30-10-2015، 17:48
عضو سابق پادگان اشرف که پس از قتل مردی، جسد او را براساس آموزشهای منافقین تکهتکه کرده و صورت مقتول را سوزانده بود، در جلسه دادگاه با قبول اتهامش گفت: هیچ دفاعی از خود ندارم.
این پرونده از چهارم خرداد سال 90 و همزمان با ناپدید شدن مرد میانسالی به جریان افتاد.
همسر او در شکایتش گفت: شوهرم دیشب از خانه بیرون رفت، اما هنوز برنگشته است. هرچه با تلفن همراهش تماس می گیرم، گوشی او خاموش است.
در حالی که کارآگاهان تحقیقات خود را برای ردیابی مرد گمشده آغاز کرده بودند، از کشف جسد مثله شده مردی کنار اتوبان صیاد شیرازی باخبر شدند.
در ادامه بقایای جسد در مناطق دیگر شهر پیدا شد. آزمایش های پزشکی قانونی نشان داد جسد متعلق به مردی است که چند روز قبل ناپدید شده است.
ماموران در تحقیقات میدانی دریافتند مقتول از مدتی پیش با زن میانسالی به نام معصومه رفت و آمد کاری داشته و آخرین بار نزدیک خانه او مشاهده شده است بنابراین کارآگاهان معصومه را به عنوان مظنون به قتل بازداشت کردند.
در بررسی سوابق متهم معلوم شد او از اعضای سابق گروهک تروریستی منافقین بوده است. او پس از یک سال سکوت لب به اعتراف گشود و گفت: مدت ها پیش در کار قاچاق عتیقه بودم که با مرد میانسال آشنا شدم. بعد از این که مدتی با هم کار کردیم، احساس کردم قصد دارد از من کلاهبرداری کند. به همین خاطر نقشه قتلش را اجرا کردم.
با تکمیل تحقیقات، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در نخستین جلسه رسیدگی به پرونده که شهریور سال گذشته برگزار شد، متهم در دفاع از خود گفت: من از سال 83 با مقتول آشنا شدم و او در شرکت من کار می کرد. پس از مدتی او به من ابراز علاقه کرد و هر روز این موضوع را تکرار می کرد. شب حادثه از او خواستم به خانه ام بیاید تا درباره درخواستش صحبت کنیم. حدود ساعت 12 شب به خانه من آمد و از او خواستم اگر می خواهد با من باشد، باید ازدواجمان را به صورت رسمی ثبت کنیم، اما او ناگهان به طرفم حمله کرد که من یک چکش برداشته و در دفاع از خود پنج ضربه به سرش زدم.
رئیس دادگاه: درباره مثله کردن جسد توضیح بده.
متهم به قتل: جسد را با چاقو به پنج تکه تقسیم کردم و برای این که مقتول شناسایی نشود، صورت او را در کباب پز سوزاندم، بعد هم جسد را در چند نقطه تهران رها کردم.
رئیس دادگاه: سابقه کیفری دارید؟
متهم به قتل: بله، سال 59 به اتهام عضویت در گروهک منافقین دستگیر شده و پنج سال در زندان بودم. پس از دفاعیات متهم، قضات دادگاه پرونده را برای بررسی اظهارات معصومه به دادسرا بازگرداندند. در ادامه تحقیقات مشخص شد، موضوع عتیقه و اظهارات معصومه درباره انگیزه اش از قتل صحت ندارد و این زن تحت تاثیر آموزش های ارائه شده در پادگان اشرف، قصد دارد مسیر تحقیقات را تغییر دهد. متهم صبح دیروز دوباره پای میز محاکمه قرار گرفت.
قاضی عبداللهی با تفهیم اتهام به معصومه، از او خواست در برابر اتهام قتل و جنایت بر میت از خود دفاع کند که این زن با قبول اتهامش گفت: من اتهامات خود را قبول دارم و هیچ دفاعی ندارم . هر حکمی می خواهید صادر کنید.
در ادامه، وکیل متهم نیز با دفاع از موکلش اظهار کرد: موکلم دارای خودشیفتگی و مشکل روحی و روانی است و به همین دلیل این اعترافات را مطرح کرده است.
قضات دادگاه سپس برای صدور حکم وارد شور شدند.
این پرونده از چهارم خرداد سال 90 و همزمان با ناپدید شدن مرد میانسالی به جریان افتاد.
همسر او در شکایتش گفت: شوهرم دیشب از خانه بیرون رفت، اما هنوز برنگشته است. هرچه با تلفن همراهش تماس می گیرم، گوشی او خاموش است.
در حالی که کارآگاهان تحقیقات خود را برای ردیابی مرد گمشده آغاز کرده بودند، از کشف جسد مثله شده مردی کنار اتوبان صیاد شیرازی باخبر شدند.
در ادامه بقایای جسد در مناطق دیگر شهر پیدا شد. آزمایش های پزشکی قانونی نشان داد جسد متعلق به مردی است که چند روز قبل ناپدید شده است.
ماموران در تحقیقات میدانی دریافتند مقتول از مدتی پیش با زن میانسالی به نام معصومه رفت و آمد کاری داشته و آخرین بار نزدیک خانه او مشاهده شده است بنابراین کارآگاهان معصومه را به عنوان مظنون به قتل بازداشت کردند.
در بررسی سوابق متهم معلوم شد او از اعضای سابق گروهک تروریستی منافقین بوده است. او پس از یک سال سکوت لب به اعتراف گشود و گفت: مدت ها پیش در کار قاچاق عتیقه بودم که با مرد میانسال آشنا شدم. بعد از این که مدتی با هم کار کردیم، احساس کردم قصد دارد از من کلاهبرداری کند. به همین خاطر نقشه قتلش را اجرا کردم.
با تکمیل تحقیقات، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در نخستین جلسه رسیدگی به پرونده که شهریور سال گذشته برگزار شد، متهم در دفاع از خود گفت: من از سال 83 با مقتول آشنا شدم و او در شرکت من کار می کرد. پس از مدتی او به من ابراز علاقه کرد و هر روز این موضوع را تکرار می کرد. شب حادثه از او خواستم به خانه ام بیاید تا درباره درخواستش صحبت کنیم. حدود ساعت 12 شب به خانه من آمد و از او خواستم اگر می خواهد با من باشد، باید ازدواجمان را به صورت رسمی ثبت کنیم، اما او ناگهان به طرفم حمله کرد که من یک چکش برداشته و در دفاع از خود پنج ضربه به سرش زدم.
رئیس دادگاه: درباره مثله کردن جسد توضیح بده.
متهم به قتل: جسد را با چاقو به پنج تکه تقسیم کردم و برای این که مقتول شناسایی نشود، صورت او را در کباب پز سوزاندم، بعد هم جسد را در چند نقطه تهران رها کردم.
رئیس دادگاه: سابقه کیفری دارید؟
متهم به قتل: بله، سال 59 به اتهام عضویت در گروهک منافقین دستگیر شده و پنج سال در زندان بودم. پس از دفاعیات متهم، قضات دادگاه پرونده را برای بررسی اظهارات معصومه به دادسرا بازگرداندند. در ادامه تحقیقات مشخص شد، موضوع عتیقه و اظهارات معصومه درباره انگیزه اش از قتل صحت ندارد و این زن تحت تاثیر آموزش های ارائه شده در پادگان اشرف، قصد دارد مسیر تحقیقات را تغییر دهد. متهم صبح دیروز دوباره پای میز محاکمه قرار گرفت.
قاضی عبداللهی با تفهیم اتهام به معصومه، از او خواست در برابر اتهام قتل و جنایت بر میت از خود دفاع کند که این زن با قبول اتهامش گفت: من اتهامات خود را قبول دارم و هیچ دفاعی ندارم . هر حکمی می خواهید صادر کنید.
در ادامه، وکیل متهم نیز با دفاع از موکلش اظهار کرد: موکلم دارای خودشیفتگی و مشکل روحی و روانی است و به همین دلیل این اعترافات را مطرح کرده است.
قضات دادگاه سپس برای صدور حکم وارد شور شدند.