19-06-2018، 19:26
نگارخانه ملی لندن در طول جنگ جهانی دوم مجموعهای از شاهکارهایش را به معادن ولز فرستاد تا از بمبهای آلمانها در امان بمانند.
چرچیل در سال 1940 تصمیم گرفت که مجموعه آثار نگارخانه ملی لندن باید از حملات نازیها در امان بمانند؛ و البته تاکید کرد این شاهکارهای هنری نباید از خاک کشور خارج شوند
نگارخانه لندن نیز تصمیم گرفت نقاشیهای خود را زیرزمین و در معادن سنگآهک ولز پنهان کند. نگاه داشتن شاهکارهای هنری زیرزمین ایده خوبی نیست- اما "مینا مور" موزهدار جدید نگارخانه ملی گفت "جای نقاشیها خیلی خوب بود." اخیراً آثاری که در طول جنگ به معادن منتقلشده بودند، در موزه به نمایش گذاشته شدند
در جنگ جهانی دوم قسمت زیادی از آثار هنری از بین رفتند یا غارت شدند. بااینکه بخشی از آثار به لطف تلاشهای بیباک برخی افراد و مؤسسات در امان ماندند، اما سهلانگاریهایی نیز صورت گرفت.
مثلاً "مرمرنماهای الگین" در ایستگاه آلدویچِ لندن پنهان شدند- اما بعداً مشخص شد این ایستگاه توانایی مقاومت در برابر برخورد مستقیم بمب را نداشت. در سال 1939، نزدیک به 3600 نقاشی از موزه لوور پاریس تخلیه و به خانههای امن منتقل شدند. مونالیزا (که اکنون برای جابهجایی بسیار شکننده است) پنج بار در خیابانهای مختلف پاریس جابهجا شد همیشه تا یک قدم جلوتر از نازیها بماند.
نگارخانه ملی لندن تنها نهادی نبود که آثارش را به ولز منتقل کرد. موزه بریتانیا نیز ماگنا کارتا (منشور کبیر)، آثار میکلآنژ، رافائل و لئوناردو داوینچی و کتابهای نادری از جمله آثار شکسپیر و میلتون را به کتابخانه ملی ولز منتقل کرد. اما حتی این کار نیز بهاندازه امن نبود و در طول جنگ یک غار زیرزمینی با سیستم گرمای ویژه حفر کردند تا آثار را در آن نگهداری کنند.
زیرشیروانی متحدین
نازیها و متحدانشان نیز به همین اندازه نگران آثار هنری بودند. هیتلر برنامههای بزرگی برای تبدیل زادگاهش "لینتس" به موزهای بزرگ داشت که بزرگترین آثار هنری جهان را شامل شود. بهمنظور تحقق این جاهطلبی، دزدی آثار هنری توسط نازیها بسیار گسترده و روشمند بود. اما باید در طول جنگ آثار را به جایی امن منتقل میکردند. بنابراین تعداد زیادی از آثار به معدن نمک التاوسی و اتریش منتقل شدند.
بیش از 6500 نقاشی در آنجا ذخیره شدند که آثار هنرمندان برجستهای چون میکلآنژ، روبنس، یوهانس فرمیر و رامبرانت را شامل میشد. سالم ماندن این آثار تقریباً معجزه بود: دستور داده شده بود که در صورت شکست آلمان، معدن منفجر شود و تمامی آثار نابود شوند. گمان میرود معدنچیان محلی و یکی از مقامات نازی از این کار جلوگیری کردند. آنها بمبهای بزرگ که کل معدن را به هوا میفرستاد را با بمبهای کوچک جایگزین کردند. زمانی که بمبها منفجر شدند تنها بخشی از ابتدای معدن فروریخت و راه ورودی را سد کرد. بدین ترتیب شاهکارهای هنری در دل زمین سالم ماندند. پس از پایان جنگ، گروهی از متفقین به نام "مردان آثار یادبود" وظیفه یافتن و بازگرداندن آثار تاریخی ربودهشده توسط ارتش نازی را بر عهده گرفتند.
در قرن نوزدهم صنعت اصلی معدن "مانود" در ولز استخراج سنگآهک بود. اما این صنعت در سالهای قبل از جنگ جهانی دوم افول کرد
گرچه ممکن است نگهداری این آثار بزرگ در معدن بیاحترامی به آنها به نظر رسد، اما حداقل معادن تاریک و سرد بودند که شرایط بدی برای نگهداری نقاشیها نیست.
از مواد منفجره برای بزرگ کردن ورودی معادن استفاده شد تا بزرگترین آثار هم بهراحتی و بدون آسیب وارد شوند. همچنین یک سیستم ریلی برای جابهجایی آثار تعبیه شد. شش فضای آجری در داخل غار ساخته شد و بدین ترتیب قادر بودند دما و رطوبت را کنترل کنند
این فضای زیرزمینی و پرپیچوخم باهنر و البته زندگی پر شد" بسیاری از افراد محلی برای نگهداری و مراقبت از آثار استخدام شدند. آنها به مدت چهار سال از این آثار مراقبت کردند و در معادن میخوابیدند.
تجهیزات موزه
این دوره برای بالا رفتن مهارتهای گالری در نگهداری آثار هنری تأثیر بسزایی داشت. در سالهای 1940، نگارخانه ملی لندن سیستم تهویه نداشت. انتقال آثار به معدن مانود نیازمند فکر و تحقیق زیاد بود و گروهی توانستند نقاشیها را تحت شرایط کنترلشده و نظارت دقیق نگهداری کنند
منبع : فرادید
چرچیل در سال 1940 تصمیم گرفت که مجموعه آثار نگارخانه ملی لندن باید از حملات نازیها در امان بمانند؛ و البته تاکید کرد این شاهکارهای هنری نباید از خاک کشور خارج شوند
نگارخانه لندن نیز تصمیم گرفت نقاشیهای خود را زیرزمین و در معادن سنگآهک ولز پنهان کند. نگاه داشتن شاهکارهای هنری زیرزمین ایده خوبی نیست- اما "مینا مور" موزهدار جدید نگارخانه ملی گفت "جای نقاشیها خیلی خوب بود." اخیراً آثاری که در طول جنگ به معادن منتقلشده بودند، در موزه به نمایش گذاشته شدند
در جنگ جهانی دوم قسمت زیادی از آثار هنری از بین رفتند یا غارت شدند. بااینکه بخشی از آثار به لطف تلاشهای بیباک برخی افراد و مؤسسات در امان ماندند، اما سهلانگاریهایی نیز صورت گرفت.
مثلاً "مرمرنماهای الگین" در ایستگاه آلدویچِ لندن پنهان شدند- اما بعداً مشخص شد این ایستگاه توانایی مقاومت در برابر برخورد مستقیم بمب را نداشت. در سال 1939، نزدیک به 3600 نقاشی از موزه لوور پاریس تخلیه و به خانههای امن منتقل شدند. مونالیزا (که اکنون برای جابهجایی بسیار شکننده است) پنج بار در خیابانهای مختلف پاریس جابهجا شد همیشه تا یک قدم جلوتر از نازیها بماند.
فردی در حال بررسی سطح رطوبت اتاقی که نقاشیها در آن نگهداری میشدند
نگارخانه ملی لندن تنها نهادی نبود که آثارش را به ولز منتقل کرد. موزه بریتانیا نیز ماگنا کارتا (منشور کبیر)، آثار میکلآنژ، رافائل و لئوناردو داوینچی و کتابهای نادری از جمله آثار شکسپیر و میلتون را به کتابخانه ملی ولز منتقل کرد. اما حتی این کار نیز بهاندازه امن نبود و در طول جنگ یک غار زیرزمینی با سیستم گرمای ویژه حفر کردند تا آثار را در آن نگهداری کنند.
زیرشیروانی متحدین
نازیها و متحدانشان نیز به همین اندازه نگران آثار هنری بودند. هیتلر برنامههای بزرگی برای تبدیل زادگاهش "لینتس" به موزهای بزرگ داشت که بزرگترین آثار هنری جهان را شامل شود. بهمنظور تحقق این جاهطلبی، دزدی آثار هنری توسط نازیها بسیار گسترده و روشمند بود. اما باید در طول جنگ آثار را به جایی امن منتقل میکردند. بنابراین تعداد زیادی از آثار به معدن نمک التاوسی و اتریش منتقل شدند.
بیش از 6500 نقاشی در آنجا ذخیره شدند که آثار هنرمندان برجستهای چون میکلآنژ، روبنس، یوهانس فرمیر و رامبرانت را شامل میشد. سالم ماندن این آثار تقریباً معجزه بود: دستور داده شده بود که در صورت شکست آلمان، معدن منفجر شود و تمامی آثار نابود شوند. گمان میرود معدنچیان محلی و یکی از مقامات نازی از این کار جلوگیری کردند. آنها بمبهای بزرگ که کل معدن را به هوا میفرستاد را با بمبهای کوچک جایگزین کردند. زمانی که بمبها منفجر شدند تنها بخشی از ابتدای معدن فروریخت و راه ورودی را سد کرد. بدین ترتیب شاهکارهای هنری در دل زمین سالم ماندند. پس از پایان جنگ، گروهی از متفقین به نام "مردان آثار یادبود" وظیفه یافتن و بازگرداندن آثار تاریخی ربودهشده توسط ارتش نازی را بر عهده گرفتند.
در قرن نوزدهم صنعت اصلی معدن "مانود" در ولز استخراج سنگآهک بود. اما این صنعت در سالهای قبل از جنگ جهانی دوم افول کرد
گرچه ممکن است نگهداری این آثار بزرگ در معدن بیاحترامی به آنها به نظر رسد، اما حداقل معادن تاریک و سرد بودند که شرایط بدی برای نگهداری نقاشیها نیست.
از مواد منفجره برای بزرگ کردن ورودی معادن استفاده شد تا بزرگترین آثار هم بهراحتی و بدون آسیب وارد شوند. همچنین یک سیستم ریلی برای جابهجایی آثار تعبیه شد. شش فضای آجری در داخل غار ساخته شد و بدین ترتیب قادر بودند دما و رطوبت را کنترل کنند
این فضای زیرزمینی و پرپیچوخم باهنر و البته زندگی پر شد" بسیاری از افراد محلی برای نگهداری و مراقبت از آثار استخدام شدند. آنها به مدت چهار سال از این آثار مراقبت کردند و در معادن میخوابیدند.
نازیها هزارن اثر هنری را در یک معدن نمک در نزدیکی زادگاه هیتلر پنهان کردند
تجهیزات موزه
این دوره برای بالا رفتن مهارتهای گالری در نگهداری آثار هنری تأثیر بسزایی داشت. در سالهای 1940، نگارخانه ملی لندن سیستم تهویه نداشت. انتقال آثار به معدن مانود نیازمند فکر و تحقیق زیاد بود و گروهی توانستند نقاشیها را تحت شرایط کنترلشده و نظارت دقیق نگهداری کنند
منبع : فرادید