25-11-2020، 10:36
لشکرکشیهای روسهای وارنگی به دریای خزر مجموعهای از حملات نظامی در بین سالهای ۸۶۴ تا ۱۰۴۱ میلادی به سواحل دریای خزر بودهاست.روسهای وارنگی ابتدا در قرن نهم میلادی به عنوان بازرگانان پوست، عسل و برده در سرزمینهای اسلامی(سرکلند) ظاهر شدند. این بازرگانان در مسیر تجاری ولگا به خرید و فروش میپرداختند.
نخستین حملهٔ آنان در فاصله سالهای ۸۶۴ تا ۸۸۴ میلادی در مقیاسی کوچک علیه علویان طبرستان رخ داد. نخستین یورش بزرگ روسها در سال ۹۱۳ رخ داد و آنان با ۵۰۰ فروند درازکشتی شهر گرگان و اطراف آن را غارت کردند. آنها در این حمله مقداری کالا و برده را به تاراج بردند و در راه بازگشتن به سمت شمال، در دلتای ولگا، مورد حملهٔ خزرهای مسلمان قرار گرفتند و بعضی از آنان موفق به فرار شدند، ولی در میانهٔ ولگا به قتل رسیدند. دومین هجوم بزرگ روسها به دریای خزر در سال ۹۴۳ به وقوع پیوست. در این دوره ایگور یکم، حاکم روس کیف، رهبری روسها را در دست داشت. روسها پس از توافق با دولت خزرها برای عبور امن از منطقه، تا رود کورا و اعماق قفقاز پیش رفتند و در سال ۹۴۳ موفق شدند بندر بردعه، پایتخت اران (جمهوری آذربایجان کنونی)، را تصرف کنند. روسها در آنجا به مدت چند ماه ماندند و بسیاری از ساکنان شهر را کشتند و از راه غارتگری اموالی را به تاراج بردند. تنها دلیل بازگشت آنان شیوع بیماری طاعون یا اسهال خونی در میانشان بود. سویاتوسلاو یکم، شاهزادهٔ روسهای کیفی، در اعزام بعدی نیروها به دریای مازندران، در سال ۹۶۵، به لشکریانش دستور داد که دولت خزرها را نابود کنند، تا مجبور نباشند به آنان مالیاتی بپردازند. نابودی خزرها تسلط بر راههای تجاری شمال و جنوب ولگا از طریق مناطق استپی و دریای سیاه را برای شاهان روس کیفی فراهم آورد. علاوه بر این، مبارزههای سویاتوسلاو منجر به رشد جمعیتی و فرهنگی اسلاوها، که روسها با آنان درآمیخته بودند، در مناطق میان نواحی استپی و جنگلی سالتوو-مایاکی شد.
در سال ۱۰۳۰، روسها به منطقهٔ شروان حمله کردند و حاکم گنجه برای کمک در سرکوب شورش بیلقان مبلغ زیادی پول به آنها پرداخت. یک سال بعد، در ماه نوامبر سال ۱۰۳۱، روسها در نزدیکی باکو شکست خورده و اخراج شدند. در سال ۱۰۳۲ روسها حملهٔ دیگری به شروان داشتند، که در آن الانان و سریرها به آنان ملحق شدند. مسلمانان محلی در ۱۰۳۳ روسها را شکست دادند. سپس، روسها از حوزهٔ دریای خزر حمله کرده و پس از مدت کوتاهی به اغوزها در نبردهای خوارزم کمک کردند. آخرین دورهٔ اعزام نیرو و یورش روسها به دریای خزر در سال ۱۰۴۱ توسط اینگوار دوردستنورد به منظور شرکت در جنگهای بین گرجستان و بیزانس و احتمالاً نبرد ساسیرتی انجام پذیرفت، که نیروهای روس وارنگی نیز در این اعزام شرکت داشتند. هدف از این اردوکشیها، احتمالاً بازگشایی مسیرهای تجاری قدیمی روسها بود؛ چنانکه در آن زمان بلغارهای ولگا و خزرها دیگر موانع بزرگی نبودند. پس از آن، هیچ گونه اقدام مشابهی توسط روسهای وارنگی انجام نپذیرفت و بدین ترتیب مسیر مابین دریای بالتیک و دریای خزر هیچگاه بازگشایی نشد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
Ancient russians pull the ships from river to another river. «Волокут волоком». Н.К. Рерих. Музей Николая Рериха, США. Нью-Йорк
در خصوص نخستین لشکرکشی روسها در سال ۹۱۲ میلادی مسعودی و ابن مسکویه گزارش نسبتاً کاملی ارائه میدهند. ابن مسکویه، ماجرا را از منظر شاهدان دست اول مینگارد و مسعودی روسها را تا فرجام کارشان در سرزمین خزرها دنبال میکند. علی بن حسین مسعودی (۸۹۶ – ۹۵۷ میلادی) هم هست که جهانگردی کنجکاو بوده و به «هردوت عرب» شهرت دارد. از نقدهایی که بر آرتور کستلر بر وی وارد میکند، برخورد و پرداختن سطحی به موضوعات و پذیرش غیرنقادانهٔ همهٔ مسائل است. از مهمترین منابع اولیه برای دوره آغازین لشکرکشیها، سفرنامه ابن فضلان است. نویسندهٔ این کتاب، که فرستادهٔ خلافت عباسیان به سرزمینهای شمال دریای خزر بودهاست، از بغداد در ژوئن سال ۹۲۱ میلادی به سمت بلغارستان ولگا گسیل شد و پس از گذشتن از همدان، ری، نیشابور، مرو، بخار، خوارزم، حوضهٔ دریاچه آرال، اوست یورت، یائیک (در قزاقستان کنونی) و حوضهٔ رود ولگا، پس از ۱۱ ماه، در مه ۹۲۲ میلادی به سرزمین بلغارهای ولگا رسید. سفر وی پس از نخستین لشکرکشی روسها بودهاست و وی با روسها در سرزمین بلغارهای ولگا و خزرها برخوردهایی داشت و با تنفر و دشمنی از آنها یاد میکند. از معاصران ابن فضلان، شخصی به نام ابن رسته است که مانند او از نخستین جغرافینگاران مسلمان است که به ذکر مطالبی دربارهٔ سرزمین و مردمان خزر، بُرداس، بلغارها، مجارها، اسلاوها، روسها، سریرها و آلانها پرداختهاست. در کتاب ابن رسته نقلقولهایی از شخصی به نام «سلام ترجمان» با استناد به ابن خردادبه (حدود ۸۲۰ – ۹۱۲ میلادی) وجود دارد. سلام ترجمان که مردی دوستدار سیر و سفر بود، کتابهایی را از دیگر زبانهای پیرامون اقوام شمالی برای الواثق بالله (۷۹۴–۸۴۷ میلادی)، خلیفهٔ عباسی، ترجمه میکرد. در این که ابن خردادبه یا جیهانی (حدود ۸۹۳ تا ۹۰۷ میلادی) از منابع ابن رسته بودهاند یا نه، اختلاف نظر وجود دارد. ابن رسته برخلاف ابن فضلان نگاه مثبتی به روسها ارائه میدهد، ولی در برخی از موارد کلام خود را نقض میکند. البته در باب جنگاوری روسها، با دیگران هم نظر است.
نخستین حملهٔ آنان در فاصله سالهای ۸۶۴ تا ۸۸۴ میلادی در مقیاسی کوچک علیه علویان طبرستان رخ داد. نخستین یورش بزرگ روسها در سال ۹۱۳ رخ داد و آنان با ۵۰۰ فروند درازکشتی شهر گرگان و اطراف آن را غارت کردند. آنها در این حمله مقداری کالا و برده را به تاراج بردند و در راه بازگشتن به سمت شمال، در دلتای ولگا، مورد حملهٔ خزرهای مسلمان قرار گرفتند و بعضی از آنان موفق به فرار شدند، ولی در میانهٔ ولگا به قتل رسیدند. دومین هجوم بزرگ روسها به دریای خزر در سال ۹۴۳ به وقوع پیوست. در این دوره ایگور یکم، حاکم روس کیف، رهبری روسها را در دست داشت. روسها پس از توافق با دولت خزرها برای عبور امن از منطقه، تا رود کورا و اعماق قفقاز پیش رفتند و در سال ۹۴۳ موفق شدند بندر بردعه، پایتخت اران (جمهوری آذربایجان کنونی)، را تصرف کنند. روسها در آنجا به مدت چند ماه ماندند و بسیاری از ساکنان شهر را کشتند و از راه غارتگری اموالی را به تاراج بردند. تنها دلیل بازگشت آنان شیوع بیماری طاعون یا اسهال خونی در میانشان بود. سویاتوسلاو یکم، شاهزادهٔ روسهای کیفی، در اعزام بعدی نیروها به دریای مازندران، در سال ۹۶۵، به لشکریانش دستور داد که دولت خزرها را نابود کنند، تا مجبور نباشند به آنان مالیاتی بپردازند. نابودی خزرها تسلط بر راههای تجاری شمال و جنوب ولگا از طریق مناطق استپی و دریای سیاه را برای شاهان روس کیفی فراهم آورد. علاوه بر این، مبارزههای سویاتوسلاو منجر به رشد جمعیتی و فرهنگی اسلاوها، که روسها با آنان درآمیخته بودند، در مناطق میان نواحی استپی و جنگلی سالتوو-مایاکی شد.
در سال ۱۰۳۰، روسها به منطقهٔ شروان حمله کردند و حاکم گنجه برای کمک در سرکوب شورش بیلقان مبلغ زیادی پول به آنها پرداخت. یک سال بعد، در ماه نوامبر سال ۱۰۳۱، روسها در نزدیکی باکو شکست خورده و اخراج شدند. در سال ۱۰۳۲ روسها حملهٔ دیگری به شروان داشتند، که در آن الانان و سریرها به آنان ملحق شدند. مسلمانان محلی در ۱۰۳۳ روسها را شکست دادند. سپس، روسها از حوزهٔ دریای خزر حمله کرده و پس از مدت کوتاهی به اغوزها در نبردهای خوارزم کمک کردند. آخرین دورهٔ اعزام نیرو و یورش روسها به دریای خزر در سال ۱۰۴۱ توسط اینگوار دوردستنورد به منظور شرکت در جنگهای بین گرجستان و بیزانس و احتمالاً نبرد ساسیرتی انجام پذیرفت، که نیروهای روس وارنگی نیز در این اعزام شرکت داشتند. هدف از این اردوکشیها، احتمالاً بازگشایی مسیرهای تجاری قدیمی روسها بود؛ چنانکه در آن زمان بلغارهای ولگا و خزرها دیگر موانع بزرگی نبودند. پس از آن، هیچ گونه اقدام مشابهی توسط روسهای وارنگی انجام نپذیرفت و بدین ترتیب مسیر مابین دریای بالتیک و دریای خزر هیچگاه بازگشایی نشد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
Ancient russians pull the ships from river to another river. «Волокут волоком». Н.К. Рерих. Музей Николая Рериха, США. Нью-Йорк
در خصوص نخستین لشکرکشی روسها در سال ۹۱۲ میلادی مسعودی و ابن مسکویه گزارش نسبتاً کاملی ارائه میدهند. ابن مسکویه، ماجرا را از منظر شاهدان دست اول مینگارد و مسعودی روسها را تا فرجام کارشان در سرزمین خزرها دنبال میکند. علی بن حسین مسعودی (۸۹۶ – ۹۵۷ میلادی) هم هست که جهانگردی کنجکاو بوده و به «هردوت عرب» شهرت دارد. از نقدهایی که بر آرتور کستلر بر وی وارد میکند، برخورد و پرداختن سطحی به موضوعات و پذیرش غیرنقادانهٔ همهٔ مسائل است. از مهمترین منابع اولیه برای دوره آغازین لشکرکشیها، سفرنامه ابن فضلان است. نویسندهٔ این کتاب، که فرستادهٔ خلافت عباسیان به سرزمینهای شمال دریای خزر بودهاست، از بغداد در ژوئن سال ۹۲۱ میلادی به سمت بلغارستان ولگا گسیل شد و پس از گذشتن از همدان، ری، نیشابور، مرو، بخار، خوارزم، حوضهٔ دریاچه آرال، اوست یورت، یائیک (در قزاقستان کنونی) و حوضهٔ رود ولگا، پس از ۱۱ ماه، در مه ۹۲۲ میلادی به سرزمین بلغارهای ولگا رسید. سفر وی پس از نخستین لشکرکشی روسها بودهاست و وی با روسها در سرزمین بلغارهای ولگا و خزرها برخوردهایی داشت و با تنفر و دشمنی از آنها یاد میکند. از معاصران ابن فضلان، شخصی به نام ابن رسته است که مانند او از نخستین جغرافینگاران مسلمان است که به ذکر مطالبی دربارهٔ سرزمین و مردمان خزر، بُرداس، بلغارها، مجارها، اسلاوها، روسها، سریرها و آلانها پرداختهاست. در کتاب ابن رسته نقلقولهایی از شخصی به نام «سلام ترجمان» با استناد به ابن خردادبه (حدود ۸۲۰ – ۹۱۲ میلادی) وجود دارد. سلام ترجمان که مردی دوستدار سیر و سفر بود، کتابهایی را از دیگر زبانهای پیرامون اقوام شمالی برای الواثق بالله (۷۹۴–۸۴۷ میلادی)، خلیفهٔ عباسی، ترجمه میکرد. در این که ابن خردادبه یا جیهانی (حدود ۸۹۳ تا ۹۰۷ میلادی) از منابع ابن رسته بودهاند یا نه، اختلاف نظر وجود دارد. ابن رسته برخلاف ابن فضلان نگاه مثبتی به روسها ارائه میدهد، ولی در برخی از موارد کلام خود را نقض میکند. البته در باب جنگاوری روسها، با دیگران هم نظر است.