29-05-2015، 17:06
پسر جوان در حالی که پاهایش به هم زنجیر شده، وارد شعبه دادگاه میشود. صدای کشیدهشدن زنجیر روی زمین سکوت دادگاه را میشکند. بعد از او خانواده مقتول وارد شعبه میشوند. دختر خانواده در این پرونده متهم است و باید جدا از آنها در ردیف متهمان بنشیند. احمدرضا متهم به قتل عمد است؛ جنایتی که با یک دوستی اینترنتی شروع شد و تاوان سختی داشت.
من نمی دانستم او عمدی برادرم را کشته است. از آن روز به بعد احمدرضا مجبورم کرد سکوت کنم و به کسی حرفی نزنم. او از من خواسته بود تا اگر پلیس به ماجرا پی برد به دروغ بگویم چون برادرم مرا اذیت می کرده از احمدرضا خواستم تا او را بکشد. بعد از قتل برادرم، احمدرضا چندبار مقابل چشمانم خودزنی کرد. او در وایبر عکس دستش را برایم فرستاد که روی آن را با تیغ موکت بری خط انداخته بود. او فیلم هایی از خودزنی هایش برایم فرستاد و با این تصاویر تهدیدم می کرد که اگر به کسی حرفی بزنم خودش را می کشد. باور کنید من از نقشه قتل او بی خبر بودم.
بعد از آخرین دفاعیات متهم، قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند تا بزودی رای متهمان را صادر کنند.
قاضی مصطفی باقری، رئیس شعبه 84 دادگاه کیفری استان تهران رسمیت دادگاه را اعلام می کند و از نماینده دادستان می خواهد کیفرخواست را قرائت کند. نماینده دادستان وقتی در جایگاه قرار گرفت، گفت: براساس محتویات پرونده، احمدرضا 23 ساله متهم است شامگاه پنجم بهمن براساس نقشه با همدستی نازنین، برادر او به نام امیر را به قتل رسانده است. نازنین 22 ساله هم متهم به معاونت در قتل است. با توجه به اعتراف متهمان، بازسازی صحنه قتل و گزارش پزشکی قانونی برای آنها تقاضای کیفر قانونی دارم.
وقتی نوبت به اولیای دم رسید، آنها برای قاتل پسرشان درخواست قصاص کردند. مادر مقتول گفت: دخترم و احمدرضا قرار بود با هم ازدواج کنند. بعد از مدتی پسرم متوجه شد احمدرضا قصد ازدواج ندارد و نازنین را فریب داده است. او حتی مانع درس خواندن دخترم شده بود. امیر وقتی پی به این ماجرا برد، سعی کرد مانع این ارتباط شود. احمدرضا هم برای انتقام او را کشت.
اما زمانی که احمدرضا در جایگاه قرار گرفت ادعای جدیدی را مطرح کرد و مدعی شد به دستور نازنین این جنایت را مرتکب شده است. متهم به قتل در دفاعیاتش گفت: من و نازنین 8 ماه قبل از جنایت از طریق اینترنت با هم آشنا شدیم. ما به هم علاقه مند شده و قصد ازدواج با یکدیگر را داشتیم. یک روز نازنین از آزار برادرش گفت و از من خواست انتقام او را بگیرم. من هم قبول کردم. روز حادثه به بهانه حرف زدن با امیر او را سوار ماشین کردم و در محلی خلوت با نانچیکو او را خفه کردم. بعد هم جسدش را داخل جوی آب انداختم و با سنگ چند ضربه به سرش زدم. وقتی از مرگ او مطمئن شدم، با نازنین تماس گرفتم و موضوع را به او گفتم. من فریب حرف های نازنین را خوردم و به دستور او برادرش را کشتم.
بعد از دفاعیات احمدرضا نوبت به نازنین رسید که به عنوان متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شود و از خود دفاع کند. دختر جوان در حالی که بشدت گریه می کرد، احمدرضا را فردی دروغگو خواند و ادامه داد: من وقتی با احمدرضا درددل کردم، نمی دانستم می خواهد دست به این جنایت بزند. من حرفی از آزار برادرم به او نگفته بودم و حتی به احمدرضا گفتم به برادرم علاقه دارم. شب حادثه با من تماس گرفت و مدعی شد که برادرم را هل داده و سرش به جدول کنار خیابان برخورد کرده است.
وقتی نوبت به اولیای دم رسید، آنها برای قاتل پسرشان درخواست قصاص کردند. مادر مقتول گفت: دخترم و احمدرضا قرار بود با هم ازدواج کنند. بعد از مدتی پسرم متوجه شد احمدرضا قصد ازدواج ندارد و نازنین را فریب داده است. او حتی مانع درس خواندن دخترم شده بود. امیر وقتی پی به این ماجرا برد، سعی کرد مانع این ارتباط شود. احمدرضا هم برای انتقام او را کشت.
اما زمانی که احمدرضا در جایگاه قرار گرفت ادعای جدیدی را مطرح کرد و مدعی شد به دستور نازنین این جنایت را مرتکب شده است. متهم به قتل در دفاعیاتش گفت: من و نازنین 8 ماه قبل از جنایت از طریق اینترنت با هم آشنا شدیم. ما به هم علاقه مند شده و قصد ازدواج با یکدیگر را داشتیم. یک روز نازنین از آزار برادرش گفت و از من خواست انتقام او را بگیرم. من هم قبول کردم. روز حادثه به بهانه حرف زدن با امیر او را سوار ماشین کردم و در محلی خلوت با نانچیکو او را خفه کردم. بعد هم جسدش را داخل جوی آب انداختم و با سنگ چند ضربه به سرش زدم. وقتی از مرگ او مطمئن شدم، با نازنین تماس گرفتم و موضوع را به او گفتم. من فریب حرف های نازنین را خوردم و به دستور او برادرش را کشتم.
بعد از دفاعیات احمدرضا نوبت به نازنین رسید که به عنوان متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شود و از خود دفاع کند. دختر جوان در حالی که بشدت گریه می کرد، احمدرضا را فردی دروغگو خواند و ادامه داد: من وقتی با احمدرضا درددل کردم، نمی دانستم می خواهد دست به این جنایت بزند. من حرفی از آزار برادرم به او نگفته بودم و حتی به احمدرضا گفتم به برادرم علاقه دارم. شب حادثه با من تماس گرفت و مدعی شد که برادرم را هل داده و سرش به جدول کنار خیابان برخورد کرده است.
بعد از آخرین دفاعیات متهم، قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند تا بزودی رای متهمان را صادر کنند.