03-02-2021، 8:52
خوب نقاشی میكنید؟ اهل فلسفه هستید؟ شعر میگویید؟ عاشق ریاضی هستید؟ نمیتوانید زود قانع شوید؟ خلاق هستید؟ زیادی منظم هستید؟ یا...؟
بسیاری از خصوصیتهای فردی ما به نیمكرههای راست و چپ مغزمان بستگی دارند و بسته به این كه كدام یك از این دو توانمندتر باشند یا شما برای توانمندتر كردن كدام یك از آنها بیشتر تلاش كنید، نوع موفقیتهای شما در زندگی رقم میخورد.
از همه مهمتر این است كه بدانید اگر برای افزایش توانمندیهای این دو نیمكره تلاش نكنید، ممكن است با گذشت زمان دچار افت كاركرد شوید.
پیش از آن كه درباره عملكرد نیمكرههای راست و چپ و شیوههای تقویت آنها گفتگو كنیم باید بخشی از اطلاعات را درباره مغز با هم مرور كنیم. بزرگترین بخش مغز مخ است كه از دو نیمكره ظاهرا شبیه به هم تشكیل شده است.
دانشمندان در گذشته معتقد بودند عملكرد این دو نیمكره نیز مثل ظاهرشان به هم شبیه است اما بعدها به این نتیجه رسیدند كه وظیفه هر نیمكره با نیمكره دیگر متفاوت است. هر انسانی توانمندیهایی دارد كه با پرورش دادن و شكوفا كردن شان میتواند در زمینههای مختلف زندگی موفق شود، این كه شما چه نوع توانمندیهایی داشته باشید بسته به میزان فعال بودن نیمكرههای مغزی شماست، یعنی بسته به این كه نیمكره راست مغز شما فعالتر باشد یا چپتان، نوع توانمندیها، علایق و رفتارهایتان متفاوت است.
چه خبر از نیمكره چپ
نیمكره چپ مغز ، سمت راست بدن را كنترل میكند. آدمهایی كه نیمكره چپ قویتری دارند معمولا عاشق ریاضیات و فلسفه میشوند. آنها استادان تجزیه و تحلیل هستند و بهراحتی میتوانند اعداد و ارقام را به خاطر بسپرند. آنها منطقی، منظم و سخنور هستند اما اگر از آنها بخواهید مقولهای را با مثال و شكل برایتان تعریف كنند گیج و ناتوان میشوند، چون كلمات را بهترین روش انتقال مفهوم میدانند، اما با این همه ویژگیهای خوب ممكن است در موسیقی و نقاشی و راههای خلاقانه چندان با استعداد نباشند.
چپتان را دیوانه نكنید!
اگر نیمكره چپ قدرتمندی داشته باشید و بخواهید از ریاضی، فلسفه و مهمتر از همه نظم و ترتیب در زندگی غافل شود و اگر به جای جزئی نگری كلنگر شوید، نیمكره چپ خود را سركوب كرده است.برای آن كه نیمكره چپتان را قوی كنید باید به ریاضی و فلسفه برگردید. در طبیعت گردش كنید و از حس شنواییتان برای بیشتر و بهتر لذت بردن كمك بگیرید. هر كار و هر مسالهای را به بخشهای كوچكتر برای حل تقسیم كنید چون توانایی شما در جزئینگری بیشتر از كلینگری است.جدول و پازل حل كنید و برای هر روزتان برنامهای مدون بنویسید. برای حفظ كردن از فیشبرداری استفاده كنید. فن بیان و سخنرانی را تمرین كنید.
... و اما راستیها
نیمكره راست مغز مسوولیت هدایت سمت چپ بدن را برعهده دارد. این نیمكره مركز حس لامسه، درك سه بعدی اشیا، تصاویر، مقررات، رنگ، لحن و صداست و با توجه به توانمندیاش در درك تصاویر و به خاطر سپردن آنها قدرت تشخیص چهرهها را نیز دارد.
ما معماها را با نیمكره راست مغز حل میكنیم و این نشان میدهد توانایی خلاقیت و كشف كردن هم به همین بخش مربوط است. این نیمكره مسوولیت رویاسازی را بر عهده دارد و توانایی ورزش و انجام حركات موزون را به ما میدهد.
میانه این نیمكره با هنر بسیار عالی است. آنها كه نیمكره راست قویتری دارند معمولا هنرمندانی ذاتی هستند. استعداد موسیقی و هنرهایی مثل نقاشی و به طور كلی ذوق هنری به این بخش مربوط میشود. از همه مهمتر این است كه این نیمكره مركز احساسات و دوست داشتن در آدمها نیز هست.
راههای تقویت نیمكره راست
برای پرورش نیمكره راست مغز باید به یاد داشته باشید كه اگر همیشه بخواهید جدی و عاقلانه رفتار كنید، اگر بخواهید حق اشتباه كردن را از خود بگیرید، اگر بخواهید همه كارهایتان مورد پسند دیگران باشد و اگر بخواهید هر كاری را از روش معمولش انجام دهید دست این نیمكره را برای ترقی میبندید.
براساس پژوهشی كه پیشتر به آن اشاره كردیم، برای تقویت نیمكره راست لازم است نگاهی كلی گرایانه را جایگزین نگاه جزئی گرایانه كنید. چه اشكالی دارد به خودتان اجازه دهید گاهی كودك شوید و دنیا را كودكانه ببینید. از اشتباه كردن نترسید. به نمایشگاههای نقاشی و كنسرتهای موسیقی سر بزنید. در انجام هر كار و حل هر پرسشی به چندین راه و چندین پاسخ متفاوت بیندیشید. به رویاهایتان احترام بگذارید و فرصتی را به آنها اختصاص دهید و حتی اهدافتان را در رویاهایتان متصور شوید. داستان بخوانید و بعد سعی كنید آن را مثل فیلم با تصویر در دنیای رویاتان ببینید. در طبیعت بگردید و از آن لذت ببرید و هنرهایی مانند نقاشی و طراحی یا موسیقی را بیاموزید.
بهانه نگیرید! شما میتوانید
همه آنچه گفتیم دلیل نمیشود شما روی یكی از نیمكرههای مغزتان به دلیل توانمندی بیشترش تمركز كنید و آن دیگری را از یاد ببرید یا از زیر بار خیلی از كارها به بهانه این كه فلان كار به نیمكره ضعیفتر مغزم ربط دارد، در بروید چون همه آدمها معمولا توانایی انجام فعالیتهای عادی زندگی را دارند و قویتر بودن یكی از نیمكرهها به معنای ناتوان بودن نیمكره دیگر نیست و مسلما آن نیمكره هم از عهده مسوولیتهای عادیاش برمیآید.