21-09-2013، 12:02
نگاهی به انیمیشن خوش قدم 2(Happy Feet two) به بهانه حضور در شبکه نمایش خانگی
شناسنامهنام فیلم :
خوش قدم 2
تاریخ اکران:
11 نوامبر 2011
کارگردان :
جرج میلر
صداپیشگان :
الیجا وود
رابین ویلیامز
پینک
براد پیت
مت دیمون
سبک فیلم :
انیمیشین-کمدی
درجه بندی سنی :
PG (مناسب برای افراد بالای 7 سال )
Name:
Happy Feet Two
Date of releas
11 November, 2011
Director:
George Miller
Voice Cast:
Elijah Wood
Robin Williams
Pink
Brad Pitt
Matt Damon
Gener:
comedy_animation
PG
شناسنامهنام فیلم :
خوش قدم 2
تاریخ اکران:
11 نوامبر 2011
کارگردان :
جرج میلر
صداپیشگان :
الیجا وود
رابین ویلیامز
پینک
براد پیت
مت دیمون
سبک فیلم :
انیمیشین-کمدی
درجه بندی سنی :
PG (مناسب برای افراد بالای 7 سال )
Name:
Happy Feet Two
Date of releas
11 November, 2011
Director:
George Miller
Voice Cast:
Elijah Wood
Robin Williams
Pink
Brad Pitt
Matt Damon
Gener:
comedy_animation
PG
مدتها از زمانی که مامیل به دلیل بد بودن صدایش از پنگوئن های دیگر جدا شد و سفر شگفت انگیزی را شروع کرد می گذرد.حالا مامبل با دختر مورد علاقه اش گلوریا ازدواج کرده و آنها صاحب فرزندی شده اند که او نیز به مانند پدر و مادرش استعدادهای نهفته ایی در خود دارد. اما این زندگی خوش چندان دوام ندارد و...
دیدگاه اول :
همه فیلم پر از هیجان است، پر از آهنگ. پر از پنگوئنهایی است که با هم به خوبی و خوشی زندگی میکنند و از اینکه همدیگر را دارند خوشحال هستند.
«خوشقدم ۲» از آن دسته از فیلمهایی است که قسمت دومشان فیلم خوبی از آب درآمده و آبروی تیم را به خوبی حفظ کرده است. قبل از اکران عده زیادی این عقیده را داشتند که شماره دوی خوشقدم، فیلم خوبی از آب در نخواهد آمد و این بزرگترین اشتباه جورج میلر است. اما عده زیادی در زمانی که این فیلم اکران شد، بهترین نکات آن را در یادداشتها و مقالههایشان در روزنامههای مختلف به چاپ رساندند و به شجاعت او تبریک گفتند.
در این قسمت او بهعنوان کارگردان کار خیلی بزرگی انجام داد و ریسک بزرگی را پذیرفت. او در این داستان چند شخصیت اصلی و دو شخصیت فرعی وارد داستان کرده. چند گونه مختلف از پنگوئن و دو میگو! آن دو میگو درست شخصیت سنجاب بامزه در عصر یخبندان را دارند. در داستان بهشدت موثر هستند اما تاثیر چندانی هم روی قصه ندارند! اما میرسیم به گونههای مختلف. یکی از این گونهها اوایل داستان رو میشود و به خوبی در دل تمام مخاطبان خودش را جا میکند و فریب میدهد. یک گونه نادر از پنگوئنها که میتواند پرواز کند و از قضا نقش خیلی مهمی هم در میان پنگوئنها دارد. این گونه به نظرم نماد تمام کسانی است که دوست دارند در جمعهای دوستانه پذیرفته شوند و برای اینکه این امر انجامپذیر شود، رنگ خودشان را عوض میکنند!
در این انیمیشن به خوبی به این نکته اشاره میکند که خودت را دستکم نگیر و به چیزی که هستی افتخار کن. نکته دیگری که باید در این داستان به آن توجه کنیم. نشان دادن رابطه خوبی است که بین پدر و بچه پنگوئن شکل گرفته است. پدری که میخواهد تمام دنیای پسرش باشد و پسری که گمان میکند پدرش هیچچیزی از زندگی نمیداند. به همین خاطر از او ناراحت است و دوست دارد به جای دیگری رود، اما در میانه داستان او بهخوبی با این قضیه کنار میآید و به خوبی درک میکند که پدرش بهترین پدر دنیا است و هر کاری انجام میدهد که او خوب زندگی کند.
اما در میان تمام این خوبیها «خوشقدم۲» با بزرگترین بدشانسیاش مواجه شد. در حالی که تمام منتقدان با دیدن فیلم پیشبینی کردند که او میتواند اسکار را از آن خود کند، روی کار آمدن انیمیشنهایی مثل رنگو در همان سال کار را خراب کرد و به جهت ساخت و پرداخت بهتر و داستان عمیقتری که رنگو داشت، جایزه به «خوشقدم » نرسید. اما این چیزی نیست که جورج میلر را ناراحت کند. او خوشحال است از اینکه توانسته توجه بچهها را به این پرندگان احمق جلب کند و باعث بهوجود آمدن یک رابطه دوستانه بین آنها شود.
منبع: فرهیختگان
همه فیلم پر از هیجان است، پر از آهنگ. پر از پنگوئنهایی است که با هم به خوبی و خوشی زندگی میکنند و از اینکه همدیگر را دارند خوشحال هستند.
«خوشقدم ۲» از آن دسته از فیلمهایی است که قسمت دومشان فیلم خوبی از آب درآمده و آبروی تیم را به خوبی حفظ کرده است. قبل از اکران عده زیادی این عقیده را داشتند که شماره دوی خوشقدم، فیلم خوبی از آب در نخواهد آمد و این بزرگترین اشتباه جورج میلر است. اما عده زیادی در زمانی که این فیلم اکران شد، بهترین نکات آن را در یادداشتها و مقالههایشان در روزنامههای مختلف به چاپ رساندند و به شجاعت او تبریک گفتند.
در این قسمت او بهعنوان کارگردان کار خیلی بزرگی انجام داد و ریسک بزرگی را پذیرفت. او در این داستان چند شخصیت اصلی و دو شخصیت فرعی وارد داستان کرده. چند گونه مختلف از پنگوئن و دو میگو! آن دو میگو درست شخصیت سنجاب بامزه در عصر یخبندان را دارند. در داستان بهشدت موثر هستند اما تاثیر چندانی هم روی قصه ندارند! اما میرسیم به گونههای مختلف. یکی از این گونهها اوایل داستان رو میشود و به خوبی در دل تمام مخاطبان خودش را جا میکند و فریب میدهد. یک گونه نادر از پنگوئنها که میتواند پرواز کند و از قضا نقش خیلی مهمی هم در میان پنگوئنها دارد. این گونه به نظرم نماد تمام کسانی است که دوست دارند در جمعهای دوستانه پذیرفته شوند و برای اینکه این امر انجامپذیر شود، رنگ خودشان را عوض میکنند!
در این انیمیشن به خوبی به این نکته اشاره میکند که خودت را دستکم نگیر و به چیزی که هستی افتخار کن. نکته دیگری که باید در این داستان به آن توجه کنیم. نشان دادن رابطه خوبی است که بین پدر و بچه پنگوئن شکل گرفته است. پدری که میخواهد تمام دنیای پسرش باشد و پسری که گمان میکند پدرش هیچچیزی از زندگی نمیداند. به همین خاطر از او ناراحت است و دوست دارد به جای دیگری رود، اما در میانه داستان او بهخوبی با این قضیه کنار میآید و به خوبی درک میکند که پدرش بهترین پدر دنیا است و هر کاری انجام میدهد که او خوب زندگی کند.
اما در میان تمام این خوبیها «خوشقدم۲» با بزرگترین بدشانسیاش مواجه شد. در حالی که تمام منتقدان با دیدن فیلم پیشبینی کردند که او میتواند اسکار را از آن خود کند، روی کار آمدن انیمیشنهایی مثل رنگو در همان سال کار را خراب کرد و به جهت ساخت و پرداخت بهتر و داستان عمیقتری که رنگو داشت، جایزه به «خوشقدم » نرسید. اما این چیزی نیست که جورج میلر را ناراحت کند. او خوشحال است از اینکه توانسته توجه بچهها را به این پرندگان احمق جلب کند و باعث بهوجود آمدن یک رابطه دوستانه بین آنها شود.
منبع: فرهیختگان
دیدگاه راجر ایبرت :
ترانه و سکانس موزیکال افتتاحیه ی انیمیشن Happy Feet Two من را به یاد مراسم رقصی که Zhang Yimou برای افتتاحیه ی المپیک 2008 طراحی کرده بود، می اندازد. هزاران هزار پنگوئن، در کمال هماهنگی، آواز می خوانند و می رقصند. آدم از خودش می پرسد نکند مثل رقاص های چینی مراسم المپیک، کسی آنها را از طریق گوشی های کوچک راهنمایی می کرده؟ ولی آخر گوش های پنگوئن ها کجای سرشان قرار گرفته؟
واقعیت این است که برای انیماتور ها، کار روی پنگوئن ها نسبت به حیوانات دیگر سخت تر است. آنها نه می توانند بخندند، نه چشمک بزنند. نمی توانند ابرو بالا بیندازند. به جای دست، باله دارند. برای همین به جای رقص، مجبوریم دو تا پای گنده را تماشا کنیم که چند سانتیمتری از یک هیکل گرد و قلمبه فاصله می گیرند و قطعاً این حرکات نمی تواند ما را یاد رقص های زیبای Fred Astaire بیندازند. پنگوئن ها کم و بیش همگی شبیه هم هستند. مطمئنم خودشان می توانند همدیگر را تشخیص بدهند، اما من که خوشحال شدم یکی شان ژاکت بافتنی چند رنگ پوشیده بود و دلم می خواست هر کدامشان نشانه ی مشخصی مثل کلاه بیسبال یا خالکوبی داشته باشد.
شاید مخاطبان کم سن و سال این فیلم با نظر من موافق نباشند. نسخه ی اول انیمیشن Happy Feet که خودGeorge Miller در سال 2006 ساخته بود، 365 میلیون دلار فروش کرد و برنده ی جایزه ی اسکار بهترین انیمیشن شد. قهرمان فیلم، مامبل ( با صداپیشگی Elijah Wood) به همراه پسر کوچکش اریک ( با صداپیشگی Ava Acres) یک بار دیگر وارد صحنه می شوند. در این انیمیشن هر دوی آنها و حدود ده دوازده پنگوئن دیگر، چند کریل، خوک آبی و مرغ دریایی به عنوان شخصیت های داستانی در نظر گرفته شده اند. آن چندین هزار جانور دیگر مانند اعضای یک گروه رژه هستند. جانوران زیادی هستند که هیچ یک از هم نوعانشان نقش فردی در فیلم ندارند، پرنده ها زیاد شبیه پرنده نیستند، و با اینکه وقتی کریل ها خطر خورده شدن را به جان می خرند برایشان غصه می خوریم، قرار نیست نسبت به خروارها ماهی که زنده زنده بلعیده می شوند، احساس دلسوزی داشته باشیم.
در این فیلم هم، همانطور که در نسخه ی اول هشدار داده شده بود، قطب جنوب در حال آب شدن است. در فیلمHappy Feet Two تکه ی بزرگی از یک کوه یخ جدا می شود و باعث می شود گروهی که بعداً به نام مجمع پنگوئن ها/ Penguin Nation خوانده می شوند در محفظه ای گیر بیفتند که به نظر نمی رسد راه فراری از آن وجود داشته باشد. خوشبختانه، اریک و چند تا از دوستانش که پنگوئن های شیطانی هستند و از خانه فرار کرده اند، بیرون این محفظه هستند و بیشتر جنب و جوش فیلم صرف پیدا کردن راه فراری برای مجمع پنگوئن ها/Penguin Nation می شود. پنگوئن های فیلم، یا باید هر چه زودتر برای فرار راهی پیدا کنند یا اینکه از گرسنگی بمیرند!
واقعیت این است که برای انیماتور ها، کار روی پنگوئن ها نسبت به حیوانات دیگر سخت تر است. آنها نه می توانند بخندند، نه چشمک بزنند. نمی توانند ابرو بالا بیندازند. به جای دست، باله دارند. برای همین به جای رقص، مجبوریم دو تا پای گنده را تماشا کنیم که چند سانتیمتری از یک هیکل گرد و قلمبه فاصله می گیرند و قطعاً این حرکات نمی تواند ما را یاد رقص های زیبای Fred Astaire بیندازند. پنگوئن ها کم و بیش همگی شبیه هم هستند. مطمئنم خودشان می توانند همدیگر را تشخیص بدهند، اما من که خوشحال شدم یکی شان ژاکت بافتنی چند رنگ پوشیده بود و دلم می خواست هر کدامشان نشانه ی مشخصی مثل کلاه بیسبال یا خالکوبی داشته باشد.
شاید مخاطبان کم سن و سال این فیلم با نظر من موافق نباشند. نسخه ی اول انیمیشن Happy Feet که خودGeorge Miller در سال 2006 ساخته بود، 365 میلیون دلار فروش کرد و برنده ی جایزه ی اسکار بهترین انیمیشن شد. قهرمان فیلم، مامبل ( با صداپیشگی Elijah Wood) به همراه پسر کوچکش اریک ( با صداپیشگی Ava Acres) یک بار دیگر وارد صحنه می شوند. در این انیمیشن هر دوی آنها و حدود ده دوازده پنگوئن دیگر، چند کریل، خوک آبی و مرغ دریایی به عنوان شخصیت های داستانی در نظر گرفته شده اند. آن چندین هزار جانور دیگر مانند اعضای یک گروه رژه هستند. جانوران زیادی هستند که هیچ یک از هم نوعانشان نقش فردی در فیلم ندارند، پرنده ها زیاد شبیه پرنده نیستند، و با اینکه وقتی کریل ها خطر خورده شدن را به جان می خرند برایشان غصه می خوریم، قرار نیست نسبت به خروارها ماهی که زنده زنده بلعیده می شوند، احساس دلسوزی داشته باشیم.
در این فیلم هم، همانطور که در نسخه ی اول هشدار داده شده بود، قطب جنوب در حال آب شدن است. در فیلمHappy Feet Two تکه ی بزرگی از یک کوه یخ جدا می شود و باعث می شود گروهی که بعداً به نام مجمع پنگوئن ها/ Penguin Nation خوانده می شوند در محفظه ای گیر بیفتند که به نظر نمی رسد راه فراری از آن وجود داشته باشد. خوشبختانه، اریک و چند تا از دوستانش که پنگوئن های شیطانی هستند و از خانه فرار کرده اند، بیرون این محفظه هستند و بیشتر جنب و جوش فیلم صرف پیدا کردن راه فراری برای مجمع پنگوئن ها/Penguin Nation می شود. پنگوئن های فیلم، یا باید هر چه زودتر برای فرار راهی پیدا کنند یا اینکه از گرسنگی بمیرند!
Happy Feet Two مانند فیلم موزیکالی است که با هر جور سلیقه ای جور در می آید. از ترانه ی We Are the Champions اثر گروه Queen گرفته تا قطعه ی آواز تکنفره ی E lucevan le stelle از اپرای Tosca اثر Puccini در موسیقی فیلم وجود دارند. آدم انگشت به دهان می ماند که این پنگوئن ها Puccini را از کجا می شناسند. بعد می بینید که درک اینکه آنها Queen را از کجا می شناسند هم همینقدر عجیب است. مهم نیست. مخاطبان کم سن و سال که اصلاً نمی دانند قطعه ی آواز تکنفره چیست، احتمالاً خیلی راحت از موسیقی فیلم لذت می برند.
زندگی موجودات ساکن در خشکی، با یک داستان موازی در هم تنیده شده است که دو کریل نارنجی رنگ با صداپیشگی Matt Damon و Brad Pitt شخصیت های اصلی آن هستند. حاضرید چقدر بدهید تا فیلم پشت صحنه ای از جلسه ی صداگذاری این دو در کنار هم را ببینید؟! در ضمن، اگر یک وقت دارید از خودتان می پرسید کریل چیست، بدانید که جانوری شبیه میگو است با بی شمار پاهای دراز و باریک.
همانطور که از بحث های تند و تیز خودشان هم مشخص است، کریل ها آخرین حلقه ی زنجیره ی غذایی در قطب جنوب هستند و نهنگ های کوهان دار و جانوران این چنینی، چندین هزار تا از آنها را یک جا می بلعند. دلیل اینکه این دو کریل زنده مانده اند این است که با بقیه فرق دارند و شهامت این را داشته اند که گله (توده) شان را ترک کنند. به نظر شما دلیل استفاده از همین لغت گله ، پایین آوردن عزت نفس کریل ها نبوده؟ اینکه کسی عضو یک گروه، مدرسه، دسته، تیم یا طایفه ای باشد یک چیز است و عضو یک گله یا توده بودن، چیزی دیگر! (منظور از گله یا توده در اینجا تعداد بسیار زیادی ماهی است که به صورت کنار هم و به طور هماهنگ حرکت می کنند. تعداد زیاد آنها، باعث میشود که ما حرکت توده ای سیاه از این سو به سویی دیگر را ببینیم)
چون باید کل اتفاقات اصلی داستان نزدیک به محفظه ی یخی عمیقی که پنگوئن ها در آن گیر افتاده اند، رخ بدهد، پس امکان در پیش گرفتن دو رویه وجود دارد: بالا رفتن از دیواره ها و یا سر خوردن به سمت پایین. پنگوئن ها مهارت خاصی در سر خوردن روی شکم های فربه و نرم خود دارند، و بعضی از شیرین کاری هایشان شبیه ورزش های پرخطر است. فیلم در طول داستان خود، نکته های قشنگی در مورد زندگی خانوادگی، اعتماد به نفس و امیدواری به مخاطب می آموزد، و همینطور اهمیت این موضوع را که سعی کند در حد ممکن، جایگاه بالاتری در زنجیره غذایی داشته باشد!
انیمیشن Happy Feet Two از نظر من فیلم آبکی و بی رمقی است. از نظر ساختار انیمیشن زیبا و جذاب است، موسیقی هم باعث می شود شخصیت ها بیکار نمانند، اما گفت*****ای فلسفی و تحلیلی فیلم، زیادتر از حد تحمل است. نکته ی آخر اینکه با دیدن این فیلم یک بار دیگر به نظرم رسید که پنگوئن بودن واقعاً سخت و طاقت فرساست!
زندگی موجودات ساکن در خشکی، با یک داستان موازی در هم تنیده شده است که دو کریل نارنجی رنگ با صداپیشگی Matt Damon و Brad Pitt شخصیت های اصلی آن هستند. حاضرید چقدر بدهید تا فیلم پشت صحنه ای از جلسه ی صداگذاری این دو در کنار هم را ببینید؟! در ضمن، اگر یک وقت دارید از خودتان می پرسید کریل چیست، بدانید که جانوری شبیه میگو است با بی شمار پاهای دراز و باریک.
همانطور که از بحث های تند و تیز خودشان هم مشخص است، کریل ها آخرین حلقه ی زنجیره ی غذایی در قطب جنوب هستند و نهنگ های کوهان دار و جانوران این چنینی، چندین هزار تا از آنها را یک جا می بلعند. دلیل اینکه این دو کریل زنده مانده اند این است که با بقیه فرق دارند و شهامت این را داشته اند که گله (توده) شان را ترک کنند. به نظر شما دلیل استفاده از همین لغت گله ، پایین آوردن عزت نفس کریل ها نبوده؟ اینکه کسی عضو یک گروه، مدرسه، دسته، تیم یا طایفه ای باشد یک چیز است و عضو یک گله یا توده بودن، چیزی دیگر! (منظور از گله یا توده در اینجا تعداد بسیار زیادی ماهی است که به صورت کنار هم و به طور هماهنگ حرکت می کنند. تعداد زیاد آنها، باعث میشود که ما حرکت توده ای سیاه از این سو به سویی دیگر را ببینیم)
چون باید کل اتفاقات اصلی داستان نزدیک به محفظه ی یخی عمیقی که پنگوئن ها در آن گیر افتاده اند، رخ بدهد، پس امکان در پیش گرفتن دو رویه وجود دارد: بالا رفتن از دیواره ها و یا سر خوردن به سمت پایین. پنگوئن ها مهارت خاصی در سر خوردن روی شکم های فربه و نرم خود دارند، و بعضی از شیرین کاری هایشان شبیه ورزش های پرخطر است. فیلم در طول داستان خود، نکته های قشنگی در مورد زندگی خانوادگی، اعتماد به نفس و امیدواری به مخاطب می آموزد، و همینطور اهمیت این موضوع را که سعی کند در حد ممکن، جایگاه بالاتری در زنجیره غذایی داشته باشد!
انیمیشن Happy Feet Two از نظر من فیلم آبکی و بی رمقی است. از نظر ساختار انیمیشن زیبا و جذاب است، موسیقی هم باعث می شود شخصیت ها بیکار نمانند، اما گفت*****ای فلسفی و تحلیلی فیلم، زیادتر از حد تحمل است. نکته ی آخر اینکه با دیدن این فیلم یک بار دیگر به نظرم رسید که پنگوئن بودن واقعاً سخت و طاقت فرساست!