21-08-2016، 11:58
مادارا یکی از قوی ترین شخصیت در دنیا بود ک و قوی ترین عضو قبلیه اوچیها بود . اون از همون بچگی چاکرای زیادی داشت ک بخاطر تناسخ ایندرا اوتسوتسوکی بود و به اوت این اجاره رو میداد ک یک روز کامل بدون استراحت مبارزه کنه .
مادارا در کودکی در کنار رودخانه ای با هاشیراما سنجو [ هوکاگه اول ] آشنا شد و به مرور زمان با هم دیگه دوست صمیمی شدن !
اون و هاشیراما در پی پایان دادن به جنگ تصمیم به ساخته دهکده ای گرفتند . بعد ها مادارا با فهمیدن اینکه هاشیراما از قبیله سنجو هست شارینگان خودشو بیدار کرد .
[ در اون زمان جنگ بین قبیله سنجو و اوچیها بود ] و به دوستی خودش با هاشیراما پایان داد ! مادارا 4 تا برادر داشت ک یکی از اونا [ ایزونا اوچیها ] بود . او و برادرش برای پی بردن به راز های شارینگان با کشتن دوستان خود اولین کسانی بودن ک در قبیله اوچیها چشم " ماگکیو شارینگان " خودشون ُ بیدار کردن ! مادارا به دلیل استفاده های خیلی زیاد از مانگکیو شارینگان رو به نابینایی بود ک ایزونا در یکی از جنگ ها توسط توبیراما سنجو [ برادر هاشیراما و هوکاگه دوم ] به شدت مجروح شد و چشم های خودشو قبل از مرگ به مادارا داد . مادارا رهبر قبیله اوچیها شد و به مرور زمان به خاطر توانایی خود در رقابت با هاشیراما سنجو که از او به نام خدای شینوبی نام برده میشد مشهور شد ولی در طول عمرش هیچوقت نتونست هاشیراما رو شکست بده ! [ :V ] :|
ر آخرین جنگ قبیلهی اوچیها و سنجو پشت مادارا برای اولین بار به زمین خورد و مغلوب هاشیراما شد. هاشیراما به جای کشتن مادارا به وی پیشنهاد صلح بین دو قبیلهی سنجو و اوچیها که از قویترین قبایل زمان خود بودند را داد و مادارا صلح را پذیرفت و با آشتی این دو قبیله دهکدهای که هر دو از دوران کودکی آرزوی بنا کردنش را داشتند به نام کونوهاگاکوره (دهکدهی پنهان در برگ) شکل گرفت. به مرور زمان قبیلههای دیگر مانند ساروتوبی، نارا، آبورامه و یاماناکا برای پیوستن به دهکدهی کونوها ابراز علاقه کردند و با گسترش یافتن دهکده جنگ خاتمه یافت.
با گذشت زمان کشورهای دیگه نیز سیستم دهکده کونوها رو اقتباس کردن و تا مدتی صلح برقرار بود ! هاشیراما به مادارا وعده هوکاگه شدن رو داد اما ارشد های دهده با این تصمیم مخالفت کردن و هاشیراما هوکاگه شد ! مادارا اعصبانی شد و قبلیه ـش [ قبیله اوچیها ] رو تشوی به ترک دهکده کرد اما قبلیه اوچیها به مادارا خیانت کردن و مادارا به تنهایی دهکده رو ترک کرد !
مادارا سال ها بعد با کنترل کردن نه دم به دهکده حمله کرد و از هاشیراما شکست خود ! اما در طول مبارزه با گاز زدن گوشت بازوی هاشیراما و بالا آوردن گوشت و پیوند زدن گوشت به زخماش قدرت هاشیراما رو به دست آورد و چشم مانگکیو شارینگان اون به رینگان تبدیل شد ! اون با کمک زتسو سیاه رینگان خودشو به " ناگاتو اوزوماکی ] بدون اینگه کسی بفهمه پیوند زد تا بعدا با فریب اون ، اون رو وادار به زنده کردن خودش بکنه . مادارا پس از اینکه " اوبیتو اوچیها " ک زیر سنگ له شده بود پیدا کرد و جراحتش رو پیدا کرد و با فریب اون از واقعیت اون رو قانع کرد تا نقشه های خودشو بعد از مرگ تا زمان زنده شدنش اجرا کنه و بعد خودکشی کرد ! مادارا سال ها بعد در زمان " جنگ جهانی چهارم نینجا ها " زنده شد و قوی ترین نینجاهارو شکست داد . " منظور از کاگه ها بود " و نقشهی خود که پیاده کردن فن تسوکویومی بینهایت بود اجرا کرد و تمام دنیا را در رویا فرو برد که در نهایت با خیانت زتسوی سیاه و بازگشت کاگویا اوتسوتسوکی کشته شد.