28-07-2018، 18:42
(آخرین ویرایش در این ارسال: 06-02-2019، 20:19، توسط محمّد.
دلیل ویرایش: فونت ناخوانا
)
خداوند پناه و قدرت ماست!
شکایت را از زبان خیلیها، حتی از زبان خودم، میشنوم، «چرا خداوند در مشکلاتم کمکی به من نمیکند؟» این سوال کاملاً منطقی است. خیلی از افراد از اینکه بخواهند چرای چیزی را از خداوند سوال کنند یا اینکه بخواهند این بحرانی که برایشان پیش آمده را حل کنند، میترسند. از اینکه تصور کنند ایمانشان به اندازه کافی قوی نیست یا قدرت نداشتهاند با این مشکلات کنار بیایند. و نمیخواهند هم که دیگران چیزی بدانند چون ممکن است فکر خوبی درموردشان نکنند.
اگر شرایط زندگی برایمان سخت میشود، باید بدانیم چرا و اینکه چه باید بکنیم. در غیر اینصورت سردرگم، خسته و ناامید خواهیم شد. در متون مذهبی داوود پیامبر را میبینیم که باوجود همه دشواریهایی که برایش پیش میآید، باز ایمان و اطمینان خود را از دست نداده و بیشتر از هر کس دیگری از دستورات خداوند پیروی میکند. او این کارها را بدون اینکه کتاب آسمانی از قبل برایش مهیا شده باشد و بدون هیچ منبعی برای کمک گرفتن انجام میدهد. بااینکه سوالات سختی از خداوند میپرسد اما دست از تلاش نمیکشد. داوود پیامبر صمیمانه و با همه وجود، حتی در مواقع سختی، به خداوند ایمان و اطمینان داشته و بااینکه مشکلات پیدرپی برایش اتفاق میافتد، ایمان خود را از دست نمیدهد.
اول باید نگرش خود را به زندگی اصلاح کنیم. خیلی از ما بااینکه افرادی مذهبی هستیم اما گاهی با گوش دادن به آموزشهای غلط و توصیههای مخرب، دیدگاهها و انتظارات اشتباهی پیدا میکنیم. قبل از هر چیز باید بدانیم که اتفاق بد همیشه میافتد! این اتفاقات برای آدمهای خوب هم میافتد. همه ما در طول زندگی با آزمایش های مختلف، مشکلات و سختیهای زیادی روبهرو میشویم. بنابراین چیزی که باید بفهمیم این است که در مواجهه به این مشکلات باید چه بکنیم.
اینکه چه درسهایی از آن اتفاقات بگیریم و از آنها در مسیر رشد و تعالی خود استفاده کنیم.
نگاه خداوند به مشکلات و سختیها مثل نگاه ما نیست. جایی که ما استرس میبینیم او فرصت میبیند. چیزی را که ما بحران میبینیم، او رشد و تعالی میبیند. هدف خداوند در زمانهای بحران و سختی، درس دادن به بندگان خود است. این مشکلات برای آموزش دادن و رشد ما هستند. و وقتی از آنها درس بگیریم و طوفانهای زندگی را پشت سر بگذاریم، وعده بزرگ خداوند را خواهیم دید. پاداش فوقالعادهای که برای ما در نظر گرفته است، از طریق جاودانگی به ما میرسد. ما باید در زمانهای سختی، لذت و فرصتها را ببینیم. چون یاد خواهیم گرفت که در سختیها هم لذتی شیرین و فوقالعاده وجود دارد. نباید تا رفتن به بهشت صبر کنیم. میتوانیم یاد بگیریم زندگیمان را سراسر از لذت کنیم، کسی شویم که هم خودمان میخواهیم هم خداوند.
بنابراین وقتی خداوند آزمایشتان میکند، و اتفاقهای بد برایتان میافتد، باید به آن بعنوان زمانی برای درس گرفتن و اعتماد به خداوند نگاه کنیم. و وقتی این سختیها تمام شد، میتوانیم به عقب نگاه کرده و ببینیم که این سختیها برایمان لازم بوده است و الان به لطف خداوند آدم بهتری هستیم.
من هیچوقت دوست نداشتم مورد آزمایش و امتحان قرار بگیرم. سالیان سال همه تلاشم را میکردم که از امتحان بیرون بیایم. اما این امتحانات همچنان اتفاق میافتاد. به همین دلیل باید راهکارم را عوض میکردم تا ببینم در پس این امتحانات چیست. این یعنی باید تشخیص میدادم که این بحرانها چالشی از طرف خداوند است تا درسهایی ارزشمند برای رشد کردن و قویتر شدن بگیرم. آنوقت پاداشی گرفتم که قبلاً تجربه نکرده بودم. خداوند رشد بیشتر و بیشتر را برایم فراهم کرد. اینجا بود که وقتی طوفان مشکلات و سختیها دوباره به سراغم میآمد، برای آن آماده بودم، چون دیگر آنها را به عنوان فرصتی برای به دست آوردن رشد و قدرت بیشتر میدیدم. به این ترتیب سختیها ابزاری برای رشد و رسیدن به تعالی خواهد شد.
برای اینکه انسانی شاد باشیم و در زندگی احساس خوشبختی کنیم، باید به زندگی بعنوان یکسری فرصتهای حل مشکل و درس گرفتن نگاه کنیم. چون مشکلاتی که با آنها روبهرو میشویم یا همه قدرت و توان ما را گرفته و یا رشدمان میدهند. درنتیجه، راه به سمت خوشبختی با واکنش ما به اینها مشخص میشود. متاسفانه بیشتر آدمها قادر به دیدن دست خداوند در زندگیهایشان نیستند. به همین دلیل انتخاب میکنند که اجازه دهند تمرکز زندگیشان را روی مشکلاتشان قرار داده و عنان اختیار زندگیشان را دست آن دهند. مثل تروریستی که تفنگ روی شقیقهشان قرار داده و به آنها اجازه کمک گرفتن از کسی نمیدهد.
خداوند میخواهد از مشکلات ما به نفعمان استفاده کند، برای اینکه ما را به انسانهای بهتر و قویتری تبدیل کند تا بتوانیم هم خودمان زندگی بهتری داشته باشیم و هم به دیگران در زندگیهایشان کمک کنیم. بنابراین انسانهای ناراحت، سردرگم، بیانگیزه به مشکلاتشان واکنش غیرمنطقی میدهند تااینکه از آن بعنوان یک آموزش معنوی استفاده کنند. اما چطور میتوانیم خودمان را در مسیر درست قرار دهیم؟
طوفانهای زندگی در راهند
مشکلات غیرقابلپیشبینی بخشی از زندگی هستند. آنها مثل طوفانند. ممکن است در یکی از سه دسته طوفانهای زندگی قرار داشته باشید: یا یکی از آنها را پشت سر گذاشتهاید، یا الان در یکی از این طوفانها هستید، یا یکی از این طوفانها را پیش رو دارید. درست مثل طوفان، راه گریزی از این مشکلات ندارید، حتی اگر خودتان را در سرپناهی مخفی کنید، طوفان هنوز همانجاست. به همین دلیل باید یاد بگیریم چطور برای آن آمادگی پیدا کرده و بیرونشان کنیم.
دلیل طوفانتان را بفهمید
هوای بد به دلایل علمی اتفاق میافتد، بخاطر مناطق کمفشار، چرخههای تبخیر و از این قبیل. مشکلات ما در زندگی هم یک دلیل ریشهای دارند. دلیل مشکلات شما چیست؟ برای اینکه این را بفهمید باید به عمق ترسها و تجربیاتتان نفوذ کنید. باید از چیزهایی که دوست ندارید با آن روبهرو شوید پرده بردارید.
نباید فقط به چیزهایی که میدانید بسنده کنید. چون باعث میشود صبرتان را از دست بدهید و دیگر به توصیههای خوب دیگران گوش ندهید و درنتیجه تصمیمات غلط بگیرید. بنابراین وقتی ابرهای طوفانزا پدیدار میشوند، دیگر وقت بیصبری کردن و نادیده گرفتن آنها به این امید که خودشان از بین بروند نیست. زمان این است که دست خدا را در زندگی و دعاهایمان ببینیم.
از زمان برای پیدا کردن دلیل استفاده کنید. شاید انتخاب بدی داشتهاید؟ توصیه بدی گرفتهاید؟ گناه کردهاید؟ یا شاید هم ایمان و اعتقاد کافی ندارید و خدا میخواهد به او روی بیاورید، شاید نمیتوانید دلیل را پیدا کنید. به حضرت ایوب هم هیج دلیلی داده نشده بود. بنابراین اگر نگاهی دقیق به درون خودتان بیندازید و فقط به توصیههای الهی عمل کنید و باز هم دلیل را پیدا نکردید، دیگر به دنبال دلیل نباشید. شاید خداوند نمیخواهد شما دلیل آن را بدانید یا شاید آمادگی کافی برای آن ندارید. اما در بیشتر موارد، دلیل خیلی ساده پیش رویتان قرار میگیرد، فقط کافی است که ترس و انتظاراتتان را کنار بگذارید تا آن را ببینید.
بفهمید نتیجه مشکل چه خواهد شد
نتیجه و احتمالات مسیر و تصمیمات ما چه خواهد شد؟ برای دیدن فرصتها برای وسعت بخشیدن به نگرشمان، تقویت مهارتهایمان و ساختن شخصیتمان باید از مشکلاتمان درس بگیریم. و باید این کار را برای آمادهسازی خودمان انجام دهیم و لازم نیست تا آخر کار برای فهمیدن همه چیز صبر کنیم. چون وقتی نگرش درس گرفتن داشته باشیم، طوفانها دیگر سخت به نظر نخواهند رسید و با استرس و مشکل کمتر نعمتها و رشد را به دست میآوریم. به جلو نگاه کنید، طبق آن برنامهریزی کنید و همگام با خداوند پیش روید.
واکنشتان را ارزیابی کنید
باید از خودمان بپرسیم که به این مشکل چطور واکنش میدهیم. بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم چیست؟ داشتن یک واکنش درست و الهی، سه ویژگی دارد:
۱. با مشکل مقابله کنید. نمیتوانید با نادیده گرفتن مشکلات آنها را حل کنید. این فرایند به هیچ عنوان ساده نیست زیرا ما را ملزم میکند خودمان را فراموش کرده و خدا را باور کنیم. برای این کار، باید تمرکز را از اراده خودمان برداشته و به اراده خداوند نزدیک کنیم. آنوقت نگرش درست با دعا کردن به درگاه خداوند و وعدههای او به دست میآید. باید بدانید که خداوند قدرت و استقامت لازم را به شما خواهد داد زیرا چیزی که ما را به جلو میبرد قدرت خودمان نیست، قدرت خداوند است.
۲. به گناهتان اعتراف کنید و توبه نمایید. خیلی اوقات این مشکلات و بحرانها را گردن خودمان میاندازیم. با گناه یا تصمیمات اشتباه و گوش دادن به توصیههای نادرست. بنابراین باید تقصیر خودمان را فهمیده و آن را اصلاح کنیم. اگر لازم بود از خداوند یا دیگران بخشش بخواهید. باید آنقدر بزرگ باشیم که روح الهی در ما زندگی کند و با غذا خوردن نیست که بزرگ میشویم، بلکه با اعتراف به گناهانمان، قبول تقصیراتمان و اشتیاق به اصلاح است. نمیتوانیم تقصیر را به گردن دیگران بیندازیم یا بهانه بیاوریم. بااینحال خیلیها ممکن است کارهایی بکنند که زندگی شما را خراب کند. در این شرایط هم باید به دنبال بخشی از مشکل که تقصیر خودمان بوده بگردیم، با نگاه کردن به انگیزهها و رفتارهایمان. مسئولیتپذیر بودن شاید کار سختی باشد اما یک دستور الهی است.
۳. وعدههای الهی را قلباً باور داشته باشید. به سراغ کتابهای آسمانی بروید. وعدههای خداوند در کتابهای آسمانی بیان شدهاند. فقط کافی است به آنها به عنوان یک کارت اعتباری بدون محدودیت نگاه کنید که نیازی به برگرداندن پول ندارید، مگر با عشق، اعتماد و اطاعتتان. کلمات این کتابها شما را در مسیر زندگیتان هدایت میکنند.
این روشی است که برای محکم کردن پایههای خانهتان برای محافظت دربرابر طوفان به آن نیاز دارید. به این ترتیب، وقتی بحران و مشکل پیش میآید، خواهید توانست آن را با قدرت بیشتر بیرون کرده و در زندگی احساس خوشبختی بیشتری کنید.
اما چرا باید دچار این مشکلات شویم؟ آیا راه بهتر و آسانتری نیست؟ چرا، میتوانیم خدا را نادیده گرفته و انسانی ناراحت، بدون چارچوب، نادان و سردرگم زندگی کنیم. اما بعد از این مدت کوتاه زندگی در این جهان، تمام عمر در بهشت خواهیم بود، جایی که پاداش، شخصیت و روابطمان با چیزی که در این دنیا یاد گرفتهایم مشخص میشود.
من در طول دوران سختیها و مشکلات زندگیام، پنج روشی که خداوند از این مشکلات در زندگی ما استفاده میکند را یاد گرفتهام:
۱. خداوند از مشکلات برای آزمایش کردن شما استفاده میکند.
آدمها میتوانند مثل قوطیهای کنسرو غذا بدون برچسب باشند. اگر بخواهید بدانید درون آنها چیست، باید آنها را باز کنید! آیا لازم است خداوند شما را باز کند؟ آیا لازم است ایمانتان را با آزمایش کردن شما محک بزند؟ شما چطور واکنش میدهید؟ چه چیزهایی یاد گرفتید؟ فکر میکنید این مشکلات چه چیزی درمورد شما آشکار خواهد کرد؟ آیا میل و ارادهتان به شما حکمرانی میکند یا خداوند تنها حکمران زندگی شماست؟
۲. خداوند از مشکلات برای هدایت شما در مسیر درست استفاده میکند.
گاهی لازم است برای اینکه بیدار شویم، خداوند به صورتمان سیلی بزند. بدون آن ممکن است کورکورانه در مسیر اشتباهی قدم برداریم که به ناامیدی بیشتر منتهی خواهد شد. ما آمدن آن را نمیبینیم چون اراده ما در مسیر اراده اوست. و حالا خداوند آنجاست و از ما محافظت میکند، حتی وقتی او را نمیبینیم. و اگر ارادهتان در مسیر اراده خداوند بود مراقب باشید، چون ممکن است برای به حرکت درآوردن شما، شعلهای زیرتان روشن کند. اگر اینکار را نکند، یعنی دوستتان نداشته است. درست مثل والدینی که فرزندشان را از روی عشق به آنها تربیت میکنند. اگر ارادهمان را در اختیار خداوند بگذاریم، مشکلات، ما را در مسیر درست میاندازند. عشق او برای انگیزه دادن به ما آنجاست و ما را به بهترین شکل خودمان تغییر خواهد داد.
۳. خداوند از مشکلات برای تربیت شما استفاده میکند.
گاهی اوقات تنها راه درس گرفتن در زندگی و تبدیل شدن به یک انسان بهتر فقط از طریق رنج و شکست است. مثل کودکی که والدینش به او میگویند به شعله گاز دست نزند. و همه ما در کودکی یکبار هم که شده اینکار را کردهایم. بعد با سوختن درس گرفتهایم. اما اینطور نیست که خداوند از صدمه دیدن ما لذت ببرد. به هیچ عنوان. او آنقدر ما را دوست دارد که همه این کارها را برای نزدیک کردن ما به خودش انجام میدهد. درد بخشی از زندگی است. بنابراین بهتر است انتظار آن را داشته باشیم و از آن درس بگیریم تا دیگر دچار سوختگی نشویم. بیشتر آدمها فقط از طریق از دست دادن پول، سلامتی و روابطشان است که قدر آنها را میفهمند.
۴. خداوند از مشکلات برای محافظت از شما دربرابر آسیبهای بزرگتر استفاده میکند.
مشکلات میتوانند نعمت باشند زیرا میتوانند از بروز آسیبهای بسیار شدیدتر جلوگیری کنند. مثل خراب شدن ماشین درصورتیکه اگر جلوتر میرفت با قطاری که از ریل خارج شده برخورد میکرد. خراب شدن ماشین بسیار استرسزا و پرهزینه است اما برخورد قطار با ماشینتان از آن هم بدتر است.
۵. خداوند از مشکلات برای اصلاح و قویتر کردن شما استفاده میکند.
مشکلات مهمترین عنصر ما برای ساختن شخصیتمان هستند. رمز این عناصر اصلی این است که باید به طریق درست استفاده شوند تا درست کار کنند. و این طریق درست همان راه واکنش دادن ما و یادگیریمان است. خداوند بیشتر به شخصیت ما علاقهمند است تا راحتیمان. معنای زندگی، دلیل زندگیمان، رابطه ما با خدا و بعد با اطرافیانمان است. بنابراین مهمترین چیزی که در این روابط داریم شخصیتمان است. دو چیزی که با خودمان از این دنیا میبریم روابط و شخصیتمان است.
میتوانیم در زمان مشکلات هم لذت ببریم. مشکلات به ما کمک میکنند که صبور باشیم و صبر شخصیتمان را قویتر کرده و کمکمان میکنند هر بار بیشتر به خداوند اعتماد کنیم تااینکه در نهایت امید و ایمانمان بیشتر و قویتر شود.
این نکته مهم را به خاطر داشنه باشید: خداوند مراقب شماست، حتی وقتی شما او را نمیبینید. ما بخاطر گناهانی که در دنیا اتفاق میافتد وارد امتحان و سختی میشویم اما با تشخیص گناهانمان و اعتراف به آنها و توبه کردن میتوانیم رشد کنیم. آنوقت با درس گرفتن از این تجربیات میتوانید بیشتر و بیشتر رشد کنیم. وقتی در مسیر الهی قدم بردارید و بگذارید عشق الهی به شما حکمرانی کند، شادی و خوشبختیتان در زندگی بیشتر خواهد شد.
اما وقتی اشتباه میکنیم چه میشود؟ چطور میتوانیم سختیهای زندگی را درست کنیم؟ وقتی اتفاقات بد برایمان میافتد چه باید بکنیم؟
هدف اصلی ما باید درس گرفتن از اشتباهات و تجربیاتمان باشد تا بتوانیم ایمان و اعتقادمان را تقویت کنیم.
از خداوند بخواهید که مشکلاتتان را کمتر کند. این انکار یا نادیده گرفتن مشکلات نیست، شما به دلیلی وارد این مشکلات شدهاید.
برای کمک گرفتن از دیگران راغب باشید. خودتان را از آنها جدا نکنید. دین پدیدهای انفرادی نیست، یک کار گروهی است مملو از ارتباطات و فرصتهای مختلف.
تلخی نکنید. انتخاب با شماست: بهتر شوید یا تلختر. چطور میتوانید از تلخی دوری کنید؟ چیزی که نمیتواند تغییر کند را بپذیرید. روی چیزهایی که هنوز دارید تمرکز کنید، نه چیزهایی که از دست دادهاید.
چیزهایی که در زندگی مهم است را به یاد آورید. مطمئناً اینها اموال و داراییهایمان نیستند. کارمان، اتومبیلمان، اسباببازیهایمان، تحصیلاتمان، قدرت، ظاهر یا شخصیت اجتماعیمان نیست. روابط است که اهمیت دارد نه چیزها.
تکیهتان بر خداوند باشد. این منبع اسرارآمیز قدرت است که در زمانهای سختی قدرت و شکیبایی لازم را به شما میدهد.
چطور این کار را بکنیم؟
اعتماد و تکیهتان بر خداوند باشد. ثباتقدمتان از اینجا میآید.
یاد بگیرید که گوش کنید. با دعا و نیایش به صدای خداوند و توصیههای او گوش دهید.