04-11-2017، 11:06
شیخ و مرید فرصت سوز
یکی از مریدان مشغول صرف غذا بودندی که شیخ از او پرسید: آیا غذا میخوری؟
مرید گفت بلی.
شیخ پرسید آیا گرسنه ای؟
مریدگفت بلی.
شیخ پرسید آیا پس از صرف غذا سیر خواهی شد؟
مرید گفت بلی.
شیخ شمشیر برکشید و مرید را به دو نیم کردندی. سپس فرمود به خدا قسم از ما نیست کسی که فرصت پ نه پ را از دست دهدندی…
مریدان جملگی کپ کردندی و هفت شبانه روز به همان منوال گذراندند.
شیخ و تعبیر خواب مرید
مریدی ترسان نزد شیخ برفت و عرض کردند شیخا مریدت را دریاب که کابوسی دیدم بس عجیب.
فرمود : خوابت بگوی ببینم.
عرض کرد : در خواب بدیدم 3 غول به من حمله کردندی ، هر یک ز دو تای دگر فربه تر ، از چنگ هرکدام که رهیدم به دام دوتای دگر فتادم.
شیخ فرمود : آن سه غول قبض آب و برق و گازت باشند که در خواب هم رهایت همی نکنند.
و مریدان بیهوش گشتندی.
شیخ و اینترنت
شیخ را پرسیدند : اینترنت ایران به چه ماند ؟
فرمود : به زنبور بی عسل.
عرض کردند : یا شیخ ، اینکه قافیه نداشت.
فرمود : واقعیت که داشت .
و مریدان رم کردندی و به صحرا برفتندی.
شیخ و گوسفند
روزی شیخ از بازار گذر کردی ، گوسفند مذبوحی را دید در قصابی آویزان و مردمان هیچ یک توان و یارای خرید نداشت. شیخ فرمود : عمر این گوسفند بعد از مرگ درازتر است از عمرش قبل مرگ.
و مریدان مدهوش گشتند و نعره ها زدند.
شیخ و سوال مریدان
روزی مریدان نزد شیخ رفتند و از او پرسیدند:
یا شیخ! فیلترینگ بدتر است یا کم بودن پهنای باند؟
شیخ نگاه معنی داری به آنها کرد و فرمود:
هیچکدام! چیزی در اینترنت هست که از هر دوی اینها بدتر و اعصاب خردکن تر است!
مریدان با حیرت به شیخ نگریستند و فرمودند:
یا شیخ! از فیلترینگ بدتر چیست؟
شیخ فرمود:
.
.
“مشاهده این لینک تنها برای اعضا سایت امکان پذیر است. برای ثبت نام اینجا کلیک کنید”!
بعد از این سخن، مریدان نعرهها زدند و خشتک ها دریدند
و لپ تاپ های خود را به زمین کوبیدندی
فغان کشان به رشته کوهای آلپ پناه بردندی!!
شیخ و حال خراب مرید
مریدی «تگری زنان» نزد شیخ برفت و گفت یا شیخ حالم دریاب که بغایت رسید.
شیخ فرمود : مریدا تو را چه شده ؟
عرض کرد : مرادا ! چشمانم ز حدقه درآمده ، خون در کله ام جمع بشده ، جهان در پیش چشمانم تیره گشته و شاخی بر سرم سبز شده.
شیخ فرمود : چیزی نیست ، یحتمل بعد از اخبار BBC ، اخبار بیست و سی بدیده ای.
و مریدان نعره ها و فغان ها زدند.
یکی از مریدان مشغول صرف غذا بودندی که شیخ از او پرسید: آیا غذا میخوری؟
مرید گفت بلی.
شیخ پرسید آیا گرسنه ای؟
مریدگفت بلی.
شیخ پرسید آیا پس از صرف غذا سیر خواهی شد؟
مرید گفت بلی.
شیخ شمشیر برکشید و مرید را به دو نیم کردندی. سپس فرمود به خدا قسم از ما نیست کسی که فرصت پ نه پ را از دست دهدندی…
مریدان جملگی کپ کردندی و هفت شبانه روز به همان منوال گذراندند.
شیخ و تعبیر خواب مرید
مریدی ترسان نزد شیخ برفت و عرض کردند شیخا مریدت را دریاب که کابوسی دیدم بس عجیب.
فرمود : خوابت بگوی ببینم.
عرض کرد : در خواب بدیدم 3 غول به من حمله کردندی ، هر یک ز دو تای دگر فربه تر ، از چنگ هرکدام که رهیدم به دام دوتای دگر فتادم.
شیخ فرمود : آن سه غول قبض آب و برق و گازت باشند که در خواب هم رهایت همی نکنند.
و مریدان بیهوش گشتندی.
شیخ و اینترنت
شیخ را پرسیدند : اینترنت ایران به چه ماند ؟
فرمود : به زنبور بی عسل.
عرض کردند : یا شیخ ، اینکه قافیه نداشت.
فرمود : واقعیت که داشت .
و مریدان رم کردندی و به صحرا برفتندی.
شیخ و گوسفند
روزی شیخ از بازار گذر کردی ، گوسفند مذبوحی را دید در قصابی آویزان و مردمان هیچ یک توان و یارای خرید نداشت. شیخ فرمود : عمر این گوسفند بعد از مرگ درازتر است از عمرش قبل مرگ.
و مریدان مدهوش گشتند و نعره ها زدند.
شیخ و سوال مریدان
روزی مریدان نزد شیخ رفتند و از او پرسیدند:
یا شیخ! فیلترینگ بدتر است یا کم بودن پهنای باند؟
شیخ نگاه معنی داری به آنها کرد و فرمود:
هیچکدام! چیزی در اینترنت هست که از هر دوی اینها بدتر و اعصاب خردکن تر است!
مریدان با حیرت به شیخ نگریستند و فرمودند:
یا شیخ! از فیلترینگ بدتر چیست؟
شیخ فرمود:
.
.
“مشاهده این لینک تنها برای اعضا سایت امکان پذیر است. برای ثبت نام اینجا کلیک کنید”!
بعد از این سخن، مریدان نعرهها زدند و خشتک ها دریدند
و لپ تاپ های خود را به زمین کوبیدندی
فغان کشان به رشته کوهای آلپ پناه بردندی!!
شیخ و حال خراب مرید
مریدی «تگری زنان» نزد شیخ برفت و گفت یا شیخ حالم دریاب که بغایت رسید.
شیخ فرمود : مریدا تو را چه شده ؟
عرض کرد : مرادا ! چشمانم ز حدقه درآمده ، خون در کله ام جمع بشده ، جهان در پیش چشمانم تیره گشته و شاخی بر سرم سبز شده.
شیخ فرمود : چیزی نیست ، یحتمل بعد از اخبار BBC ، اخبار بیست و سی بدیده ای.
و مریدان نعره ها و فغان ها زدند.