31-08-2018، 12:15
در اواسط قرن نوزدهم، نویسندهی بریتانیایی ویلیام مکپیس تاکری رمانی در رابطه با یک ایرلندی که تلاش میکند وارد طبقهی اشراف بریتانیا شود منتشر میکند. رمان بر اساس قهرمانش «بخت بری لیندون» نام گرفت. در دهه ۷۰ میلادی و نزدیک یک قرن و سی سال پس از انتشار رمان، کارگردان آمریکایی استنلی کوبریک بخت بری لیندون را منبع اقتباس فیلم خود قرار داد و یک درام تاریخی سه ساعته به نام «بری لیندون» متولد شد.
از بسیاری جهات، بری لیندون را میتوان یکی از اوجهای خلاقیت کوبریک خواند.
بری لیندون، مانند رمان، داستان یک ایرلندی را روایت میکند که سعی دارد خود را وارد طبقهی اشرافزاده بریتانیا کند و در این راه با دروغ و حیلهگری برای دورهای کوتاه به هدف خود میرسد، اما در انتها به دلیل وضع آشفتهی دولت بریتانیا به مشکل میخورد و هر آنچه که به دست آورده بود از دست میدهد. داستان بری لیندون بسیار کلاسیک و پیروی ساختار خطی ارسطویی است، و کوبریک نیز تلاشی برای پنهان کردن این نکته ندارد. کوبریک با استفاده از یک راوی ساختار خطی و بیوگرافیوار فیلم را به مخاطب یادآوری میکند و در مقابل آن سعی میکند که برای جلب کردن توجه مخاطب، او را وارد دنیایی کند که بری لیندون در آن تعریف میشود. از بسیاری جهات، بری لیندون را میتوان یکی از اوجهای خلاقیت کوبریک خواند. او با استفاده از حرکات آرام دوربین و برداشتهای طولانی تلاش میکند که مفهوم زمان را برای مخاطبش تغییر دهد و حس آرامی و خونسردی موجود در دورهی اتفاق داستان را بیان کند و به مخاطب اجازه بدهد که به خوبی با فضا و احساسی که زندگی در آن دوره تاریخی لازم داشت آشنا بشود و بتواند خود را در آن موقعیت تصور کند. در کنار این تکنیکهای تصویربرداری، استفاده و ترکیب هماهنگ با موسیقی کلاسیک برای مخاطبان سینما به خوبی زندگی در دوران ۱۷۵۰ میلادی به ارمغان آورد.
با اینحال، فیلم میتواند برای مخاطبی که نمیتواند با این فضا ارتباط برقرار کند بسیار خستهکننده و در بسیاری از مواقع حتی اذیتکننده نیز باشد. تمرکز کوبریک برای خلق یک دنیای کوچک زمانی و مکانی در داخل فیلم باعث شده که داستان از هرگونه پیچش و یا کنش جذاب عاری شود و بیشتر مانند یک تابلوی نقاشی از آن دوره بنظر برسد که یک داستان بسیار ساده درباره یک مرد بسیار ساده را روایت میکند. این مشکل در عین اینکه جزو نکات مثبت فیلم برای دستهای از مخاطبان است که با فضاهای تاریخی ارتباط نزدیکی دارند، برای مخاطبانی که به دنبال داستان و یا اتفاقی هیجانانگیز هستند یک نکته بزرگ منفی محسوب میشود.
بری لیندون بدونشک دارای زیباترین قابها و تصاویر در بین آثار استنلی کوبریک است!
اما یکی از دلایلی که شاید برای بسیاری از فیلمسازان و مخاطبان تکنیکی سینما این فیلم جایگاه ویژهای پیدا کرده است، استفاده کوبریک از تکنولوژی فراتر از ۱۹۷۵ برای گرفتن تصاویر فیلم بوده. یکی از معروفترین حاشیههای بری لیندون را میتوان در اخباری که حول لنزهای مورداستفاده در فیلم پخش شد مشاهده کرد. بر اساس این اخبار، کوبریک از یک لنز مخصوص که توسط NASA برای گرفتن تصاویر با کمترین مقدار نور موجود در صحنه طراحی شده بود برای گرفتن بسیاری از صحنههای بری لیندون استفاده کرده؛ و این نکته به خوبی در تصاویر گرفته شده مشهود است. بری لیندون بدونشک دارای زیباترین قابها و تصاویر در بین آثار استنلی کوبریک است. استفاده دقیق کوبریک از هر آنچه که در اختیار داشت برای خلق تصاویری که پیش از این در سینما نبود، باعث شده که بری لیندون در قابهای مختلفی که از فیلم منتشر شده جایگاه ویژهای در تاریخ سینما پیدا کند.
در انتها باید گفت که بری لیندون فیلمی است که باید در زمرهی آثار سرجیو لئونه بررسی شود. آنچه که در فیلم نقطه تمرکز اصلی کوبریک بوده، خلق تصویر و خلق یک فضای آرام و خونسرد ۱۷۵۰وار است و به این دلیل او از هر آنچه که باعث میشد مخاطب از این فضا فاصله بگیرد دوری کرده. در اینجا کوبریک یک قمار بزرگ انجام داده. مخاطبانی که به فضای تاریخی علاقهمند هستند از این فیلم تجربهای دستنیافتنی دریافت میکنند ولی از طرفی مخاطبانی که با این فضا ارتباط برقرار نمیکنند، از فیلم بشدت فاصله میگیرند. زمانی که بری لیندون اکران شد، با وجود آنکه توسط منتقدان و مخاطبان به عنوان کاری «قابلقبول» پذیرفته شد، اما به سرعت در بین صفحههای تاریخ سینما محو شد تا زمانی که مخاطب سینما و منتقدین آینده که به تاریخ علاقهمند بودند آن را کشف کردند و فیلم بعنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما مطرح شد. با توجه به قمار بزرگ کوبریک، جای تعجبی نیز ندارد که فیلم در ابتدا اینگونه به کنار رانده شد؛ ولی برای مخاطبی که بتواند وارد فضای فیلم شود، بری لیندون فیلمی است که به راحتی از ذهن پاک نمیشود.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
از بسیاری جهات، بری لیندون را میتوان یکی از اوجهای خلاقیت کوبریک خواند.
بری لیندون، مانند رمان، داستان یک ایرلندی را روایت میکند که سعی دارد خود را وارد طبقهی اشرافزاده بریتانیا کند و در این راه با دروغ و حیلهگری برای دورهای کوتاه به هدف خود میرسد، اما در انتها به دلیل وضع آشفتهی دولت بریتانیا به مشکل میخورد و هر آنچه که به دست آورده بود از دست میدهد. داستان بری لیندون بسیار کلاسیک و پیروی ساختار خطی ارسطویی است، و کوبریک نیز تلاشی برای پنهان کردن این نکته ندارد. کوبریک با استفاده از یک راوی ساختار خطی و بیوگرافیوار فیلم را به مخاطب یادآوری میکند و در مقابل آن سعی میکند که برای جلب کردن توجه مخاطب، او را وارد دنیایی کند که بری لیندون در آن تعریف میشود. از بسیاری جهات، بری لیندون را میتوان یکی از اوجهای خلاقیت کوبریک خواند. او با استفاده از حرکات آرام دوربین و برداشتهای طولانی تلاش میکند که مفهوم زمان را برای مخاطبش تغییر دهد و حس آرامی و خونسردی موجود در دورهی اتفاق داستان را بیان کند و به مخاطب اجازه بدهد که به خوبی با فضا و احساسی که زندگی در آن دوره تاریخی لازم داشت آشنا بشود و بتواند خود را در آن موقعیت تصور کند. در کنار این تکنیکهای تصویربرداری، استفاده و ترکیب هماهنگ با موسیقی کلاسیک برای مخاطبان سینما به خوبی زندگی در دوران ۱۷۵۰ میلادی به ارمغان آورد.
با اینحال، فیلم میتواند برای مخاطبی که نمیتواند با این فضا ارتباط برقرار کند بسیار خستهکننده و در بسیاری از مواقع حتی اذیتکننده نیز باشد. تمرکز کوبریک برای خلق یک دنیای کوچک زمانی و مکانی در داخل فیلم باعث شده که داستان از هرگونه پیچش و یا کنش جذاب عاری شود و بیشتر مانند یک تابلوی نقاشی از آن دوره بنظر برسد که یک داستان بسیار ساده درباره یک مرد بسیار ساده را روایت میکند. این مشکل در عین اینکه جزو نکات مثبت فیلم برای دستهای از مخاطبان است که با فضاهای تاریخی ارتباط نزدیکی دارند، برای مخاطبانی که به دنبال داستان و یا اتفاقی هیجانانگیز هستند یک نکته بزرگ منفی محسوب میشود.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بری لیندون بدونشک دارای زیباترین قابها و تصاویر در بین آثار استنلی کوبریک است!
اما یکی از دلایلی که شاید برای بسیاری از فیلمسازان و مخاطبان تکنیکی سینما این فیلم جایگاه ویژهای پیدا کرده است، استفاده کوبریک از تکنولوژی فراتر از ۱۹۷۵ برای گرفتن تصاویر فیلم بوده. یکی از معروفترین حاشیههای بری لیندون را میتوان در اخباری که حول لنزهای مورداستفاده در فیلم پخش شد مشاهده کرد. بر اساس این اخبار، کوبریک از یک لنز مخصوص که توسط NASA برای گرفتن تصاویر با کمترین مقدار نور موجود در صحنه طراحی شده بود برای گرفتن بسیاری از صحنههای بری لیندون استفاده کرده؛ و این نکته به خوبی در تصاویر گرفته شده مشهود است. بری لیندون بدونشک دارای زیباترین قابها و تصاویر در بین آثار استنلی کوبریک است. استفاده دقیق کوبریک از هر آنچه که در اختیار داشت برای خلق تصاویری که پیش از این در سینما نبود، باعث شده که بری لیندون در قابهای مختلفی که از فیلم منتشر شده جایگاه ویژهای در تاریخ سینما پیدا کند.
در انتها باید گفت که بری لیندون فیلمی است که باید در زمرهی آثار سرجیو لئونه بررسی شود. آنچه که در فیلم نقطه تمرکز اصلی کوبریک بوده، خلق تصویر و خلق یک فضای آرام و خونسرد ۱۷۵۰وار است و به این دلیل او از هر آنچه که باعث میشد مخاطب از این فضا فاصله بگیرد دوری کرده. در اینجا کوبریک یک قمار بزرگ انجام داده. مخاطبانی که به فضای تاریخی علاقهمند هستند از این فیلم تجربهای دستنیافتنی دریافت میکنند ولی از طرفی مخاطبانی که با این فضا ارتباط برقرار نمیکنند، از فیلم بشدت فاصله میگیرند. زمانی که بری لیندون اکران شد، با وجود آنکه توسط منتقدان و مخاطبان به عنوان کاری «قابلقبول» پذیرفته شد، اما به سرعت در بین صفحههای تاریخ سینما محو شد تا زمانی که مخاطب سینما و منتقدین آینده که به تاریخ علاقهمند بودند آن را کشف کردند و فیلم بعنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما مطرح شد. با توجه به قمار بزرگ کوبریک، جای تعجبی نیز ندارد که فیلم در ابتدا اینگونه به کنار رانده شد؛ ولی برای مخاطبی که بتواند وارد فضای فیلم شود، بری لیندون فیلمی است که به راحتی از ذهن پاک نمیشود.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
منبع: فیلمجی