عاشقانه های فریدون مشیری
من اِمشب با تو می گویـَم
همه نــــا گفته هایَـــــم را...
دَمی با تــــو به سر بُـــردن
خودش آرامِشی ناب است
#فریدون_مشیری
مَن ، همه ،اویَم
#فریدون_مشیری
وز شوقِ این محال،که دستم به دست توست،من جای راه رفتن، پرواز میکنم...
#فریدون_مشیری
می گشـايم دست،آغوشت كجاست؟!
#فریدون_مشیری
تو چیستی که من از موج هر تبسم تو به سان قایق سرگشته، روی گردابم...!
#فریدون_مشیری
ای "عشق" تو را دارم و دارای جهانم!
#فریدون_مشیری
عشق تو به تار و پودِ جانم بستهست
بی روی تو درهای جهانم بستهست
#فریدون_مشیری
گاهی میان مردم در ازدحام شهر
غیر از تو هرچههست فراموش میکنم
#فریدون_مشیری
چشمم به تماشا و تمنای تو باز است
#فریدون_مشیری
بر آسمان بپاش شراب نگاه را
بگذار از دریچه چشم تو بنگرم
«لبخـند ماه را...»
#فریدون_مشیری
میخواهم و میخواستمت، تا نفسم بود
میسوختم از حسرت و عشق تو بَسم بود
#فریدون_مشیری
تو آسمان آبی آرام و روشنی
من چون کبوتری که پرم در هوای تو
#فریدون_مشیری
هر لحظه خود را مست تر ، از روی زیبایت کنم
#فریدون_مشیری
من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است
#فریدون_مشیری
تـو همـآنی که میشـود
چـآی را کنارت ، بدون قنـد شیـرین نوشید
#فریدون_مشیری
از نگاه یاران به یاران ندا می رسد
#فریدون_مشیری
من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه !
چه کرد با دل من آن نگاه شیرین ، آه !
مدام پیش نگاهی، مدام پیش نگاه ..
#فریدون_مشیری
تو کیستی که من اینگونه بی تو ، بی تابم !؟
#فریدون_مشیری
در زیر سایه ی مژه ات ، خوابم آرزوست ..
#فریدون_مشیری
کاش می دیدم چیست
آنچه از عمق تو تا عمق وجودم جاریست
#فریدون_مشیری
بیمار خندههای توام ، بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی ، گرم تر بتاب
#فریدون_مشیری
بگذار سر به سینه من تا بگویمت
اندوه چیست ، عشق کدامست ، غم کجاست ..
#فریدون_مشیری
تو آسمان آبی آرام و روشنی
من چون کبوتری که پرم در هوای تو
#فریدون_مشیری
آه وقتی که تو لبخند نگاهت را می تابانی
بال مژگان بلندت را می خوابانی
آه وقتی که تو چشمانت
آن جام لبالب از جان دارو را
سوی این تشنه ی جان سوخته می گردانی
موج موسیقی عشق از دلم می گذرد
روح گلرنگ شراب در تنم می گردد
دست ویران گر شوق
پر پرم میکند ای غنچه رنگین پر پر ..
#فریدون_مشیری
بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمه شراب
#فریدون_مشیری
ما در دو جهان غیر تو ای عشق نخواهیم ..
#فریدون_مشیری
عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم
اکنون که پیدا کرده ام ، بنشین تماشایت کنم ..
#فریدون_مشیری
معنای زنده بودن من ، با تو بودن است ..
#فریدون_مشیری
سالها از بس که خوش بین بودهام
هر کلاغی را کبوتر دیدهام ..
#فریدون_مشیری
تو چیستی که من از موج هر تبسم تو به سان قایق سرگشته روی گردابم ..
#فریدون_مشیری
- می گشـايم دست آغوشت كجاست ..
#فریدون_مشیری
من در هوای عشق تو از شب گذشته ام ..
#فریدون_مشیری
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشـتم !
#فریدون_مشیری
کنار تو هر لحظه گویم به خویش
که خوشبختی بی کران با من است..
#فریدون_مشیری
من فدای تو به جای همه ی گل ها بخند ..
#فریدون_مشیری
دانی که ز عشق تو چه شد حاصل من ؟
یک جان و هزار گونه فریاد از تو ..
#فریدون_مشیری
تو آرزوی بلندی و دست من کوتاه...
#فریدون_مشیری
عـذر گـناه
مـن
هـمه
چشمـان
مسـت
اوسـت ..
#فریدون_مشیری
من اِمشب با تو می گویـَم
همه نــــا گفته هایَـــــم را...
دَمی با تــــو به سر بُـــردن
خودش آرامِشی ناب است
#فریدون_مشیری
مَن ، همه ،اویَم
#فریدون_مشیری
وز شوقِ این محال،که دستم به دست توست،من جای راه رفتن، پرواز میکنم...
#فریدون_مشیری
می گشـايم دست،آغوشت كجاست؟!
#فریدون_مشیری
تو چیستی که من از موج هر تبسم تو به سان قایق سرگشته، روی گردابم...!
#فریدون_مشیری
ای "عشق" تو را دارم و دارای جهانم!
#فریدون_مشیری
عشق تو به تار و پودِ جانم بستهست
بی روی تو درهای جهانم بستهست
#فریدون_مشیری
گاهی میان مردم در ازدحام شهر
غیر از تو هرچههست فراموش میکنم
#فریدون_مشیری
چشمم به تماشا و تمنای تو باز است
#فریدون_مشیری
بر آسمان بپاش شراب نگاه را
بگذار از دریچه چشم تو بنگرم
«لبخـند ماه را...»
#فریدون_مشیری
میخواهم و میخواستمت، تا نفسم بود
میسوختم از حسرت و عشق تو بَسم بود
#فریدون_مشیری
تو آسمان آبی آرام و روشنی
من چون کبوتری که پرم در هوای تو
#فریدون_مشیری
هر لحظه خود را مست تر ، از روی زیبایت کنم
#فریدون_مشیری
من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است
#فریدون_مشیری
تـو همـآنی که میشـود
چـآی را کنارت ، بدون قنـد شیـرین نوشید
#فریدون_مشیری
از نگاه یاران به یاران ندا می رسد
#فریدون_مشیری
من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه !
چه کرد با دل من آن نگاه شیرین ، آه !
مدام پیش نگاهی، مدام پیش نگاه ..
#فریدون_مشیری
تو کیستی که من اینگونه بی تو ، بی تابم !؟
#فریدون_مشیری
در زیر سایه ی مژه ات ، خوابم آرزوست ..
#فریدون_مشیری
کاش می دیدم چیست
آنچه از عمق تو تا عمق وجودم جاریست
#فریدون_مشیری
بیمار خندههای توام ، بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی ، گرم تر بتاب
#فریدون_مشیری
بگذار سر به سینه من تا بگویمت
اندوه چیست ، عشق کدامست ، غم کجاست ..
#فریدون_مشیری
تو آسمان آبی آرام و روشنی
من چون کبوتری که پرم در هوای تو
#فریدون_مشیری
آه وقتی که تو لبخند نگاهت را می تابانی
بال مژگان بلندت را می خوابانی
آه وقتی که تو چشمانت
آن جام لبالب از جان دارو را
سوی این تشنه ی جان سوخته می گردانی
موج موسیقی عشق از دلم می گذرد
روح گلرنگ شراب در تنم می گردد
دست ویران گر شوق
پر پرم میکند ای غنچه رنگین پر پر ..
#فریدون_مشیری
بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمه شراب
#فریدون_مشیری
ما در دو جهان غیر تو ای عشق نخواهیم ..
#فریدون_مشیری
عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم
اکنون که پیدا کرده ام ، بنشین تماشایت کنم ..
#فریدون_مشیری
معنای زنده بودن من ، با تو بودن است ..
#فریدون_مشیری
سالها از بس که خوش بین بودهام
هر کلاغی را کبوتر دیدهام ..
#فریدون_مشیری
تو چیستی که من از موج هر تبسم تو به سان قایق سرگشته روی گردابم ..
#فریدون_مشیری
- می گشـايم دست آغوشت كجاست ..
#فریدون_مشیری
من در هوای عشق تو از شب گذشته ام ..
#فریدون_مشیری
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشـتم !
#فریدون_مشیری
کنار تو هر لحظه گویم به خویش
که خوشبختی بی کران با من است..
#فریدون_مشیری
من فدای تو به جای همه ی گل ها بخند ..
#فریدون_مشیری
دانی که ز عشق تو چه شد حاصل من ؟
یک جان و هزار گونه فریاد از تو ..
#فریدون_مشیری
تو آرزوی بلندی و دست من کوتاه...
#فریدون_مشیری
عـذر گـناه
مـن
هـمه
چشمـان
مسـت
اوسـت ..
#فریدون_مشیری