یک سال دیگه گذشت و من هنوز هم با همون حس شب و روزمو سر میکنمــــ...
پسری که 6 سال از زندگیمو با آهنگاش، عکساش و خیالش پر کردم، امروز تبدیل به یک مرد 22 ساله شد، و این برام سنگینِــــ...
چون شاهد بزرگ شدنش بودم؛
شاهد سختی های زندگیش، خوشحالی هاش، موفقیت هاش.
و میدونم که یه روزی شاهد داماد شدن و پدر شدنش خواهم بود
ولی هرگز نمیخوام شاهد مرگش باشمـــ...
امیدوارم در این مرحله ی جدید از زندگیش فقط شاهد خوش حالیش و موفقیت هایی که باعث میشه روز به روز بیشتر بش افتخار کنم باشم.
ولی هر اتفاقی که بیوفته، مثل همیشه من اینجام و حسم نسبت بهش عوض نمیشه.
----------
هر چی که باشی، هر جا که باشی
باز هم همیشه الـگـوی منی _ بی نقص منی _ همون پسر کوچولوی 16 ســــاله ی منی
و میخوام همه بدونن که تا عمر دارم، این حس رو هم دارم.
این متن یکی از همون یک هزار متنیِ که تو هرگز نمی خونی، ولی میخوام این روز بزرگ رو از این وَرِ دنـیـــا، با تمام عشقــــی که دارم بت تبرک بگم؛ تــــــــــولــدت مبــــــــــــارکــــــــ ...