18-06-2016، 10:29
تفریح، خوش گذرانی و دیدن مراکز فرهنگی و تاریخی کشورها؛ اینها دلایل خوبی برای ورود گردشگران به هر کشوری از دنیاست. حالا فکرش را کنید که کسی برای غم و اندوه و از همه عجیب تر برای ترسیدن وارد خاک کشوری دیگر شود! تازگی ها این مدل گردشگری در دنیا با عنوان «گردشگری سیاه» یا «گردشگری تاریک» خواهان زیادی پیدا کرده است. در این نوع سفرها گردشگر به دیدن آثار تاریخی ترسناک یا وقایع تلخ می شود. آیا شما راضی می شوید کلی هزینه کنید و وحشت زده و هول کرده به خانه برگردید؟ با معروف ترین مقاصد گردشگری سیاه دنیا آشنا شوید.
غار تونیچیل مونگال
بلیز
کشور «بلیز» (Belize) در آمریکای جنوبی بسیار مشهور است، آن هم به خاطر یافته های عجیب و غریبی که در یکی از غارهای این کشور به اسم غار «تونیچیل مونگال» به دست آمده. در این غار عجیب 9566 قطعه استخوان انسان کشف شده. دانشمندان می گویند این استخوان ها متعلق به بچه های چهار تا 10 ساله هستند که در مراسمی سنتی برای رب النوع باران، آب و روشنایی «مایا»ها قربانی می شدند.
جنگل خودکشی
ژاپن
جنگل بزرگ «اوکیگاهارا» (Aokigahara) مدت هاست که به یکی از وحشتناک ترین مکان های روی زمین تبدیل شده، برای اینکه این جنگل در نگاه ژاپنی ها بهترین جا برای مردن است. هر کسی وارد این جنگل می شود یا خودش را از درختی حلق آویز می کند یا با خوردن سم و مواد به زندگی اش خاتمه می دهد.
کلیسای استخوان ها
پرتغال
اگر زمانی به کشور پرتغال رفتید حتما مسری به کلیسای استخوان ها بزنید. بله، کلیسایی مشهور که در و دیوار آن از استخوان های آدمیزاد پوشانده شده است. این کلیسای کوچک که در قرن شانزده میلادی به دست یک راهب فرقه فرانسیس مقدس بنا شد، یک اتاقک کوچک است با 18.5 متر طول و 11 متر عرض اما همین اتاقک نزدیک به 5000 استخوان آدم را در خودش جا داده است. در آن زمان مردم شهر «ایورا» یک مشکل بزرگ داشتند: دفن کردن مرده ها. برای همین راهبان شهر برای حل این مشکل یک راهکار عجیب پیشنهاد دادند. استخوان های مرده ها از قبرها بیرون آمد و برای تزیین کلیسا به کار گرفته شد. اینجوری هم کلیسا خالی نبود و هم شهر یک قبرستان تر و تمیز داشت.
غارهای کانایان
می گویند دست نخورده ترین مومیایی های دنیا را می توان در فیلیپین پیدا کرد، آن هم درون غارهای دست ساز بشر در کابایان. این مومیایی ها که به روشی عجیب و متفاوت مومیایی شده اند، متعلق به 1200 تا 1500 سال قبل هستند و در تابوت های مخصوص به صورت چمباتمه قرار گرفته اند. مردم محلی معتقدند ارواح این مومیایی ها هنوز در منطقه زندگی آنها حضور دارند و ناظر رفتار و کردار آنها هستند.
این روزها مومیایی های فیلیپینی در شرایط امنیتی سختی نگهداری می شوند اما تا پیش از این بازدید عموم از این محل آزاد بود. داستان امنیتی کردن فضا هم از زمانی شروع شد که مردم منطقه کم کم شروع کردند به آوردن مومیایی ها به خانه های خودشان آن هم فقط برای اینکه دل شان نمی خواست پدربزرگ پدربزرگ پدربزرگ پدربزرگ شان جلوی دید دیگران باشد.
شهر مردگان
روسیه
داستان «شهر مردگان» روسیه به قرن 14 میلادی برمی گردد. در آن زمان قوم «اوستیای» در پنج تپه اطراف مشغول زندگی بودند. چون زمین در سرزمین همیشه یخ زده آنها کم بود، تصمیم گرفتند غیرقابل استفاده ترین مکان را برای گورستان مرده های خودشان انتخاب کنند. اینطور بود که شهر مرده های روسیه در تپه ای صعب العبور بنا شد.
گورستانی که به عقیده محلی ها اگر کسی وارد آن می شد - یا به خاطر ارواح قبرستان یا راه سخت و طاقت فرسایی که داشت – زنده بر نمی گشت. در این گورستان مردم خانه هایی کوچک درست می کردند و مرده ها را با لباس شان در آن می گذاشتند و سریع برمی گشتند.
بازار طلسم
توگو
بازار طلسم توگو در شرق آفریقا از ترسناک ترین بازارهای دنیاست. این بازار که در «لومه» پایتخت توگو قرار دارد پر است از میزهایی که روی آنها از سر سگ گرفته تا پای فیل و پنجه شامپانزه و اسکلت گوریل فروخته می شود. مردمان این اشیا را برای رهایی از بیماری ها و مشکلات می خرند.
این روزها هر گردشگری که وارد این بازار می شود اول به دست یک طبیب سنتی معاینه می شود. قیمت مشخصی هم برای هر ویزیت در این بازار وجود ندارد زمانی که طبیب درمان را انجام داد، شروع می کند به حرف زدن با خدایان. او آنقدر حرف می زند تا با پولی که به او می دهید راضی شود و ساکت شود.
جزیره هاشیما
ژاپن
«هاشیما» جزیره ای کوچک در 15 کیلومتری نازاکی است که سال ها محل اسکان کارگران معدن زغال سنگ منطقه بوده. این جزیره که در سال 1887 به منطقه ای مسکونی تبدیل و آنقدر شلوغ شد که در سال 1959 به پر ازدحام ترین منطقه روی زمین شهرت یافت اما در سال 1974 معدن آن ریزش کرد و در چشم به هم زدنی تعداد زیادی جان شان را از دست دادند.
جزیره شلوغ ژاپنی ها یکباره به شهر ارواح تبدیل شد. شهری که این روزها بدون هیچ سکنه ای است هر چند که ژاپنی ها مدعی اند هنوز صدای ضجه و ناله معدنچی ها در شب های جزیره می پیچد.
تپه صلیب ها
لیتوانی
از دور بیشتر به یک قبرستان متروکه شباهت دارد اما در این تپه هیچ جسدی دفن نشده است. مردم شهر به نشانه صلح طلبی فقط روی زمین صلیب نصب کرده اند. سلیقه گذاشتن صلیب در این محل به قرن 14 میلادی بر می گردد. هنوز کسی درست و حسابی درباره دلیل نصب این صلیب ها چیزی نمی داند. شاید آن زمان مردم دنبال صلح و آرامش بودند. مردم محلی خودشان معتقدند هر کسی بتواند در این تپه صلیبی نصب کند، آینده خوب و روشنی خواهد داشت. می گویند 50 هزار صلیب توی خاک این تپه کوچک فرو رفته. اوج نصب صلیب ها هم زمان جنگ جهانی دوم بوده است.
کلیسای سنت جورج
جمهوری چک
این کلیسا سال ها پیش حسابی رونق داشت، مردم روستای «لوکاوا» (Lukova) کلیسای کوچک شهر را هیچ وقت خالی نمی گذاشتند. همیشه برای انجام مراسم مذهبی به آنجا می رفتند تا اینکه در سال 1968 میلادی در زمان مراسم تدفین یکی از اهالی روستا، سقف کلیسا بی دلیل فرو ریخت و جان خیلی ها را گرفت. مردم روستا از آن سال دیگر به کلیسا پا نگذاشتند، برای اینکه در نگاه شان کلیسا محلی شوم و بدیمن بود.
کار به جایی رسید که مردم برای تخریب آن دست به کار شدند اما ساختمان متروکه کلیسا بعد از مدتی به دست یک هنرمند محلی به طرزی وحشتناک بازسازی شد. مجسمه روح های سرگردان و صدای ناله ای که از کلیسا به گوش می رسد کاری کرد که کلیسای متروک با همه ترسناکی و مخوف بودن به یکی از مشهورترین مکان های گردشگری سیاه تبدیل شود.
قبرستان یهودیان
چک
این گورستان که از قدیمی ترین قبرستان های یهودیان دنیاست، در مدت 350 سال – بین سال های 1439 تا 1787 – بیش از 100 هزار نفر را در 12 لایه خاک جا داده است. در آن زمان یهودی ها اجازه نداشتند مرده های خودشان را جایی جز محله یهودی نشین «ژوژوف» به خاک بسپارند، برای همین با هر بار لایه ریزی سنگ های قدیمی بیرون می آمدند و کنار سنگ های جدید جا می گرفتند. این کار آنقدر ادامه پیدا کرد که امروز 12 هزار سنگ قبر در کنار هم فشرده در وسط شهر پراگ قرار گرفته اند.
معبد توفت
تونس
قربانی کردن کودکان به پای رب النوع ها در زمان های قدیم امر مرسومی بوده. مردم دوران باستان برای قربانی کردن بچه ها، محل خاصی داشتند و البته مراسم خاصی. در مراسم آنها کسی حق نداشت در زمان قربانی کردن نوزاد یا کودک گریه زاری راه بیندازد. به نظر آنها با گریه کردن در نگاه رب النوعی که به پایش قربانی می ریختند، ارزش قربانی کم می شد.
در سال 1921 میلادی باستان شناسان توانستند یکی از عجیب ترین معابد مخصوص قربانی کردن کودکان را در تونس پیدا کنند. در معبد «توفت (Tophet) تونس تخته سنگ های بزرگی کنار هم قرار داشت که مخصوص قربانی کردن بچه ها بود. تخته سنگ هایی کنار هم که نشان می داد مردم تونس زمانی تعداد زیادی کودک را با هم به پای رب النوع ها سر می بریدند. می گویند تعدادی از این بچه ها در این معبد سر بریده و بعد به خاطر قحطی در منطقه خورده شده اند.
دخمه گورهای پاریس
فرانسه
باورش سخت است اما زیر شهر زیبای پاریس چندین قبرستان بزرگ قرار دارد. این قبرستان ها – که به صورت شبکه های کانال مانند به هم وصل هستند و به «گور دخمه» مشهورند – تقریبا محل دفن شش میلیون جسد هستند. این طور که می گویند در روزهای درگیری انقلاب فرانسه آن قدر تعداد قربانی ها زیاد شده بود که مردم دالانی دو تا سه کیلومتری زیر شهر حفر کردند. آنها برای خلاص شدن از بوی تعفن، اجساد قربانی ها را به دالان بردند. گویا انتقال اجساد در شب و با حضور یک کشیش انجام می گرفت و به مدت دو سال ادامه داشته است. بعضی منابع طول این دخمه ها را بین 180 تا 200 کیلومتر هم تخمین زده اند. حالا این روزها گور دخمه های پاریس که هنوز تعداد زیادی از آنها دست نخورده باقی مانده اند به یکی از جاذبه های گردشگری این شهر تبدیل شده اند.
تابوت های آویزان سگادا
فیلیپین
نزد مردم قوم «ایگوروت» منطقه «ساگادا» (sagada) در فیلیپین، مرده ها ارج و قرب زیادی داشتند. این قوم که از دو هزار سال قبل در این منطقه زندگی می کردند برای احترام به اجساد مرده ها، آنها را درون تابوت های خاصی قرار می دادند. بعد تابوت ها را با استفاده از میخ به صخره های نزدیک محل سکونت شان آویزان می کردند. این کار مراسم خاص خودش را داشت. آنها تابوت ها را قبل از مرگ طرف روی صخره ها آماده می کردند و بعد از مرگ شخص با زحمت جنازه اش را توی آن می گذاشتند. تابوت ها مدتی در کوه می ماندند و بعد به غار برده می شدند. مردم ایگوروت معتقد بودند روح مرده با نصب شدن روی کوه ها، راحت تر و سریع تر به بهشت راه پیدا می کند.
جزیره عروسک ها
مکزیک
در مکزیک مکانی به اسم کانال مخفی «هوچیمیکو» (Xuchimico) در نزدیکی مکزیکوسیتی است که به جزیره عروسک ها معروف شده، جزیره ای که از هر درخت آن تعداد زیادی عروسک با شکل های ترسناک آویزان شده است. می گویند آویزان کردن این تعداد عروسک در این جزیره کار مردی است که حدود 50 سال خانواده اش را ترک کرد تا به این جزیره بیاید و این باغ وحشتناک را درست کند.
او هر روز از زباله دان های شهر عروسک جمع می کرد و به باغ می آورد. می گویند سال ها پیش دختربچه ای در کانال نزدیک منزل او جلوی چشم هایش غرق شده و او نتوانست برایش کاری کند. مرد مکزیکی هم بعد از آن واقعه با آویزان کردن عروسک ها می خواسته روح دخترک را از خودش راضی کند. بعد از او هم دیگر گردشگرها دست بردار نیستند و هر کدام عروسکی را به این جزیره می آورند و روی درخت آویزان می کنند.
بلیز
کشور «بلیز» (Belize) در آمریکای جنوبی بسیار مشهور است، آن هم به خاطر یافته های عجیب و غریبی که در یکی از غارهای این کشور به اسم غار «تونیچیل مونگال» به دست آمده. در این غار عجیب 9566 قطعه استخوان انسان کشف شده. دانشمندان می گویند این استخوان ها متعلق به بچه های چهار تا 10 ساله هستند که در مراسمی سنتی برای رب النوع باران، آب و روشنایی «مایا»ها قربانی می شدند.
جنگل خودکشی
ژاپن
جنگل بزرگ «اوکیگاهارا» (Aokigahara) مدت هاست که به یکی از وحشتناک ترین مکان های روی زمین تبدیل شده، برای اینکه این جنگل در نگاه ژاپنی ها بهترین جا برای مردن است. هر کسی وارد این جنگل می شود یا خودش را از درختی حلق آویز می کند یا با خوردن سم و مواد به زندگی اش خاتمه می دهد.
کلیسای استخوان ها
پرتغال
اگر زمانی به کشور پرتغال رفتید حتما مسری به کلیسای استخوان ها بزنید. بله، کلیسایی مشهور که در و دیوار آن از استخوان های آدمیزاد پوشانده شده است. این کلیسای کوچک که در قرن شانزده میلادی به دست یک راهب فرقه فرانسیس مقدس بنا شد، یک اتاقک کوچک است با 18.5 متر طول و 11 متر عرض اما همین اتاقک نزدیک به 5000 استخوان آدم را در خودش جا داده است. در آن زمان مردم شهر «ایورا» یک مشکل بزرگ داشتند: دفن کردن مرده ها. برای همین راهبان شهر برای حل این مشکل یک راهکار عجیب پیشنهاد دادند. استخوان های مرده ها از قبرها بیرون آمد و برای تزیین کلیسا به کار گرفته شد. اینجوری هم کلیسا خالی نبود و هم شهر یک قبرستان تر و تمیز داشت.
می گویند دست نخورده ترین مومیایی های دنیا را می توان در فیلیپین پیدا کرد، آن هم درون غارهای دست ساز بشر در کابایان. این مومیایی ها که به روشی عجیب و متفاوت مومیایی شده اند، متعلق به 1200 تا 1500 سال قبل هستند و در تابوت های مخصوص به صورت چمباتمه قرار گرفته اند. مردم محلی معتقدند ارواح این مومیایی ها هنوز در منطقه زندگی آنها حضور دارند و ناظر رفتار و کردار آنها هستند.
این روزها مومیایی های فیلیپینی در شرایط امنیتی سختی نگهداری می شوند اما تا پیش از این بازدید عموم از این محل آزاد بود. داستان امنیتی کردن فضا هم از زمانی شروع شد که مردم منطقه کم کم شروع کردند به آوردن مومیایی ها به خانه های خودشان آن هم فقط برای اینکه دل شان نمی خواست پدربزرگ پدربزرگ پدربزرگ پدربزرگ شان جلوی دید دیگران باشد.
شهر مردگان
روسیه
داستان «شهر مردگان» روسیه به قرن 14 میلادی برمی گردد. در آن زمان قوم «اوستیای» در پنج تپه اطراف مشغول زندگی بودند. چون زمین در سرزمین همیشه یخ زده آنها کم بود، تصمیم گرفتند غیرقابل استفاده ترین مکان را برای گورستان مرده های خودشان انتخاب کنند. اینطور بود که شهر مرده های روسیه در تپه ای صعب العبور بنا شد.
گورستانی که به عقیده محلی ها اگر کسی وارد آن می شد - یا به خاطر ارواح قبرستان یا راه سخت و طاقت فرسایی که داشت – زنده بر نمی گشت. در این گورستان مردم خانه هایی کوچک درست می کردند و مرده ها را با لباس شان در آن می گذاشتند و سریع برمی گشتند.
بازار طلسم
توگو
بازار طلسم توگو در شرق آفریقا از ترسناک ترین بازارهای دنیاست. این بازار که در «لومه» پایتخت توگو قرار دارد پر است از میزهایی که روی آنها از سر سگ گرفته تا پای فیل و پنجه شامپانزه و اسکلت گوریل فروخته می شود. مردمان این اشیا را برای رهایی از بیماری ها و مشکلات می خرند.
این روزها هر گردشگری که وارد این بازار می شود اول به دست یک طبیب سنتی معاینه می شود. قیمت مشخصی هم برای هر ویزیت در این بازار وجود ندارد زمانی که طبیب درمان را انجام داد، شروع می کند به حرف زدن با خدایان. او آنقدر حرف می زند تا با پولی که به او می دهید راضی شود و ساکت شود.
جزیره هاشیما
ژاپن
«هاشیما» جزیره ای کوچک در 15 کیلومتری نازاکی است که سال ها محل اسکان کارگران معدن زغال سنگ منطقه بوده. این جزیره که در سال 1887 به منطقه ای مسکونی تبدیل و آنقدر شلوغ شد که در سال 1959 به پر ازدحام ترین منطقه روی زمین شهرت یافت اما در سال 1974 معدن آن ریزش کرد و در چشم به هم زدنی تعداد زیادی جان شان را از دست دادند.
جزیره شلوغ ژاپنی ها یکباره به شهر ارواح تبدیل شد. شهری که این روزها بدون هیچ سکنه ای است هر چند که ژاپنی ها مدعی اند هنوز صدای ضجه و ناله معدنچی ها در شب های جزیره می پیچد.
تپه صلیب ها
لیتوانی
از دور بیشتر به یک قبرستان متروکه شباهت دارد اما در این تپه هیچ جسدی دفن نشده است. مردم شهر به نشانه صلح طلبی فقط روی زمین صلیب نصب کرده اند. سلیقه گذاشتن صلیب در این محل به قرن 14 میلادی بر می گردد. هنوز کسی درست و حسابی درباره دلیل نصب این صلیب ها چیزی نمی داند. شاید آن زمان مردم دنبال صلح و آرامش بودند. مردم محلی خودشان معتقدند هر کسی بتواند در این تپه صلیبی نصب کند، آینده خوب و روشنی خواهد داشت. می گویند 50 هزار صلیب توی خاک این تپه کوچک فرو رفته. اوج نصب صلیب ها هم زمان جنگ جهانی دوم بوده است.
کلیسای سنت جورج
جمهوری چک
این کلیسا سال ها پیش حسابی رونق داشت، مردم روستای «لوکاوا» (Lukova) کلیسای کوچک شهر را هیچ وقت خالی نمی گذاشتند. همیشه برای انجام مراسم مذهبی به آنجا می رفتند تا اینکه در سال 1968 میلادی در زمان مراسم تدفین یکی از اهالی روستا، سقف کلیسا بی دلیل فرو ریخت و جان خیلی ها را گرفت. مردم روستا از آن سال دیگر به کلیسا پا نگذاشتند، برای اینکه در نگاه شان کلیسا محلی شوم و بدیمن بود.
کار به جایی رسید که مردم برای تخریب آن دست به کار شدند اما ساختمان متروکه کلیسا بعد از مدتی به دست یک هنرمند محلی به طرزی وحشتناک بازسازی شد. مجسمه روح های سرگردان و صدای ناله ای که از کلیسا به گوش می رسد کاری کرد که کلیسای متروک با همه ترسناکی و مخوف بودن به یکی از مشهورترین مکان های گردشگری سیاه تبدیل شود.
قبرستان یهودیان
چک
این گورستان که از قدیمی ترین قبرستان های یهودیان دنیاست، در مدت 350 سال – بین سال های 1439 تا 1787 – بیش از 100 هزار نفر را در 12 لایه خاک جا داده است. در آن زمان یهودی ها اجازه نداشتند مرده های خودشان را جایی جز محله یهودی نشین «ژوژوف» به خاک بسپارند، برای همین با هر بار لایه ریزی سنگ های قدیمی بیرون می آمدند و کنار سنگ های جدید جا می گرفتند. این کار آنقدر ادامه پیدا کرد که امروز 12 هزار سنگ قبر در کنار هم فشرده در وسط شهر پراگ قرار گرفته اند.
معبد توفت
تونس
قربانی کردن کودکان به پای رب النوع ها در زمان های قدیم امر مرسومی بوده. مردم دوران باستان برای قربانی کردن بچه ها، محل خاصی داشتند و البته مراسم خاصی. در مراسم آنها کسی حق نداشت در زمان قربانی کردن نوزاد یا کودک گریه زاری راه بیندازد. به نظر آنها با گریه کردن در نگاه رب النوعی که به پایش قربانی می ریختند، ارزش قربانی کم می شد.
در سال 1921 میلادی باستان شناسان توانستند یکی از عجیب ترین معابد مخصوص قربانی کردن کودکان را در تونس پیدا کنند. در معبد «توفت (Tophet) تونس تخته سنگ های بزرگی کنار هم قرار داشت که مخصوص قربانی کردن بچه ها بود. تخته سنگ هایی کنار هم که نشان می داد مردم تونس زمانی تعداد زیادی کودک را با هم به پای رب النوع ها سر می بریدند. می گویند تعدادی از این بچه ها در این معبد سر بریده و بعد به خاطر قحطی در منطقه خورده شده اند.
دخمه گورهای پاریس
فرانسه
باورش سخت است اما زیر شهر زیبای پاریس چندین قبرستان بزرگ قرار دارد. این قبرستان ها – که به صورت شبکه های کانال مانند به هم وصل هستند و به «گور دخمه» مشهورند – تقریبا محل دفن شش میلیون جسد هستند. این طور که می گویند در روزهای درگیری انقلاب فرانسه آن قدر تعداد قربانی ها زیاد شده بود که مردم دالانی دو تا سه کیلومتری زیر شهر حفر کردند. آنها برای خلاص شدن از بوی تعفن، اجساد قربانی ها را به دالان بردند. گویا انتقال اجساد در شب و با حضور یک کشیش انجام می گرفت و به مدت دو سال ادامه داشته است. بعضی منابع طول این دخمه ها را بین 180 تا 200 کیلومتر هم تخمین زده اند. حالا این روزها گور دخمه های پاریس که هنوز تعداد زیادی از آنها دست نخورده باقی مانده اند به یکی از جاذبه های گردشگری این شهر تبدیل شده اند.
تابوت های آویزان سگادا
فیلیپین
نزد مردم قوم «ایگوروت» منطقه «ساگادا» (sagada) در فیلیپین، مرده ها ارج و قرب زیادی داشتند. این قوم که از دو هزار سال قبل در این منطقه زندگی می کردند برای احترام به اجساد مرده ها، آنها را درون تابوت های خاصی قرار می دادند. بعد تابوت ها را با استفاده از میخ به صخره های نزدیک محل سکونت شان آویزان می کردند. این کار مراسم خاص خودش را داشت. آنها تابوت ها را قبل از مرگ طرف روی صخره ها آماده می کردند و بعد از مرگ شخص با زحمت جنازه اش را توی آن می گذاشتند. تابوت ها مدتی در کوه می ماندند و بعد به غار برده می شدند. مردم ایگوروت معتقد بودند روح مرده با نصب شدن روی کوه ها، راحت تر و سریع تر به بهشت راه پیدا می کند.
مکزیک
در مکزیک مکانی به اسم کانال مخفی «هوچیمیکو» (Xuchimico) در نزدیکی مکزیکوسیتی است که به جزیره عروسک ها معروف شده، جزیره ای که از هر درخت آن تعداد زیادی عروسک با شکل های ترسناک آویزان شده است. می گویند آویزان کردن این تعداد عروسک در این جزیره کار مردی است که حدود 50 سال خانواده اش را ترک کرد تا به این جزیره بیاید و این باغ وحشتناک را درست کند.
او هر روز از زباله دان های شهر عروسک جمع می کرد و به باغ می آورد. می گویند سال ها پیش دختربچه ای در کانال نزدیک منزل او جلوی چشم هایش غرق شده و او نتوانست برایش کاری کند. مرد مکزیکی هم بعد از آن واقعه با آویزان کردن عروسک ها می خواسته روح دخترک را از خودش راضی کند. بعد از او هم دیگر گردشگرها دست بردار نیستند و هر کدام عروسکی را به این جزیره می آورند و روی درخت آویزان می کنند.