27-11-2022، 20:28
رافائلو سانتسیو (به ایتالیایی: Raffaello Sanzio) یا رافائل سانتی (۶ آوریل ۱۴۸۳ میلادی – ۶ آوریل ۱۵۲۰ میلادی)که بیشتر با اسم کوچکش رافائل شناخته میشود، نقاش و معمار ایتالیایی دوران اوج رنسانس است. رافائل، نمونه بارز هنرمند دورهٔ رنسانس پیشرفته است. او با آنکه شدیداً تحت تأثیر لئوناردو دا وینچی و میکلانژ بود، سبک خاصی پدید آورد که آرمانهای هنر رنسانس پیشرفته را به روشنی بیان میکند. او ضمن آنکه از هر هنرمند دیگری میآموخت، به نیروی ابتکار و اصالت پر توان خود نیز میدان میداد؛ آنچه را که بهتر میتوانست به کار گیرد، جذب میکرد و گرایش کلاسیک روزگار خویش را به قالب شکل میریخت. او چنان خستگی ناپذیرانه با روحیهٔ هنر کلاسیک کار میکرد که هنرش را تقریباً میتوان رستاخیز هنر یونان در اوج تکاملش تلقی کرد. گوته، شاعر و منتقد پر آوازهٔ آلمانی، دربارهٔ رافائل گفتهاست که وی مجبور به تقلید از یونانیان نبود؛ زیرا خودش همچون یونانیان میاندیشید و احساس میکرد. وی به همراه میکلآنژ و لئوناردو دا وینچی، سهگانه استادان بزرگ دوران خود را تشکیل دادهاست.
زادهٔ : ۶ آوریل ۱۴۸۳اوربینو، مارکه
درگذشت : ۶ آوریل ۱۵۲۰ (۳۷ سال)رم
ملیت : ایتالیا
کارهای برجسته : مکتب آتن (۱۵۱۰–۱۵۱۱)
جنبش : رنسانس
زندگینامه
رافائل در شهرکی نزدیک اوربینو در ناحیهٔ اومبریا چشم به جهان گشود. احتمالاً مبادی هنر را از پدرش «جووانی سانتسیو» که نقاشی ولایتی بود و با دربار فدریگو دامو نتفلترو پیوستگی داشت، آموخت. دوران کودکی رافائل به شاگردی در نزد پروجینو گذشت که خودش نقاشی را به همراه لورنتسو در کارگاه وروکیو فرا گرفته بود. در زمانی که رافائل همچنان در کارگاه هنری پروجینو بود، وی تابلوی ازدواج مریم را که از لحاظ ترکیب بندی اش تشابه بسیاری به پردهٔ میانی نقاشی دیواریش در نمازخانهٔ سیستین دارد، نقاشی کرده بود؛ ولی رافائل با آنکه هنوز بیست و یک سالگی را پشت سر نگذاشته بود از نیروی لازم برای تشخیص و معالجهٔ برخی از نقاط ضعف ترکیب بندی تابلوی استادش برخوردار بود.
دورهٔ چهار سالهٔ اقامت رافائل در فلورانس سخت در تکامل وی مؤثر افتاد. او در اینجا که زادگاه رنسانس بود، متوجه شد سبکی که با صرف چنان زحمتی در عرصهٔ نقاشی از پروجینو فرا گرفته بود، کهنه شدهاست. دو رقیب و دو غول بزرگ زمانه، یعنی لئوناردو دا وینچی و میکلانژ، به پیکاری هنری با یکدیگر دست یازیده بودند. انبوه مردم به تماشای طرح زغالی لئوناردو دا وینچی برای تابلوی مریم و کودک در کنار قدیسه حنا و قدیس یوحنای تعمیددهندگان کودک، هجوم میآوردند. رافائل تحت تأثیر لئوناردو دا وینچی، در شیوهٔ ترکیب بندیهای شبیهسازی از مریم به گونهای که در اومبریا آموخته بود، تدریجاً تغییراتی پدیدآورد. کاربست عمومی این تغییر توسط رافائل بر تابلوی استوار است
رافائل هنرمند پرکاری بود که کارگاه بزرگی را مدیریت میکرد و علیرغم مرگ زودهنگامش در ۳۷ سالگی، امروزه تعداد فراوانی از آثارش برجای ماندهاست. از آن زمره میتوان به دیوارنگارههای اتاقهای رافائل در واتیکان اشاره نمود که اصلیترین و بزرگترین اثر در طول عمر هنری وی بود علیرغم آنکه در زمان مرگش ناتمام باقیماند. پس از سالهای ابتدایی زندگی در رم، اکثر آثار رافائل توسط خود وی طراحی و بهطور گسترده در کارگاهش خلق میشدند که این خود با افت قابل ملاحظهای در کیفیت همراه بود. رافائل در طول حیات، نقاش بسیار تأثیرگذاری بود اگرچه در خارج از رم او را اغلب با آثار مشترکش میشناختند. پس از مرگ رافائل، تأثیر رقیب بزرگش میکلآنژ بر هنر اروپا تا قرنهای هفدهم و هجدهم میلادی فراگیر بود، هنگامی که کیفیت هارمونیک و یکدست آثار رافائل بار دیگر به عنوان سبکی برتر مورد توجه قرار گرفت.
فراگرفتن هنر
او هنر را نزد پدرش جیووانی سانتی (Giovanni Santi) فرا گرفت. مادرش ماجیادی باتیستا کایرلا (Magia de Battista Ciarla) در ۱۴۹۱ از دنیا رفت اما پدرش که نقاش قرن شانزدهم و شرح حالنویس جورجیو وازاری (Giorgio Vasari) – نقاشی با شایستگی نه چندان زیاد – بود دستورهای اولیه نقاشی را به پسرش یاد داد و او را تحت حمایت خود قرار داد.
سانتی مردی با فرهنگ بود که ارتباطی پیوسته با عقاید هنری پیشرفته رایج در دربار اوربنیو داشت و قبل از مرگش در سال ۱۴۹۴ وقتی که رافائل یازده ساله بود پسرش را با فلسفه بشر دوستانه در دربار آشنا کرد. اگر چه رافائل تحت تأثیر هنرمندان بزرگ فلورانس، رم واوربنیو قرار گرفت اما گذشته از این شاید قدرت سرزندگی فرهنگی آن شهر پیشرفت سریع و استثنایی نقاش جوان را به همراه
فرهنگی آن شهر پیشرفت سریع و استثنایی نقاش جوان را به همراه داشت. در حالیکه در آغاز قرن شانزدهم زمانی که هفده سال او تمام نشدهبود استعداد و ذوق شگفتآوری از خود داد. او تکنیکهای جدید نقاشی را از لئوناردو دا وینچی (Leonardo da vinci) و میکل آنژ (Michelangelo) آموخت و عناصر زیبایی و آرامش از موضوعات احساسی و عمده آثارش بودند.
رافائل در سال ۱۴۹۹ در اوربنیو به نزد پروجینو (Perugino) رفت و هنرجو و دستیار او شد. پروجینو نقاش سالهای ۱۵۲۰–۱۴۷۸ به کشیدن مناظر زیبا در نقاشیهایش عشق میورزید و کارهای اولیه سانتسیو به آثار پروجنیو شباهت بسیاری داشت بهطوریکه آثاری از قبیل
عیسی مصلوب در کنار مریم (Crucifixion With Virgin)
یوحنای مقدس (Saint John)
جرمه مقدس (Saint Gerome)
مریم مقدس (Saint Mary Magdalene)
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
تصور میشد که متعلق به سانتسیو باشد تا اینکه کلیسای سن جیمینگ نیانو(Chruch of san Giming niano) ثابت کرد که در حقیقت تمام آن آثار توسط پروجینو کشیده شدهاست. رافائل در پاییز سال ۱۵۰۴ بهطور حتم به فلورانس رفت اما مشخص نشدهاست که آیا این اولین ملاقاتش از فلورانس بوده یا نه اما به گواهی آثارش در حدود سال ۱۵۰۴ اولین ارتباط اساسی را با این تمدن هنری داشت که در تقویت تمام افکاری که او تا آن زمان کسب کردهبود تأثیر بسزایی گذاشت و همچنین افقهای جدید و وسیعی را پیش روی او باز کرد.
زادهٔ : ۶ آوریل ۱۴۸۳اوربینو، مارکه
درگذشت : ۶ آوریل ۱۵۲۰ (۳۷ سال)رم
ملیت : ایتالیا
کارهای برجسته : مکتب آتن (۱۵۱۰–۱۵۱۱)
جنبش : رنسانس
زندگینامه
رافائل در شهرکی نزدیک اوربینو در ناحیهٔ اومبریا چشم به جهان گشود. احتمالاً مبادی هنر را از پدرش «جووانی سانتسیو» که نقاشی ولایتی بود و با دربار فدریگو دامو نتفلترو پیوستگی داشت، آموخت. دوران کودکی رافائل به شاگردی در نزد پروجینو گذشت که خودش نقاشی را به همراه لورنتسو در کارگاه وروکیو فرا گرفته بود. در زمانی که رافائل همچنان در کارگاه هنری پروجینو بود، وی تابلوی ازدواج مریم را که از لحاظ ترکیب بندی اش تشابه بسیاری به پردهٔ میانی نقاشی دیواریش در نمازخانهٔ سیستین دارد، نقاشی کرده بود؛ ولی رافائل با آنکه هنوز بیست و یک سالگی را پشت سر نگذاشته بود از نیروی لازم برای تشخیص و معالجهٔ برخی از نقاط ضعف ترکیب بندی تابلوی استادش برخوردار بود.
دورهٔ چهار سالهٔ اقامت رافائل در فلورانس سخت در تکامل وی مؤثر افتاد. او در اینجا که زادگاه رنسانس بود، متوجه شد سبکی که با صرف چنان زحمتی در عرصهٔ نقاشی از پروجینو فرا گرفته بود، کهنه شدهاست. دو رقیب و دو غول بزرگ زمانه، یعنی لئوناردو دا وینچی و میکلانژ، به پیکاری هنری با یکدیگر دست یازیده بودند. انبوه مردم به تماشای طرح زغالی لئوناردو دا وینچی برای تابلوی مریم و کودک در کنار قدیسه حنا و قدیس یوحنای تعمیددهندگان کودک، هجوم میآوردند. رافائل تحت تأثیر لئوناردو دا وینچی، در شیوهٔ ترکیب بندیهای شبیهسازی از مریم به گونهای که در اومبریا آموخته بود، تدریجاً تغییراتی پدیدآورد. کاربست عمومی این تغییر توسط رافائل بر تابلوی استوار است
رافائل هنرمند پرکاری بود که کارگاه بزرگی را مدیریت میکرد و علیرغم مرگ زودهنگامش در ۳۷ سالگی، امروزه تعداد فراوانی از آثارش برجای ماندهاست. از آن زمره میتوان به دیوارنگارههای اتاقهای رافائل در واتیکان اشاره نمود که اصلیترین و بزرگترین اثر در طول عمر هنری وی بود علیرغم آنکه در زمان مرگش ناتمام باقیماند. پس از سالهای ابتدایی زندگی در رم، اکثر آثار رافائل توسط خود وی طراحی و بهطور گسترده در کارگاهش خلق میشدند که این خود با افت قابل ملاحظهای در کیفیت همراه بود. رافائل در طول حیات، نقاش بسیار تأثیرگذاری بود اگرچه در خارج از رم او را اغلب با آثار مشترکش میشناختند. پس از مرگ رافائل، تأثیر رقیب بزرگش میکلآنژ بر هنر اروپا تا قرنهای هفدهم و هجدهم میلادی فراگیر بود، هنگامی که کیفیت هارمونیک و یکدست آثار رافائل بار دیگر به عنوان سبکی برتر مورد توجه قرار گرفت.
فراگرفتن هنر
او هنر را نزد پدرش جیووانی سانتی (Giovanni Santi) فرا گرفت. مادرش ماجیادی باتیستا کایرلا (Magia de Battista Ciarla) در ۱۴۹۱ از دنیا رفت اما پدرش که نقاش قرن شانزدهم و شرح حالنویس جورجیو وازاری (Giorgio Vasari) – نقاشی با شایستگی نه چندان زیاد – بود دستورهای اولیه نقاشی را به پسرش یاد داد و او را تحت حمایت خود قرار داد.
سانتی مردی با فرهنگ بود که ارتباطی پیوسته با عقاید هنری پیشرفته رایج در دربار اوربنیو داشت و قبل از مرگش در سال ۱۴۹۴ وقتی که رافائل یازده ساله بود پسرش را با فلسفه بشر دوستانه در دربار آشنا کرد. اگر چه رافائل تحت تأثیر هنرمندان بزرگ فلورانس، رم واوربنیو قرار گرفت اما گذشته از این شاید قدرت سرزندگی فرهنگی آن شهر پیشرفت سریع و استثنایی نقاش جوان را به همراه
فرهنگی آن شهر پیشرفت سریع و استثنایی نقاش جوان را به همراه داشت. در حالیکه در آغاز قرن شانزدهم زمانی که هفده سال او تمام نشدهبود استعداد و ذوق شگفتآوری از خود داد. او تکنیکهای جدید نقاشی را از لئوناردو دا وینچی (Leonardo da vinci) و میکل آنژ (Michelangelo) آموخت و عناصر زیبایی و آرامش از موضوعات احساسی و عمده آثارش بودند.
رافائل در سال ۱۴۹۹ در اوربنیو به نزد پروجینو (Perugino) رفت و هنرجو و دستیار او شد. پروجینو نقاش سالهای ۱۵۲۰–۱۴۷۸ به کشیدن مناظر زیبا در نقاشیهایش عشق میورزید و کارهای اولیه سانتسیو به آثار پروجنیو شباهت بسیاری داشت بهطوریکه آثاری از قبیل
عیسی مصلوب در کنار مریم (Crucifixion With Virgin)
یوحنای مقدس (Saint John)
جرمه مقدس (Saint Gerome)
مریم مقدس (Saint Mary Magdalene)
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
تصور میشد که متعلق به سانتسیو باشد تا اینکه کلیسای سن جیمینگ نیانو(Chruch of san Giming niano) ثابت کرد که در حقیقت تمام آن آثار توسط پروجینو کشیده شدهاست. رافائل در پاییز سال ۱۵۰۴ بهطور حتم به فلورانس رفت اما مشخص نشدهاست که آیا این اولین ملاقاتش از فلورانس بوده یا نه اما به گواهی آثارش در حدود سال ۱۵۰۴ اولین ارتباط اساسی را با این تمدن هنری داشت که در تقویت تمام افکاری که او تا آن زمان کسب کردهبود تأثیر بسزایی گذاشت و همچنین افقهای جدید و وسیعی را پیش روی او باز کرد.