09-09-2013، 7:41
(ابوالفضل) فاضل نظری سال ۵۸ در شهر خمین واقع در استان مرکزی متولد شد. تحصیلات اولیه خود را در شهر خمین وخوانسار گذراندهاست. برای ادامه تحصیل در رشته های معارف إسلامی و مدیریت در دانشگاه امام صادق به تهران آمد و تحصیلات خود را در مقطع دکترای رشته مدیریت تولید و عملیات در دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد. دبیری سه دوره جشنواره بین المللی فیلم صد دبیری علمی جشنواره بینالمللی شعر فجر و عضویت در شورای علمی أدبیات انقلاب فرهنگستان زبان و ادب بعضی از عناوین ادبی و هنری و علمی او است. تا کنون از این شاعر، چهار مجموعه شعر «اقلیت» ، «گریههای امپراطور» ، «آنها» و «ضد» توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده که هر کدام از این مجموعهها به دلیل استقبال فراوان چندین بار تجدید چاپ شدهاند. سه مجموعه اول از مجموعههای شعری او توسط انتشارات سوره مهر در یک بستهبندی مجزا تحت عنوان «سهگانه شعری فاضل نظری» ارائه شدهاست. نظری علاوه بر ریاست حوزه هنری استان تهران، عضو شورای عالی شعر مرکز موسیقی و سرود نیز بوده و در دانشگاه نیز تدریس میکند. إز او به عنوان شاعر جریان ساز در دهه هشتاد و همچنین پرمخاطب ترین شاعر به انتخاب مردم تجلیل به عمل آمده است. برخی آثار او در کشورهای فارسی زبان منتشر شده است. همچنین گزیده اشعار وی در دو قطع رقعی و جیبی به همراه مقدمه ای در باره غزل به قلم او در انتشارات مروارید منتشر شده است.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
قطعه ای شعر از ایشان.
"بی تابی"
بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن، عادت کم حوصله هاست
همچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پرزدن چلچله هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز می پرسمت از مساله ی دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه ی مساله هاست
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
قطعه ای شعر از ایشان.
"بی تابی"
بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن، عادت کم حوصله هاست
همچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پرزدن چلچله هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز می پرسمت از مساله ی دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه ی مساله هاست