11-06-2015، 9:16
معاونان اجرایی روسای جمهور کمتر از آنچه در نامشان هویداست، کمرنگ هستند.
مرد حاضر و آرام دولت تدبیر و امید
با روی کار آمدن دولت یازدهم اما محمد شریعتمداری وزیر اسبق بازرگانی بهعنوان معاون اجرایی حجتالاسلام روحانی انتخاب شد که او برخلاف بقایی حاشیهای نداشت و کمتر در عرصه رسانهای ظاهر میشود. محمد شریتمداری به سبب سابقهای که از حضور در دولتهای مختلف داشته است بهخوبی میداند که چه باید بکند تا آرامش بر فضای پاستور حاکم باشد.
اگر شنیده شود معاون اجرایی رئیسجمهور مسئول انجام امری شده است چشمها به دنبال عضو مهمی از کابینه میگردند که باید خبرساز و پررنگ باشد اما واقعیت خلاف این ادعاست چراکه معاونان اجرایی به غیر از یک دولت همواره سعی بر این داشتهاند که برخلاف وظیفهشان که همان امور اجرایی است سکوت پیشه کنند و به امور محوله بپردازند.
آن طور که از عملکرد معاونان اجرایی در دولتهای مختلف برمیآید وظیفه تعیین شده برای آنها در حیطه هماهنگی بخشهای مختلف و سفرهای استانی و بازدید از پروژهها و... است. موضوع دیگر که در معاونت اجرایی پررنگ است اینکه روسای جمهور معمولا افراد نزدیک به خود و مورد اعتمادشان را برای معاونت اجرایی انتخاب میکنند که البته با توجه به حیطه مسئولیت این معاونت دلیل اتخاذ چنین رویکردی مشخص و رسانهای نشده است.
معاونتهای اجرایی پس از پایان دولت به فعالیت دیگری مشغول میشوند یا پس از تغییر در زمان استقرار دولت متبوعه معمولا در بخش دیگری از همان دولت فعالیت خودشان را ادامه میدهند. در قانون اساسی دو اصل ۱۲۷ و ۱۳۸ است که در آنها آمده اختیارات رئیس دولت یا رئیسجمهور قابل واگذاری به گروهها و یا اشخاص است و معمولا در دولتهای بعد از انقلاب بهخصوص از زمان دولت آقای هاشمی بر اساس این دو اصل یکسری اختیارات رئیسجمهور یا رئیس دولت به معاون اجرایی واگذار شد که معاون اجرایی بتواند در حل مشکلات و مسائل پیش آمده سرعت عمل به خرج داده و تصمیمگیری کند. معاونهای اجرایی معمولا از بیحاشیهترین معاونان رئیسجمهوری هستند البته به غیر از یک مورد که روز دوشنبه خبر بازداشتش شنیده شد. در این گزارش به بررسی افرادی پرداخته خواهد شد که به عنوان معاون اجرایی دولتهای سابق منصوب شدند.
معاونتهای اجرایی پس از پایان دولت به فعالیت دیگری مشغول میشوند یا پس از تغییر در زمان استقرار دولت متبوعه معمولا در بخش دیگری از همان دولت فعالیت خودشان را ادامه میدهند. در قانون اساسی دو اصل ۱۲۷ و ۱۳۸ است که در آنها آمده اختیارات رئیس دولت یا رئیسجمهور قابل واگذاری به گروهها و یا اشخاص است و معمولا در دولتهای بعد از انقلاب بهخصوص از زمان دولت آقای هاشمی بر اساس این دو اصل یکسری اختیارات رئیسجمهور یا رئیس دولت به معاون اجرایی واگذار شد که معاون اجرایی بتواند در حل مشکلات و مسائل پیش آمده سرعت عمل به خرج داده و تصمیمگیری کند. معاونهای اجرایی معمولا از بیحاشیهترین معاونان رئیسجمهوری هستند البته به غیر از یک مورد که روز دوشنبه خبر بازداشتش شنیده شد. در این گزارش به بررسی افرادی پرداخته خواهد شد که به عنوان معاون اجرایی دولتهای سابق منصوب شدند.
معاونی برای سازندگی
حمید میرزاده، نخستین معاون اجرایی دولت هاشمی بود که در آن برهه به دلیل شرایط فضای پس از جنگ تحمیلی وظیفهای که برعهده او گذاشته شده بود، سرکشی به مناطق تخریب شده در زمان جنگ و بررسی نیازها بود. در 14 شهریورماه 69 هم طی حکمی از سوی آیتا... هاشمی به عنوان «نماینده ویژه در امور ساماندهی مناطق جنگی » منصوب شد. او پس از پایان مسئولیت در این معاونت در معاونت ریاستجمهوری و ریاست سازمان برنامه و بودجه در کابینه آیتا...هاشمی مشغول شد و پس از آن هم در عرصه دانشگاهی حضور داشت تا اینکه به ریاست دانشگاه آزاد انتخاب شد.
حمید میرزاده، نخستین معاون اجرایی دولت هاشمی بود که در آن برهه به دلیل شرایط فضای پس از جنگ تحمیلی وظیفهای که برعهده او گذاشته شده بود، سرکشی به مناطق تخریب شده در زمان جنگ و بررسی نیازها بود. در 14 شهریورماه 69 هم طی حکمی از سوی آیتا... هاشمی به عنوان «نماینده ویژه در امور ساماندهی مناطق جنگی » منصوب شد. او پس از پایان مسئولیت در این معاونت در معاونت ریاستجمهوری و ریاست سازمان برنامه و بودجه در کابینه آیتا...هاشمی مشغول شد و پس از آن هم در عرصه دانشگاهی حضور داشت تا اینکه به ریاست دانشگاه آزاد انتخاب شد.
محمد هاشمی، نماد معاونت اجرایی
محمد هاشمی، معروفترین معاون اجراییای است که در دو دولت عهدهدار این مسئولیت بوده است. بسیاری او را نماد این معاونت خطاب میکنند. هاشمی اینگونه مسئولیت خود در معاونت اجرایی را تعریف کرد: «من در زمان ریاستجمهوری آقای هاشمی، حدود سه سال تا سه سال و نیم معاون اجرایی آقای هاشمی و در دوره دولت اصلاحات در دوره اول چهار سال معاون اجرایی بودم. در تشکیلات دولت در نهاد ریاستجمهوری یک اصطلاحی وجود داشت که معاون اجرایی را آچارفرانسه دولت میدانستند، یعنی کارهایی را که زمین مانده یا کسی آنها را انجام نمیدهد، به معاون اجرایی میسپردند.
محمد هاشمی، معروفترین معاون اجراییای است که در دو دولت عهدهدار این مسئولیت بوده است. بسیاری او را نماد این معاونت خطاب میکنند. هاشمی اینگونه مسئولیت خود در معاونت اجرایی را تعریف کرد: «من در زمان ریاستجمهوری آقای هاشمی، حدود سه سال تا سه سال و نیم معاون اجرایی آقای هاشمی و در دوره دولت اصلاحات در دوره اول چهار سال معاون اجرایی بودم. در تشکیلات دولت در نهاد ریاستجمهوری یک اصطلاحی وجود داشت که معاون اجرایی را آچارفرانسه دولت میدانستند، یعنی کارهایی را که زمین مانده یا کسی آنها را انجام نمیدهد، به معاون اجرایی میسپردند.
اختیارات معاون اجرایی در دورههای مختلف متفاوت بود، در زمان آقای هاشمی سرپرستی نهاد ریاستجمهوری، ستاد تنظیم بازار، مسئولیت ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز،ستاد مبارزه با مواد مخدر و ستاد بازسازی خرابیهای بعد از جنگ برعهده معاون اجرایی بود، درواقع این موارد عموما جزو وظایف و اختیارات رئیسجمهور است که از سوی وی و بر اساس اصول ۱۲۷ و ۱۳۸ قانون اساسی به معاون اجرایی تفویض میشد.
مسئولیت شوراها و مناطق آزاد و سایر کارهای دیگر نیز برعهده معاون اجرایی قرار میگرفت درحالی که از وظایف رئیس دولت بود، بهطور کلی معاون اجرایی در دولت تالی خود رئیس دولت است و کارهایی که به رئیس دولت و رئیسجمهور مربوط است به معاون اجرایی سپرده میشود.» او که البته حضورش در معاونت اجرایی به دولت دوم آیتا... هاشمی ختم نشد و در دولت اول اصلاحات بر همان کرسی حضور یافت، دلیل استمرار حضورش را اینگونه توضیح داده است: «من را به جایی تحمیل نکردند ولی به من تحمیل شده که پستی را حتما باید بپذیرم. وقتی دولت اصلاحات پیروز شد، من معاون اجرایی آقای هاشمی بودم.
رئیس دولت اصلاحات برای انتخاب کابینه خودشان از اشخاصی خارج از کابینه برنامه و طرح خواستند. میخواستند این طرحها را مقایسه کنند و تصمیم بگیرند. از جمله از من هم برنامه خواستند اما من هیچ چیزی برای ایشان نفرستادم. من نه طرح فرستادم و نه بیوگرافی. یک روزی در تماس تلفنی از من پرسیدند که چرا جواب ما را ندادید؟ من در پاسخ گفتم بنا ندارم در دولت شما همکاری کنم. ایشان گفتند: چرا؟ گفتم به دلایل شخصی، من آمادگیاش را ندارم. شما خیالتان راحت باشد و هر کسی را که میخواهید انتخاب کنید. بعضی از دوستان آمدند پیش من و بعضی از مشاغل دیگر را پیشنهاد کردند. گفتم من اصولا بنای همکاری ندارم. روزی خود رئیس دولت اصلاحات تماس گرفتند و گفتند که شما مدارک و طرحتان را بفرستید.
گفتم من عرض کردم که بنا ندارم همکاری کنم و چیزی هم ندارم بفرستم. بعد از این تماس تلفنی، اخوی ما تماس گرفتند. ایشان به من گفتند: محمد! تو جواب منفی دادی؟ گفتم: بله. گفتند: چرا؟ گفتم: خب، علاقه ندارم. گفتند: نه، اگر شما همکاری نکنید میگویند هاشمیها کارشکنی کردند. پس شما بپذیر. من هم گفتم: شما برای من ولی هستید، هر دستوری بدهید من میپذیرم.»
دورهای که معاونت اجرایی حذف شد!
زمانی که دولت هشتم فعالیت خود را آغاز کرد، معاونت اجرایی از چارت دولت حذف شده بود که محمد هاشمی این موضوع را چنین توضیح میدهد: «در دور دوم دولت اصلاحات نیز نامههای من موجود است. یک وقتی آمدند به من گفتند که بعضی از اعضای دولت -که حالا نمیخواهم اسم ببرم- در یک جایی صحبت کردند و گفتند فلانی دیگر معاون اجرایی نباشد یا مثلا تصمیم میگیریم این معاونت را حذف کنیم. من گفتم نیازی به این نیست، من که داوطلب نیستم.
زمانی که دولت هشتم فعالیت خود را آغاز کرد، معاونت اجرایی از چارت دولت حذف شده بود که محمد هاشمی این موضوع را چنین توضیح میدهد: «در دور دوم دولت اصلاحات نیز نامههای من موجود است. یک وقتی آمدند به من گفتند که بعضی از اعضای دولت -که حالا نمیخواهم اسم ببرم- در یک جایی صحبت کردند و گفتند فلانی دیگر معاون اجرایی نباشد یا مثلا تصمیم میگیریم این معاونت را حذف کنیم. من گفتم نیازی به این نیست، من که داوطلب نیستم.
بعد رئیس دولت اصلاحات یک کمیته چهار نفره تعیین کرد متشکل از آقای دکتر عارف که آن زمان رئیس سازمان برنامه و بودجه بودند، آقای دکتر حبیبی که معاون اول بودند، آقای ابطحی که رئیس دفتر ایشان بودند و خود من که ما چهار نفر بیاییم بررسی کنیم آیا معاون اجرایی حذف بشود یا وظایفش به چه کسی محول شود... و منجر شد به اینکه معاون اجرایی را حذف کنند و بخشی از وظایفش را بدهند به وزارت کشور، بخشی را به معاون اول، بخشی را به دفتر رئیسجمهور و نهایتا پست معاون اجرایی را حذف کردند.»
هاشمی ادامه داد: «بعد از حذف پست معاون اجرایی، یکی از وزرای دولت از طرف رئیسجمهور وقت، 6-5 مسئولیت به من پیشنهاد داد، یکی دو تا وزارت، ریاست دو، سه تا سازمان مثل هواپیمایی و بعضی سازمانهای دیگر که من گفتم من اصلا علاقه ندارم و نمیتوانم کار کنم. من اصلا نمیخواهم با این دولت همکاری کنم.
در دور دوم، آقای هاشمی هم دیگر به من چیزی نفرمودند، به من هم تحمیل نشد و من هم از روی علاقه شخصیام کنار کشیدم.» به هر حال باید پذیرفت در زمان دولت اصلاحات برخی مخالفتها با آیتا... هاشمی وجود داشت که همین امر سبب شد محمد هاشمی از حضور در این دولت انصراف دهد و خودش میگوید: «فضای سیاسی سنگینی در آن دوره برای ما ایجاد شده بود، یعنی حقیقتا من شخصا نمیخواستم در چنین فضای سیاسی سنگینی عضو جایی باشم که اگر از آن انتقادی کنم، بگویند آقا تو چرا انتقاد کردی. اینگونه بود که من مسئولیت نپذیرفتم و رئیس دولت اصلاحات هم پنج شش سمت را به من پیشنهاد دادند که من هیچکدام را قبول نکردم.»
معاون اجرایی کمحاشیه در دولت پرحاشیه
با آغاز دولت نهم معاونت اجرایی بار دیگر احیا و علی سعیدلو از سوی احمدینژاد برای این معاونت انتخاب شد. سعیدلو از یاران قدیمی احمدینژاد بود. یک سال پس از استقرار دولت اصلاحات، سعیدلو به جزیره قشم رفت و یک سال مشاور مدیرعامل این منطقه شد. سال ۱۳۸۲ سعیدلو، مشاور رئیسکل دیوان عدالت اداری شد و در همان سال پس از پیروزی آبادگران در شورای شهر تهران و انتخاب احمدینژاد به عنوان شهردار پایتخت به ساختمان بهشت رفت و معاون مالی-اداری شهرداری و پس از آن معاون اجرایی دولت نهم شد. او خوش برخورد بود و مانند دیگر معاونان اجرایی تمایلی به حاشیهسازی نداشت. حضور او در معاونت اجرایی چهار سال بود و در دولت دوم احمدینژاد سمت دیگری به او داده شد.
با آغاز دولت نهم معاونت اجرایی بار دیگر احیا و علی سعیدلو از سوی احمدینژاد برای این معاونت انتخاب شد. سعیدلو از یاران قدیمی احمدینژاد بود. یک سال پس از استقرار دولت اصلاحات، سعیدلو به جزیره قشم رفت و یک سال مشاور مدیرعامل این منطقه شد. سال ۱۳۸۲ سعیدلو، مشاور رئیسکل دیوان عدالت اداری شد و در همان سال پس از پیروزی آبادگران در شورای شهر تهران و انتخاب احمدینژاد به عنوان شهردار پایتخت به ساختمان بهشت رفت و معاون مالی-اداری شهرداری و پس از آن معاون اجرایی دولت نهم شد. او خوش برخورد بود و مانند دیگر معاونان اجرایی تمایلی به حاشیهسازی نداشت. حضور او در معاونت اجرایی چهار سال بود و در دولت دوم احمدینژاد سمت دیگری به او داده شد.
آن مرد که به اوین رفت؛ آمد
در دولت دهم قرار بر این بود که پست معاون اجرایی حذف شود و در معرفی کابینه هم فردی برای این سمت معرفی نشد اما در سال 89 بود که خبر رسید: «شنیدههای موثق حاکی است که جمعبندیها برای راهاندازی مجدد معاونت اجرایی به نتیجه نهایی رسیده و بهزودی رئیسجمهور معاون اجرایی خود را منصوب خواهد کرد.
در دولت دهم قرار بر این بود که پست معاون اجرایی حذف شود و در معرفی کابینه هم فردی برای این سمت معرفی نشد اما در سال 89 بود که خبر رسید: «شنیدههای موثق حاکی است که جمعبندیها برای راهاندازی مجدد معاونت اجرایی به نتیجه نهایی رسیده و بهزودی رئیسجمهور معاون اجرایی خود را منصوب خواهد کرد.
با ایجاد پست معاونت اجرایی، بخشی از وظایف و مسئولیتهای معاون اول و رئیس دفتر رئیسجمهور به معاونت اجرایی بازگردانده خواهد شد.» و در سال 90 این خبر منتشر شد که با حكم محمود احمدینژاد رئیسجمهور، حمید بقایی بهعنوان معاون اجرایی رئیسجمهور و سرپرست نهاد ریاستجمهوری منصوب شد. بقایی درحالی معاون اجرایی شده است كه از زمان رفتن علی سعیدلو تصدی این سمت به عهده اسفندیار رحیممشایی، رئیسدفتر رئیسجمهور بود. شاید پرحاشیهترین معاون اجرایی دولت، حمید بقایی باشد. او در حلقهای که مشایی و ملکزاده و همفکران آنها قرار داشتند حضور داشت و حواشی ایجاد شده از این حلقه معاونت اجرایی را بینصیب نگذاشت. در زمان او مباحث زیادی حاشیهساز شد که از جمله صندوق شهید رجایی و باهنر که بهرغم رای بر حضور آن در دولت، دولتمردان سابق به آن اعتراض کردند.
سفرهای صورت گرفته که ظاهرا معاون اجرایی متصدی هماهنگی آنها باید باشد هم خالی از حاشیه نبود. وی در اواخر اردیبهشت ۱۳۹۰ به حکم دیوان عدالت اداری، به علت عدم اجرای حکم دیوان عدالت اداری مبنی بر تخریب خانههای تاریخی در سمت ریاست سازمان گردشگری به مدت چهار سال از هرگونه خدمت دولتی انفصال یافت. همین امر موجب بروز شایعاتی درباره او شد.تاکنون تمامی روسای میراث فرهنگی احکام دیوان عدالت اداری در مورد تخریب بناهای تاریخی را اجرا نموده بودند و ممانعت از اجرای حکم رئیس دیوان عدالت اداری موجب صدور حکم انفصال علیه بقایی شد. پس از مدتی این حکم توسط قضات دیوان نقض اما به دلایل سیاسی مجددا به دادگاه تجدید نظر ارجاع شد. او تصور نمیکرد روزی در زندان باشد و یاران دیروزش از او اعلام برائت کنند.
مرد حاضر و آرام دولت تدبیر و امید
با روی کار آمدن دولت یازدهم اما محمد شریعتمداری وزیر اسبق بازرگانی بهعنوان معاون اجرایی حجتالاسلام روحانی انتخاب شد که او برخلاف بقایی حاشیهای نداشت و کمتر در عرصه رسانهای ظاهر میشود. محمد شریتمداری به سبب سابقهای که از حضور در دولتهای مختلف داشته است بهخوبی میداند که چه باید بکند تا آرامش بر فضای پاستور حاکم باشد.