باید مواظب اشک هایم باشم..
باز همان تظاهر همیشگی .....خوبم .....
.
.
.
.
.
.
گاهی سخت میشود ....
دوستش داری و نمیداند
دوستش داری و نمیخواهد
دوستش داری و نمی اید
دوستش داری و سهم تو از بودنش...
فقط تصویری ست رویایی در سرزمین خیالت...
دوستش داری و سهم تو از این همه....
تنهایی ست............
.
.
.
.
.
.
دلتنگی پیچیده نیست...
یک دل........
یک اسمان .........
یک بغض.......
و ارزوهای ترک خورده ...
به همین سادگی !!!!!!...
.
.
.
.
.
.
چقدر بگویم؟؟؟؟
قرص ارامم نمیکند .....
تنها اغوش تو....
تنها ارام بخش من است ................
.
.
.
من بی تو شعر خواهم نوشت...
تو ...
بی من چه خواهی کرد؟...
اصلن ....
یادت هست...
که کیستم؟؟؟؟؟؟؟....
.
.
.
روزگار نبودنت را دیکته میکند..
و نمره ی من باز هم صفر میشود....
هنوز نبودنت را یاد نگرفته ام...........
.
.
.
گذاشتــم به دارم بکشنــد!
بــی گنــاه بـــودم اما….
حوصلـــه اثبـــاتش را نـــداشتم…!
.
.
.
.
.
.
انصاف نیست دنیا آنقدر کوچک باشد که آدم های تکراری را
روزی هزار بار ببینی و آنقدر بزرگ باشد
که نتوانی آن کس را که دلت میخواهد حتی یک بار ببینی . . .
.
.
.
کلاغ جان!
قصه من به سر رسید
سوار شو !
تو را هم به خانه ات می رسانم . . .
.
.
.