[اینترو]
اینجا دیگه فقط تویی و یه کلمه
بدونِ هیج حرف اضافه ای
حتی بدونِ مثال
فقط بهت
[ورس یک]
من و بهت، من و دلِ شکسته
من و جا نماز و مهر
(هه، منو چه به این * خوریا)
منو یه عالمه حرفِ بد
که میشه بهت گفت
منو از عرش به فرش رسیدن
منو افت
منو نگرانی، وحشت منو خوف
منو پاره کردن رشته هام از این و اون
حتی خدا از خدا، منو کفر
منو پاک کردن نوشته هام
خط خطی و بلاک و کوفت و زهرِ مار
منو ریپیتِ یه آهنگ، منو قفله
[کورس]
اصاً بعدِ هر سربالایی سرازیری در کار نبود
از اول فقط درد فقط خواب بد و غم
ما رو از خواب پروند
همش غُر، تنفر، همش بهت،
همش بغض؛ زیرِ چشمام کبود
همش بیدار تا صبح، مث جغد
ولی خب هیشکی باهام نموند
اصاً بعدِ هر سربالایی سرازیری در کار نبود
از اول فقط درد فقط خواب بد و غم
ما رو از خواب پروند
همش غُر، تنفر، همش بهت،
همش بغض؛ زیرِ چشمام کبود
همش بیدار تا صبح، مث جغد
ولی خب هیشکی باهام نموند
[بریج]
راستش نمیخوام توو این آلبوم
زر زیاد بزنم و به قول یه سری * توو آهنگا
واقعیت هم اینه که وقتی ساحلی وجود نداره
دست و پا زدن بی فایدست
همینکه بفهمی دست و پا زدن بی فایدست
همین این، همین این یعنی بهت
11228
[ورس دو]
من و دست و پا زدن توو لجن خود ساخته
من و * فقط، تند و تند پشت سرِ هم
اصاً غریبه ای توو کار نی انگاری
آشناهان که باز همه دست دادن واسه کشتنِ من
من و سیگار که هیچی
علف و صد مدل * *به * تا خود صبح
تو هم جای جفتک و قضاوتِ من
یه شب بشین خودتو یه بار دوره کن
[کورس]
اصاً بعدِ هر سربالایی سرازیری در کار نبود
از اول فقط درد فقط خواب بد و غم
ما رو از خواب پروند
همش غُر، تنفر، همش بهت،
همش بغض؛ زیرِ چشمام کبود
همش بیدار تا صبح، مث جغد
ولی خب هیشکی باهام نموند
[بریج]
بهت، گفتم
اینجا دیگه هیچی مهم نی
یا بهتر بگم درست وقتیه که
همه چیزای مهم در حال از دست رفتنن
بهت، همون لحظه ی مهمیه که
میفهمی هیچ چیز مهمی وجود نداره
وقتیه که میفهمی هیچ راهی وجود نداره
به غیر از تغییر
[ورس سه]
مهم نی که نمونی، مهم نی که بری
مهم نی که نشه
هر چی فکر کردی مهم نی که بفهمی
این روانی چه لشه
مهم اینه از این به بعد این شکلی میشه نشه
منو خردم کن و بساز از اول، مهم نی
کیه توو دلم بپرسن، اگه صد بار هم ازم، خودتی
میفهمم سخته این روزا غیرِ من، هیشکی دورت نی
ولی خب کنارِ من کیه مگه؟ هیشکی خودتی
[کورس]
اصاً بعدِ هر سربالایی سرازیری در کار نبود
از اول فقط درد فقط خواب بد و غم
ما رو از خواب پروند
همش غُر، تنفر، همش بهت
همش بغض، زیرِ چشمام کبود
همش بیدار تا صبح، مث جغد
ولی خب هیشکی باهام نموند
اصاً بعدِ هر سربالایی سرازیری در کار نبود
از اول فقط درد فقط خواب بد و غم
ما رو از خواب پروند
همش غُر، تنفر، همش بهت
همش بغض، زیرِ چشمام کبود
همش بیدار تا صبح، مث جغد
ولی خب هیشکی باهام نموند
[اوترو]
راستی، بهت یه قسمت قبلِ قفسه
یه وقتایی هم یه قسمت بعدش
فکر کنم باز زر زیاد زدم
خلاص، دیگه خلاص
اینجا دیگه فقط تویی و یه کلمه
بدونِ هیج حرف اضافه ای
حتی بدونِ مثال
فقط بهت
[ورس یک]
من و بهت، من و دلِ شکسته
من و جا نماز و مهر
(هه، منو چه به این * خوریا)
منو یه عالمه حرفِ بد
که میشه بهت گفت
منو از عرش به فرش رسیدن
منو افت
منو نگرانی، وحشت منو خوف
منو پاره کردن رشته هام از این و اون
حتی خدا از خدا، منو کفر
منو پاک کردن نوشته هام
خط خطی و بلاک و کوفت و زهرِ مار
منو ریپیتِ یه آهنگ، منو قفله
[کورس]
اصاً بعدِ هر سربالایی سرازیری در کار نبود
از اول فقط درد فقط خواب بد و غم
ما رو از خواب پروند
همش غُر، تنفر، همش بهت،
همش بغض؛ زیرِ چشمام کبود
همش بیدار تا صبح، مث جغد
ولی خب هیشکی باهام نموند
اصاً بعدِ هر سربالایی سرازیری در کار نبود
از اول فقط درد فقط خواب بد و غم
ما رو از خواب پروند
همش غُر، تنفر، همش بهت،
همش بغض؛ زیرِ چشمام کبود
همش بیدار تا صبح، مث جغد
ولی خب هیشکی باهام نموند
[بریج]
راستش نمیخوام توو این آلبوم
زر زیاد بزنم و به قول یه سری * توو آهنگا
واقعیت هم اینه که وقتی ساحلی وجود نداره
دست و پا زدن بی فایدست
همینکه بفهمی دست و پا زدن بی فایدست
همین این، همین این یعنی بهت
11228
[ورس دو]
من و دست و پا زدن توو لجن خود ساخته
من و * فقط، تند و تند پشت سرِ هم
اصاً غریبه ای توو کار نی انگاری
آشناهان که باز همه دست دادن واسه کشتنِ من
من و سیگار که هیچی
علف و صد مدل * *به * تا خود صبح
تو هم جای جفتک و قضاوتِ من
یه شب بشین خودتو یه بار دوره کن
[کورس]
اصاً بعدِ هر سربالایی سرازیری در کار نبود
از اول فقط درد فقط خواب بد و غم
ما رو از خواب پروند
همش غُر، تنفر، همش بهت،
همش بغض؛ زیرِ چشمام کبود
همش بیدار تا صبح، مث جغد
ولی خب هیشکی باهام نموند
[بریج]
بهت، گفتم
اینجا دیگه هیچی مهم نی
یا بهتر بگم درست وقتیه که
همه چیزای مهم در حال از دست رفتنن
بهت، همون لحظه ی مهمیه که
میفهمی هیچ چیز مهمی وجود نداره
وقتیه که میفهمی هیچ راهی وجود نداره
به غیر از تغییر
[ورس سه]
مهم نی که نمونی، مهم نی که بری
مهم نی که نشه
هر چی فکر کردی مهم نی که بفهمی
این روانی چه لشه
مهم اینه از این به بعد این شکلی میشه نشه
منو خردم کن و بساز از اول، مهم نی
کیه توو دلم بپرسن، اگه صد بار هم ازم، خودتی
میفهمم سخته این روزا غیرِ من، هیشکی دورت نی
ولی خب کنارِ من کیه مگه؟ هیشکی خودتی
[کورس]
اصاً بعدِ هر سربالایی سرازیری در کار نبود
از اول فقط درد فقط خواب بد و غم
ما رو از خواب پروند
همش غُر، تنفر، همش بهت
همش بغض، زیرِ چشمام کبود
همش بیدار تا صبح، مث جغد
ولی خب هیشکی باهام نموند
اصاً بعدِ هر سربالایی سرازیری در کار نبود
از اول فقط درد فقط خواب بد و غم
ما رو از خواب پروند
همش غُر، تنفر، همش بهت
همش بغض، زیرِ چشمام کبود
همش بیدار تا صبح، مث جغد
ولی خب هیشکی باهام نموند
[اوترو]
راستی، بهت یه قسمت قبلِ قفسه
یه وقتایی هم یه قسمت بعدش
فکر کنم باز زر زیاد زدم
خلاص، دیگه خلاص