
[ تقصیر ]
قاضی : چیزایی که دارین میگین دلایل کافی برای طلاق نیست خانوم اگه دلیل دیگه ای دارین بفرمایین بگین
زن : چه دلیل دیگه ای ؟!
قاضی : شوهرتون معتاد باشه کتکتون بزنه خرجی نده
امین :
شاید تقصیر منه شاید تقصیر رپه که پیچیدن کشیدن شده تفریح شبش
شبا بیدار تا صب پرواز رو کوش بازم بیحال تو روز هدفون رو گوش
آره تقصیر ماست امثال من اومدیم گفتیم همه حرفارو ترس نداشتیم از هیچی و از هیچ کسی
اونم گوش داد به ما آره از رو بی کسی آره تقصیر ماست بچه ی طلاق تنهاست و زندگی سخت شده براش
اصن تقصیر رپه ننه بابا ازهم جدا شدن اونم غمگینه هرشب بیا بنداز گردنم تقصیرارو
ولی بزار کنار هم همه تصویرارو تصمیمای تو بود بچتو لش کرد تو بودی که ندیدی شب چی که سر کرد
مرد : مگه مردم بزور نگهت دارم ؟ برو ! ی روز اومدی و میخواستی با من زندگی کنی و امروز نمیخوای زندگی کنی ! وقتی ترجیح میدی بلند شی بری ..
زن : ترجیح میدی ینی چه ؟! این کاریه که من و تو باهم شروع کردیم .. حاج آقا بعد از ..
امین :
باشه اینا تقصیر منه همه سیاهی ها تقصیر منه بساز ازم ی تصویر بد هی ما که نمیشیم هیچوقت تسلیم حرفت
آره تقصیر توعه تقصیر جامعس نبودی به پاش حالا بچت حاملس تقصیر توعه تقصیر مدرسس
آموزش بده که میچرخه دست به دست تقصیر توعه میگی تقصیر رپه
چون رپ شده مهم تر از تکلیف شبش اگه مقصر منم قلمو بشکن
فقط جلو پام بیا بزار یه راه بهتر
یادم میاد بچه بودم بابا میگفت اراجیف و گوش نکن ببین حالا چطور دنیا چرخیده
داره بابا به بچش میگه حرفای خود من از اراجیف هستن به قول پاک ماها مثل علف هرزیم
ما آسفالتو جر دادیم حالا با سختی سر بالا گرفتیم از همه داغ تریم
جا اینکه له کنی پ بگو آفرین ! باشه اینا تقصر منه ! همه سیاهی ها تقصیر منه
بساز ازم ی تصویر بد هی ما که نمیشیم هیچوقت تسلیم حرف تو اینه کار دستی من
که بکشم جوب سمت رودخونه پس همرو بنداز تقصیر من ما که نمیشیم تسلیم حرف تو
ما که نمیشیم هیچوقت تسلیم حرف تو
ما گه نمیشیم هیچوقت تسلیم حرف تو
قاضی : همه چی باید توافق بشه خانوم ..