شاید تکراری باشه امانظر بدین
لطفا
یکی از فانتزیام اینه که یه دمپایی اختراع کنم واسه دسشویی
که آب نتونه خیسش کنه.
اصلا انگار بهم فحش میدن وقتی پامو میکنم تو دمپایی و میبینم خیسه...
یکی از فانتزیام اینه ک اون دنیا وقتی فرشتهها داشتم میبردنم به جهنم، اون لحظهی آخر که دارن در جهنمو باز میکنن، امیدوارانه برگردم و یه نیگا به خدا بندازم؛ خداهم بگه :اینم بخشیدم... اینم ببرید بهشت.
یکی از فانتزیام این بود که تو نور شمع درس بخونم! دیشب برقمون رفته بود، منم یه شمع برداشتم رفتم تو اتاقم...
آقا برا چند ثانیه فک کردم از این مغز متفکرام که تحت هیچ شرایطی درسشونو ول نمیکنن
)!!
اصلا از اون شب به بعد من همینجوری به خودم افتخار میکنم: D
یکی از فانتزیام اینه که یه جا که خیلی شلوغه گوشیم زنگ بخوره بگم اره اره حواستون باشه زنده میخوامش
خیلی حال میده لامصصصصب
ﮔﺮ ﺩﯾﺪﯼ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺑﺮﺩﺭﺧﺘﯽ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﺮﺩﻩ ...
ﺳﺮﯾﻊ ﺑﯿﺎﺭﯾﺪﺵ ﮐﻨﺎﺭ ﯾﻬﻮ ﮔﻼﺑﯿﯽ ﭼﯿﺰﯼ
ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ ﺗﻮﺳﺮﺵ ﭼﺎﺭﺗﺎﻓﺮﻣﻮﻝ ﺑﻪ ﻓﯿﺰﯾﮏ
ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﻣﯿﺸﯿﻢ
سپاس......میخوام


یکی از فانتزیام اینه که یه دمپایی اختراع کنم واسه دسشویی
که آب نتونه خیسش کنه.
اصلا انگار بهم فحش میدن وقتی پامو میکنم تو دمپایی و میبینم خیسه...
یکی از فانتزیام اینه ک اون دنیا وقتی فرشتهها داشتم میبردنم به جهنم، اون لحظهی آخر که دارن در جهنمو باز میکنن، امیدوارانه برگردم و یه نیگا به خدا بندازم؛ خداهم بگه :اینم بخشیدم... اینم ببرید بهشت.
یکی از فانتزیام این بود که تو نور شمع درس بخونم! دیشب برقمون رفته بود، منم یه شمع برداشتم رفتم تو اتاقم...
آقا برا چند ثانیه فک کردم از این مغز متفکرام که تحت هیچ شرایطی درسشونو ول نمیکنن

اصلا از اون شب به بعد من همینجوری به خودم افتخار میکنم: D
یکی از فانتزیام اینه که یه جا که خیلی شلوغه گوشیم زنگ بخوره بگم اره اره حواستون باشه زنده میخوامش
خیلی حال میده لامصصصصب
ﮔﺮ ﺩﯾﺪﯼ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺑﺮﺩﺭﺧﺘﯽ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﺮﺩﻩ ...
ﺳﺮﯾﻊ ﺑﯿﺎﺭﯾﺪﺵ ﮐﻨﺎﺭ ﯾﻬﻮ ﮔﻼﺑﯿﯽ ﭼﯿﺰﯼ
ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ ﺗﻮﺳﺮﺵ ﭼﺎﺭﺗﺎﻓﺮﻣﻮﻝ ﺑﻪ ﻓﯿﺰﯾﮏ
ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﻣﯿﺸﯿﻢ
سپاس......میخوام