نقد فیلم " پرچم هایی از پدرانمان "
فیلم پرچم هایی از پدرانمان ساخته کلینت استیوود که تقریبا می توان او را جزو کارگردانان فعال دانست البته بیشتر فعالیت های او به ساخت فیلم های غیر جنگی و اجتماعی محدود می شود فیلمی بسیار زیبا از نظر سینمایی که تحسین بسیاری از منتقدان سینما در امریکا را بر انگیخت
داستان فیلم مربوط می شود به سرنوشت قهرمانان جنگ جهانی دوم در داخل جامعه امریکا
دقایق اولیه فیلم با عبور خود بر چنین موضوعی دلالت می کند که این سربازان حاضر به نبرد در ایوجیما در اصل برای رسیدن به دوست دختر خود و برای نجات جان رفقایشان می جنگند و مقامات بالاتر هیچ اهمیتی به جان آنان نمی دهند و صحنه های نبرد در ایوجیما هم این موضوع را تایید می کند
برای مشاهده تصویر در اندازه واقعی خود اینجا کلیک کنید
اما سرانجام جنگ شروع شده و دقایقی پس از پایان جنگ پنج سرباز و یک پزشک شاغل در نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا پرچم این کشور را بر فراز تپه سوریباچی در جزیره ایوجیما به اهتزاز در می آورند
فرانکلین ساسلی، هارلون بلاک و مایکل استرانک سه نفری هستند که در قضیه اهتزاز پرچم واقعا حضور داشتند ولی در جنگ کشته شدند جان برادلی و رنه گاگنون هم در این قضیه حضور داشتند و به عنوان قهرمان به ایالات متحده بازگشتند ولی ایرا هایس سرباز سرخپوستی است که به جای هارلون بلاک به عنوان قهرمان همراه دو نفر دیگر می شود
این سربازان در سرور شادی و غریو مردم امریکا استقبال شده و به عنوان قهرمان پذیرفته می شوند اما یکی از آنان که سربازی سرخ پوست است به یکی از مقامات گوشزد می کند که کسانی که واقعا پرچم را بر افراشتند کسانی دیگر بوده اند ولی او در جواب چنین می گوید:"من اهمیتی نمی دهم کدام احمق چنین حماقتی کرده ولی مردم برای این عکس مثل ریگ بیابان پول می دهند.این جنگ خرج دارد و ما تلاش می کنیم با استفاده از این عکس از مردم بیشتر پول بگیریم" چنین سخنی واقعا جای تامل دارد هر چند که چندان هم دور از واقعیت نیست
این اشخاص ایالت به ایالت سفر کرده و به عنوان قهرمان برای مردم سخنرانی می کنند و خرید اوراق قرضه دولت را به آنان پیشنهاد می دهند و مردم نیز آنان را به شدت دوست داشته و هر شرکتی یک کارت شرکت خود را به این قهرمانان می دهند تا در آینده در شرکت شان از وجود انان بهره گیرند و این اوج محبوبیت آنان را نشان می دهد و هر از چند یک بار صحنه ی گریه سرباز سرخپوست برای دوستان کشته شده اش نمایش داده می شود در این صحنه ها شاهد آن هستیم که سیاستمداران به شیوه ای متقلبانه در مردم امریکا روحیه وطن پرستی به وجود می آورند البته چنین کاری نیز به مهارت زیادی نیازمند است
واقعیت اصلی پس از این نشان داده می شود.آنان همان قهرمانان اند اما سرباز سرخپوست هر کجا که می رود با قبول این که او یک قهرمان است اما همچنان با تحریمات مردم درباره او به عنوان یک سرخ پوست مواجه است چند سال پس از جنگ دیگر هیچ کس او را نمی شناسد تا جایی که کسی حاضر نمی شود کنار جاده او را سوار کند و او کیلومتر ها راه را پیاده می رود سرنوشت او پس از جنگ همان زمین کشاورزی است زیر یوغ سفید پوستان و چندی بعد بر اثر فشار زندگی خود کشی را بر می گزیند
دو نفر بعدی به واسطه سفید پوست بودن خود سرنوشت بهتری را دارا می شوند هیچ یک از شرکت هایی که کارت به گاگنون داده بودند جوابی به او نمی دهند چون او قهرمان دیروز است نه قهرمان امروز
دیگری نیز مسئولیت یک مرده شور خانه را بر عهده می گیرد و اواخر عمر او نمایش داده می شود
به طور کلی این فیلم چیزی بود که بیشتر به خودی ها مربوط بود و داستان فیلم ول محور خودی ها می چرخید تا دشمن و دشمن به حالتی زود گذر در فیلم حضور دارد پیام اصلی فیلم این بود که سربازان امریکایی برای دوست دخترشان یا با حالتی مودب تر برای نامزدشان و برای رفقایشان می جنگیدند نه برای صلح جهان و این که سیاستمداران امریکا هیچ اهمیتی برای جان سربازان خود قائل نبودند حتی اگر بتوان همان سیاست را با تلفاتی کمتر به پیش راند همچنین فراموشکاری مردم امریکا و عدم اهمیت به اشخاصی که روزی برای امنیت آنان جنگیدند و کشتند و کشته شدند
این فیلم به تنهایی اثری ناقص به نظر می آید و به تنهایی از اهمیت و کیفیت زیادی برخوردار نیست ولی کلینت استیوود سالها پس از تولید "پرچم هایی از پدرانمان" فیلمی دیگر ساخت که این اثرش را تکمیل کرد و علاوه بر خود بر محبوبیت و ارزش این فیلم نیز افزود

منبع از nazicenter.ir

فیلم پرچم هایی از پدرانمان ساخته کلینت استیوود که تقریبا می توان او را جزو کارگردانان فعال دانست البته بیشتر فعالیت های او به ساخت فیلم های غیر جنگی و اجتماعی محدود می شود فیلمی بسیار زیبا از نظر سینمایی که تحسین بسیاری از منتقدان سینما در امریکا را بر انگیخت
داستان فیلم مربوط می شود به سرنوشت قهرمانان جنگ جهانی دوم در داخل جامعه امریکا
دقایق اولیه فیلم با عبور خود بر چنین موضوعی دلالت می کند که این سربازان حاضر به نبرد در ایوجیما در اصل برای رسیدن به دوست دختر خود و برای نجات جان رفقایشان می جنگند و مقامات بالاتر هیچ اهمیتی به جان آنان نمی دهند و صحنه های نبرد در ایوجیما هم این موضوع را تایید می کند
برای مشاهده تصویر در اندازه واقعی خود اینجا کلیک کنید
اما سرانجام جنگ شروع شده و دقایقی پس از پایان جنگ پنج سرباز و یک پزشک شاغل در نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا پرچم این کشور را بر فراز تپه سوریباچی در جزیره ایوجیما به اهتزاز در می آورند
فرانکلین ساسلی، هارلون بلاک و مایکل استرانک سه نفری هستند که در قضیه اهتزاز پرچم واقعا حضور داشتند ولی در جنگ کشته شدند جان برادلی و رنه گاگنون هم در این قضیه حضور داشتند و به عنوان قهرمان به ایالات متحده بازگشتند ولی ایرا هایس سرباز سرخپوستی است که به جای هارلون بلاک به عنوان قهرمان همراه دو نفر دیگر می شود
این سربازان در سرور شادی و غریو مردم امریکا استقبال شده و به عنوان قهرمان پذیرفته می شوند اما یکی از آنان که سربازی سرخ پوست است به یکی از مقامات گوشزد می کند که کسانی که واقعا پرچم را بر افراشتند کسانی دیگر بوده اند ولی او در جواب چنین می گوید:"من اهمیتی نمی دهم کدام احمق چنین حماقتی کرده ولی مردم برای این عکس مثل ریگ بیابان پول می دهند.این جنگ خرج دارد و ما تلاش می کنیم با استفاده از این عکس از مردم بیشتر پول بگیریم" چنین سخنی واقعا جای تامل دارد هر چند که چندان هم دور از واقعیت نیست
این اشخاص ایالت به ایالت سفر کرده و به عنوان قهرمان برای مردم سخنرانی می کنند و خرید اوراق قرضه دولت را به آنان پیشنهاد می دهند و مردم نیز آنان را به شدت دوست داشته و هر شرکتی یک کارت شرکت خود را به این قهرمانان می دهند تا در آینده در شرکت شان از وجود انان بهره گیرند و این اوج محبوبیت آنان را نشان می دهد و هر از چند یک بار صحنه ی گریه سرباز سرخپوست برای دوستان کشته شده اش نمایش داده می شود در این صحنه ها شاهد آن هستیم که سیاستمداران به شیوه ای متقلبانه در مردم امریکا روحیه وطن پرستی به وجود می آورند البته چنین کاری نیز به مهارت زیادی نیازمند است
واقعیت اصلی پس از این نشان داده می شود.آنان همان قهرمانان اند اما سرباز سرخپوست هر کجا که می رود با قبول این که او یک قهرمان است اما همچنان با تحریمات مردم درباره او به عنوان یک سرخ پوست مواجه است چند سال پس از جنگ دیگر هیچ کس او را نمی شناسد تا جایی که کسی حاضر نمی شود کنار جاده او را سوار کند و او کیلومتر ها راه را پیاده می رود سرنوشت او پس از جنگ همان زمین کشاورزی است زیر یوغ سفید پوستان و چندی بعد بر اثر فشار زندگی خود کشی را بر می گزیند
دو نفر بعدی به واسطه سفید پوست بودن خود سرنوشت بهتری را دارا می شوند هیچ یک از شرکت هایی که کارت به گاگنون داده بودند جوابی به او نمی دهند چون او قهرمان دیروز است نه قهرمان امروز
دیگری نیز مسئولیت یک مرده شور خانه را بر عهده می گیرد و اواخر عمر او نمایش داده می شود
به طور کلی این فیلم چیزی بود که بیشتر به خودی ها مربوط بود و داستان فیلم ول محور خودی ها می چرخید تا دشمن و دشمن به حالتی زود گذر در فیلم حضور دارد پیام اصلی فیلم این بود که سربازان امریکایی برای دوست دخترشان یا با حالتی مودب تر برای نامزدشان و برای رفقایشان می جنگیدند نه برای صلح جهان و این که سیاستمداران امریکا هیچ اهمیتی برای جان سربازان خود قائل نبودند حتی اگر بتوان همان سیاست را با تلفاتی کمتر به پیش راند همچنین فراموشکاری مردم امریکا و عدم اهمیت به اشخاصی که روزی برای امنیت آنان جنگیدند و کشتند و کشته شدند
این فیلم به تنهایی اثری ناقص به نظر می آید و به تنهایی از اهمیت و کیفیت زیادی برخوردار نیست ولی کلینت استیوود سالها پس از تولید "پرچم هایی از پدرانمان" فیلمی دیگر ساخت که این اثرش را تکمیل کرد و علاوه بر خود بر محبوبیت و ارزش این فیلم نیز افزود

منبع از nazicenter.ir