25-11-2015، 17:04
«پدرم آدم خوبی بود، اما وقتی عصبانی میشد به من فحاشی میکرد. روز حادثه هم به من غذا نداد و او را با چاقو کشتم.»این بخشی از دفاعیات مرد جوانی است که پس از قتل پدرش، جسد او را حدود دو هفته مخفی کرد.
در این پرونده احمد 32 ساله متهم است در آخرین روزهای سال گذشته پدر خود را با ضربههای چاقو به قتل رسانده است. جسد مقتول دهم فروردین امسال در یک سوله در شهرک صنعتی شریفآباد پاکدشت کشف شد. بررسیها نشان میداد مرد 54 ساله به نام حسن با ضربههای چاقو به قتل رسیده است.
پس از آخرین دفاعیات متهم، قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.
در این پرونده احمد 32 ساله متهم است در آخرین روزهای سال گذشته پدر خود را با ضربههای چاقو به قتل رسانده است. جسد مقتول دهم فروردین امسال در یک سوله در شهرک صنعتی شریفآباد پاکدشت کشف شد. بررسیها نشان میداد مرد 54 ساله به نام حسن با ضربههای چاقو به قتل رسیده است.
در ادامه تحقیقات، ماموران به یکی از پسران مقتول مشکوک شده و تجسس را روی او متمرکز کردند.
پسر 32 ساله به نام احمد ابتدا منکر اطلاع از قتل شد، اما در ادامه لب به اعتراف گشود و گفت: پدرم به من فحاشی کرد. من هم عصبانی شده و او را با چاقو کشتم.
با تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه قتل، پرونده به شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. صبح دیروز متهم به ریاست قاضی حسین اصغرزاده پای میزمحاکمه قرار گرفت. ابتدا برادر و خواهران قاتل برای احمد تقاضای قصاص کردند.
پسر مقتول گفت: احمد از بچگی با پدرمان مشکل داشت و چند بار او را کتک زده بود. پدرم به او میگفت برو کار کن، اما احمد قبول نمیکرد. او پدرمان را کشت و جسدش را بیش از 10 روز مخفی کرد. اگر از ابتدا موضوع را به من میگفت، حالا رضایت میدادم.
در ادامه رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به متهم از او خواست به دفاع از خود بپردازد. مرد جوان وقتی در جایگاه قرار گرفت، با قبول اتهامش گفت: پدرم در شهرک صنعتی شریفآباد سرایدار بود. روز حادثه مادر و خواهرم برای خرید عید به تهران آمده بودند. من حوالی ظهر به شهرک رسیدم. پدرم در حال غذا خوردن بود، از او خواستم کمی هم به من غذا بدهد که با عصبانیت گفت غذا نداریم، اگر گرسنهای برو کیک بخر. من هم رفتم و برای خودم کیک خریدم.
وی اضافه کرد، وقتی برگشتم کمی غذا در ظرف مانده بود. قصد داشتم آن را بخورم که پدرم شروع به فحاشی کرد. بعد هم غذا را روی صورتم پاشید. خیلی عصبانی شدم و چاقویی برداشته و با آن چند ضربه از پشت سر به کمرش وارد کردم. بعد هم جسد را میان پتویی پیچیده و در سولهای مخفی کردم. هوا خنک بود و میدانستم متعفن نمیشود.
رئیس دادگاه: پیش از این هم با پدرت اختلاف داشتی؟
متهم به قتل: من از بچگی با پدرم اختلاف داشتم. او مرد خوبی بود، اما وقتی عصبانی میشد فحاشی میکرد.
پسر 32 ساله به نام احمد ابتدا منکر اطلاع از قتل شد، اما در ادامه لب به اعتراف گشود و گفت: پدرم به من فحاشی کرد. من هم عصبانی شده و او را با چاقو کشتم.
با تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه قتل، پرونده به شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. صبح دیروز متهم به ریاست قاضی حسین اصغرزاده پای میزمحاکمه قرار گرفت. ابتدا برادر و خواهران قاتل برای احمد تقاضای قصاص کردند.
پسر مقتول گفت: احمد از بچگی با پدرمان مشکل داشت و چند بار او را کتک زده بود. پدرم به او میگفت برو کار کن، اما احمد قبول نمیکرد. او پدرمان را کشت و جسدش را بیش از 10 روز مخفی کرد. اگر از ابتدا موضوع را به من میگفت، حالا رضایت میدادم.
در ادامه رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به متهم از او خواست به دفاع از خود بپردازد. مرد جوان وقتی در جایگاه قرار گرفت، با قبول اتهامش گفت: پدرم در شهرک صنعتی شریفآباد سرایدار بود. روز حادثه مادر و خواهرم برای خرید عید به تهران آمده بودند. من حوالی ظهر به شهرک رسیدم. پدرم در حال غذا خوردن بود، از او خواستم کمی هم به من غذا بدهد که با عصبانیت گفت غذا نداریم، اگر گرسنهای برو کیک بخر. من هم رفتم و برای خودم کیک خریدم.
وی اضافه کرد، وقتی برگشتم کمی غذا در ظرف مانده بود. قصد داشتم آن را بخورم که پدرم شروع به فحاشی کرد. بعد هم غذا را روی صورتم پاشید. خیلی عصبانی شدم و چاقویی برداشته و با آن چند ضربه از پشت سر به کمرش وارد کردم. بعد هم جسد را میان پتویی پیچیده و در سولهای مخفی کردم. هوا خنک بود و میدانستم متعفن نمیشود.
رئیس دادگاه: پیش از این هم با پدرت اختلاف داشتی؟
متهم به قتل: من از بچگی با پدرم اختلاف داشتم. او مرد خوبی بود، اما وقتی عصبانی میشد فحاشی میکرد.
رئیس دادگاه: دچار عذاب وجدان نشدی؟
متهم به قتل: سه شب اول مخفیانه بالای سرش میرفتم و گریه میکردم.
متهم به قتل: سه شب اول مخفیانه بالای سرش میرفتم و گریه میکردم.
پس از آخرین دفاعیات متهم، قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.