31-01-2020، 19:34
سازندگان فیلم های ترسناک با روش های معمول و غیر معمول سعی در ترساندن مخاطب دارند. با این روش های جالب آشنا شوید
روش های فیلم های ترسناک برای ترساندن
فیلم سازی هنری پیچیده است. از درام تا کمدی، رمانس تا ترسناک، هر ژانری متدهای مخصوص خود را برای خلق شاهکارهای هنری دارد تا ما بتوانیم تماشا کرده و لذت ببریم.
برخی از این تکنیک ها واضح و روشن است، مثل گریم و آرایش های خوب، لباس های خوب و فیلمنامه .
روش زیرکانه دیگری نیز لازمه برای ساخت خوب هستند که از چشم مردم پنهان هستند.
وقتی هم صحبت از المان های ترس و وحشت در سینما به میان می اید، به عیر از تکنیک های معمول ابزارهای مختلف دیگری نیز وجود دارند تا بتوانند شما را بترسانند.
فاکتور حماقت
اواین مورد در لیست ما یکی از فاکتورهای اصلی در فیلم های ترسناک سطحی و متوسط است؛ فاکتور حماقت بازیگران. همیشه تعدادی نوجوان قهرمان با هم به خانه دور افتاده ای می روند و بعد از شنیدن صدا در نیمه های شب بیرون زا خانه رفته تا منشا صدا را پیدا کنند! آیا آنها انتظار دارند نیمه شب وسط جنگل اتفاق های جالبی برایشان بیفتد؟ یا اینکه زیادی احمق هستند؟!
در صحنه های بعدی هم همه می دانید که این جوان ها قربانی شده و یا با صحنه های ترسناکی روبرو خواهند شد.
درحالیکه فیلم های ترسناک باکیفیت سعی می کند با کمک کردن از موزیک و گروه بازیگری خوب بیننده را بترسانند و ترس واقعی را القا کنند، فیلم های رده پایین تر با استفاده از بی فکری و رفتارهای احمقانه می خواهند صحنه های ترسناک خلق کنند. که البته این نوع ترساندن کلیشه ای و غیرواقعی است و دیگر فیلم بازان حرفه ای را نمی ترساند.
بازیگران Cabin in the Woods
حس کاذب و مصنوعی امنیت
این تکنیک زیرکانه بوده، اما عنصر کامل یک فیلم ترسناک خوش ساخت است. یک ردیف از سکانس پرش می تواند ترسناک باشد، اما جیغ کشیدن های بی وقفه خسته کننده بوده و حس و حال بیننده ها را می گیرد.
فیلم سازی هنر واقعی ترساندن را بلد است که خود را کنترل کرده عناصر ترس انگیز را ذخیره کرده و در جاهای درست با صداهای ناگهانی یا موزیک ترسناک در لحظه مناسب رو کند.
این کار را چگونه انجام می دهند؟ به بیننده اجازه می دهند در یک فضای امن استراحت مختصری داشته باشد یا به او اجازه می دهند به آرامش برسد تا حس کاذب امنیت را پیدا کند.
با دقت کردن در فیلم های ترسناک با این عنصر زیاد روبرو می شویم. صحنه های پر از قتل و خشونت و کشتار همیشه بیننده را از فیلم ترسناک دلزده می کنند. فیلم سازان خوب در فیلم یا سریال بارها به بیننده حس کاذب امنیت را می دهند تا مدتی در آرامش به تماشای صحنه های عاشقانه و شادی بازیگران بنشیند و بعد در لحظه ای که انتظارش را ندارند با صحنه ترسناک مواجه می شود.
اندرو لینکلون و چندلر ریگز در مرده های متحرک
اختراعات
شاید بهترین نمونه این عنصر را در قلب ژانر وحشت ببینیم. در سری مجموعه اره انواع و اقسام وسایل ابداعی برای شکنجه کردن و اذیت کردن قربانیان دیده می شود. از تله خرس تا شال گردن سیمی، یا زنجیره سوزن ها، و صدها وسایل عجیب و غریب دیگر که همه نفرت انگیز و خوفناک هستند.
سازندگان فیلم ترسناک «اره» هر راهی را استفاده کردند تا بیننده های ترسان را تا آخر این مجموعه با خود همراه کنند. ساخته شدن چندین قسمت ازین فیلم و فروش بالای آن نشان از موفقیت این وسایل مبتکرانه در فیلم های ترسناک است. جیگساو هم جدیدا قرار است دوباره این فیلم را زنده کند (به خاطر طرفداران نه منتقدین) تا ثابت کند اختراعات او همیشه می تواند ترس را برای بیننده ها بیاورد.
شانی اسمیت در اره
عناصر و وسایل روانشناسی
وقتی در مور عنصر روان شناسی در فیلم های ترسناک صحبت می شود، باز اولین فیلمی که می توان در مورد آن بحث کرد فیلم های ترسناک «اره» است
یکی از اصول واقعا ترسناک فیلم های اره استفاده از شکنجه های روانشناسانه بود. وقتیکه فردی در حالت های اجبار و استیصال کارهایی انجام می دهد که هیچ وقت در حالت عادی قادر نبود انجام دهد، ترس روانشناسانه حس می شود و توانایی های واقعی انسان شناخته می شود. فراموش نشدنی ترین صحنه با این مضمون صحنه ای است که دکتر لاورنس گوردون مجبور است پای خودش را اره کند تا نجات پیدا کند.
شکنجه روانشناسی یکی از موثرترین روش ها برای ترساندن مخاطب است.
صحنه ای از فیلم اره
معنویت
درحالیکه بعضی از فیلم ها با عقل تان بازی می کند، برخی دیگر از فیلم ها هستند که روحتان را تخت تاثیر می دهند. در طول قرن های گذشته مردم اتفاقات ترسناک را به هیولا وشیطان و جن و دیگر مخلوقات تاریکی نسبت می دادند.
به همین دلیل بوده که افسانه های قومی و محلی به یکی پرطرفدارترین موضوعات جهان بدل شده است. با گذشت زمان موضوعات معنوی و ماورایی و افسانه ای محبوبیت خود را ازدست نداده و حتی در سینما نیز جایگاه خاصی کسب کرد. از چشم ها درخشان قرمز، تا کج و معوج بودن اندام هایشان، این مخلوقات غیرزمینی تبدیل به تکنیک های کلاسیک برای به تپش اوردن قلب ما شدند.
فقط نگاه کنید ببینید در چند فیلم ترسناک واژه «جن گیری» به چشم می خورد. افکار پلید شیطانی و هیولاهایی که انسانیت را از بین می برند نیز از جمله موضوعات دیگر این فیلم های وابسته به مذهب هستند.
صحنه ای از فیلم جن گیری امیلی رز
عنصر خون
بالاخره ازین فاکتور مهم صحبت کردیم! خون لزونا به خودی خود نشانه ترور نیست. این عنصر می تواند در فیلم ها مفید واقع شود، خصوصا وقتی با فاکتورهای دیگر ترکیب شود.
با این حال خون و خون ریزی می تواند یکی از عناصر سینمای وحشت باشد، خصوصا اگر با صدا و موسیقی همراه باشد. ومی تواند به خوبی ترس را در دل ما بیندازد. فاکتوری که در اکثر فیلم های ترسناک استفاده می ششود.
نمونه استفاده زیاد از این فاکتور را در مجموعه فیلم های «اره» و سریال مرده های متحرک زیاد دیدیم.
گاهی اوقات از خون می توان بیش از اندازه استفاده کرد. برای مثال زامبی های مشهور خونین مرده های متحرک علامت مشخصه و ترسناک این سریال بودند. اما حقیقت این است که گاهی در استفاده از آن اغراق می شود. برای مثال در سکانسی از فصل هفتم که نیگان با چوب دستی اش مغز گلن و آبراهام را له می کند! این صحنه سخت ترین صحنه ای بود که بتوان روی صفحه تلویزیون تماشا کرد. حتی استفاده زیاد از زامبی های خون آلود و پاره کرده بدن و دیگران گاهی اوقات بیشتر حال بهم زن می شود تا ترسناک.
در انتها به این نکته اشاره می کنیم که خون یکی از اصلی ترین فاکتور های فیلم های ترسناک است، به شرطی که در جای درست و به اندازه از آن استفاده شود، وگرنه تهوع آور یا خنده دار می شود.
صحنه ای از فیلم مرده های متحرک Walking Dead
تصورات
این پست را با یکی از چالش برانگیز ترین و مهم ترین تکنیک های سینما به پایان می رسانیم: اینکه ترس و وحشت را در ذهن و تصورمان ایجاد کنیم. ما دیدیم که چگونه در برخی از صحنه های مرده های متحرک بیش از اندازه از خون استفاده شده بود ولی برایمان اصلا ترسناک نبود.
از طرفی هم می توانیم با حداقلی از فاکتورهای ترس و حتی بدون اینکه اتفاق ترسناکی در واقعیت بیفتد انسان ها را ترساند.
به دست گرفتن تخیل و تصورات ذهنی بیننده ها کار سختی است، اما وقتی تماشاچیان در حالیکه بدنشان را چنگ می زنند و راه می روند بدون اینکه هیچ موجود ترسناکی دیده باشند، این نشانه واقعی ساختن یک شاهکار ترسناک است. به طور خلاصه می خواهیم بگوییم مغز ما بهتر از هر صحنه ای روی پرده سینما می تواند ما را بترساند.
لحظه قبل از حمله، نگاه اجمالی به ابزارهای شکنجه که قرار است استفاده شود، شواهد نشان دهنده ترس فراوان قربانی می تواند صحنه هایی بسیار ترسناک باشد.
یکی از صحنه های خوب با این فاکتور، را در صحنه پایانی فیلم شجاع دل دیدیم. در صحنه شهادت ویلیام والاس (مل گیبسون) به شدت آسیب دیده است، اجزا داخلی بدنش بیرون ریخته اما هنوز زنده است... اما واقعا اینها را نمی بینیم. ما فقط تصویری از صورت کلوزآپ مل گیبسون می بینیم، ما تاثیرات صدا را می شویم و موزسیقی که به موقع شنیده می شود. ما با تصور اینکه چه اتفاقی می افتد رها می شویم.
مل گیبسون در شجاع دل
سپاس نشه فراموش لامپ اضافه خاموش
روش های فیلم های ترسناک برای ترساندن
فیلم سازی هنری پیچیده است. از درام تا کمدی، رمانس تا ترسناک، هر ژانری متدهای مخصوص خود را برای خلق شاهکارهای هنری دارد تا ما بتوانیم تماشا کرده و لذت ببریم.
برخی از این تکنیک ها واضح و روشن است، مثل گریم و آرایش های خوب، لباس های خوب و فیلمنامه .
روش زیرکانه دیگری نیز لازمه برای ساخت خوب هستند که از چشم مردم پنهان هستند.
وقتی هم صحبت از المان های ترس و وحشت در سینما به میان می اید، به عیر از تکنیک های معمول ابزارهای مختلف دیگری نیز وجود دارند تا بتوانند شما را بترسانند.
فاکتور حماقت
اواین مورد در لیست ما یکی از فاکتورهای اصلی در فیلم های ترسناک سطحی و متوسط است؛ فاکتور حماقت بازیگران. همیشه تعدادی نوجوان قهرمان با هم به خانه دور افتاده ای می روند و بعد از شنیدن صدا در نیمه های شب بیرون زا خانه رفته تا منشا صدا را پیدا کنند! آیا آنها انتظار دارند نیمه شب وسط جنگل اتفاق های جالبی برایشان بیفتد؟ یا اینکه زیادی احمق هستند؟!
در صحنه های بعدی هم همه می دانید که این جوان ها قربانی شده و یا با صحنه های ترسناکی روبرو خواهند شد.
درحالیکه فیلم های ترسناک باکیفیت سعی می کند با کمک کردن از موزیک و گروه بازیگری خوب بیننده را بترسانند و ترس واقعی را القا کنند، فیلم های رده پایین تر با استفاده از بی فکری و رفتارهای احمقانه می خواهند صحنه های ترسناک خلق کنند. که البته این نوع ترساندن کلیشه ای و غیرواقعی است و دیگر فیلم بازان حرفه ای را نمی ترساند.
بازیگران Cabin in the Woods
حس کاذب و مصنوعی امنیت
این تکنیک زیرکانه بوده، اما عنصر کامل یک فیلم ترسناک خوش ساخت است. یک ردیف از سکانس پرش می تواند ترسناک باشد، اما جیغ کشیدن های بی وقفه خسته کننده بوده و حس و حال بیننده ها را می گیرد.
فیلم سازی هنر واقعی ترساندن را بلد است که خود را کنترل کرده عناصر ترس انگیز را ذخیره کرده و در جاهای درست با صداهای ناگهانی یا موزیک ترسناک در لحظه مناسب رو کند.
این کار را چگونه انجام می دهند؟ به بیننده اجازه می دهند در یک فضای امن استراحت مختصری داشته باشد یا به او اجازه می دهند به آرامش برسد تا حس کاذب امنیت را پیدا کند.
با دقت کردن در فیلم های ترسناک با این عنصر زیاد روبرو می شویم. صحنه های پر از قتل و خشونت و کشتار همیشه بیننده را از فیلم ترسناک دلزده می کنند. فیلم سازان خوب در فیلم یا سریال بارها به بیننده حس کاذب امنیت را می دهند تا مدتی در آرامش به تماشای صحنه های عاشقانه و شادی بازیگران بنشیند و بعد در لحظه ای که انتظارش را ندارند با صحنه ترسناک مواجه می شود.
اندرو لینکلون و چندلر ریگز در مرده های متحرک
اختراعات
شاید بهترین نمونه این عنصر را در قلب ژانر وحشت ببینیم. در سری مجموعه اره انواع و اقسام وسایل ابداعی برای شکنجه کردن و اذیت کردن قربانیان دیده می شود. از تله خرس تا شال گردن سیمی، یا زنجیره سوزن ها، و صدها وسایل عجیب و غریب دیگر که همه نفرت انگیز و خوفناک هستند.
سازندگان فیلم ترسناک «اره» هر راهی را استفاده کردند تا بیننده های ترسان را تا آخر این مجموعه با خود همراه کنند. ساخته شدن چندین قسمت ازین فیلم و فروش بالای آن نشان از موفقیت این وسایل مبتکرانه در فیلم های ترسناک است. جیگساو هم جدیدا قرار است دوباره این فیلم را زنده کند (به خاطر طرفداران نه منتقدین) تا ثابت کند اختراعات او همیشه می تواند ترس را برای بیننده ها بیاورد.
شانی اسمیت در اره
عناصر و وسایل روانشناسی
وقتی در مور عنصر روان شناسی در فیلم های ترسناک صحبت می شود، باز اولین فیلمی که می توان در مورد آن بحث کرد فیلم های ترسناک «اره» است
یکی از اصول واقعا ترسناک فیلم های اره استفاده از شکنجه های روانشناسانه بود. وقتیکه فردی در حالت های اجبار و استیصال کارهایی انجام می دهد که هیچ وقت در حالت عادی قادر نبود انجام دهد، ترس روانشناسانه حس می شود و توانایی های واقعی انسان شناخته می شود. فراموش نشدنی ترین صحنه با این مضمون صحنه ای است که دکتر لاورنس گوردون مجبور است پای خودش را اره کند تا نجات پیدا کند.
شکنجه روانشناسی یکی از موثرترین روش ها برای ترساندن مخاطب است.
صحنه ای از فیلم اره
معنویت
درحالیکه بعضی از فیلم ها با عقل تان بازی می کند، برخی دیگر از فیلم ها هستند که روحتان را تخت تاثیر می دهند. در طول قرن های گذشته مردم اتفاقات ترسناک را به هیولا وشیطان و جن و دیگر مخلوقات تاریکی نسبت می دادند.
به همین دلیل بوده که افسانه های قومی و محلی به یکی پرطرفدارترین موضوعات جهان بدل شده است. با گذشت زمان موضوعات معنوی و ماورایی و افسانه ای محبوبیت خود را ازدست نداده و حتی در سینما نیز جایگاه خاصی کسب کرد. از چشم ها درخشان قرمز، تا کج و معوج بودن اندام هایشان، این مخلوقات غیرزمینی تبدیل به تکنیک های کلاسیک برای به تپش اوردن قلب ما شدند.
فقط نگاه کنید ببینید در چند فیلم ترسناک واژه «جن گیری» به چشم می خورد. افکار پلید شیطانی و هیولاهایی که انسانیت را از بین می برند نیز از جمله موضوعات دیگر این فیلم های وابسته به مذهب هستند.
صحنه ای از فیلم جن گیری امیلی رز
عنصر خون
بالاخره ازین فاکتور مهم صحبت کردیم! خون لزونا به خودی خود نشانه ترور نیست. این عنصر می تواند در فیلم ها مفید واقع شود، خصوصا وقتی با فاکتورهای دیگر ترکیب شود.
با این حال خون و خون ریزی می تواند یکی از عناصر سینمای وحشت باشد، خصوصا اگر با صدا و موسیقی همراه باشد. ومی تواند به خوبی ترس را در دل ما بیندازد. فاکتوری که در اکثر فیلم های ترسناک استفاده می ششود.
نمونه استفاده زیاد از این فاکتور را در مجموعه فیلم های «اره» و سریال مرده های متحرک زیاد دیدیم.
گاهی اوقات از خون می توان بیش از اندازه استفاده کرد. برای مثال زامبی های مشهور خونین مرده های متحرک علامت مشخصه و ترسناک این سریال بودند. اما حقیقت این است که گاهی در استفاده از آن اغراق می شود. برای مثال در سکانسی از فصل هفتم که نیگان با چوب دستی اش مغز گلن و آبراهام را له می کند! این صحنه سخت ترین صحنه ای بود که بتوان روی صفحه تلویزیون تماشا کرد. حتی استفاده زیاد از زامبی های خون آلود و پاره کرده بدن و دیگران گاهی اوقات بیشتر حال بهم زن می شود تا ترسناک.
در انتها به این نکته اشاره می کنیم که خون یکی از اصلی ترین فاکتور های فیلم های ترسناک است، به شرطی که در جای درست و به اندازه از آن استفاده شود، وگرنه تهوع آور یا خنده دار می شود.
صحنه ای از فیلم مرده های متحرک Walking Dead
تصورات
این پست را با یکی از چالش برانگیز ترین و مهم ترین تکنیک های سینما به پایان می رسانیم: اینکه ترس و وحشت را در ذهن و تصورمان ایجاد کنیم. ما دیدیم که چگونه در برخی از صحنه های مرده های متحرک بیش از اندازه از خون استفاده شده بود ولی برایمان اصلا ترسناک نبود.
از طرفی هم می توانیم با حداقلی از فاکتورهای ترس و حتی بدون اینکه اتفاق ترسناکی در واقعیت بیفتد انسان ها را ترساند.
به دست گرفتن تخیل و تصورات ذهنی بیننده ها کار سختی است، اما وقتی تماشاچیان در حالیکه بدنشان را چنگ می زنند و راه می روند بدون اینکه هیچ موجود ترسناکی دیده باشند، این نشانه واقعی ساختن یک شاهکار ترسناک است. به طور خلاصه می خواهیم بگوییم مغز ما بهتر از هر صحنه ای روی پرده سینما می تواند ما را بترساند.
لحظه قبل از حمله، نگاه اجمالی به ابزارهای شکنجه که قرار است استفاده شود، شواهد نشان دهنده ترس فراوان قربانی می تواند صحنه هایی بسیار ترسناک باشد.
یکی از صحنه های خوب با این فاکتور، را در صحنه پایانی فیلم شجاع دل دیدیم. در صحنه شهادت ویلیام والاس (مل گیبسون) به شدت آسیب دیده است، اجزا داخلی بدنش بیرون ریخته اما هنوز زنده است... اما واقعا اینها را نمی بینیم. ما فقط تصویری از صورت کلوزآپ مل گیبسون می بینیم، ما تاثیرات صدا را می شویم و موزسیقی که به موقع شنیده می شود. ما با تصور اینکه چه اتفاقی می افتد رها می شویم.
مل گیبسون در شجاع دل
سپاس نشه فراموش لامپ اضافه خاموش