01-09-2013، 19:26
نقل قول:
بچه که بودیم تو بازیهامون همش
ادای بزرگ ترها رو در می آوردیم
بزرگ که شدیم همش تو خیالمون برمیگردیم به بچگی…
بچه که بودیم بزرگترین آرزومون داشتن کوچکترین چیز بود
بزرگ که شدیم کوچکترین آرزومون داشتن بزرگترین چیزه…
بچه که بودیم آرزومون بزرگ شدن بود
بزرگ که شدیم حسرت برگشتن به بچگی رو داریم…
بچه که بودیم گاهی با یه تیکه نخ سرگرم می شدیم
بزرگ که شدیم حتی ۱۰۰ تا کلاف نخم سرگرممون نمیکنه
بچه که بودیم اگه با کسی دعوا میکردیم ۱ ساعت بعد از یادمون میرفت
بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سالها تو یادمون مونده و آشتی نمی کنیم
بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودند
بزرگ که شدیم قضاوت های درست و غلط باعث شد که
اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه
کاش هنوزم همه رو
به اندازه همون بچگی ۱۰ تا دوست داشتیم
بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست
بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه
بچه بودیم همه رو ۱۰ تا دوست داشتیم
بزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچی
بعضی ها رو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست داریم
بچه بودیم از آسمان باران می آمد
بزرگ شده ایم از چشمهایمان اشک می آید!
بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدند
بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه
بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم
بزرگ شدیم تو خلوت اشک میریزیم
و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایمسکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست
سکوتی را که یک نفر بفهمد
بهتر از هزار فریادی است که هیچ کس نفهمد
سکوتی که سرشار از ناگفته هاست
ناگفته هایی که گفتنش یک درد و نگفتنش هزاران درد دارد
دنیا را ببین …
کوچک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم
اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم
کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود
کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش
را از نگاهش می توان خواند
کاش برای حرف زدن
نیازی به صحبت کردن نداشتیم
کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود
کاش قلبها در چهره بود
اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد
خدایا حال که حکمت تو را نمی یابم،کمک کن تا چون و چرا نیاورم بر تلخی زندگی ام،براشک های خشکیده بر گونه هایم،بر آرامشو شادی های از دست رفته زندگی امو بر حرف های مانده در قلبم…خدایا من سکوت می کنم در مقابل هر چیزی که گذشتاما خدایا سکوت گاهی علامت رضا نیست،شاید سکوت الان من یه خفگیه پشت سنگینی یه بغض ابدیکه هیچوقت از بین نمیره…خدایا مرهمی برای اشک هایم پیدا کن…
ای آسمان به سوز دل من گواه باش،کز دست غم به کوه،بیابان گریختم،داری خبر که شب همه شب،دور از آن نگاه مانند شمع سوختم و اشک ریختم؟0 0
ببار باران…که دلتنگم…مثال مرده بی رنگمببار باران کمی آرام…که پاییز هم صدایم شدکه دلتنگی و تنهایی رفیق با وفایم شدببار باران…بزن بر شیشه قلبمبکوب این شیشه را بشکنکه درد کمتری دارد اگر با دست تو باشدببار باران که تا اوج نخفتن هامدام باریدم از دنیاببار باران که داغونم…
امشب خسته تر ازهرروزم …کاش میشدگوشه ای نوشت..
خدایاخسته ام فردابیدارم نکن….
آدم ها را بدون اینکه به وجودشان نیاز داشته باشی دوست بدارکاری که خدا با تو می کند . . .
یکی از فرق های انسان با خدااین است که انسان تمام خوبیهارا با یک بدی فراموش میکندولی خدا تمام بدیها را با یکخوبی فراموش میکند . . .
خدایا از گناهانم بگذر همان طور که از آرزوهایم گذشتی……………
.
.
.
.
.
.
اونقدر حرف وارزو و نفرت و هزار گفته دارم که جا نمیشهیه دختر کم سن و سال با بهترین امکانات ولی پر از غم
همیشه پشت جمله ی : ” عیبی نداره مهم نیست ” یک دل شکسته خوابیده….! شک نکن
از مد امسال چه خبر؟!
خبر داری چی مد شده ؟
آخ که دلم لک زده،
که انسانیت مد بشه،
دینداری و صداقت مد بشه.
کاش تو پاساژهای میرداماد و ولیعصر میشد اینها رو پیدا کرد!
نسبــت آدمهــــ ــ ــا رو دلشــــون تعیـــین می کنهنه شنـــاسنـــامه هــاشون ….♥به افتــــخارش بزن لایـــــــــک بدمصــــب رو …
یک دختر، که اسمش را کاری نداریم به چراغ قرمز عابر پیاده رسید و ایستاد و منتظر ماند و نرفت مردانی، که به سطح تحصیلاتشان کاری نداریم از کنار دختر، که لباسش در قصه ما نقشی ندارد به خیابانی، که تعداد ماشین هایش را بیخیال می شویم وارد می شدند و چراغ قرمز بود و ترافیک بود و کسی نمی ایستاد یک انگشت توهین آمیز چند آرنج خشن چند صد کلمهی تحقیر کننده با پیکر دختر برخورد کرد از میهنی، که اسمش را نمی بریم از مردمی، که نامهایشان را فراموش می کنیم دخترک بیزار بود
یکی ازنرم افزارهایی که خداروزندگیم نصب کرده
اینه که اتوماتیک ازهرچی خوشم بیاد
به همون سرعت ازم دورمیشه
این شـاخـه ی نـــ❤ــــازک ِ ســرنــــ❤ـــوشت
تحـمّل ِ وزن ِ هــــ❤ـــــردویــمان را نـــ❤ـــــداشت !
بـــالاخــ❤ــــره . . .
یـــــک روز مـی شکــــــ❤ـــست !
شــــ❤ـــــایـد . . .
این تـــــ❤ـــنهـا دلیـــــلی بــود . . .
کـه مــــــ❤ـــــن ،
دستـــــــ❤ـــــهـایــت را . . .
رهــا کــــــ❤ــــردم . . .
و از چـشمــهـایــــ❤ــــت . . .
افـــ❤ــــــتــادم. . .
صبر و سکوتم را به پای ضعف و بی کسی ام نگذار
شاید هنوز به چیزهایی پایبندم
چیزهایی که تو یادت نیست
رفتنـــ بهــانه نمیـــ خواهــد ؛بهـانهــ های مانـدنـــ که تمـامـــ شــودکــافـیستــ ــ ـ
ابی دریا “قدغن
شوق تماشا”قدغن
عشق دو ماهی”قدغن
باهم و تنها “قدغن
برای عشق تازه اجازه بی اجازه
پچ پچ و نجوا”قدغن
رقص سایه ها “قدغن
کشف بوسه ی بی هوا
به وقت رویا قدغن
برای خواب تازه اجازه بی اجازه
در این غربت خانگی بگو هرچی باید بگی
غزل بگو به سادگی
بگو زنده باد زندگی
بگو زنده باد زندگی
از تو نوشتن “قدغن
گلایه کردن “قدغن
عطر خوش زن “قدغن
تو قدغن من قدغن
فاجعه یعنى . . .
آنقدر در تو غرق شده ام
که از تلاقى نگاهم با دیگرى احساس خیانت میکنم!!!
پست ترین ادما کسایی هستن ک به دست گذاشتن روی نقطه ضعف دیگران بگن شوخی…