16-07-2020، 17:38
(آخرین ویرایش در این ارسال: 16-07-2020، 17:40، توسط ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ.)
تیزر فیلم «زنها فرشتهاند 2» کافی است که یک سوال قدیمی درباره آرش معیریان دوباره مطرح شود اما این بار جدیتر و منتقدانهتر؛ اینکه چهره علمی این کارگردان و تدریس او در دانشکدههای سینمایی چه سنخیتی دارد با آنچه به عنوان فیلم برای تماشاگران سینما تولید میکند؟
آرش معیریان زمانی در دانشگاههای معتبری چون سوره و سینماتئاتر تدریس میکرده، هنوز هم بهگفته خودش در چند دانشگاه و موسسه آموزشی درس میدهد اما عناوین برخی از فیلمهایی که تا امروز ساخته از این قرار است: کما، شارلاتان، چپدست، شیر و عسل، داماد خجالتی، فیتیله و ماه پیشونی،آس و پاس، خالتور، دمسرخها، آپاچی و البته زنها فرشتهاند.
اگر یکی یا دو فیلم از این مجموعه را دیده باشید، میدانید که بیشتر آنها به لحاظ ساختاری به فیلمفارسی بسیار نزدیک هستند و حتی در مواردی میتوان بهوضوح طرح کلی فیلمهای پرمخاطب قبل از انقلاب را در فیلمهای معیریان دید.
رقص، پایکوبی و عاشقی از نوع شاهزاده و گدا از مولفههای ثابت بیشتر این فیلمهاست، در حالی که معیریان به عنوان استاد دانشگاه برای دانشجویان احتمالا از خلاقیت، نوآوری، سبکهای فیلمسازی و دستاوردهای بزرگان سینمای ایران و جهان صحبت میکند. همین ماجرا باعث شد در گفتوگو با معیریان از این تناقضات بپرسیم و البته پاسخهای عجیبی بگیریم.
انتقادهایی که بعد از انتشار تیزر فیلم «زنها فرشتهاند2» منتشر شده را دیدهاید؟
چه انتقادهایی؟ من خبر ندارم.
حرف این است که چهره دانشگاهی شما به عنوان یک استاد با فیلمهایی که میسازید هیچسنخیتی ندارد و در تضاد با هم است.
واقعیت این است من آنقدر آدم مهمی نیستم که برای چنین تضادی سوژه رسانهها بشوم. برای همین پاسخی هم ندارم به این انتقادها. نمیدانم چرا فکر میکنند من آدم بزرگی هستم که تضاد رفتاریام اهمیت داشته باشد.
کسی که در دانشگاه تدریس میکند، کارگاههای آموزشی برگزار میکند، بودجه در اختیارش قرار میگیرد که فیلم بسازد و تا امروز فیلمهای زیادی ساخته که در بین آنها آثار پرفروش هم بوده، حتما عملکردش اهمیت دارد.
من اینطور فکر نمیکنم. اولا انتقادهایی که به آن اشاره دارید، کجا مطرح شده و چه بازتابی داشته؟ دوم اینکه کسانی که نظرشان این است، آیا با دیدن یک تیزر میتوانند چنین نقدی را مطرح کنند؟
فقط یک تیزر نبوده؛ یک تیزر بهعلاوه فیلمهایی که طی نزدیک به سه دهه ساختهاید.
همه فیلمهای من از همین جنس بودهاند. آثار شاخصی نبودند که فکر کنیم «زنها فرشتهاند 2» باید شاخص میشد. همه از همین دسته بودهاند.
نکته همین است که فیلمهایی که همیشه ساختهاید هیچ سنخیتی ندارد با وجه علمی و دانشگاهی شما، به عنوان کسی که سینما را میشناسد، تدوین را بلد است، آثار فیلمسازان مطرح جهان را تحلیل میکند و ....
این را شما از بیرون میگویید. من خودم باور ندارم که آدم پری باشم. (میخندد)
اگر باور ندارید پس بر چه مبنایی پذیرفتهاید که در دانشگاه تدریس کنید؟
از من خواسته شد، من هم پذیرفتم. مهم این نیست که یک فرد چه کسی هست، مهم این است که بودنش چه کیفیتی دارد. اینطور که میفرمایید، یعنی عناوین و القاب از بیرون به من داده شده و اهمیتی ندارد؛ چون مهم است که با چه کیفیتی صاحب این عناوین و القاب هستم.
یعنی معتقدید به عنوان استاد دانشگاه کیفیت قابل اعتنایی ندارید؟
بله. کیفیتم خیلی پایین بوده است.
پس چرا به تدریس ادامه دادهاید؟
چون از من خواستند من هم ادامه دادم. (میخندد)
به نظرم کمی این گفتوگو را به شوخی گرفتهاید.
نه اصلا این طور نیست. خواهش میکنم این را تیتر کنید که آرش معیریان خودش اذعان دارد که نه استاد دانشگاه خوبی است، نه تحلیلگر، نه مترجم و نه کارگردان خوبی است. او در هیچ چیز خوب نیست. این را تیتر بزنید دیگر تکلیف همه چیز مشخص میشود. (میخندد)
اجازه بدهید دوباره تکرار کنم اگر این طور است، چرا میپذیرید که تدریس کنید؟
بارها گفتهام نمیتوانم و جواب رد دادهام، اما باز هم خواستهاند. گویا دیگران راضی بودهاند. من خودم اذعان و اعتراف میکنم در هیچ چیز خوب نیستم، اما باز هم خواستهها تکرار شده و دعوت شدهام برای تدریس.
فیلمهایی که میسازید را دوست دارید؟
دوست دارم که ساختهام.
همه بخشها و مولفههای آثارتان را؟ حتی بزن و بکوبها را؟
بله. همین طور است.
میدانید که سلیقه مخاطبان امروز سینما با قبل انقلاب و حتی با همین چند سال پیش فرق کرده و حتی بالیوود با آن جهان پر از رنگ و موسیقی به درامهای اجتماعی گرایش پیدا کرده است!
سینمای ما به سینمای هند چهکار دارد؟ من کار خودم را میکنم.
منظورم این است حتی سینمای هند که خاستگاه گونهای است که شما به فیلمساز بر اساس آن علاقه دارید، تغییر وضعیت داده چه رسد به سینمای ایران که همیشه درامهای اجتماعی در آن پررنگ بوده است.
سوالتان را باید از آنها بپرسید، نه از من یا مخاطب ایرانی.
اجازه بدهید مثال بزنم. همین حالا فیلم «شنای پروانه» دو برابر فیلم «خوب بد جلف2» فروخته است.
بسیار عالی است. امیدوارم بیشتر هم بفروشند.
هدفم از این مثالها، تاکید بر این بود که وقتش رسیده مخاطبشناسیتان را به روز کنید.
من بلد نیستم. وقتی بلد نیستم چه بگویم؟ (میخندد)
شما به شیوهای از شکسته نفسی روی آوردهاید که از هر انتقادی در امان بمانید و کار خودتان را بکنید.
من به صراحت عرض میکنم نه سینما بلدم، نه مخاطب میشناسم و نه مدرس خوبی هستم. فقط به عنوان یک عضو از سینمای ایران که کارش این است، مشغولم و خودم کارهایم را دوست دارم. حالا اگر کسی دوست ندارد، باید بگوید چرا دوست ندارد. من میگویم اندازه من همین است، چرا فکر میکنید باید بیشتر باشم؟
مجبورم میکنید برگردم به موضوع قبلی و طور دیگری سوالاتم را مطرح کنم. روزی که قرار باشد تدریس کنید، چه چیزی برای دانشجویان آماده میکنید؟ حتما دانش یا آوردهای برای دانشجویان دارید که سر کلاس حاضر میشوید. درست است؟
بعد از حدود 25 سال فیلمسازی و نزدیک به 50 سال زندگی با سینما، ساعت به ساعت و لحظه به لحظه در حال فکر کردن به سینما هستم، علاقهمند به یادگرفتن درباره آن و در حال زندگی کردن با سینما هستم. کسی که یک روز یا یک ساعت قبل از کلاس رفتن خودش را آماده کند مشکل دارد، باید خیلی زودتر از اینها هم فیلم دیده باشد هم درباره سینما خوانده باشد و هم زمانی که رانندگی میکند باید به این فکر کند که احتمالا چه نکاتی در کلاسهایش مطرح میشود و برای همه آنها جوابهای خوب آماده کند.
پس بالاخره اعتراف کردید توشه علمی کافی را برای حاضرشدن در سر کلاس درس دارید و شکسته نفسی فقط راهی است برای اینکه به این سوال مهم جواب ندهید که چرا از این داشتههای علمی در فیلمسازی استفاده نمیکنید؟
نه. شما الان این را به من منتسب کردید. ادعایی ندارم که توشه پرباری دارم. علاقهمند به سینما هستم و به اندازه ظرفیت و توان خودم فیلم میسازم که قطعا با کس دیگری قابل مقایسه نیست. من خودم معترفم که دانشم خیلی کم است.
خب، با این حساب فکر نمیکنید رفتن سر کلاس درس، ظلم است در حق دانشجویان؟
من که نباید راجع به خودم ارزیابی کیفی داشته باشم. این سوال را باید از دانشجویان بپرسید. میگویم چیزی برای ارائه ندارم، ولی حتما دانشجویان استفادهای کردهاند و دانشگاه رضایت داشته که من حدود 25 سال است تدریس میکنم.
قسمت نبوده سر کلاس شما بنشینم، اما براساس شنیدههایم و نیز مصاحبههایی که از شما خواندهام، میدانم به لحاظ تئوری و تدریس کارتان قابل اعتناست و سینما را خوب میشناسید. پس تعجب نکنید یک علامت سوال بزرگ در ذهنم باشد. اینکه چرا از چنین دانشی در فیلمسازی استفاده نمیکنید؟ چرا مسیر فیلمسازی شما از وجه دانشگاهیتان اینقدر دور است؟
چه اشکالی دارد؟
دانش و سواد و وجه علمی شما را زیر سوال میبرد!
من که خودم میگویم دانشم زیر سوال است.
آقای معیریان، دارید مرا در یک دور باطل میچرخانید. در واقع شما فکر میکنید اگر برای پول فیلم بسازید، هیچ اشکالی ندارد و ظلمی در حق مخاطب صورت نگرفته است؟
قطعا مخاطب اگر لذت ببرد، فیلم را تماشا میکند و اگر دوست نداشته باشد آن را نگاه نمیکند.
به رسالت و تعهد در فیلمسازی و مقولاتی از این دست هم اعتقاد ندارید؟
چرا. قطعا تماشاگر فیلمهای من رسالتی در آن کشف کرده که فیلمها را تماشا میکند.
چیز دیگری برای گفتن باقی مانده؟
فقط این راهم اضافه کنم سوال و دغدغه اولیه شما برای این مصاحبه از اساس اشتباه است. قاعدتا فقط با یک تیزر 60 ثانیهای در فضای اینستاگرام نمیشود یک فیلم را ارزیابی و موضوعات داخل فیلم را کشف کرد.
تیزر فقط یک بهانه بود. کارنامه شما موجود است؛ تمام فیلمهایی که ساختهاید.
کارنامه مرا با یک تیزر، در ده دقیقه با یک گفتوگوی تلفنی، وسط یک جلسه کاری نمیتوانید تحلیل کنید. سوال شما بر میگردد به دنیایی از جامعه سینما که نه در 10 دقیقه، نه وسط یک جلسه و نه به صورت تلفنی نمیتوان دربارهاش حرف زد و یک تیزر اینستاگرامی هم نمیتواند بهانه خوبی باشد برای طرح این سوال. بنابراین من اگر جای شما بودم، اول فضای مناسب برای طرح این سوال را فراهم میکردم. از همینجا به من حق بدهید کمی جوابهای پرت و بیربط بدهم!
مشکلی نیست. چهارشنبه فیلم «زنها فرشتهاند2» اکران میشود. من تمام فیلم را تماشا میکنم. خدمت شما میرسم و در یک فرصت مناسب مصاحبه میکنیم.
اصلا فیلم من مناسب شما و سلیقه شما نیست، برای شما هم ساخته نشده. پیشنهاد میکنم اصلا به خودتان زحمت ندهید که فیلم را ببینید.
منبع:movie mag.ir
آرش معیریان زمانی در دانشگاههای معتبری چون سوره و سینماتئاتر تدریس میکرده، هنوز هم بهگفته خودش در چند دانشگاه و موسسه آموزشی درس میدهد اما عناوین برخی از فیلمهایی که تا امروز ساخته از این قرار است: کما، شارلاتان، چپدست، شیر و عسل، داماد خجالتی، فیتیله و ماه پیشونی،آس و پاس، خالتور، دمسرخها، آپاچی و البته زنها فرشتهاند.
اگر یکی یا دو فیلم از این مجموعه را دیده باشید، میدانید که بیشتر آنها به لحاظ ساختاری به فیلمفارسی بسیار نزدیک هستند و حتی در مواردی میتوان بهوضوح طرح کلی فیلمهای پرمخاطب قبل از انقلاب را در فیلمهای معیریان دید.
رقص، پایکوبی و عاشقی از نوع شاهزاده و گدا از مولفههای ثابت بیشتر این فیلمهاست، در حالی که معیریان به عنوان استاد دانشگاه برای دانشجویان احتمالا از خلاقیت، نوآوری، سبکهای فیلمسازی و دستاوردهای بزرگان سینمای ایران و جهان صحبت میکند. همین ماجرا باعث شد در گفتوگو با معیریان از این تناقضات بپرسیم و البته پاسخهای عجیبی بگیریم.
انتقادهایی که بعد از انتشار تیزر فیلم «زنها فرشتهاند2» منتشر شده را دیدهاید؟
چه انتقادهایی؟ من خبر ندارم.
حرف این است که چهره دانشگاهی شما به عنوان یک استاد با فیلمهایی که میسازید هیچسنخیتی ندارد و در تضاد با هم است.
واقعیت این است من آنقدر آدم مهمی نیستم که برای چنین تضادی سوژه رسانهها بشوم. برای همین پاسخی هم ندارم به این انتقادها. نمیدانم چرا فکر میکنند من آدم بزرگی هستم که تضاد رفتاریام اهمیت داشته باشد.
کسی که در دانشگاه تدریس میکند، کارگاههای آموزشی برگزار میکند، بودجه در اختیارش قرار میگیرد که فیلم بسازد و تا امروز فیلمهای زیادی ساخته که در بین آنها آثار پرفروش هم بوده، حتما عملکردش اهمیت دارد.
من اینطور فکر نمیکنم. اولا انتقادهایی که به آن اشاره دارید، کجا مطرح شده و چه بازتابی داشته؟ دوم اینکه کسانی که نظرشان این است، آیا با دیدن یک تیزر میتوانند چنین نقدی را مطرح کنند؟
فقط یک تیزر نبوده؛ یک تیزر بهعلاوه فیلمهایی که طی نزدیک به سه دهه ساختهاید.
همه فیلمهای من از همین جنس بودهاند. آثار شاخصی نبودند که فکر کنیم «زنها فرشتهاند 2» باید شاخص میشد. همه از همین دسته بودهاند.
نکته همین است که فیلمهایی که همیشه ساختهاید هیچ سنخیتی ندارد با وجه علمی و دانشگاهی شما، به عنوان کسی که سینما را میشناسد، تدوین را بلد است، آثار فیلمسازان مطرح جهان را تحلیل میکند و ....
این را شما از بیرون میگویید. من خودم باور ندارم که آدم پری باشم. (میخندد)
اگر باور ندارید پس بر چه مبنایی پذیرفتهاید که در دانشگاه تدریس کنید؟
از من خواسته شد، من هم پذیرفتم. مهم این نیست که یک فرد چه کسی هست، مهم این است که بودنش چه کیفیتی دارد. اینطور که میفرمایید، یعنی عناوین و القاب از بیرون به من داده شده و اهمیتی ندارد؛ چون مهم است که با چه کیفیتی صاحب این عناوین و القاب هستم.
یعنی معتقدید به عنوان استاد دانشگاه کیفیت قابل اعتنایی ندارید؟
بله. کیفیتم خیلی پایین بوده است.
پس چرا به تدریس ادامه دادهاید؟
چون از من خواستند من هم ادامه دادم. (میخندد)
به نظرم کمی این گفتوگو را به شوخی گرفتهاید.
نه اصلا این طور نیست. خواهش میکنم این را تیتر کنید که آرش معیریان خودش اذعان دارد که نه استاد دانشگاه خوبی است، نه تحلیلگر، نه مترجم و نه کارگردان خوبی است. او در هیچ چیز خوب نیست. این را تیتر بزنید دیگر تکلیف همه چیز مشخص میشود. (میخندد)
اجازه بدهید دوباره تکرار کنم اگر این طور است، چرا میپذیرید که تدریس کنید؟
بارها گفتهام نمیتوانم و جواب رد دادهام، اما باز هم خواستهاند. گویا دیگران راضی بودهاند. من خودم اذعان و اعتراف میکنم در هیچ چیز خوب نیستم، اما باز هم خواستهها تکرار شده و دعوت شدهام برای تدریس.
فیلمهایی که میسازید را دوست دارید؟
دوست دارم که ساختهام.
همه بخشها و مولفههای آثارتان را؟ حتی بزن و بکوبها را؟
بله. همین طور است.
میدانید که سلیقه مخاطبان امروز سینما با قبل انقلاب و حتی با همین چند سال پیش فرق کرده و حتی بالیوود با آن جهان پر از رنگ و موسیقی به درامهای اجتماعی گرایش پیدا کرده است!
سینمای ما به سینمای هند چهکار دارد؟ من کار خودم را میکنم.
منظورم این است حتی سینمای هند که خاستگاه گونهای است که شما به فیلمساز بر اساس آن علاقه دارید، تغییر وضعیت داده چه رسد به سینمای ایران که همیشه درامهای اجتماعی در آن پررنگ بوده است.
سوالتان را باید از آنها بپرسید، نه از من یا مخاطب ایرانی.
اجازه بدهید مثال بزنم. همین حالا فیلم «شنای پروانه» دو برابر فیلم «خوب بد جلف2» فروخته است.
بسیار عالی است. امیدوارم بیشتر هم بفروشند.
هدفم از این مثالها، تاکید بر این بود که وقتش رسیده مخاطبشناسیتان را به روز کنید.
من بلد نیستم. وقتی بلد نیستم چه بگویم؟ (میخندد)
شما به شیوهای از شکسته نفسی روی آوردهاید که از هر انتقادی در امان بمانید و کار خودتان را بکنید.
من به صراحت عرض میکنم نه سینما بلدم، نه مخاطب میشناسم و نه مدرس خوبی هستم. فقط به عنوان یک عضو از سینمای ایران که کارش این است، مشغولم و خودم کارهایم را دوست دارم. حالا اگر کسی دوست ندارد، باید بگوید چرا دوست ندارد. من میگویم اندازه من همین است، چرا فکر میکنید باید بیشتر باشم؟
مجبورم میکنید برگردم به موضوع قبلی و طور دیگری سوالاتم را مطرح کنم. روزی که قرار باشد تدریس کنید، چه چیزی برای دانشجویان آماده میکنید؟ حتما دانش یا آوردهای برای دانشجویان دارید که سر کلاس حاضر میشوید. درست است؟
بعد از حدود 25 سال فیلمسازی و نزدیک به 50 سال زندگی با سینما، ساعت به ساعت و لحظه به لحظه در حال فکر کردن به سینما هستم، علاقهمند به یادگرفتن درباره آن و در حال زندگی کردن با سینما هستم. کسی که یک روز یا یک ساعت قبل از کلاس رفتن خودش را آماده کند مشکل دارد، باید خیلی زودتر از اینها هم فیلم دیده باشد هم درباره سینما خوانده باشد و هم زمانی که رانندگی میکند باید به این فکر کند که احتمالا چه نکاتی در کلاسهایش مطرح میشود و برای همه آنها جوابهای خوب آماده کند.
پس بالاخره اعتراف کردید توشه علمی کافی را برای حاضرشدن در سر کلاس درس دارید و شکسته نفسی فقط راهی است برای اینکه به این سوال مهم جواب ندهید که چرا از این داشتههای علمی در فیلمسازی استفاده نمیکنید؟
نه. شما الان این را به من منتسب کردید. ادعایی ندارم که توشه پرباری دارم. علاقهمند به سینما هستم و به اندازه ظرفیت و توان خودم فیلم میسازم که قطعا با کس دیگری قابل مقایسه نیست. من خودم معترفم که دانشم خیلی کم است.
خب، با این حساب فکر نمیکنید رفتن سر کلاس درس، ظلم است در حق دانشجویان؟
من که نباید راجع به خودم ارزیابی کیفی داشته باشم. این سوال را باید از دانشجویان بپرسید. میگویم چیزی برای ارائه ندارم، ولی حتما دانشجویان استفادهای کردهاند و دانشگاه رضایت داشته که من حدود 25 سال است تدریس میکنم.
قسمت نبوده سر کلاس شما بنشینم، اما براساس شنیدههایم و نیز مصاحبههایی که از شما خواندهام، میدانم به لحاظ تئوری و تدریس کارتان قابل اعتناست و سینما را خوب میشناسید. پس تعجب نکنید یک علامت سوال بزرگ در ذهنم باشد. اینکه چرا از چنین دانشی در فیلمسازی استفاده نمیکنید؟ چرا مسیر فیلمسازی شما از وجه دانشگاهیتان اینقدر دور است؟
چه اشکالی دارد؟
دانش و سواد و وجه علمی شما را زیر سوال میبرد!
من که خودم میگویم دانشم زیر سوال است.
آقای معیریان، دارید مرا در یک دور باطل میچرخانید. در واقع شما فکر میکنید اگر برای پول فیلم بسازید، هیچ اشکالی ندارد و ظلمی در حق مخاطب صورت نگرفته است؟
قطعا مخاطب اگر لذت ببرد، فیلم را تماشا میکند و اگر دوست نداشته باشد آن را نگاه نمیکند.
به رسالت و تعهد در فیلمسازی و مقولاتی از این دست هم اعتقاد ندارید؟
چرا. قطعا تماشاگر فیلمهای من رسالتی در آن کشف کرده که فیلمها را تماشا میکند.
چیز دیگری برای گفتن باقی مانده؟
فقط این راهم اضافه کنم سوال و دغدغه اولیه شما برای این مصاحبه از اساس اشتباه است. قاعدتا فقط با یک تیزر 60 ثانیهای در فضای اینستاگرام نمیشود یک فیلم را ارزیابی و موضوعات داخل فیلم را کشف کرد.
تیزر فقط یک بهانه بود. کارنامه شما موجود است؛ تمام فیلمهایی که ساختهاید.
کارنامه مرا با یک تیزر، در ده دقیقه با یک گفتوگوی تلفنی، وسط یک جلسه کاری نمیتوانید تحلیل کنید. سوال شما بر میگردد به دنیایی از جامعه سینما که نه در 10 دقیقه، نه وسط یک جلسه و نه به صورت تلفنی نمیتوان دربارهاش حرف زد و یک تیزر اینستاگرامی هم نمیتواند بهانه خوبی باشد برای طرح این سوال. بنابراین من اگر جای شما بودم، اول فضای مناسب برای طرح این سوال را فراهم میکردم. از همینجا به من حق بدهید کمی جوابهای پرت و بیربط بدهم!
مشکلی نیست. چهارشنبه فیلم «زنها فرشتهاند2» اکران میشود. من تمام فیلم را تماشا میکنم. خدمت شما میرسم و در یک فرصت مناسب مصاحبه میکنیم.
اصلا فیلم من مناسب شما و سلیقه شما نیست، برای شما هم ساخته نشده. پیشنهاد میکنم اصلا به خودتان زحمت ندهید که فیلم را ببینید.
منبع:movie mag.ir