30-05-2015، 19:35
فرهنگ نه تنها در زبان فارسى و معادل آن در زبانهاى اروپائى در معانى گوناگون و متنوع بهکار رفته، بلکه در علوم اجتماعى نيز تعاريف متعددى از اين واژه بهعمل آمده است. بهطورىکه در حال حاضر بيش از سيصد تعريف از فرهنگ وجود دارد.
ژاکبرگ (J.Bergue) جامعهشناس فرانسوى مىگويد:
'واژهٔ فرهنگ اکنون معناى پهناور و ژرفترى از هر زمان دارد ... فرهنگ تعريف وسيعترى دارد که به اسارت کلمه در نمىآيد ...' برخى تعاريف فرهنگ بسيار جامع و کلى هستند و برخى صرفاً به يک جنبه از حيات انسان توجه دارند. در اينجا به اهمٌ تعاريف اشاره مىکنيم.
تعريف 'تايلور' ، انسانشناس انگليسي، در 'فرهنگ ابتدائي' (۱۸۷۱) بهعنوان تعريفى جامع و مانع معروف است:
'فرهنگ مجموعهٔ پيچيدهاى است که شامل معارف، معتقدات، هنرها، صنايع، فنون، اخلاق، قوانين، سُنن و بالاخره تمام عادات و رفتار و ضوابطى است که فرد بهعنوان عضو جامعه، از جامعهٔ خود فرا مىگيرد و در برابر آن جامعه وظايف و تعهداتى را برعهده دارد. '
'گىروشه' فرهنگ را چنين تعريف مىکند:
'مجموعه بههم پيوستهاى از شيوهٔ تفکر، احساس و عمل است که کم و بيش مشخص است و توسط تعداد زيادى افراد فرا گرفته مىشود و بين آنها مشترک است و به دو شيوهٔ عينى و نمادين بهکار گرفته مىشود تا اين اشخاص را به يک جمع خاص و متمايز مبدل سازد.'
'مارگارت ميد' مىگويد:
'فرهنگ پذيرشى از مجموع رفتارها و اعمال موجود در يک جامعه است که اعضاء و افراد آن با ضوابطى مشترک تمامى آنرا به کودکان خود و قسمتى از آن را به مهاجرينى که به عضويت جامعه در مىآيند، منتقل مىسازند.'
ادوارد ساپير، مردمشناس و روانشناس اجتماعى اشاره مىکند:
'فرهنگ يک گروه شامل انواع مدلهاى اجتماعى رفتار است که بهوسيله همه يا اکثريّت اعضاءِ گروه جامهٔ عمل بهخود مىپوشد.'
'اتوکلاينبرگ' نظر خود را چنين بيان مىدارد:
'فرهنگ از نظر عامهٔ مردم بهمعنى موفقيت هنرى و فکرى متعالى است و توسعه علم و هنر و ادبيات و فلسفه بيانگر بلوغ يک ملت است. ولى از نظر جامعهشناسان و مردمشناسان فرهنگ علاوه بر همه اينها شامل تمام چيزهائى است که فرد بهعنوان عضو، از جامعه کسب مىکند. يعنى همه عادات و اعمالى که فرد از راه تجربه و سُنت آموخته است به انضمام تمام اشياءِ مادى که توسط گروه توليد مىشود و آنچه را که مىتوان در آثار هنرى يا مطالعات علمى متجلٌى ديد ...'
'مايرس' مىنويسد:
'فرهنگ آن چيزى است که از گذشتهٔ آدميان بازمانده است، در اکنون ايشان عمل مىکند و آينده آنها را شکل مىدهد.'
گوستار کِلِم، انسانشناس آلمانى معتقد است:
'فرهنگ شامل آداب و رسوم، اطلاعات، تخصصها، علم و هنر، زندگى خانوادگى و مذهب است و بههنگامى مطرح مىشود که تجربيات گذشتگان و دانستههاى گذشتگان، به جوانان منتقل مىشود. '
اين تعاريف هر چند در ظاهر تفاوتهائى دارند، ليکن همگى جزءِ تعاريفى هستند که بيشتر به جنبهٔ معنوى حيات انسان توجه کردهاند.