
مقدمه
گِلادیاتورها دستهای از بردگان و جنگجویان حرفهای در روم باستان بودند که با یکدیگر و با حیوانات درنده جنگیده و دست و پنجه نرم میکردند تا موجبات تفریح تماشاگران را فراهم آورند. این پیکارها که گاه به مرگ ایشان میانجامید در میدانگاههای ویژهای در بسیاری از شهرهای امپراتوری روم، برای نمونه کولوسئوم رم، اجرا میشد.
واژه گلادیاتور از واژه گلادیوس لاتین آمده. گلادیوس شمشیر کوتاهی بود که لژیونرها و گلادیاتورها بکار میبردند. بنابراین معنی لغوی واژه گلادیاتور، «خنجردار» است.
گلادیاتور. [ گْلا / گ ِ تُرْ ] (فرانسوی ، اِ) کسی که در بازیهای سیرک چه با یک انسان و چه با یک حیوان درنده پیکار میکند. این از آداب و رسوم مردم روم قدیم بوده است . غلامان و بردگان زندانی با نهایت قوت و قدرت در میدانهای عمومی با حیوانات درنده ای که بوسیله ٔ مردم روم تربیت شده بودند مبارزه میکردند و گلادیاتور مجرم را نمی گذاشتند در مقابل حیوانات درنده از خود دفاع کند. گلادیاتور ناگزیر از خود دفاع می کرد و در زیر پنجه های حیوانات درنده کشته میشد و این عمل در حالی انجام میگرفت که امپراتور در لژ خود این صحنه را نظاره میکرد.
گلایاتورها افرادی بودند که با حکومت مخالفت می کردند و برعلیه ظلم و جور حاکمان ظالم می جنگیدند و یا برده هایی بودند که در جنگهای مختلف اسیر می شدند و وقتی دستگیر می شدند بازیچه دست حاکمان می شدند و با آنان مانند حیوان رفتار می نمودند. گلادیاتورها را همچون برده ها در بازارها خرید و فروش می کردند. شاید در میان برده ها یک فرد سرشناس و اشرافزاده نیز بود. به هر جهت رفتارشان تغییر نمی نکرد. صاحبان گلادیاتور مسئول تمرین دادن گلادیاتورهای تازه کار بودند. یک گلادیاتور خوش اندام و قوی بنیه به اندازه وزنش ارزش طلا داشت. در گوشه گوشه شهر روم بازارهای برده فروشان دیده می شد و همچنین میادین موقتی ترتیب می دادند و دور میدان با داربستهای چوبی نیمکت درست می کردند تا جایگاهی برای تماشاچیان و نمایش جدال گلادیاتورها را در آن جا برگزار می کنند. بعد از پایان نمایش نیز داربستها را برمی داشتند. کم کم تعداد تماشاچیان و مشتاقان تماشای نبرد خونین بردگان بی گناه افزایش یافت. در نتیجه تصمیم به ساخت یک آمفی تئاتر سنگی در پمپی یکی از ایالات ایتالیا گرفتند.
این مکان را به صورت مدور ساختند تا همه تماشاچیان بتوانند بر میدان نبرد تسلط داشته باشند. همچنین میدان نبرد به نحوی بود که گلادیاتورها جایی برای پناه گرفتن و قایم شدن نداشته باشند. دیوارهای این آمفی تئاتر از سنگ بود. البته این آمفی تئاتر و دیگر میادین مخصوص نمایش که با چوب ساخته شده بود، جوابگوی نمایشهای پرشکوه و مجلل امپراطوران ستمگر روم نبود. وسپاسین افسر ارشد طی جنگها و فتوحات به مقام امپراطوری رسید. او برای برقراری نمایشهای پرشکوه دستور به ساخت بزرگترین آمفی تئاتر زمان خود را داد. به این ترتیب اولین پایه های کلیزیوم در روم بنا شد. نام کلیزیوم را از مجسمه های برنزی به نام کلوسال نروداموس آرولیس گرفتند که این مجسمه بسیار عظیم یکی از خدایان رومیان بوده و نیزه ای در دست داشته و در نزدیکی محل ساخت کلیزیوم بوده است.
گِلادیاتورها دستهای از بردگان و جنگجویان حرفهای در روم باستان بودند که با یکدیگر و با حیوانات درنده جنگیده و دست و پنجه نرم میکردند تا موجبات تفریح تماشاگران را فراهم آورند. این پیکارها که گاه به مرگ ایشان میانجامید در میدانگاههای ویژهای در بسیاری از شهرهای امپراتوری روم، برای نمونه کولوسئوم رم، اجرا میشد.
واژه گلادیاتور از واژه گلادیوس لاتین آمده. گلادیوس شمشیر کوتاهی بود که لژیونرها و گلادیاتورها بکار میبردند. بنابراین معنی لغوی واژه گلادیاتور، «خنجردار» است.
گلادیاتور. [ گْلا / گ ِ تُرْ ] (فرانسوی ، اِ) کسی که در بازیهای سیرک چه با یک انسان و چه با یک حیوان درنده پیکار میکند. این از آداب و رسوم مردم روم قدیم بوده است . غلامان و بردگان زندانی با نهایت قوت و قدرت در میدانهای عمومی با حیوانات درنده ای که بوسیله ٔ مردم روم تربیت شده بودند مبارزه میکردند و گلادیاتور مجرم را نمی گذاشتند در مقابل حیوانات درنده از خود دفاع کند. گلادیاتور ناگزیر از خود دفاع می کرد و در زیر پنجه های حیوانات درنده کشته میشد و این عمل در حالی انجام میگرفت که امپراتور در لژ خود این صحنه را نظاره میکرد.

شستبرگشته (Pollice Verso) یک نقاشی از ژان لئون ژروم در سال ۱۸۷۲ که یک تابلوی معروف تاریخی و تحقیقشده در زمینه نبردهای گلادیاتوری است
معرفی گلادیاتورها:
گلادیاتور (به لاتینی: gladiator) که بدان “مرد شمشیر” یا “شمشیر زن” Swordsman نیز گفته شده و در فارسی گاه با عبارت: «پهلوان از جان گذشته» ترجمه شدهاست، لغتی است که از کلمهٔ gladius، به معنای “شمشیر” مشتق شدهاست. یک گلادیاتور، در جمهوری روم و امپراطوری روم، به مبارز مسلحی گفته میشد که به مبارزات و برخوردهای خشونت آمیز با دیگر گلادیاتورها، حیوانات وحشی و همینطور با جنایتکاران محکوم به مرگ میپرداخت. برخی از گلادیاتورهایی که برای شرکت در نبردهای گلادیاتوری داوطلب میشدند، نه فقط حقوق فردی و اجتماعی خویش، بلکه حتی زندگی خود را با ظاهر شدن در صحنهٔ این نبردها در معرض خطر قرار میدادند.
اغلب گلادیاتورها، بعنوان برده خوار و خفیف شمرده میشدند، تحت شرایطی دشوار تأدیب میگردیدند، از نظر اجتماعی به حاشیه رانده شده بودند، و تحت تبعیضات نژادی قرار میگرفتند و به مرگ محکوم بودند. با این وجود، صرف نظر از منشاء شکل گیری این شیوه، گلادیاتورها به مخاطبان خویش، نمونهای از اخلاق رزمی در رم باستان را ارائه میکردند، و نه فقط در زمان انجام نبرد گلادیاتوری، بلکه در حال مرگ نیز مورد ستایش و تحسین مردم قرار داشتند و برایشان الهام بخش بودند. در واقع آنها در فراز و فرود جشن و پایکوبیهای برقرار شده در روم باستان همواره حضور داشتند و ارزش آنها همانند هنرمندانی بود که هنر خویش را در اشیاء گرانبها متجلی میساختند و [با وجود رفتار بد و وحشیانهای که با آنان صورت میگرفت]، در سراسر قلمرو روم، از آنان تجلیل و پاسداشت بعمل میآمد.

نبرد گلادیاتورها:
در نبردهای گلادیاتوری، وقایع مهم و عالی عبارت بود از: نبرد افراد مسلّح، به صورت تن به تن یا دسته جمعی. در این گونه نبردها جنگجویان عبارت بودند از: اسیران جنگی، مجرمان محکوم، یا بردگان عصیانگر.
حق فاتحان نسبت به کشتار اسیران ایشان، به طورکلی در سرتاسر دنیای قدیم مورد قبول بود و رومیان خود را بزرگوار میپنداشتند که از طریق نبردهای گلادیاتوری به اسیران فرصتی میدادند که در میدان، زندگی خود را نجات دهند. افرادی را که محکوم به ارتکاب قتل شده بودند، از سراسر امپراطوری به رم میآوردند و به مدرسهٔ گلادیاتورها میفرستادند اندکی بعد به میدان مسابقات رزمی میکشاندند. این افراد اگر به طور استثنائی شجاعانه میجنگیدند، ممکن بود فوراً آزاد شوند. امّا اگر صرفاً پس از رزم زنده میماندند، مجبور بودند که باز و باز در روزهای تعطیل بجنگند. اینان اگر سه سال دوام میآوردند، تبدیل به برده میشدند و پس از آن اگر به مدت دو سال اربابان خود را راضی میکردند، آزاد میشدند.
جنایاتی که ارتکاب آنها موجب محکومیت به گلادیاتوری میشد، عبارت بودند از: قتل، دزدی، حرق، کفر و عصیان. امّا در عین حال، فرمانداران کوشا که گوش به زنگ حوایج امپراطور بودند، ممکن بود اگر میدان مبارزهٔ گلادیاتوری انسان کم بیاورد، این قواعد را زیر پا بنهند. حتی ممکن بود که گاهی سناتوران و سلحشوران نیز، مانند گلادیاتورها محکوم به جنگیدن شوند و گاهی اوقات نیز، علاقه به مورد توجه و تمجید قرار گرفتن باعث میشد که افرادی از طبقهٔ سوارکاران، داوطلب شرکت در جنگهای گلادیاتوری شوند. در هر حال تحت نیروی کشش و جذبهٔ ماجراجویی و خطر، عدهٔ زیادی در مدارس گلادیاتوری ثبت نام میکردند.
گلادیاتور (به لاتینی: gladiator) که بدان “مرد شمشیر” یا “شمشیر زن” Swordsman نیز گفته شده و در فارسی گاه با عبارت: «پهلوان از جان گذشته» ترجمه شدهاست، لغتی است که از کلمهٔ gladius، به معنای “شمشیر” مشتق شدهاست. یک گلادیاتور، در جمهوری روم و امپراطوری روم، به مبارز مسلحی گفته میشد که به مبارزات و برخوردهای خشونت آمیز با دیگر گلادیاتورها، حیوانات وحشی و همینطور با جنایتکاران محکوم به مرگ میپرداخت. برخی از گلادیاتورهایی که برای شرکت در نبردهای گلادیاتوری داوطلب میشدند، نه فقط حقوق فردی و اجتماعی خویش، بلکه حتی زندگی خود را با ظاهر شدن در صحنهٔ این نبردها در معرض خطر قرار میدادند.
اغلب گلادیاتورها، بعنوان برده خوار و خفیف شمرده میشدند، تحت شرایطی دشوار تأدیب میگردیدند، از نظر اجتماعی به حاشیه رانده شده بودند، و تحت تبعیضات نژادی قرار میگرفتند و به مرگ محکوم بودند. با این وجود، صرف نظر از منشاء شکل گیری این شیوه، گلادیاتورها به مخاطبان خویش، نمونهای از اخلاق رزمی در رم باستان را ارائه میکردند، و نه فقط در زمان انجام نبرد گلادیاتوری، بلکه در حال مرگ نیز مورد ستایش و تحسین مردم قرار داشتند و برایشان الهام بخش بودند. در واقع آنها در فراز و فرود جشن و پایکوبیهای برقرار شده در روم باستان همواره حضور داشتند و ارزش آنها همانند هنرمندانی بود که هنر خویش را در اشیاء گرانبها متجلی میساختند و [با وجود رفتار بد و وحشیانهای که با آنان صورت میگرفت]، در سراسر قلمرو روم، از آنان تجلیل و پاسداشت بعمل میآمد.

نبرد گلادیاتورها:
در نبردهای گلادیاتوری، وقایع مهم و عالی عبارت بود از: نبرد افراد مسلّح، به صورت تن به تن یا دسته جمعی. در این گونه نبردها جنگجویان عبارت بودند از: اسیران جنگی، مجرمان محکوم، یا بردگان عصیانگر.
حق فاتحان نسبت به کشتار اسیران ایشان، به طورکلی در سرتاسر دنیای قدیم مورد قبول بود و رومیان خود را بزرگوار میپنداشتند که از طریق نبردهای گلادیاتوری به اسیران فرصتی میدادند که در میدان، زندگی خود را نجات دهند. افرادی را که محکوم به ارتکاب قتل شده بودند، از سراسر امپراطوری به رم میآوردند و به مدرسهٔ گلادیاتورها میفرستادند اندکی بعد به میدان مسابقات رزمی میکشاندند. این افراد اگر به طور استثنائی شجاعانه میجنگیدند، ممکن بود فوراً آزاد شوند. امّا اگر صرفاً پس از رزم زنده میماندند، مجبور بودند که باز و باز در روزهای تعطیل بجنگند. اینان اگر سه سال دوام میآوردند، تبدیل به برده میشدند و پس از آن اگر به مدت دو سال اربابان خود را راضی میکردند، آزاد میشدند.
جنایاتی که ارتکاب آنها موجب محکومیت به گلادیاتوری میشد، عبارت بودند از: قتل، دزدی، حرق، کفر و عصیان. امّا در عین حال، فرمانداران کوشا که گوش به زنگ حوایج امپراطور بودند، ممکن بود اگر میدان مبارزهٔ گلادیاتوری انسان کم بیاورد، این قواعد را زیر پا بنهند. حتی ممکن بود که گاهی سناتوران و سلحشوران نیز، مانند گلادیاتورها محکوم به جنگیدن شوند و گاهی اوقات نیز، علاقه به مورد توجه و تمجید قرار گرفتن باعث میشد که افرادی از طبقهٔ سوارکاران، داوطلب شرکت در جنگهای گلادیاتوری شوند. در هر حال تحت نیروی کشش و جذبهٔ ماجراجویی و خطر، عدهٔ زیادی در مدارس گلادیاتوری ثبت نام میکردند.

مشخصات مکان
پله هایی برای عبور مردم عادی و رسیدن به کنار نیمکتهایشان تعبیه شد. حتی جنس نیمکتها بر اساس رتبه و مقام بود. نیمکتهای چوبی برای مردم عادی و نیمکتهای مخملی و راحت برای اشرف زادگان و مبلهای بزرگ و مجلل برای امپراطور و ملکه ساخته شد. البته باید متذکر شویم که در اوایل سالهای ساخت کلیزیوم، درون میدان پر از آب بود و کشتیهای نمایشی در آن با هم می جنگیدند و هنرنمایی می کردند. این نمایشها برای پرکردن اوقات فراغت امپراطور بود. اما کم کم متوجه شدند آب دادن میدان پایه های بنا را فرسایش می دهد. لذا آب آن را خشک کردند و محلی برای جنگیدن گلادیاتورها آماده نمودند.
امپراطور روم نیز از دیدن صحنه های خونین جنگ تن به تن برده ها بیشتر لذت می برد تا نمایش کشتیها. البته بعضی از تاریخ دانان وجود آب درون میدان کلیزیوم را تایید نمی کنند. به هر صورت مشخص نیست آیا آب درون میدان بوده یا نه. دیواره کلیزیوم با مرمر سفید پوشش داده شده بود. سبک معماری این بنا مانند آمفی تئاترهای روم باستان بود.
در طبقه زیرزمین کلیزیوم مکانهایی برای نگهداری حیوانات وحشی و همچنین برده ترتیب داده شده بود. اهرمها و چرخ دنده هایی تعبیه شده بود تا دربهای قفسهای حیوانات به موقع باز شود و حیوانات از قفس بیرون بیایند. مکانیزم درون ساختمان کلیزیوم بسیار شگفت انگیز و در حد خود مدرن بود. از آن پس همه نمایشهای امپراطوری در کلیزیوم برگزار می شد. جشنهای عروسی، تاجگذاری، تولدها و سرگرمیها در این آمفی تئاتر برگزار می شد و با به خون کشیده شدن گلادیاتورها جشن امپراطور و مردم ایتالیا با شکوه تر و جالب تر می گشت.
پله هایی برای عبور مردم عادی و رسیدن به کنار نیمکتهایشان تعبیه شد. حتی جنس نیمکتها بر اساس رتبه و مقام بود. نیمکتهای چوبی برای مردم عادی و نیمکتهای مخملی و راحت برای اشرف زادگان و مبلهای بزرگ و مجلل برای امپراطور و ملکه ساخته شد. البته باید متذکر شویم که در اوایل سالهای ساخت کلیزیوم، درون میدان پر از آب بود و کشتیهای نمایشی در آن با هم می جنگیدند و هنرنمایی می کردند. این نمایشها برای پرکردن اوقات فراغت امپراطور بود. اما کم کم متوجه شدند آب دادن میدان پایه های بنا را فرسایش می دهد. لذا آب آن را خشک کردند و محلی برای جنگیدن گلادیاتورها آماده نمودند.
امپراطور روم نیز از دیدن صحنه های خونین جنگ تن به تن برده ها بیشتر لذت می برد تا نمایش کشتیها. البته بعضی از تاریخ دانان وجود آب درون میدان کلیزیوم را تایید نمی کنند. به هر صورت مشخص نیست آیا آب درون میدان بوده یا نه. دیواره کلیزیوم با مرمر سفید پوشش داده شده بود. سبک معماری این بنا مانند آمفی تئاترهای روم باستان بود.
در طبقه زیرزمین کلیزیوم مکانهایی برای نگهداری حیوانات وحشی و همچنین برده ترتیب داده شده بود. اهرمها و چرخ دنده هایی تعبیه شده بود تا دربهای قفسهای حیوانات به موقع باز شود و حیوانات از قفس بیرون بیایند. مکانیزم درون ساختمان کلیزیوم بسیار شگفت انگیز و در حد خود مدرن بود. از آن پس همه نمایشهای امپراطوری در کلیزیوم برگزار می شد. جشنهای عروسی، تاجگذاری، تولدها و سرگرمیها در این آمفی تئاتر برگزار می شد و با به خون کشیده شدن گلادیاتورها جشن امپراطور و مردم ایتالیا با شکوه تر و جالب تر می گشت.
ورود حیوانات وحشی
با نواخته شدن شیپورهای مخصوص، ورود حیوانات وحشی و درنده و گرسنه اعلام می شد و درب مخصوص محل نگهداری حیوانات باز می شد. حیوانات را از آفریقای جنوبی می آوردند و همیشه گرسنه نگه می داشتند، تا کاملا” وحشی باشند. از طرف دیگر ۱۰ گلادیاتور بانیزه های مختلف از قبیل گرز، نیزه، شمشیر و تور از درب دیگر وارد می شدند. نبرد آغاز می شد. اگر گلادیاتورها حیوانات را از پا در می آوردند در مرحله بعد دو به دو گلادیاتور با نیزه وارد صحنه می شدند و شروع به جنگیدن می کردند. آنقدر می جنگیدند تا یکی از آنان از پا درآید. فردی که زنده می ماند در انتظار مردم بود، یعنی طرح و نقشه نوع مردن گلادیاتور به دست مردم بود. یا با حیوان درنده باید دست و پنجه نرم می کرد یا با همنوع خود آنقدر می جنگید تا بمیرد. همچنین هنگامی که گلادیاتور حریفش را زیر پا می گذاشت و حریفش نیمه جان می شد، به امپراطور نگاه می کرد، اگر امپراطور دست راستش را مشت می کرد و انگشت شستش را بسوی زمین نشانه می رفت، گلادیاتور حق داشت حریفش را با یک ضربه بکشد. اگر امپراطور انگشت شصتش را بسوی آسمان نشانه می رفت یعنی گلادیاتور نباید حریفش را از بین ببرد. بوی خون فضا را پرمی کرد. تماشاچیان به ویژه امپراطور مشتاقانه تماشامی کردند و لذت می بردند. زمانی برای استراحت و میل کردن خوراکیهای مختلف داده می شد. آنان از خوردن شرابها و مرغهای بریان در میان خون و اجساد لذت می بردند.


ناگفته نماند که شرط بندی میان مردم رواج داشت. بردن و برنده شدن یک گلادیاتور برای افراد بسیار هیجان انگیز بود. حتی مردم همسر و دختر خودشان را سر شرط بندی می گذاشتند. البته بسیاری از تماشاچیان این نمایشهای وحشتناک زنان بودند. حدود ساعت ۷ بعداظهر نمایشهای کشتار گلادیاتورها به پایان می رسید. اجساد گلادیاتورها وسط میدان دیده می شد. دو نفر برای بردن اجساد وارد میدان می شدند. اگر گلادیاتوری نیمه جان و زخمی میان اجساد دیده می شد، یک سیخ داغ در مغزش فرو می کردند تا هر چه زودتر بمیرد. امپراطور از دیدن صحنه جان دادن او لذت می برد و به این ترتیب نمایش به پایان می رسید و همه جایگاه خود را ترک می کردند تا روزی دیگر و نمایش دیگر در آنجا شرکت کنند.
هیچ گلادیاتوری در رختخوابش نمی مرد، بلکه همه گلادیاتورها، بی چون و چرا با فجیعترین وضعی یا به دست دوست و همنوع خود یا زیر پنجه های حیوانات وحشی جان می باختند. تخمین زده شده که در ایام افتتاح کلیزیوم بیش از ۵۰۰۰ گلادیاتور در طی ۱۰۰ روز به همراه ۱۰۰ حیوان در میدان کلیزیوم کشته شدند. در سال ۴۴۲ بعد از میلاد این ساختمان عظیم بر اثر زلزله آسیب دید. اما در سال ۵۲۳ بازسازی شد. این کشتار تا شش قرن بعد از میلاد ادامه داشت. کم کم حکومت امپراطوران رو به زوال رفت و رسومات کشتار گلادیاتورها کم رنگ شد.
در قرن ۱۹ کلیزیوم بیش از حد رو به نابودی می رفت. بارانها و تغییرات آب و هوایی سبب گشته بود که این بنای زیبا فرسایش یابد. جالب اینجاست که درون میدان کلیزیوم، آنقدر گل های بزرگ و آبی روییده بود. همگان می گفتند زمین این میدان خون گلادیاتورها را بلعیده است که اکنون از زمین آن گلهای زیبا روییده شده است. اکنون تنها نیمی از آن ساختمان باقی مانده است و قسمتی از آن ویران شده. با این حال هنوز عظمت آن مشخص و قابل درک است و می توان فریادها و تشویش های مردم روم را تصور کرد. همه روزه صدها توریست برای دیدن این آمفی تئاتر باستانی و عظیم به روم سفر می کنند. با این حال که حدود دو هزاره از زمان ساخت این آمفی تئاتر می گذرد اما توجه هر بیننده ای را جلب می نماید و یک محل باستانی و تاریخی در روم می باشد.
هیچ گلادیاتوری در رختخوابش نمی مرد، بلکه همه گلادیاتورها، بی چون و چرا با فجیعترین وضعی یا به دست دوست و همنوع خود یا زیر پنجه های حیوانات وحشی جان می باختند. تخمین زده شده که در ایام افتتاح کلیزیوم بیش از ۵۰۰۰ گلادیاتور در طی ۱۰۰ روز به همراه ۱۰۰ حیوان در میدان کلیزیوم کشته شدند. در سال ۴۴۲ بعد از میلاد این ساختمان عظیم بر اثر زلزله آسیب دید. اما در سال ۵۲۳ بازسازی شد. این کشتار تا شش قرن بعد از میلاد ادامه داشت. کم کم حکومت امپراطوران رو به زوال رفت و رسومات کشتار گلادیاتورها کم رنگ شد.
در قرن ۱۹ کلیزیوم بیش از حد رو به نابودی می رفت. بارانها و تغییرات آب و هوایی سبب گشته بود که این بنای زیبا فرسایش یابد. جالب اینجاست که درون میدان کلیزیوم، آنقدر گل های بزرگ و آبی روییده بود. همگان می گفتند زمین این میدان خون گلادیاتورها را بلعیده است که اکنون از زمین آن گلهای زیبا روییده شده است. اکنون تنها نیمی از آن ساختمان باقی مانده است و قسمتی از آن ویران شده. با این حال هنوز عظمت آن مشخص و قابل درک است و می توان فریادها و تشویش های مردم روم را تصور کرد. همه روزه صدها توریست برای دیدن این آمفی تئاتر باستانی و عظیم به روم سفر می کنند. با این حال که حدود دو هزاره از زمان ساخت این آمفی تئاتر می گذرد اما توجه هر بیننده ای را جلب می نماید و یک محل باستانی و تاریخی در روم می باشد.