26-07-2020، 12:49
[ورس یک]
چیزی ندارم بگم
البته گفتم که نمیرم
شاید هم برم
به هرحال صبح بیدارشدم
آب زدم به صورتم
مثل همیشه
فکر کردم به بودنم
کولی حاشیه نشین غربتی
شگون میکنم ، رد نشو ازم
نبودم بی مرور ، یکی میگفت
من وضو با خیال تو میگیرم
توچی؟ مثل همیشه توبیخ
من مبصر نیستم
دست به سینه نشین تا رو برمیگردونم
فوری کنی توهین
البته گفتم ، که نمیرم
شاید هم برم ، از اول اینو میدیدم
من موش آب کشیده شده از خون
تو مثل گرگ بارون دیده از خون
به شستشو نیاز داریم ، هممون
هم تو هم اون ، هم تو هم اون
هم تو هم اون
بیدار شدم ، بعد از چندسال
از کابوس این حرفا ، آب زدم به صورتم
فهمیدم چه گنج با ارزشی داشتم توی دستام
نور از وجودم میتابه به ادبیات
چه از جنس خیابون باشه
چه اونی که راهش رو ساختم
هم عشیره ای، هم از شیره ای
همش شیرِ پس کی روباه؟
منتظر تا پاره کنی روبان؟
کوتاه ، بیا
با عینک خوشبینی سرتو بچرخون به سمت نور
اون منم ، اون منم ، اون منم
البته من من غدقن
سرک نمیکشم، سرکشی غدقن
سرکش میشم رو کاف
می ایستم ولی گاف نمیدم
قد میکشم تا نوک پیکان مرز بکشه بین من و تو
چه میشه کرد ، آدمیه و غریضهش
عزیزم ، چیزی ندارم بگم
البته گفتم ، حالم بهم میخوره از مفتبر
کردن فرصتا و ، تبدیل کردنش به رخصت
بذار یه قُلُپ آب بخورم ، برگردم به نکتهش
معلومه نکته ش ، نکته ش
خب چی میگفتم؟
رفتی؟
دیدی گفتم؟ ، من نمیرم
هستم ، اینم نقطهش
[کورس]
این بازی با من ، میرم راهم
نه بی طاقت ، نه ناتوان
بی شگونیت
من اومدم بازی رو به نفع تو تغییر بدم بازم
این بازی با من ، میرم راهم
نه بی طاقت ، نه ناتوان
بی شگونیت
من اومدم بازی رو به نفع تو تغییر بدم بازم
[ورس دو]
پشت دستم بشین به اصطلاح بزرگ مجلس
نوبرشو آوردی با کندن یه مو از خرس
ده – یک ، مبارک
نه نبوده جای اینکارا تووی مسجد
غصه هات رو بریز دور اُمید
وقت پریدن از بومِ نقاشی شده
توی حوض گریز
نه خواستی مراد باشی نه هم مرید
همیشه شاگِرد نه مخالف نه موافق
همیشه اُریب
من یادم نمیره اینهمه چوب لای چرخ
اینکه چهارضلعی رو مربّع میدیدی
ولی من لوزی
یادمه یادمه یادمه یادمه یادمه یادمه یادمه یادمه یادمه یادمه
یه آدم دیگه ام
همتونو بخشیدم
قد میکشم تا بخیلا دخیلارو ببندن
زیر چتر شاخ و برگم بخوابن
چه راحت
یادم نمیره ، زیر ساقه روی ریشم
نفت ریختن ، سوزوندنم
یه جرعه آب ، یه کام ، یه آه
خیال راحت با شعرام
مینویسم نوشته ها نوشته بشن برشته برشته داغ داغ
داغش رو دلم نمیمونه دا ، داش
تشنه ی ساخت مسیر
حتی اگه باشه پر از سختی
من آزاده ام که حتی بشم اسیر
با ناخون شکستم رو سیاهه ی دیوار
مینویسم نور
که بعد من بخندی
شیرین بشه اشکِ شور
یه لیوان آب بخور استراحت کن
من هستم ، خیالت راحت
من جایی نمیرم همین جام
[کورس]
این بازی با من ، میرم راهم
نه بی طاقت ، نه ناتوان
بی شگونیت
من اومدم بازی رو به نفع تو تغییر بدم بازم
این بازی با من ، میرم راهم
نه بی طاقت ، نه ناتوان
بی شگونیت
من اومدم بازی رو به نفع تو تغییر بدم بازم
حتما گوش کنید یکی از بهترین اهنگاست و البته صفیر هم یکی از بهترین رپر هاست
چیزی ندارم بگم
البته گفتم که نمیرم
شاید هم برم
به هرحال صبح بیدارشدم
آب زدم به صورتم
مثل همیشه
فکر کردم به بودنم
کولی حاشیه نشین غربتی
شگون میکنم ، رد نشو ازم
نبودم بی مرور ، یکی میگفت
من وضو با خیال تو میگیرم
توچی؟ مثل همیشه توبیخ
من مبصر نیستم
دست به سینه نشین تا رو برمیگردونم
فوری کنی توهین
البته گفتم ، که نمیرم
شاید هم برم ، از اول اینو میدیدم
من موش آب کشیده شده از خون
تو مثل گرگ بارون دیده از خون
به شستشو نیاز داریم ، هممون
هم تو هم اون ، هم تو هم اون
هم تو هم اون
بیدار شدم ، بعد از چندسال
از کابوس این حرفا ، آب زدم به صورتم
فهمیدم چه گنج با ارزشی داشتم توی دستام
نور از وجودم میتابه به ادبیات
چه از جنس خیابون باشه
چه اونی که راهش رو ساختم
هم عشیره ای، هم از شیره ای
همش شیرِ پس کی روباه؟
منتظر تا پاره کنی روبان؟
کوتاه ، بیا
با عینک خوشبینی سرتو بچرخون به سمت نور
اون منم ، اون منم ، اون منم
البته من من غدقن
سرک نمیکشم، سرکشی غدقن
سرکش میشم رو کاف
می ایستم ولی گاف نمیدم
قد میکشم تا نوک پیکان مرز بکشه بین من و تو
چه میشه کرد ، آدمیه و غریضهش
عزیزم ، چیزی ندارم بگم
البته گفتم ، حالم بهم میخوره از مفتبر
کردن فرصتا و ، تبدیل کردنش به رخصت
بذار یه قُلُپ آب بخورم ، برگردم به نکتهش
معلومه نکته ش ، نکته ش
خب چی میگفتم؟
رفتی؟
دیدی گفتم؟ ، من نمیرم
هستم ، اینم نقطهش
[کورس]
این بازی با من ، میرم راهم
نه بی طاقت ، نه ناتوان
بی شگونیت
من اومدم بازی رو به نفع تو تغییر بدم بازم
این بازی با من ، میرم راهم
نه بی طاقت ، نه ناتوان
بی شگونیت
من اومدم بازی رو به نفع تو تغییر بدم بازم
[ورس دو]
پشت دستم بشین به اصطلاح بزرگ مجلس
نوبرشو آوردی با کندن یه مو از خرس
ده – یک ، مبارک
نه نبوده جای اینکارا تووی مسجد
غصه هات رو بریز دور اُمید
وقت پریدن از بومِ نقاشی شده
توی حوض گریز
نه خواستی مراد باشی نه هم مرید
همیشه شاگِرد نه مخالف نه موافق
همیشه اُریب
من یادم نمیره اینهمه چوب لای چرخ
اینکه چهارضلعی رو مربّع میدیدی
ولی من لوزی
یادمه یادمه یادمه یادمه یادمه یادمه یادمه یادمه یادمه یادمه
یه آدم دیگه ام
همتونو بخشیدم
قد میکشم تا بخیلا دخیلارو ببندن
زیر چتر شاخ و برگم بخوابن
چه راحت
یادم نمیره ، زیر ساقه روی ریشم
نفت ریختن ، سوزوندنم
یه جرعه آب ، یه کام ، یه آه
خیال راحت با شعرام
مینویسم نوشته ها نوشته بشن برشته برشته داغ داغ
داغش رو دلم نمیمونه دا ، داش
تشنه ی ساخت مسیر
حتی اگه باشه پر از سختی
من آزاده ام که حتی بشم اسیر
با ناخون شکستم رو سیاهه ی دیوار
مینویسم نور
که بعد من بخندی
شیرین بشه اشکِ شور
یه لیوان آب بخور استراحت کن
من هستم ، خیالت راحت
من جایی نمیرم همین جام
[کورس]
این بازی با من ، میرم راهم
نه بی طاقت ، نه ناتوان
بی شگونیت
من اومدم بازی رو به نفع تو تغییر بدم بازم
این بازی با من ، میرم راهم
نه بی طاقت ، نه ناتوان
بی شگونیت
من اومدم بازی رو به نفع تو تغییر بدم بازم
حتما گوش کنید یکی از بهترین اهنگاست و البته صفیر هم یکی از بهترین رپر هاست