نگاهی کلی به تقسیمات آرایه های ادبی:
هدف از نگارش این یادداشت توجه دادن به این مهم است که برخلاف تصور عمومی آرایه ادبی صرفاً علوم بدیعی و بیانی نیست و علم معانی هم از همان روزگار نخستین داخل صناعات ادبی بوده است.
بلاغت یا شیرین گفتاری محصولی است که از راه این سه علم به دست می آید و چه بسا شاعرانی بدون هرگونه آرایه بدیعی و بیانی شعر گفته اند اما گفته آنها از دیگرانی که از بدیع و بیان آرایه داشتند بلیغ تر بود.
این بیت سعدی را ببینید:
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
این شعر بی تصویر اما، آکنده از بلاغت است.اغلب رباعیات خیام دوبیتی های باباطاهر و غزلیات سعدی صنعت بدیعی هم ندارند اما در شمار شیرین ترین و به یادماندنی ترین گفتارهای ادبی فارسی است.
پس آرایه فقط صورخیال متعارفی که خوانده ایم نیست بلکه جمع صنایع بدیعی، صورخیال بیانی با فنون بلاغی است که ما مختصری از آنها را در دو بخش آورده ام:
۱.صناعات یا آرایه های بدیعی و بیانی
۲.صناعات یا آرایه های بلاغی
بخش یک مشخص است و بی نیاز از توضیح؛لکن بخش دو همان فنون بلاغی مطروح در علم معانی چون انواع ایجاز،اطناب ،حصر و قصر،فصل و وصل، استفهامات و... را شامل می شود.
کی باشد و کی باشد کی باشد و کی
می باشد و می باشد و می باشد و می
من باشم و من باشم و من باشم و من
وی باشد و وی باشد و وی باشد و وی
آرایه بدیعی این شعر تکرار است اما از نظرگاه علم معانی آرایه بلاغی اطناب دارد.
همچنین در این بیت منوچهری:
چو حورانند نرگس ها همه سیمین طبق بر سر
نهاده بر طبق ها بر،ز زر ساو ساغرها
علاوه بر آرایه بیانی تشبیه دارای آرایه بلاغی اطناب است.مفهوم با همان مصراع اول تمام بود اما مصراع دوم بر سبیل اطناب به قصد زیباسازی سخن به آن افزوده شد.
عشق دیدم که در مقابل صبر
آتش و پنبه بود و سنگ و سبوی/سعدی/
آرایه بدیعی بیت می تواند تقابل و تضاد بین آتش و پنبه و سنگ و سبوی باشد اما آرایه بلاغی آن ایجاز است.
کس عهد کسی چنین گزارد
کو را نفسی به باد نارد؟
لیلی و مجنون نظامی
آرایه بلاغی استفهام انکاری دارد.
و این بیت نیز:
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها؟
در جمله:
و فی العذاب انتم خالدون
آرایه بلاغی قصر هست.یعنی عبارت "فی العذاب" که جایگاه اصلی اش بعد از خالدون و متعلق به خالدون است جابه جا شده و پیش از مبتدا و خبر آمده. بنابراین فی العذاب مقصور علیه و خالدون مقصور است.
گفتنی است در آغاز تدوین صناعات ادبی این دو بخش در هم متحد بوده و علم معانی هم جزءِ بدیع محسوب می شد چرا که بلاغت محصول هر سه این علوم(بدیع،بیان و معانی) است اما به مرور این علوم از هم جدا شدند.