21-09-2015، 2:57
مڪه ڪه رفتم خیال میڪردم تمام گناهانم پاڪ شده است
غافل ازاینڪه تمام گناهانم گناه نبوده ...
وتمام درستهایم به نظرم خطا انگاشته و نوشته شده بود ...
درمڪه دیدم خدا چند سالیست از شهر مڪه رفته
وانسانها به دور خویش میگردند ...
درمڪه دیدم هیچ انسانی به فڪر فقیر دوره گرد نیست ...
دوست دارد زود به خدابرسد و گناهان خویش را بزداید ...
غافل ازاینڪه آن دوره گرد خود خدا بود
درمڪه دیدم خدا نیست وچقدر باید راه طولانی را طی کنم
تابه خانه خویش برگردم و در همان نماز ساده تصور خدا را در ڪمڪ به
مردم جستجو ڪنم ...
آری شاد ڪردن دل مردم همانا برتر از رفتن به مڪه ایست ڪه خدایی درآن نیست
( زنده یاد حسین پناهی )
غافل ازاینڪه تمام گناهانم گناه نبوده ...
وتمام درستهایم به نظرم خطا انگاشته و نوشته شده بود ...
درمڪه دیدم خدا چند سالیست از شهر مڪه رفته
وانسانها به دور خویش میگردند ...
درمڪه دیدم هیچ انسانی به فڪر فقیر دوره گرد نیست ...
دوست دارد زود به خدابرسد و گناهان خویش را بزداید ...
غافل ازاینڪه آن دوره گرد خود خدا بود
درمڪه دیدم خدا نیست وچقدر باید راه طولانی را طی کنم
تابه خانه خویش برگردم و در همان نماز ساده تصور خدا را در ڪمڪ به
مردم جستجو ڪنم ...
آری شاد ڪردن دل مردم همانا برتر از رفتن به مڪه ایست ڪه خدایی درآن نیست
( زنده یاد حسین پناهی )