امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بزرگان در تنهائی چه می کنند؟

#1
هر وقت فکر می کنم که بشر در موقع تنهائی چگونه رفتار می کند باین نتیجه میرسم که دیوانه ی بیش نیست و کلمه ی از این بهتر نمی توانم بیابم.



اولین باری که این فکر بخاطرم خطور کرد بچه بودم. دلقکی موسوم به روندال در سالون سیرک که خالی از جمعیت بود می گشت و هر وقت بآئینه می رسید کلاه خود را از سر بر داشته بتصویر خود تعظیم می کرد.



انتون چخوف همسایه ما در باغ خود نشسته و سعی می کرد نور آفتاب را با کلاه خود بگیرد و هر دو را بسر بگذارد.



لئوتولستوی روزی بمارمولکی آهسته می گفت: «حالت خوب است؟» مارمولک روی سنگی دراز کشیده خود را گرم می کرد. تولستوی دستهایش را در جیب کرده و با کمال احتیاط باطراف نگریست، گوئی می خواهد مطلب مهمی را با مارمولک در میان گذارد و خم شده گفت: «اگر از من بپرسی حالم خوب نیست!»



پرفسور تیخونیسکی شیمی دان معروف در اطاق ناهارخوری من نشسته بود و بتصویر خود که روی سینی افتاده بود می گفت «رفیق چطوری؟» چون از تصویر خود جوابی نشنید آهی کشید و سعی کرد آنرا با دست از صفحه ی سینی محو کند.

انتون چخوف همسایه ما در باغ خود نشسته و سعی می کرد نور آفتاب را با کلاه خود بگیرد و هر دو را بسر بگذارد.

می گویند روزی پسکوف را دیده بودند در کنار میزی ایستاده و یک تکه پنبه بهوا می انداخته تا در یک بشقاب چینی بیافتد بعد خم شده گوش می داده است صدای افتادن پنبه را بشنود.



ولادیمیسکی کشیش روزی کفش خود را در جلوی خویش گذاشته و بان امر میداد حرکت کند چون کفش راه نیفتاد پرسید: «نمیتوانی بروی؟ پس بدان که تو بدون من قادر بحرکت نیستی!»



خانمی را دیدم که بشقاب شیرینی را جلوی خود گذاشته و مشغول خوردن بود یک یک شیرینی ها را مخاطب ساخته میگفت: «تو را بخورم؟» بعد که میخورد میگفت: «دیدی خوردم!»



الکساندر بلوک روی پلکان کتابخانه عمومی ایستاده بود. ناگهان کنار رفته و با کمال احترام راه باز کرد که کسی بگذرد من از دور او را تماشا میکردم ولی هرچه نگاه کردم کسی را ندیدم...



از ماکسیم گورکی/ترجمه: فریار
پاسخ
 سپاس شده توسط ÆҐÆŠĦ ، Actinium
آگهی
#2
من در تنهایی هام وقتی ملول می شوم خودبه‌خود به مخاطبی که نمی بینمش می گویم: «گندش در آمده است» و الکی مثل خل و چل ها می خندم. 

ولی خب اگر صفحه کلیدی جلوم باشد آن را تایپ می کنم که خب گاهی دردساز می شود. 
پاسخ
#3
یکی از کارهای عجیب دیگری که بزرگان در تنهایی میکنند این است که موقع اهنگ گوش کردن یهو به طور هیستریک بشکن می زنند و چند تا قر می دهند و بعدا دوباره سرجایشان آرام می گیرند. 
انسان تنها یا موجودی فروتر از انسان است یا فراتر؛
به عبارتی یا حیوان است یا خدا. 


پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  «تا تو با منی» منتشر شد/ اجرای آثار بزرگان ادبیات با صدای داود فتحی
  بزرگان شعر برای امام خمینی (ره) چه سرودند؟!
  طنازی های بزرگان از سعدی تا شفیعی کدکنی
Thumbs Up رونمایی «مهارت‌های زندگی در اندیشه و کلام بزرگان علم و دین»
Star نشر کتاب را حرام اعلام کنند!
  ◆●نقل قول های گران بها از بزرگان●◆
  جملات گرانبها و درس های عمیق از سخن بزرگان و اندیشمندان
  سخنان بزرگان درباره ی کتاب
  همه‌ی آن‌هایی که سردرد مرا خوب می‌کنند.
  واژه‌های جدید را چه کسانی تصویب می‌کنند؟

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان