01-06-2020، 13:37
(آخرین ویرایش در این ارسال: 01-06-2020، 13:41، توسط The moon.
دلیل ویرایش: افزودن تصاویر/
)
از Romeo and Juliet «رومئو و ژولیت» تا Rebel Without a Cause «شورش بیدلیل» و The Outsiders «بیگانگان» تا Doom Generation «نسل نابودی» لری کلارک (Larry Clarke)، هارمونی کورین (Harmony Korine) و گرگ اراکی (Greg Araki): نسل جوان هرگز شرایط و حال خوبی نداشتند. مخصوصا وقتی روی یک صحنه نمایش یا در یک فیلم یا سریال باشند. اما Euphoria «خوشحالی» اولین تجربهی HBO در برنامهسازی مخصوص جوانان، ترس و تراژدی داستانهای بلوغی (coming-of-age) را با شیرجهای به تاریکی و سختیهای نوجوان بودن در سال ۲۰۱۹ وارد سطح جدیدی میکند. البته این همراه با پرستیژی است که از HBO سراغ داریم.
در سریال Euphoria ساختهی سم لوینسون (Sam Levinson) که کارگردانی چندین اپیزود سریال را هم برعهده دارد، زندیا (Zendaya) نقش رو (کلمهای که معنی غم و اندوه و پشیمانی هم میدهد) را بازی میکند، دختر نوجوانی که برای فرار از غم و اضطرابی که تمام عمرش او را رها نکرده اسیر مواد مخدر و خودتخریبی شده است. رو سه روز پس از واقعهی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ متولد شده، عضوی از نسل زد (متولدان ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ و بعد از آن که به آنها نسل اینترنت هم میگویند) که در سایهای از تراژدی بزرگ قرن بیست و یکم آمریکا زندگی میکند.
رو پس از یک اوردوز، که نزدیک بود باعث مرگش شود و به رابطهاش با خواهر کوچکش (با بازی استورم رید (Storm Reid)) که جان او را پس از اوردوز نجات داد آسیب رساند، تابستان را در یک کمپ گذرانده است. رابطهی آسیبدیده و در حال بهبودی آنها برخی از بهترین لحظات سریال را رقم میزند، و در حالی که زندیا در کل سریال عالی بازی میکند، وقتی در بهترین حالتش است که رو در حال سپری کردن صحنهای با خانوادهاش یا فکر کردن به آسیبی است که به آنها وارد کرده است. Euphoria درام قوی زیادی از موضوعات اعتیاد و نبرد طولانی و سخت برای بهبودی استخراج میکند، اما اوردوزها و تلاش برای مصرف مجدد مواد که در سریال به نمایش درآمده خیلی تاریک و آزاردهنده هستند.
دیگر شخصیت جذاب سریال جولز (با بازی هانتر شیفر (Hunter Schafer)) یک دختر ترنس است که تازه به این شهر آمده و خیلی زود با رو دوست میشود. جولز که معمولا جذب مردان مسن و سرخورده میشود، حین اینکه در اپلیکیشنهای دوستیابی به دنبال عشق زندگیاش میگردد، وارد رابطهای عاشقانه و آبکی میشود. در همین حین، جیکوب الوردی (Jacob Elordi) در نقش نیت ورزشکار متعصب احساساتش را فقط از طریق خشونت و رابطه ج.ن.س.ی منتقل میکند. رابطههای او در لحظاتی غیرمنتظره به روشهایی شوکهکننده و ترسناک نمایش داده میشوند. این روابط شامل مدی (با بازی الکسا دمی (Alexa Demie)) دوستدخترش میشوند، که اخلاق و رفتار خاص خودش را دارد.
اپیزودهای اول Euphoria کاملا افراطی و غیرمنتظره هستند و با نمایش عصبانیت و رنجش نوجوانها مخاطب را کمی از سریال دور میکنند. این سریالی نیست که از همان اول عاشقش شوید، مخصوصا وقتی هر صحنه شامل نماهای جدیدی از جهنم تاریک دوران نوجوانی است؛ تجاوزهای زننده، استفاده فراوان از مواد مخدر، خود زنی، و اوردوز، همگی در اپیزود اول Euphoria نقش دارند. همچنین در این سریال شاهد عریانی زیادی مخصوصا توسط بازیگران مرد هستیم. تمام اینها قرار است شوکه کننده باشند، و در دنیایی پر از انحرافات اخلاقی گاهی از دیدن این صحنهها شوکه هم میشویم.
البته اگر به سریال فرصت بدهید، خیلی زود متوجه میشوید این سریال چیزی بیشتر از تصاویر شوکه کننده، تاریکی مطلق و تصاویر زننده است. در چهار اپیزودی که در اختیار منتقدان قرار گرفته، دوتای دوم با حس شوخطبعی و استفادهی جالب از تنش بین شخصیتها و زمانبندی شروع میشوند (مخصوصا در اپیزود چهارم، که دربارهی کنار هم جمع کردن شخصیتهای اصلی در یک کارناوال محلی است.)
حین پیشروی سریال، و زمانی که تلاش میکند بین نبرد رو برای هشیاری و جستجوی جولز برای پیدا کردن عشقش تعادل برقرار کند، راه برای شخصیتهای مکمل جذاب باز میشود. این شامل کسی (با بازی سیدنی سوئینی (Sydney Sweeney)) میشود، دختری دبیرستانی که با یک پسر دانشجوی سال اولی ارتباط دارد و میخواهد حین لذت بردن از شرایطش تصور عموم از خودش را هم خدشهدار نکند. همچنین کت (با بازی باربی فریرا (Barbie Ferreira)) دختری زیبا که به خاطر اضافه وزنش در مدرسه او را مسخره میکنند اما قدرت خودش را در فضای مجازی به روشی پیدا کرده که گاهی آزاردهنده اما کاملا واقعگرایانه است. Euphoria مثل سریال انگلیسی Skins «اسکینز» نمای واضح و آشکاری از اتفاقات تاریکی که در حومهی شهرها برای نوجوانان رخ میدهد را نشان میدهد، و سعی نمیکند مسائل زننده مثل روابط غیرمتعارف، مواد مخدر، خشونت و بیماریهای روانی که حتی نوجوانان دچار آن شدهاند را سانسور کند.
از هزاران سال پیش بلوغ یکی از موضوعات اصلی داستانسرایی بوده است، و نسلهاست از این دوره در زندگی همهی ما داستانهایی روایت شده است، اما نوجوانان نسل زد معمایی دیجیتالی و مخصوص خودشان دارند. آنها اولین نسلی هستند که کل زندگی خود را با تلفنهای همراه و دسترسی به اینترنت گذراندهاند، آمریکا را فقط پس از واقعهی ۱۱ سپتامبر میشناسند، و حالا حین فراگیر شدن مصرف مواد مخدر، زورگویی مجازی و عصر آشفتگی و بیهدفی باید دوران سخت نوجوانی و جوانی را سپری کنند. آنها بزرگترین، متنوعترین و جامعترین نسل بشر تاکنون هستند، و واقعیت زندگی آنها توسط دنیای عجیبی شکل گرفته که پس از انقلاب دیجیتالی به وجود آمد.
اینها همان مسائلی هستند که درونمایهی فیلم اکشن کمدی اجتماعی سیاسی Assassination Nation «ملت ترور» ساختهی لوینسون بودند، و او با Euphoria دوباره با رکگویی و بدگمانی که باعث شد واکنشهای گوناگونی نسبت به Assassination Nation نشان داده شود به همان فضای آشنا برگشته است. او در اینجا هم از خانوادهای کامل شامل زن و شوهر و فرزندان، افراد منحرف همسایه و پیامدهای شاخبازی مجازی به روشی بهره برده که بخشهای مهمی از دنیای قرن بیست و یکم هستند، اما همچنین میتوانند زندگیها را از هم بپاشانند. او هنوز هم دوست دارد پیچشهای شخصیتی شوکه کننده و لحظاتی از پستی انسان را ارائه کند که حال شما را بد میکنند. خوشبختانه Euphoria همچنین شامل لحظاتی از تشویق و حمایت، توانمندسازی و صمیمی بودن با دیگران است.
Euphoria سریالی با فیلمبرداری شگفتانگیز و طراحی پیچیده با لحظاتی ترسناک از صداقت و درک و بینش است، در حالی که همچنین چرند، آبکی و شدیدا تحریک برانگیز هم هست. این سریال مثل نسخهای بزرگسالانه از Riverdale «ریوردیل» است – هردوی این سریالها در نسخهای مبهم و عجیب از واقعیت جریان دارند که در آن مواد مخدر، دروغها و والدین شرور همیشه در کمین هستند – اما Euphoria در این مسائل زیادهروی میکند. این چیز بدی نیست، بلکه اغلب سرگرمکننده هم هست، و قطعا جذابیت و عمق بیشتری از سریال تینیجری ۱۳Reasons Why «سیزده دلیل برای اینکه» دارد.
لوینسون فیلم Assassination Nation را با لیست بلندبالایی از هشدارها آغاز کرد. به همان شکل، زندیا قبل از پخش Euphoria هشدارهای خاص خودش را در رسانههای اجتماعی منتشر کرد. این احتمالا کار درستی بوده باشد. این سریالی خشن است که قصد دارد حین آسیب زدن به شخصیتهایش، مخاطبان را هم از خواب غفلت بیدار کند. اگرچه Euphoria شاید در چهار اپیزود اولش در افراط کردن هم زیادهروی کرده باشد، اما از آنها به بهترین شکل ممکن بهره میبرد. /ariamovie.ir
در سریال Euphoria ساختهی سم لوینسون (Sam Levinson) که کارگردانی چندین اپیزود سریال را هم برعهده دارد، زندیا (Zendaya) نقش رو (کلمهای که معنی غم و اندوه و پشیمانی هم میدهد) را بازی میکند، دختر نوجوانی که برای فرار از غم و اضطرابی که تمام عمرش او را رها نکرده اسیر مواد مخدر و خودتخریبی شده است. رو سه روز پس از واقعهی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ متولد شده، عضوی از نسل زد (متولدان ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ و بعد از آن که به آنها نسل اینترنت هم میگویند) که در سایهای از تراژدی بزرگ قرن بیست و یکم آمریکا زندگی میکند.
رو پس از یک اوردوز، که نزدیک بود باعث مرگش شود و به رابطهاش با خواهر کوچکش (با بازی استورم رید (Storm Reid)) که جان او را پس از اوردوز نجات داد آسیب رساند، تابستان را در یک کمپ گذرانده است. رابطهی آسیبدیده و در حال بهبودی آنها برخی از بهترین لحظات سریال را رقم میزند، و در حالی که زندیا در کل سریال عالی بازی میکند، وقتی در بهترین حالتش است که رو در حال سپری کردن صحنهای با خانوادهاش یا فکر کردن به آسیبی است که به آنها وارد کرده است. Euphoria درام قوی زیادی از موضوعات اعتیاد و نبرد طولانی و سخت برای بهبودی استخراج میکند، اما اوردوزها و تلاش برای مصرف مجدد مواد که در سریال به نمایش درآمده خیلی تاریک و آزاردهنده هستند.
دیگر شخصیت جذاب سریال جولز (با بازی هانتر شیفر (Hunter Schafer)) یک دختر ترنس است که تازه به این شهر آمده و خیلی زود با رو دوست میشود. جولز که معمولا جذب مردان مسن و سرخورده میشود، حین اینکه در اپلیکیشنهای دوستیابی به دنبال عشق زندگیاش میگردد، وارد رابطهای عاشقانه و آبکی میشود. در همین حین، جیکوب الوردی (Jacob Elordi) در نقش نیت ورزشکار متعصب احساساتش را فقط از طریق خشونت و رابطه ج.ن.س.ی منتقل میکند. رابطههای او در لحظاتی غیرمنتظره به روشهایی شوکهکننده و ترسناک نمایش داده میشوند. این روابط شامل مدی (با بازی الکسا دمی (Alexa Demie)) دوستدخترش میشوند، که اخلاق و رفتار خاص خودش را دارد.
اپیزودهای اول Euphoria کاملا افراطی و غیرمنتظره هستند و با نمایش عصبانیت و رنجش نوجوانها مخاطب را کمی از سریال دور میکنند. این سریالی نیست که از همان اول عاشقش شوید، مخصوصا وقتی هر صحنه شامل نماهای جدیدی از جهنم تاریک دوران نوجوانی است؛ تجاوزهای زننده، استفاده فراوان از مواد مخدر، خود زنی، و اوردوز، همگی در اپیزود اول Euphoria نقش دارند. همچنین در این سریال شاهد عریانی زیادی مخصوصا توسط بازیگران مرد هستیم. تمام اینها قرار است شوکه کننده باشند، و در دنیایی پر از انحرافات اخلاقی گاهی از دیدن این صحنهها شوکه هم میشویم.
البته اگر به سریال فرصت بدهید، خیلی زود متوجه میشوید این سریال چیزی بیشتر از تصاویر شوکه کننده، تاریکی مطلق و تصاویر زننده است. در چهار اپیزودی که در اختیار منتقدان قرار گرفته، دوتای دوم با حس شوخطبعی و استفادهی جالب از تنش بین شخصیتها و زمانبندی شروع میشوند (مخصوصا در اپیزود چهارم، که دربارهی کنار هم جمع کردن شخصیتهای اصلی در یک کارناوال محلی است.)

حین پیشروی سریال، و زمانی که تلاش میکند بین نبرد رو برای هشیاری و جستجوی جولز برای پیدا کردن عشقش تعادل برقرار کند، راه برای شخصیتهای مکمل جذاب باز میشود. این شامل کسی (با بازی سیدنی سوئینی (Sydney Sweeney)) میشود، دختری دبیرستانی که با یک پسر دانشجوی سال اولی ارتباط دارد و میخواهد حین لذت بردن از شرایطش تصور عموم از خودش را هم خدشهدار نکند. همچنین کت (با بازی باربی فریرا (Barbie Ferreira)) دختری زیبا که به خاطر اضافه وزنش در مدرسه او را مسخره میکنند اما قدرت خودش را در فضای مجازی به روشی پیدا کرده که گاهی آزاردهنده اما کاملا واقعگرایانه است. Euphoria مثل سریال انگلیسی Skins «اسکینز» نمای واضح و آشکاری از اتفاقات تاریکی که در حومهی شهرها برای نوجوانان رخ میدهد را نشان میدهد، و سعی نمیکند مسائل زننده مثل روابط غیرمتعارف، مواد مخدر، خشونت و بیماریهای روانی که حتی نوجوانان دچار آن شدهاند را سانسور کند.
از هزاران سال پیش بلوغ یکی از موضوعات اصلی داستانسرایی بوده است، و نسلهاست از این دوره در زندگی همهی ما داستانهایی روایت شده است، اما نوجوانان نسل زد معمایی دیجیتالی و مخصوص خودشان دارند. آنها اولین نسلی هستند که کل زندگی خود را با تلفنهای همراه و دسترسی به اینترنت گذراندهاند، آمریکا را فقط پس از واقعهی ۱۱ سپتامبر میشناسند، و حالا حین فراگیر شدن مصرف مواد مخدر، زورگویی مجازی و عصر آشفتگی و بیهدفی باید دوران سخت نوجوانی و جوانی را سپری کنند. آنها بزرگترین، متنوعترین و جامعترین نسل بشر تاکنون هستند، و واقعیت زندگی آنها توسط دنیای عجیبی شکل گرفته که پس از انقلاب دیجیتالی به وجود آمد.
اینها همان مسائلی هستند که درونمایهی فیلم اکشن کمدی اجتماعی سیاسی Assassination Nation «ملت ترور» ساختهی لوینسون بودند، و او با Euphoria دوباره با رکگویی و بدگمانی که باعث شد واکنشهای گوناگونی نسبت به Assassination Nation نشان داده شود به همان فضای آشنا برگشته است. او در اینجا هم از خانوادهای کامل شامل زن و شوهر و فرزندان، افراد منحرف همسایه و پیامدهای شاخبازی مجازی به روشی بهره برده که بخشهای مهمی از دنیای قرن بیست و یکم هستند، اما همچنین میتوانند زندگیها را از هم بپاشانند. او هنوز هم دوست دارد پیچشهای شخصیتی شوکه کننده و لحظاتی از پستی انسان را ارائه کند که حال شما را بد میکنند. خوشبختانه Euphoria همچنین شامل لحظاتی از تشویق و حمایت، توانمندسازی و صمیمی بودن با دیگران است.
Euphoria سریالی با فیلمبرداری شگفتانگیز و طراحی پیچیده با لحظاتی ترسناک از صداقت و درک و بینش است، در حالی که همچنین چرند، آبکی و شدیدا تحریک برانگیز هم هست. این سریال مثل نسخهای بزرگسالانه از Riverdale «ریوردیل» است – هردوی این سریالها در نسخهای مبهم و عجیب از واقعیت جریان دارند که در آن مواد مخدر، دروغها و والدین شرور همیشه در کمین هستند – اما Euphoria در این مسائل زیادهروی میکند. این چیز بدی نیست، بلکه اغلب سرگرمکننده هم هست، و قطعا جذابیت و عمق بیشتری از سریال تینیجری ۱۳Reasons Why «سیزده دلیل برای اینکه» دارد.
لوینسون فیلم Assassination Nation را با لیست بلندبالایی از هشدارها آغاز کرد. به همان شکل، زندیا قبل از پخش Euphoria هشدارهای خاص خودش را در رسانههای اجتماعی منتشر کرد. این احتمالا کار درستی بوده باشد. این سریالی خشن است که قصد دارد حین آسیب زدن به شخصیتهایش، مخاطبان را هم از خواب غفلت بیدار کند. اگرچه Euphoria شاید در چهار اپیزود اولش در افراط کردن هم زیادهروی کرده باشد، اما از آنها به بهترین شکل ممکن بهره میبرد. /ariamovie.ir