امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پــــــــــــ نــــــــــــــــ پـــــــــــــ

#1
گفتم چندیست دچار درد ماتم شده ام چون شمع که میسوزد من کم شده ام گفتا نکند که عاشق من شده ای؟گفتم پَ نَ پَ عاشق عمّت شده ام
.
. رفتم مایو بخرم

لامصب میگه واسه استخر میخوای ؟

گفتم نه چند روز دیگه عروسی دعوتم میخوام منــحصر به فرد ظاهر بشم من
.
.


رفیقم اسم خانومم رو توی شناسنامه دیده میگه : زنته !؟

میگم: پ ن پ دختر همسایمونه اسمش تو شناسنامه باباش جا نشده اینجا زدن گم نشه

.
.
صف ﻧﺎﻧﻮﺍﯾﯽ ﺑﻮﺩﻡ

ﯾﺎﺭﻭ ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻔﺖ: خانوم ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺻﻔﻪ ؟

ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ: ﻧﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺩﻓﺎﻋﯽ ﺑﺴﺘﯿﻢ ﺷﺎﻃﺮ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﮐﺎﺷﺘﻪ ﺑﺰﻧﻪ !
.
.۲ ﺳﺎﻋﺘﻪ ﺍﺯ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺻﺪﺍﯼ ﻗﺎﺭ ﻗﺎﺭ ﻣﯿﺎﺩ

ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﻣﯿﮕﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﮐﻼﻏﻪ؟

ﻣﯿﮕﻢ پ ن پ ﻗﻨﺎﺭﯾﻪ ﻣﺘﺎﻝ ﻣﯿﺨﻮﻧﻪ!
.
.
داریم نهال می کاریم،نهالو گذاشتم تو زمین بغلش آب ریختم ، به دوستم می گمٌ:خاک بریز.
میگه:بغل نهال؟
می گم: پ ن پ تو سر من که یکی مثل تورو اوردم کمکم کنی!
.
.
به مامانم میگم:یه چیز بنداز روبابا خوابه… میگه:پتو خوبه؟ میگم: پـَـــ نــه پـَـــ میز ، میز خوبه..
.
.
مامانم سفره پهن کرد
بهش گفتم: میخوای شام بیاری"
گفت : پ ن پ می خوام گل های سفره رو آب بزنم ....
.
.
تو اتوبان داشتم لایی میکشیدم،یه زانتیا اومد گفت داری لایی بازی میکنی؟؟؟ گفتم: پــ نــ پـــ دارم واست عربی میرقصم!!! گفت: دِ نـَــ دِ کنترل نا محسوس بزن بغل. (ستاد مبارزه با پ نه پ واحد اتوبان)
.
.
رفتم نونوایی بعده ۲ ساعت نوبتم شده

شاطر میگه نون میخوای؟

گفتم بله لطفا ۱۰ تا می خوام

ستاد مبازره با پ ن پ
.
.
رفتم داد گستری یارو میپرسه شکایت داشتید؟
گفتم پ ن پ یه خورده برنج اوردم با ترازوی عدالت وزن کنم!!!
.
.
رفتم مغازه میگم بی زحمت یه DVD بدین میگه خام میگم پ ن پ پخت
.
.به مامانم میگم کی میخوای برام آستین بالا بزنی
مامانم میگم پسرم زن میخوای؟
میگم په نه په میخوام آستین بالا بزنی با هم مچ بندازیم ببینیم کی قوی تره
.
.
خانمه ۲۰۶ رو زده به تیر برق، ماشین نصف شده! به افسر میگه یعنی اشتباه
از من بوده؟ افسر :پ نه پ علت حادثه خواب آلودگیه تیر چراغ بوده!
.
.
مامانم میگه مگس رو نگاه کن نشسته رو مانیتور
می گم چیکارش کنم بکشمش؟
په نه په بهش بگو یکم عقب تر بشینه چشاش ضعیف نشه
.
.
سر سفره عقد، حاج آقا :آیا بنده وکیلم؟ عروس :پَ نَ پَ متهمی!
.
.
رفتم نونوایی شاتر گفت نون می خوای؟ گفتم پ نه پ اورانیوم غنی شده برای رآکتور بابام می خوام!!
.
.
عکس نیمه ی راست صورتم رو گذاشتم پروفایلم
اومده میگه :عکس نصفه گذاشتی رو پروفایلت؟
میگم :پ نه پ توی حراج بودم ۵۰ در ۱۰۰ تخفیف بهم خورده این شکلی شدم (s)
.
.
تو راه بنزین موتورم تموم شده بود یه جا نوشابه ای گرفتم دستم تکون میدادم تا کسی بایسته بهم بنزین بده یه نفر ایستاد گفت پسرم بنزین میخوای گفتم پ ن پ موتورم تشنشه تا بهش اب ندم حرکت نمیکنه..... بهش برخورد و رفت
.
.
به بابام گفتم: نونوایی قیامت بود!
میگه: یعنی شلوغ بود؟!
گفتم : نه بابا! گناهکارا رو مینداختن توی تنور و به نیکوکارا نونِ مجانی می دادن !
هیچی دیگه الان هم که هوای کوچه سرده :
.
.
ایان نامم تموم شده زنگ زدم به استاد می گه می خوای دفاع کنی؟
پََ نه پََ می خوام حمله کنم!
.
.
رفتم کتابخونه، گفتم :ببخشید از سعدی چی دارین؟
میگه :کتابشو میخوای؟
گفتم پ نه پ انگشتری, لباسی, کفشی اگه مونده میخوام
.
.
استاد :تو بیا پای تخته؟؟؟
من :استاد ما؟؟؟؟؟ استاد حل کنیم؟؟؟؟؟
استاد :پ ن پ بیا تخته رو پاک کن
به چی میخندی خودت خنکی اییییییییییییییییش

.
.
.
.
.
سپاس ندین نامردین
...Life is hard.But not impossible
پاسخ
 سپاس شده توسط ѕтяong
آگهی
#2
999 25r30 25r30 25r30 25r30 عالـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Wink پــــــــ نـــــــــــــــ پــــــــــــ جدید (=

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان